همزمانی این دسته اقدامات با تلاش دشمنان نظام برای احیای منافقین و در رأس آن آمریکاییها و آلسعود که موجب تحرکات گروهک منافقین در عرصه سیاسی و آمادهسازی آنان برای اقدامات ایذایی علیه جمهوری اسلامی ایران از یک سو و زمینهسازی برای برجام ۴، یعنی فعالسازی پرونده حقوق بشری و تحمیل فشار بر نظام از سوی دیگر است، گویای خیانت طراحان و مجریان این اقدامات به مردم شریف ایران اسلامی و امنیت کشور بوده ...
دفتر آیتالله منتظری در روزهای گذشته اقدام به انتشار
بخشی از سخنان وی کرد که مربوط به سال ۱۳۶۷ بوده و در آن با حمایت از
منافقین، برخی از مسئولان وقت نظام را متهم به مشارکت در اعدام منافقین
کرده است.
نفوذ منافقان به دفتر
آقای منتظری و تأثیرپذیری آن مرحوم از این نفوذ، موضوعی است که سبب اتخاذ
مواضعی اشتباه و رفتن به سمت حمایت از منافقین و ظلم به نظام و حتی
طرفداران شخص آقای منتظری شد که بیشترشان از علاقهمندان به امام خمینی(ره)
و انقلاب نیز بوده و در رویارویی با ادعای وی دچار تردید شدند و برخی از
آنان هم نتوانستند از وادی سرگشتگی به سلامت خارج شده و در زمره ریزشهای
انقلاب اسلامی قرار گرفتند.
منافقین
و لیبرالها همچنان بیشترین سود را از جدایی و رویارویی آقای منتظری با
انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) بردند و تا آخرین روزهای حیات آن مرحوم سعی
در بهرهبرداری ابزاری از وی برای تضعیف انقلاب و نظام اسلامی داشتند و
همین که توانسته بودند مواضع خود را از زبان وی با سابقه مشارکت در انقلاب و
نظام بگویند، آن را موفقیتی بزرگ و یک شیوه برای انحراف و همراهسازی برخی
دیگر از مسئولان نظام به واسطه اطرافیان میدانستند که اثری به مراتب
سودمندتر از ترور فیزیکی و حذف شخصیتها و مسئولان برای آنان داشت؛ لذا
نفوذ به بیوت و دفاتر و شکار اطرافیان مسئولان به عنوان شیوهای مؤثر برای
دشمنان انقلاب و نظام و گروهکهای ضد انقلاب همچنان در دستور قرار داشته و
دارد که نتیجه آن مشارکت برخی فرزندان و اطرافیان مسئولان نظام در فتنه ۸۸،
همنشینی با بهائیان و ضد انقلاب و حمله آشکار به نظام پس از سالها
ریزهخواری از سفره نظام و فربهی و رسیدن به آلاف الوف، به تصور زمینهسازی
برای برخورداری از تأیید ضد انقلاب و استفاده از ژست اپوزیسیون برای شرایط
لازم و در عرصه بازیهای سیاسی، ولو به قیمت گراییدن به نفاق است.
همزمانی
این دسته اقدامات با تلاش دشمنان نظام برای احیای منافقین و در رأس آن
آمریکاییها و آلسعود که موجب تحرکات گروهک منافقین در عرصه سیاسی و
آمادهسازی آنان برای اقدامات ایذایی علیه جمهوری اسلامی ایران از یک سو و
زمینهسازی برای برجام ۴، یعنی فعالسازی پرونده حقوق بشری و تحمیل فشار بر
نظام از سوی دیگر است، گویای خیانت طراحان و مجریان این اقدامات به مردم
شریف ایران اسلامی و امنیت کشور بوده و در عین حال صحت مواضع و برخورد امام
راحل و عظیمالشأن با انحراف آقای منتظری و عزل وی فراتر از هرگونه تعارف و
مصلحتاندیشی را نشان میدهد.
اما
نکته اساسیتر وجود جریان انحرافی دیگر در لباس اصلاحطلبی است که در
سالیان گذشته سعی در احیای تفکر آقای منتظری داشته و امثال آقای عبدالله
نوری در لباس وزیر کشور دولت اصلاحات به احیای او و جولان اطرافیان منحرف
وی کمک کرده و امروز هم در کنار متهمان و مجرمان فتنه ۸۸ به امر سازماندهی
انتخاباتی و تأثیرگذاری بر سرنوشت سیاسی کشور با ایجاد سازمان رأی به نفع
جریان لیبرالی مشغول میباشد. به نظر میرسد، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی
باید از یک سو همزمانی استخدام عناصر برونمرزی گروهک نفاق از سوی آلسعود
و حمایت آمریکاییها از آنان و تحرکات حامیان داخلی آنان را جدیتر بگیرند
و از سوی دیگر و با توجه به مهارت گروهک نفاق و حامیان آنان در بهرهگیری
از رسانهها متوجه باشند که نباید قلّت و زبونی آنها موجب غفلت مجموعههای
امنیتی شود و هیچگاه نباید تهدیدات احتمالی ناشی از پیوند جاهلیت مدرن
آلسعود با طمع نفاق سنتی در بیرون با نفاق پیچیده و مدرن طمعورزان به
قدرت را در درون، دستکم گرفت و از آن غافل بود.