(روزنامه صبح نو ـ 1395/05/04 ـ شماره 49 ـ صفحه 4)
** ابتدا باید مقدمهای درباره بعضی اقدامات دولت عنوان کنم. اولویت مطالبات مردم از نظر جامعهشناختی کاملاً مشخص است؛ اما نکتهای در مباحثات، معمولاً مورد غفلت قرار میگیرد و آن مسأله امنیت است. اگر بخواهیم تحقیق میدانی انجام دهیم و از صد رهگذر سؤال کنیم که مهمترین مطالبه چیست، شاید دو نفر از آنها هم امنیت را بهعنوان مطالبه خود مطرح نکنند چراکه امنیت وجود دارد. قطعاً رهبری دوراندیشانه مقام معظم رهبری و اقدامات دولت و مقامات امنیتی در ایجاد این امنیت نقش داشته است اما به دلیل برقراری امنیت، مردم این موضوع را جزء مطالبات خود قرار نمیدهند.
در مسأله سلامت نیز اگرچه اختلاف نظر جدی با دوستان برگزارکننده طرح ملی سلامت داریم اما بالاخره قیمت خدمات درمانی ارزانتر و خدمات بهتر شده است.
* عملکرد دولت در برجام را چگونه ارزیابی میکنید؟
** در ماجرای برجام کار گرانسنگ، بحث جدی، سنگین و پرحجمی انجام شد. البته به بعضی اهداف در برجام رسیدیم و به بعضی نرسیدیم.
ما معتقدیم اگرچه بحث برد- برد مطرح است و در این موضوع هر دو طرف به دنبال برد خودشان هستند اما بالاخره دوست دارند طرف مقابل را شکست دهند. باید این موضوع را مدیریت کنیم.گاهی باید یک قدم جلو برویم و گاهی یک قدم عقب بیاییم. گاهی نیز برای طرف مقابل رجزخوانی کنیم، تشری بزنیم یا قهر کنیم. رسانهها باید این فضاها را درست کنند اینکه برخی فکر میکنند ما به نقطهای رسیدیم که باید برجام را تعطیل کنیم، اینگونه نیست. قاعدتاً سیاست ما از ابتدا این نبوده که بخواهیم زیر میز بزنیم. البته اگر زمانی به این نتیجه برسیم که دشمن خیلی نامردی میکند و منافع کشور به صفر نزدیک میشود، طبیعی است که به نقطه نخست برمیگردیم.
میخواهم به نکتهای اشاره کنم که شاید برخی رسانهها این مواضع را قبول نداشته باشند. مثلاً رییس کل بانک مرکزی در ماجرای برجام در کشور آمریکا از روند اجرای آن انتقاد کرده و به آمریکاییها هشدار داد که تعهدات خود را اجرایی نکردهاید. زمانی که او به ایران برگشت و از او درباره برجام سؤال کردند از گشایشها و خوبیهای برجام گفت. او باید رجزخوانی میکرد. حتی اگر آنها به ۸۰ درصد تعهدات خود عمل کرده بودند باید در کشور خودشان ۲۰ درصد انجام نشده را مرتباً یادآوری میکردیم.
در مقوله کنترل تورم، دولت یازدهم موفق بود و حتی زیادهروی کرد. یعنی زمانی ما تورم 45 درصدی با رکود سنگین داشتیم و دولت برای تورم تکرقمی هدفگذاری کرد. رساندن تورم 45 درصدی به 9 درصد کار سنگین و طاقتفرسایی است. البته ممکن است اختلاف نظر هم داشته باشیم و دولت از تورم تکرقمی صحبت کند و ما بگوییم هنوز تورم 12 درصدی است. اما قبول داریم که دولت حداقل 30 واحد تورم را کاهش داده است. هیچ کارشناس اقتصادی در کشور نیست که از تورم بالای 15 درصد یا غیره حرف بزند؛ اما ما حرف کارشناسی دیگری داریم. در زمان رکود تورمی نباید برای نرخ تورم تکرقمی هدفگذاری کنیم چراکه در آن زمان تمام اقتصاد یخ میزند. شاید حکمت در این بود که دولت برای تورم ۲۰ درصدی هدفگذاری میکرد. متأسفانه در حال حاضر به دلایل گوناگون ازجمله تحریمها، قیمت نفت و غیره، رکود سنگینی حاکم است.
* اینکه دولت میگوید از رکود عبور کردهایم جزء همان رجزخوانیهاست و درواقع اتفاق بسیار مهمی نیفتاده است؟
** در آستانه شروع سال چهارم فعالیتهای دولت هستیم. اگر دولت بتواند چند پیشران مهم اقتصاد کشور مانند نفت و گاز و مسکن را تحریک کرده و راه بیندازد، میتواند موفق شود. اگر آقای روحانی در این قضایا موفق نشود، رأی گرفتنش در انتخابات سال آینده خیلی سخت خواهد بود. فکر نمیکنم دولت با گفتاردرمانی و رجزخوانی، کاری از پیش ببرد و باید اقدام عملی انجام دهد. شاید در بعضی جاها رجزخوانی تأثیر بگذارد اما باید اقدام هم انجام شود. اگر دولت به مردم بگوید که تا شش ماه یا یک سال دیگر از رکود بیرون میآییم مردم باید در صحنه عمل هم ببینند وگرنه همین رجزخوانیها تبدیل به ضدخودش میشود. مردم میگویند آنها که وعده دادند، یا نخواستند یا نتوانستند عمل کنند و این به ضرر دولت است. قطعاً گفتاردرمانی بهتنهایی جواب مردم را نمیدهد.
* شما در چند هفته گذشته از شروطی برای حمایت اصولگرایان از روحانی صحبت کرده بودید. این در حالی است حتی حزب مؤتلفه هم اعلام کرده قحطالرجال در اصولگراها نیست که بخواهند از روحانی حمایت کنند. در کنار آن سایر جریانهای اصولگرا هم تمایلی به حمایت از روحانی ندارند. به نظر شما چه گزینهای میتواند اصولگرایان را در سال 96 متحد کند؟
** ما در انتخابات، عموماً آزاد نیستیم که بهترین آدم مورد تصورمان رییسجمهور شود . فردی که میخواهد رییسجمهور شود باید خیلی از شرایط را در خود جمع کنند. باید صلاحیت، مقبولیت، ادبیات مناسب، گفتمان جذاب و ... داشته باشد. بنابراین در انتخابات ریاستجمهوری باید مقایسهای عمل کنیم. افراد را اولویتبندی کنیم و بهترین فردی را که امکان ریاستجمهوریاش وجود دارد معرفی کنیم نهفقط بهترین یا لایقترین را. ممکن است فردی خیلی لایق باشد اما با یک کیلو عسل هم نتوان به خورد مردم داد و مردم نپسندند.
بعضیها در انتخابات میگویند ما به تکلیف عمل میکنیم. ما بهترین فرد را معرفی میکنیم و هر چه شد، شد. ما اصلاً این را قبول نداریم. مثل اینکه در زمان انتخابات مجلس 290 فرد متقی و خیلی خوب را معرفی کنند و بگویند از این 290 نفر، 280 تا انتخاب نمیشوند. خوب این چه کاری است؟ باید افرادی را انتخاب کرد که امکان انتخاب آنها از نظر عقلی وجود داشته باشد.
بنابراین در مقطع فعلی نمیتوان روی مصادیق کاندیداها نظر قطعی داد. البته این حرف نظر همه اصولگرایان نیست. ما اصولگرایان در حال بحث با یکدیگر هستیم. نظر شخصی من این است که در حال حاضر روی هیچ مصداقی نمیتوانیم تمرکز کنیم نه نفیا نه اثباتا.
ممکن است فردی را پیدا کنیم که از همه بهتر باشد و او را انتخاب میکنیم. اگر پیدا نکردیم از بین گزینهها، فردی را که از همه بهتر باشد، حمایت کنیم. حتی ممکن است زمانی پنج نفر باشند که هیچ یک را قبول نداشته باشیم اما یک نفر را که کمضررتر باشد انتخاب کنیم.
از ما سؤال میشود اگر آقای روحانی کاندیدا شود حمایت میکنید؟ اسم خیلیهای دیگر را هم میآوردند ما در پاسخ میگوییم معلوم نیست. درباره آقای روحانی چند بار گفتهام به شرط و شروط. چندین شرط را در موضوع اقتصادی اشاره کردم. دولت یازدهم باید چند کار ملموس و عملی و قابل قبول اقتصادی انجام دهد و بعد تازهوارد مواضع سیاسی، فرهنگی و ... دولت خواهیم شد. البته آدمهایی داریم که روی آنها کار میکنیم و باید ببینیم در آینده چه پیش میآید.
* خیلیها هم شما را کاندیدای ریاستجمهوری معرفی میکنند!
** بنده قصدی برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری ندارم.
* به دنبال چهرههای جدید و چهرهسازی برای سالهای آینده در میان اصولگرایان هستید یا چهرههای قدیمی مورد حمایت قرار میگیرند؟
** چهرههای جدیدی که به عرصه بیایند و بخواهد خود را برای دور بعدی گرم کنند شاید بتواند ده درصد آرا را به دست بیاورد اما مطمئن باشید رییسجمهور نمیشود. متأسفانه در کشور ما به دلیل اینکه احزاب قدرتمند نیستند و نمیتوانند آنچنان تأثیرگزار باشند، برنامههای درازمدت وجود ندارند. نمیدانم چقدر صحت داشته باشد اما نقل است در کشورهای دیگر برای انتخاب وزیر از دبیرستانها نیروها را کشف میکنند. در کشور ما از دانشگاهها که هیچ، از وزارتخانهها هم نمیتوانیم نیرو کشف کنیم. یعنی یک معاون وزیر را هم نمیدانیم که میتواند وزیر شود یا نه. این کار احزاب است که کادرسازی کنند.
* اقدامات و حاشیههای اطراف آقای حسین فریدون بهعنوان برادر رییسجمهور میتواند بر دولت تأثیر گزار باشد؟ حتی برخی رسانههای خارجی از تردید رییسجمهور برای کاندیداتوری در دور دوم خبر داده بودند.
** نباید ناهنجاریهایی را که در کشور وجود دارند بهسرعت سیاسی کرد. در زمان انتخابات کسی میآید و افشاگری میکند که فلانی سوءاستفاده کرده است. اگر کسی سوءاستفاده کرده و تو مسوول بودی چرا قبل انتخابات نگفتی؟ اگر سوءاستفاده نکرده و الان میگویی هم گناه کردی. مثلاً یکی از نزدیکان رییسجمهور یک تخلف اقتصادی کرده، نباید بار سیاسی به این موضوع بدهیم. در حال حاضر که این حرف زده شده یا آقای روحانی باید از برادرش دفاع کند و با استدلال بگوید حرفهای مطرح شده دروغ است یا اگر خدایی نکرده تخلفات صحت دارد، با برادرش برخورد کند.
متأسفانه همهچیز در کشور سیاسی شده است. حقوقهای نجومی مدیران یک عمل غلط بود. قبل از اینکه بگردند چه کسی حقوق نجومی گرفته، نخست میخواهند ببینند متعلق به دوره رییسجمهور قبلی بوده یا فعلی! متعلق به قوه قضاییه بوده یا مجلس. زمانی که به مقامات دولت میگویید فلان مدیر سوءاستفاده کرده فوراً میگوید درست است اما در دولت قبلی بیشتر بوده است. یا دولت قبلی میگوید در دولت بعد بیشتر بوده است.
* وضعیت فراکسیونهای مجلس را چگونه میبینید؟ این روزها صحبت از تشکیل فراکسیون اعتدال توسط کاظم جلالی هم مطرح شده است.
** اصولگرایان در مجلس طیف وسیعیاند. اگر بخواهند خیلی ریز شوند و سه طیف شوند سه فراکسیون کوچک خواهند داشت و اصلاحطلبان فراکسیون اکثریت را خواهند گرفت . این سه طیف باید همدیگر را تحمل کرده و با هم کار کنند. آنهایی که میگویند مستقیم با اصولگرایان دعوا نکنند، اعتدالیون با تندروها دعوا نکنند و برعکس ، باید این 170-180 نفری که به آقای لاریجانی رأی دادند، بهرغم اینکه نظرات متفاوت و بعضاً مخالفی با هم دارند، باید انسجام خود را حفظ کنند تا مجلس از دست اصولگرایان خارج نشود.
* اقبال از آقای احمدینژاد در برخی سفرهای استانی حاکی از آن است که برخی شعارهای وی چون عدالت و خدمت در کشور، ظاهراً خریدار دارد و خلأ آن بهشدت احساس میشود. چگونه میتوان به این امید مردم پاسخ داد؟
** باید به مطالبات عدالت خواهانه مردم پاسخ داد چراکه جزء مطالبات اصلی مردم است. زمانی گفتاردرمانی میشود و گاهی واقعیت است. ممکن است فردی دم از عدالت بزند اما بزرگترین ظلمها هم در زمان حکومتش اتفاق افتاده باشد. مهم این است که گفتاردرمانی چقدر با واقعیت تطابق دارد. رسانهها باید این تضاد را تبیین کنند.
http://sobhe-no.ir/newspaper/49/4/940
ش.د9501463