تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۰  ، 
کد خبر : ۲۹۶۲۶۵

آينده اصولگرايي

پایگاه بصیرت / مجتبي حسيني

(روزنامه اعتماد – 1395/06/28 – شماره 3628 – صفحه 6)

بازار نقد روحاني و جنگ رواني عليه دولت به نفع راستگرايان خواهد بود؟

١

هفت ماه مانده به انتخابات رياست‌جمهوري ٩٦ بازيگران ارشد جناحين سياسي كشور در دو سوي بازار ميدان سياست ايران پاشنه كفش‌هاي‌شان را بالا كشيده‌اند تا در انتخابات پيش رو، برنده بازي بزرگ باشند. اصلاح‌طلبان، برنده شدن را در «تكرار روحاني» مي‌دانند و جماعت كثيري از راستگرايان در «پايان روحاني». همين است كه از صدر تا ذيل رفرميست‌هاي سياسي ايران با وجود انتقادهاي جدي به دولت اعتدال، رفيق شفيق روحاني باقي مانده‌اند تا شيخ ديپلمات در كارزار آشفته انتخابات ٩٦ تنها نماند. داستان راستان سياست ورز ايراني اما متفاوت از اصلاح‌طلبان است. چه آنكه اصولگرايان در حال حاضر و بيش از هر زمان ديگري، چندپارگي و دوري از يكديگر را تجربه مي‌كنند و نمي‌دانند با چه استراتژي و تاكتيكي مي‌توانند فرمان ماشين دولت را از مديريت اعتدال‌گرا خارج كنند و پيمان سياسي آنان با اصلاح‌طلبان را بشكنند.

هرچند در اين ميانه، راه‌حل‌هاي رنگ پريده‌اي همچون ردصلاحيت روحاني را در رسانه‌هاي رسمي و غيررسمي‌شان مطرح كردند اما چه كسي است كه نداند رد صلاحيت رييس‌جمهوري كه قرار است انتخابات رسمي كشور را برگزار كند چه هزينه‌ها و تبعاتي در پي دارد. همزمان با كوبيده شدن مُهر ابطال بر اين بازي رواني جريان تندروي اصولگرا، مديران و كارگردانان «جريان ضد روحاني/ضد اصلاحات» براي زمين‌گير كردن دولت روحاني درصدد بحران‌سازي و نقد بي‌منطق به دولت برآمدند تا با استفاده از موج‌سازي رسانه‌اي، از ضريب محبوبيت روحاني بكاهند. ايرادهاي مطرح شده به دولت روحاني و سنگ‌اندازي در مسائلي از جمله هياهو‌سازي و مخالفت با مسائلي در حوزه سياست خارجي، فرهنگي و اقتصادي ريشه در همين هدف دارد.

٢

عقلاي جريان اعتدال‌گريز ِاصلاح‌طلب‌ستيز، خوب مي‌دانند كه اگر بازار نقد روحاني را داغ نگه ندارند، حال و روزي به مراتب ناخوش‌تر را پس از انتخابات ٩٦ بايد تجربه كنند. از همين رو نمي‌خواهند ريه جامعه ايراني بيش از اين به اتمسفر اعتدال و اصلاحات و نرماليزاسيون مديريتي عادت كند. اما سوال اينجاست كه آيا نيت و اراده مخالفان براي پايان دادن به عمر كارگزاري روحاني در دولت، كافي است يا آنكه براي سيادت در سياست به بيش از پروژه‌هاي جنگ رواني و تخريب سياسي نياز است؟ آيا مخالفان روحاني براي دستيابي به اين هدف، يگانه مي‌انديشند و بر اساس نسخه‌اي واحد ماموريت‌هاي‌شان را انجام مي‌دهند؟ آيا براي رقابت با روحاني توانايي تدوين و طراحي گفتماني اثر بخش و جذاب را دارند؟ چگونه مي‌توانند موقعيت و وضعيت جناحي خود را از شرّ تب كشنده بالكانيزاسيون رها كرده و به ساحل امن اتحاد و انسجام برسند؟ كداميك از چهره‌هاي‌شان قابليت راي‌گيري از مردم و رقابت با روحاني در انتخابات ٩٦ را دارد و...؟

٣

پرسش‌هاي كوتاه فوق، به انضمام نتايج انتخابات مجلس دهم و گيجي و گنگي موجود در اردوگاه راست‌كيشان سياسي ايران نشان مي‌دهد كه رنج اصولگرايان و زخم تفرق شان به اين زودي‌ها پايان و التيام نخواهد يافت. چه آنكه بر اساس مستندات موجود، در اردوگاه اصولگرايان، هر گروه و دسته‌اي بر طبل خود مي‌كوبد و راه خود را مي‌رود بي‌آنكه كاري به همزاد سياسي خود داشته باشد. همين است كه جماعتي از اصولگرايان مدام بر حمايت از روحاني دم مي‌زنند و عده‌ ديگرشان، از رقابت با روحاني. بازيگراني از اينان قايل به پيروي از جامعتين است و گروهي ديگرشان معتقد به عبور از آن. از همين اظهارنظرهاي ساده رنگارنگ مي‌شود فهميد تشكيلات سياسي اصولگرايان حتي پس از شكست در انتخابات رياست‌جمهوري ٩٢و انتخابات مجلس دهم هنوز هم كه هنوز است گرفتار تجادل و تصادم استراتژيك است و در اين ميان هم طبيبي پيدا نشده تا راست‌كيشان سياسي ايران را از اين رنج برهاند و نسخه شفابخشي به آنان ارايه دهد تا مجدد بتوانند با انگيزه و قدرت به رقابت سياسي اميدوار شوند.

٤

با وجود شرايط فعلي اصولگرايان، بازگشت اصلاح‌طلبان به عرصه مديريتي كشور، موقعيت خوب آنان براي پيروزي در انتخابات ٩٦ و شوراي شهر و با توجه به مطالبات شفاف مردم از چگونگي مديريت كشوركه در دو انتخابات اخير كشور اين مطالبات را به نمايش گذاشته‌اند آيا اصولگرايان ضد روحاني مي‌توانند از پروژه‌هاي تخريب روحاني وسنگ‌اندازي براي كاهش سرعت حركت دولت، كلاهي براي خود ببافند و كام‌شان دوباره به شهد سيادت در سياست، شيرين شود؟ آيا راه‌حل اصولگرايان در جنگ رواني و بهره‌برداري‌هاي جهت‌دار سياسي از تريبون‌هاي ملي است؟ آيا افكار عمومي تحت تاثيراين پنل عمليات رواني قرار گرفته و قرار مي‌گيرد؟ آينده اصولگرايي در اين روزها رقم خواهد خورد، بايد به انتظار نشست و ديد آيا مديران اين جناح، صداي خواست و مطالبه اكثريت ملت را خواهند شنيد و تصميم بر حمايت از روحاني خواهند گرفت يا آنكه بقاي‌شان در سياست و قدرت را در حذف روحاني خواهند دانست؟

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=54833

ش.د9502256

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات