آذربایجان غربی >>  عمومی >> پرونده سیاسی
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۴  ، 
کد خبر : ۲۹۴۴۴۵

نقش آذربایجان در برهه های حساس حفظ تمامیت ارضی و انقلاب اسلامی

تقدیم12هزارشهید سر افراز از جمله 120 فرمانده دلاور برای دفاع از اسلام و حفظ تمامیت ارضی این مرز و بوم، سندگویایی بر رشادت های مردم آذربایجان غربی در طول 8 سال دفاع مقدس است. ایثار گری ها و دلاوری های فرزندان استان آذربایجانی شرقی، اردبیل و زنجان نیز در قالب لشکر دریادل 31عاشورا در ایام جنگ تحمیلی همگی نمونه ای از غیرت و حمیّت ملّی آذربایجان در صیانت از تمامیت ارضی کشور و مقابله با هجوم و نفوذ بیگانگان بوده است.
پایگاه بصیرت / حسن اکبری فر
مقدمه   :
سرزمین نامور آذربایجان، همواره از کانون های مهم ظلم ستیزی و ضد استعماری و  ضد استبدادی ایران بوده است، این دیار از جمله نخستین پایگاه های معتبر خیزش نهضت های اصیل مردمی و الهی در طول تاریخ این کشور بوده و تا کنون مردمان مبارز بسیاری را در بستر اجتماعی و سیاسی و فرهنگی خود پرورش داده که تاریخ در دل خود محفوظ داشته است.
مردم این سامان به جهت مجاورت با دو همسایه زورمند و زیاده طلب روس و عثمانی، همواره در حال آماده باش به سر برده اند. آذربایجان در طول تاریخ بارها و بارها مورد تاخت و تاز و یورش ناجوانمردانه زورگویان قرارگرفته است و سرانجام با تحمل فشارها و مشکلات، با داشتن هویت اجتماعی و شناسنامه معتبر وطن دوستی و میهن خواهی، مدام عشق و علاقه خود را به مام میهن اسلامی خویش نشان داده و مردم هوشمند آن سر سختانه از کیان و موجودیت و استقلال کشور دفاع، و تهاجمات دشمن را خنثی و بی اثر ساخته اند و در این گیر و دارِ شرف و نجابت، مردان و زنان نامدار و شجاعی را تقدیم ساحت قدسی شهادت  نموده اند ؛ که متأسفانه برای نسل کنونی کمتر شناخته شده اند.
مردم آذربایجان از انواع رشد سیاسی و شعور بالای اجتماعی و بالندگی برخوردارند. در وطن دوستی و علاقه به مصالح عالی کشور، افراد شجاع و بی باکی هستند، بخصوص در روزگار گذشته که آذربایجان دروازه ارتباطی مشرق و مغرب و مهد روابط ایران و اروپا بود و مسائل جاری جهان و اخبار کشورها و مناطق، از این مسیر به دیگر مناطق ایران سرازیر می شد، اختلاط ها و رفت و آمدها و مجاورت با کشور پهناور روسیه،  قفقاز، جمهوری آذربایجان و از مسیر ترکیه ارتباط با آلمان و اروپا، رشد فکری و بالندگی سیاسی مردم این سامان را بالا می برد، به همین جهت تبریز ولیعهد نشین و پایتخت دوم کشور تلقّی می شد.
در رشد و شعور بالای سیاسی اجتماعی و فرهنگی آذربایجان همین بس که در آن ایام آذربایجان دارای 117 عنوان روزنامه و مجله بوده و این امر بسیار حائز اهمّیت است. چون خاندان های اصیل و معارف پرور در آن منطقه می زیستند که هر کدام سایقه دیرینه ای در فرهنگ و معارف عالیه داشتند.
به گواهی تاریخ هرزمان که بیگانگان توطئه ای بر علیه استقلال سیاسی ایران و جدا کردن آذربایجان از آن طرح کرده اند، فرزندان آذربایجان پیشاپیش دیگر صفوف ملت ایران به پا خاسته و آن توطئه را در هم شکسته اند سهم بی بدیل آزادیخواهان و رهبران ملّی و دینی آذربایجان و مردم آزاده آن در قیام های ضد استبدادی ، ضد استعماری و دفاع از تمامیت ارضی کشور بر هر محقق منصفی آشکار است.
حرکت هایی چون: قیام شیخ محمد خیابانی، مشروطیت، انقلاب اسلامی، دفاع مقدّس‌، مقابله با فتنه  و .... از درخشان ترین مقاطع تاریخ سیاسی و دینی ایران بوده است.
قیام شیخ محمد خیابانی:
شیخ محمد خیابانی با ایراد سخنرانی و مبارزه مسلحانه از ستارخان در مبارزه برعلیه استبداد محمد علی شاه حمایت می نمود؛ وی در یکی از سخنرانی هایش مجاهدان تبریزی به رهبری ستارخان را چنین امیدوار ساخت: « یاران من! ما برضد حکومت ارتجاعی و استبداد قیام کرده ایم... هرگز نباید به خستگی و یأس تن در دهیم بخصوص وقتی که بار سنگین زندگی ملّتی از مویی باریک آویزون شده باشد... طوری رفتارکنید که شرافت تاریخی ما حاصل شود و قاطبه ملت ایران با امتنان و تشکر بگویند که تبریز ایران را نجات داد. »
رهبر معظم انقلاب درباره ایشان می فرمایند: « در قضیه ی مرحوم شیخ محمد خیابانی – که تبریز یک تنه ایستاد – مسأله، مسأله ی قرارداد وثوق الدوله بود. درتهران، عمال حکومت ضعیف با یک قرارداد، امور مالی و امور نظامی کشور را دودستی تقدیم کردند به انگلیسی ها تبریزی ها ایستادند. مرحوم خیابانی و دیگران در مقابل این قضیه بود که ایستادند».۱۳۸۵/۱۱/۲۸

نقش آذربایجان در برهه های حساس  حفظ تمامیت ارضی و انقلاب اسلامی
مشروطیت:
مردم قهرمان آذربایجان در انقلاب مشروطیت و حرکت های استبداد افکن آنان به رهبری ستارخان ها، باقرخان ها و ثقه الاسلام ها، با تقدیم شهدای گرانقدری چون آیت الله حاج میرزا ابراهیم خویی، شیخ جلیل تبریزی، میرزامحمدحسن مقدس مراغه ای، ثقه الاسلام تبریزی و ... جانفشانی ها و رشادت های زیادی از خودنشان داده اند.
با بررسی دقیق شواهد و رویدادهای تاریخ جنبش مشروطه به خوبی روشن می شود که رفتار و گفتارسیاسی و اجتماعی بسیاری از رهبران آن خصوصاً ستارخان باز تاب خواست ها و آرزوهای پاک و صمیمانه توده های محروم و تهیدست ایران برای رهایی از ستم و بدبختی، و برای زیستن در جامعه ای استوار بر عدالت بوده است. ستارخان مردی بود که تا پایان عمر به آرمانهای محرومان و آرزوهای خود وفادار ماند؛ مردی بود از تبار فسادناپذیران جامعه ایران .
ایران دوستی و اسلام پناهی کسی که مخالف ظلم و ستم در جامعه و خواستار آزادی و استقلال میهن باشد، بر پاسداری از حق حیات و حرمت بشری استوار است و در این زمینه تضادی میان ایران دوستی و اسلام خواهی نیست. ایران دوستی ستارخان و اعتقاد او به اسلام پایه های نیرومند شهادت طلبی  و حق طلبی او بودند. ستارخان در همه گفتارهای خود فقط از ایران سخن می گفت و خواستار آزادی و استقلال ایران بود. عقاید و آرای ستارخان با آنچه امروزه پاره ای از وابستگان به محافل استعماری به اتکای فرضیه های نادرست نژادی و پان سازی و پان بازی و قومیت گرایی و هویت طلبی و ...  تبلیغ می کنند، در تضاد کامل بوده و روشن است که ستارخان یک ایرانی میهن پرست و یک مسلمان معتقد بود.
ستارخان همیشه می گفت : «من از دولت سر مجاهدین و سرو پا برهنگان سردار ملی شدم».  همین یک جمله، پایگاه اجتماعی و طرز تفکر و باورهای ستارخان را به خوبی و روشنی نشان میدهد. ستارخان تا پایان عمر به پا برهنگان ایران و فادار ماند و به دنبال ثروت نرفت و با متجاوزان به حقوق ایران معامله نکرد.
درقسم نامه ای که سردار ملی در 19رجب1338در تهران با یارانش امضاء می کند سخن از - کوشش در راه دین مبین اسلام و بقای مشروطیت و استقلال مملکت ایران-  در میان است.
مقام معظم رهبری در رابطه با مشروطیت و رهبران آن می فرمایند:« در قضایای تبریز شگفت آوراست........جهت گیری ستارخان و باقرخان در مشروطیت، درست نقطه ی مقابل جهت گیری کسانی بود که مشروطیت انگلیسی و مشروطیت زیر پرچم بیگانه را می خواستند... جهت حرکت مردم آذربایجان و مردم تبریزدر مشروطیت، ایستادگی، اقتدار، حضورعظیم مردمی و در خط درست دین و استقلال کشوربود» (28 بهمن 1385).
انقلاب اسلامی
آذربایجان در انقلاب اسلامی از نقش ویژه ای برخوردار بوده و در جریان نهضت و روند پیروزی انقلاب اسلامی جایگاه مهمی داشته است. قیام شورانگیز29بهمن مردم تبریز در سال 1356 دومین حلقه از زنجیره علل شتاب دهنده ای بود که به رهبری امام خمینی نهضت اسلامی را به سوی سرنگونی رژیم پهلوی سوق داد.
در فروردین سال 43 که امام آزاد شد. آیت الله قاضی هم به دیدن او رفت، وی با دستورامام بدون اجازه مقامات ساواک، برای زیر پا گذاشتن تعهد ( عدم خروج از حوزه استحفاظی تهران )، راهی تبریز شد و مردم استقبالی تاریخی از او به عمل آوردند.
آیت الله قاضی با تشکیلات مخفی که به وجود آورده بود، خط مشی امام (ره) را درتبریز به اجرا در می آورد؛ وی با برگزاری جلسات هفتگی روضه خانگی که از سه قرن پیش در منزل این خاندان تشکیل می شد، مخفیانه کانون مبارزان اصیل طرفداران امام (ره) را اداره می نمود.
از سال 1348تا 1355را می توان دوران تدارک صبورانه نهضت امام خمینی(ره) در آذربایجان قلمداد کرد.
دانشگاه تبریز هم پشتوانه ای دیگر برای جریان طرفدار نهضت امام در آذربایجان بود. دانشجویان مذهبی که به فعالیتهای سیاسی علاقه مند بودند، اغلب با آیت الله قاضی رابطه برقرار می کردند و در نمازهای جماعت او در مسجر شعبان حاضر می شدند.
در طی دوران (1342 تا 1356) آیت الله قاضی در کارخانجات خصوصاً کارخانه تراکتورسازی و حتی در خود ادارات دولتی افرادی را جذب کرده بود و  تدارک گسترده ای دیده بود ،  ایشان  در 18 بهمن 1356 در مسجد مقبره گفت:« ما نخواستیم یک سری حادثه ای که در آنجا (قم) کردند، در اینجا پیش بیاورند. بعضی از آقایان متوجه نیستند؛ ما نخواستیم آن بحران در اینجا اتفاق بیفتد. یک عده از خود آنها جلو افتاده اند که ایجاد بلوا و غوغا کنند. از آن روست که می گویم با سکوت و آرامش، اصلاً هیچ تظاهری نکنید. برای کسانی که به دنبال بهانه ای هستند، آرام و ساکت باشید. ما منطقی، قانونی و دینی حرف می زنیم، با چیز دیگری کار نداریم... »
در ظاهر چنین بود، اما برنامه هایی در خفا درحال طرح بود که تا قبل از زمان اجرای آن، هیچ کس نباید از آن مطلع می شد. با تلاش آقای قاضی، روزنامه پنج شنبه 27بهمن، اعلامیه ای به امضای روحانیون تبریز صادر و تمام اقشارمختلف مردم، کارگران، بازاریان و دانشجویان آماده برگزاری چهلم شهدای قم شدند، شرایط، همه دست به دست هم داده بودند تا باردیگر نام تبریز در تاریخ ایران به اهمیت و بزرگی ثبت شود. طلوع خورشید روز سرد زمستانی شنبه29 بهمن، خبراز رخدادی عظیم داشت. مردم از آغازصبح در تب و تاب برگزاری مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهدای قم بودند. یکی از شاهدان عینی می نویسد:« نخست هزاران نفر بودند، ساعت 9صبح به ده ها هزار تن رسیدند و ساعتی بعدشکوه قیام و نبرد و شعارهای تند و آتشین بود که بر دیکتاتوری می تاخت. مردم، مجازات قاتلان شهدای قم را می خواستند. آزادی زندانیان سیاسی را آواز می دادند و بازگشت آیت الله خمینی (ره)  را – به مثابه سمبل مبارزه جویی مذهب مترقی با دارو دسته استبدادی  - می طلبیدند».
شعارهای مردم بسیارجالب بود: یاشاسین خمینی (زنده باد خمینی)، صلوات، مرگ بر آمریکا، مرگ بر دیکتاتور، بیز بوشاهی اسیته مروخ والسلام (این شاه را نمی خواهیم والسلام).            با وجود قهرآمیز بودن قیام مردم، نظم خاصی بر حرکت توفنده مردم حاکم بود.
چهلم شهدای تبریز نزدیک می شد. گرچه مقامات امنیتی - انتظامی آذربایجان از برگزاری مراسم چهلم در تبریز ممانعت کردند، اما نهضت قدم های خود را بر خلاف خواست رژیم بر می داشت. این بار نوبت یزد قهرمان بود تا با هدایت آیت الله محمد صدوقی، مرید با اخلاص امام ،که بین او و آیت الله قاضی آشنایی و روابط دوستانه ای برقرار بود ، حرکتی دیگر آغاز کند .کشتاری که در تبریز صورت گرفت، فرصت را برای برگزاری مراسم چهلمین روز در گذشت کشته شدگان مهیا ساخت و این مراسم دست کم در چهل و پنج شهرکوچک و بزرگ برگزارشد. چنین بود که حرکت کوبنده و برق آسای مردم غیور تبریز در 29بهمن سال 1356 که هیمنه رژیم ستم پیشه پهلوی را درهم شکست و طلیعه انقلاب اسلامی  گردید.
مقام معظم رهبری در موردقیام 29بهمن تبریز می فرمایند:«اگرمردم تبریز قیام 29بهمن را نکرده بودند،این حرکت عظیم (انقلاب اسلامی) اتفاق نمی افتاد.» ۲۸/ ۱۱/ ۱۳۸۵
دفاع مقدّس
پیشینه در خشان در عرصه دفاع از تمامیت ارضی و مبارزه با استیلای بیگانه در جلو گیری از توسعه طلبی ترکان عثمانی و روس، بویژه نقش سترگ در طول 8سال دفاع مقدس، بطوری که تنها آذربایجان غربی در شمال غربی ترین نقطه ایران اسلامی با جوانان برومندش در  20عملیات مهم از جمله دارلک، والفجر2، قادر، عاشورای یک، کربلای 2و 7و نصر5 ،7 و9 در محدوده  استان و با اجرای 11 عملیات،  ثامن الائمه، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، والفجر4، خیبر، بدر، والفجر8 و 9،کربلای5 و10درمناطق عملیاتی خوزستان، ایلام،کرمانشاه و کردستان به دست توانای سرداران نامداری چون شهیدان مهدی و حمید باکری و مشارکت هزاران جوان آذربایجانی اعم از شیعه و سنی و پیروان اقلیت های مذهبی، حماسه هایی ماندگار از ایثار و مقاومت خلق کرد.
تقدیم12هزارشهید سر افراز از جمله 120 فرمانده دلاور برای دفاع از اسلام  و حفظ                   تمامیت ارضی این مرز و بوم، سندگویایی بر رشادت های مردم آذربایجان غربی در طول 8 سال دفاع مقدس است. ایثار گری ها و دلاوری های فرزندان استان آذربایجانی شرقی، اردبیل و زنجان نیز در قالب لشکر دریادل 31عاشورا در ایام جنگ تحمیلی همگی نمونه ای از غیرت و حمیّت ملّی آذربایجان در صیانت از تمامیت ارضی کشور و مقابله با هجوم و نفوذ بیگانگان بوده است.
مقام معظم رهبری با مقایسه جوانان امروز این مرز و بوم با جوانان غیوردوران دفاع مقدس می فرمایند: «من گفته ام، تاکید می کنم بر این معنا و با یقین این را عرض می کنم که جوان امروز- جوان نسل سوم – در آمادگی خود و شجاعت خود و غیرت خودبرای دفاع از هویت دینی و انقلابی خود، از جوان نسل اول که در دوره ی جنگ تحمیلی و دفاع مقدس حضور داشت – هیچ کمتر نیست، شاید هم جلوتر است». ۱۳۸۵/۱۱/۲۸
تداوم حضور در صحنه و مقابله با فتنه  و اشرار
دفاع مقدس در آذربایجان غربی هیچگاه پایان نپذیرفته است  و بعد از جنگ تحمیلی نیز ،  مردم غیور این خطه از هر قومیت و مذهب در مبارزه با اشرار و تروریسم و دفاع از کیان ایران اسلامی صدها شهید دیگر بر دوازده هزار شهید خود افزوده است ،  آذربایجان غربی از معدود جاهایی است که هنوز درهای شهادت در آن باز است .
 این ملت شجاع  در 9دی سال 1388 نیز در مقابله با فتنه گران به پا خاستند و بار دیگر  نشان دادند که «آذربایجان اویاخدی اینقلابا دایاخدی  » و بصیرت تاریخی خود را به نمایش گذاشتند . مقام معظم رهبری در مورد آذربایجان غربی می فرمایند: این استان (آ.غربی) با شهدای بزرگش و سردارانش با سردارباکری پر افتخار و بلندش و با مرد و زن پشتیبان شجاعش بهترین امتحانها داد.
یادی از شهریار شهر سخن و نتیجه گیری
 در پایان خطاب به آنهایی که به بهانه زبان و لهجه و...  بر طبل جدایی و تفرقه می‌کوبند باید گفت :  بی شک محمد حسین شهریار سخن سرای نامدار ایران و فرزند برومند آذربایجان که سراسر نشان از میهن دوستی و دلبستگی به تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران زمین دارد یکی از دلسوز ترین و وفادارترین افراد معاصر نسبت به زبان و ادبیات ترکی و آذربایجان عزیز بوده است، مختصری از دغدغه های او را با گوش جان بشنویم:
اختلاف لهجه ملیت نزاید بهرکس                     ملّتی با یک زبان کمتر به یاد آردزمان
گربدین منطق تو راگفتند ایرانی نه ای                صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان  
بیکس است ایران به حرف ناکسان از ره مرو               جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
این همان تبریز کاندردوره های انقلاب                          پیشتاز جنگ بود و پهلوان داستان
این همان تبریزکزجانبازی و مردانگی                        در ره عشق وطن صد ره فزون داد امتحان
با خطی برجسته در تاریخ ایران نقش بست                همّت والای سردارمیهن ستارخان
این همان تبریز کامثال خیابانی در او                     جان بر افشاندند برشمع وطن پروانه سان
این همان تبریزکز خون جوانانش هنوز                  لاله گون بینی همی رود ارس دشت مغان


نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات