(روزنامه جمهوري اسلامي – 1394/12/12 – شماره 10543 – صفحه 6)
خطر جنگی میان ترکیه و روسیه در سوریه رو به افزایش است. مقامات برلین نگرانند که این وضعیت به آزمونی ناخوشایند برای ناتو بدل شود؛ آن هم در زمانی که مسکو ظاهراً بدنبال ایجاد شکاف در میان اعضای این سازمان است.
به گزارش اشپیگل، سالی گذشت که پر از جنگهای سرد بود. سالی که جهان بیش از هر زمان دیگری به جنگ اتمی نزدیک شد. سالی که در آن تحریکهای بیپروایی انجام شد، خطوط قرمز شکسته شد، حریم هوایی نقض شد و یک هواپیما نیز ساقط شد.
شرایط چنان بغرنج بود که اگر موشکی تصادفاً شلیک میشد یا کاپیتان یک زیردریایی آرامشش را از دست میداد، ممکن بود که ماشه جنگ جهانی سوم کشیده شود. سالی که از آن حرف میزنیم، سال 1962 (41 ش)است. سالی که بحران موشکی کوبا در آن سال اتفاق افتاد. بحرانی که نخستوزیر کنونی روسیه، شرایط حال حاضر را با آن مقایسه میکند. آخر هفته گذشته، در نشست امنیتی مونیخ، دیمیتری مدودف خطر یک جنگ سرد جدید را گوشزد کرد و گفت: "برخی اوقات شک میکنم که در سال 2016 هستیم یا 1962؟"
مقامات در برلین نیز، دچار چنین حسی هستند. حال و هوای این روزها، برای آنها شبیه روزهای آغازین بحران اوکراین است. زمانی که همه مشغول خواندن کتاب جدید کریستوفر کلارک، با نام "خوابگردها" بودند که به چگونگی افتان اروپا به ورطه جنگ جهانی اول میپردازد.
سوریه، کوبای 2016 است و خطر یک درگیری بینالمللی در این کشور روز به روز بیشتر میشود. حالا پنج سال است که این کشور اسیر یک جنگ داخلی خونین بوده، اما این مناقشه حالا پتانسیل آن را پیدا کرده تا به درگیری بزرگتری میان روسیه و غرب منجر شود. مسکو و ترکیه، که در عضویت ناتو است، در مناقشه سوریه رو در روی هم قرار گرفتهاند و پیامدهای بالقوه این رویارویی برای اتحاد اروپا و آمریکا غیر قابل پیشبینی است.
مقامات دولت آنگلا مرکل در برلین از اینکه همین حالا هم ناتو به درگیریای با روسیه به شدت نزدیک شده، نگران هستند. سوریه میتواند به آزمایش برای مرگ و زندگی این اتحاد نظامی بدل شود. اما وضعیت پیچیده است: ناتو برای اینکه پوتین را سر جای خود بنشاند، باید علناً مشخص کند که در هنگام نیاز پشت سر کشورهای عضوش خواهد بود. در مقابل، ناتو سعی دارد که تحت هر شرایطی وارد درگیری نظامی با روسیه نشود.
مسئولان ناتو در مقر این سازمان در بروکسل، وضعیت پیش آمده میان آنکار و مسکو را شدیداً شکننده میدانند. یکی از این مسئولان میگوید: "نیروهای مسلح هر دو کشور در درگیریهای شدیدی که در مرز ترکیه و سوریه جریان دارد، حاضر هستند و در برخی موارد تنها چند کیلومتر با هم فاصله دارند."
مناقشه در حال تشدید
از زمانی که روسیه در اواخر ماه سپتامبر(شهریور)، به یکی از طرفهای درگیر در جنگ سوریه بدل شد، همواره خطر چشمگیر درگیری علنی میان مسکو و آنکارا وجود داشته است. روسیه حامی نیروهای وفادار به بشار اسد است و در مقابل ترکیه از شورشیانی حمایت میکند که قصد براندازی او را دارند.
این مناقشه در اواخر ماه نوامبر(آبان)، زمانی که ترکیه یک بمبافکن روسی را ساقط کرد، شدت گرفت و حالا با اتحادی که پوتین با کردهای سوریه، دشمنان قسمخورده اردوغان، ایجاد کرده، آتش این اختلاف شعلهورتر شده است. رئیسجمهور ترکیه، کردهای سوریه را مسئول حملات روز چهارشنبه در پایتخت کشورش میداند. انفجاری که به کشته شدن 28 نفر و زخمی شدن 61 نفر در مرکز آنکارا انجامید. کردهای سوریه مسئولیت این انفجارها را رد کردهاند، اما با این وجود، این حملات باز هم بر شدت اختلاف میان آنکارا و مسکو افزوده است.
اعضای اتحاد ناتو همیشه یکصدا نبودهاند، اما در این مورد خاص، هیچ کدام علاقمند به شدت گرفتن بحران نیست. اما چطور میتوان مانع این امر شد؟ ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، هر دو از دسته سیاستمدارانی هستند که در استفاده از زور کمتر به خودشان تردید راه میدهند و هر دو پیشتر نشان دادهاند که در شرایط اضطراری مشکلی با استفاده از زور علیه مردمان خود ندارند. هر دو نیز تجربه تلخ ناکامی در تلاش برای ارتباط نزدیک با غرب را چشیدهاند. این دو چقدر عقلانی عمل میکنند؟ تا کجا پیش خواهند رفت؟
ترکیه نیز در هفتههای اخیر در افزودن بر آتش اختلاف مسئول بوده است. نیروهای ترکیه کردهای سوری را در آن سوی مرز گلولهباران میکنند، و آنکار همچنین، به صورت علنی از احتمال اعزام نیروی زمینی به سوریه برای جنگ با کردها سخن گفته است.
این امر در صورت وقوع، کابوسی برای غرب خواهد بود: جنگ مستقیم میان کردها و ترکها میتواند به معنی ورود نیروهای روس به ماجرا باشد. آنوقت، چنانچه یک کشور عضو ناتو به سوی سربازان روس آتش بگشاید، چه روی خواهد داد؟ مقامات دولت مرکل امیدوارند که در این صورت، تا زمانی که درگیری به خاک سوریه محدود باشد، از اتحاد ناتو مستقیماً درخواست ورود صورت نگیرد.
اما آنگلا مرکل نگران است که پوتین هر کاری میکند تا ترکیه را تهدید کرده و ناتو را مورد آزمون قرار دهد. از این روست که صدراعظم آلمان هر آنچه در توان دارد را انجام میدهد تا مانع از عملی شدن تهدید آنکارا مبنی بر اعزام نیروی زمینی به سوریه شود. یکی از مسئولان دولت میگوید: "این ممکن است اقدامی به نفع روسیه تعبیر شود."
"جنگ ترکیبی" پوتین
به گفته این مسئول که نخواسته نامش فاش شود، هدف پوتین ایجاد یک شکاف در ناتو و بیثبات کردن این اتحاد است. یک فدراسیون نظامی که آشکارا در مورد حمایت یا عدم حمایت از یکی از اعضایش صحبت کند، به سرعت اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ و این یک پیروزی بزرگ برای پوتین خواهد بود.
یک بخش از این مناقشه، تحریمهای اقتصادی است که روسیه پس از ساقط شدن جت روسیه توسط ترکیه، آنها را علیه آنکار اعمال کرد. همزمان حمایتش از کردها را نیز آغاز کرد. ولادیسلاو شوریگین، تحلیلگر نظامی روس میگوید: "این پاشنه آشیل ترکیه است. با کمک به کردها، ما قدری ترکیه را به هم میریزیم که نمیتواند به چیز دیگری فکر کند."
این مناقشه تا قدری هم شخصی است و به رابطه میان پوتین و اردوغان بازمیگردد. این دو قبلاً روابط صمیمانهای داشتند و منابع در مسکو میگویند که پس از ساقط شدن هواپیمای روس، پوتین احساس کرد که اردوغان عمیقاً به او خیانت کرده است. پوتین میخواهد که اردوغان به صورت علنی، اظهار پشیمانی کند.
ناتو در تلاش برای جلوگیری از بالا گرفتن بحران به ترکیه مشخصاً اعلام کرده است که چنانچه درگیری با روسیه بر اثر حمله ترکیه اتفاق بیفتد، این کشور نمیتواند روی کمک اتحاد ناتو حساب باز کند. ژان آسلبورن، وزیر امور خارجه لوکزامبورگ، گفته است: "ناتو نمیتواند که به خود اجازه دهد تا در نتیجه کشمکشهای اخیر میان روسیه و ترکیه به درگیری نظامی با روسیه وارد شود."
مسئولان در برلین و بروکسل تاکید دارند که اگر ترکیه مسئول بالاگرفتن درگیری با روسیه باشد، نمیتواند دست به دامان پیمان ناتو شود. بند 4 این پیمان به کشورهای عضو این حق را میدهد تا "هرگاه در نظر هر یک از آنها، یکپارچگی سرزمینی، استقلال سیاسی یا امنیت هر یک از طرفها به خطر بیفتد" درخواست دخالت بدهد. ترکیه تا اینجا، یک بار در مناقشه سوریه خواستار استفاده از این بند شده است. نتیجه آن استقرار موشکهای پاتریوت آلمانی در مرز با سوریه در شرق ترکیه بوده است.
ناتو در اضطراب
اما بند تعیینکننده این پیمان، بند 5 آن است که تضمین میکند، "یک حمله مسلحانه علیه یک یا چند (عضو اتحاد) در اروپا یا شمال آمریکا بایستی حملهای به تمامی آنها تلقی شود." اما آسلبورن، وزیر امور خارجه لوکزامبورگ، میگوید: "این تضمین تنها زمانی معتبر است که کشور عضو مشخصاً مورد حمله قرار گرفته باشد."
آنکارا پیشتر هم به خاطر ساقط کردن هواپیمای روسیه مورد سرزنش قرار گرفته بود و دیپلماتهای ناتو واکنش ترکیه را فراتر از حد توصیف کرده بودند. ژنس استولتنبرگ، دبیر کل ناتو گفته بود: "ما باید از پدید آوردن شرایط، حوادث و تصادفهایی که میتوانند اوضاع را از کنترل خارج کند، پرهیز کنیم."
برلین نیز موافق این موضوع است. یک دیپلمات آلمانی میگوید: "ما حاضر نیستیم برای جنگی که ترکها آغازگر آن باشند، هزینه بدهیم." به گفته این مسئول، از آنجایی که تصمیماتی که توسط شورای آتلانتیک شمالی، نهاد اصلی تصمیمگیری در ناتو، میگیرند باید با تایید همه اعضا همراه باشند، برای جلوگیری از یک تصمیم، وتوی تنها یک عضو هم کافی است. اما این مسئول اضافه میکند، کار به اینجاها نخواهد کشید: توافقی شفاهی میان ایالات متحده و اغلب متحدان دیگر وجود دارد که ترکیه در چنین شرایطی با برخورد سرد اعضا مواجه خواهد شد.
با همه اینها، اعضای اتحاد ناتو با نگرانی مشغول رصد مناقشه روسیه و ترکیه هستند. چرا که همواره این خطر وجود دارد که روسیه زمانی به مواضع ترکها در خاک ترکیه حمله کند. یک مسئول ناتو میگوید: "اگر روسها دست به حملهای انتقامجویانه علیه ترکیه بزنند، مشکل خواهیم داشت." در چنین شرایطی، ترکیه میتواند از بند 5 پیمان استفاده اکند. اگر شورای آتلانتیک شمالی در این مورد همصدا نباشد، پوتین بار دیگر موفق خواهد شد تا در میان غرب شکاف بیاندازد.
به هر روی، این اتحاد 28 عضوی، هنگامی که به موضوع روسیه میرسد، یکصدا نیست. این سوال که چطور باید با تهدیدات پوتین مقابله کرد، شدیداً مورد بحث است. دخالت مسکو در سوریه، این بحث را داغتر هم کرده است.
در یک سو کشورهایی هستند که از هژمونی روسیه آسیب دیدهاند: لهستان، جمهوری چک و سه کشور بالتیک. آنها خواستار برخورد سختگیرانه با مسکو هستند و با کمک ایالات متحده به تجهیز ارتشهایشان در مرزهای شرقی ناتو مشغول هستند تا نقش بازدارندگی در مقابل پوتین ایفا کنند.
گروه دوم بیشتر طرفدار روسیه هستند و این طرفداری بیشتر از منافع اقتصادی ناشی میشود. این گروه شامل بلغارستان، رومانی و البته اسلواکی و مجارستان میشود. برای مثال، روز چهارشنبه، ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان خواستار پایان تحریمهای اروپا علیه روسیه شد. دولت یونان، به رهبری آلکسیس سیپراس نیز، به روسیه گرایش دارد.
اجتناب از برانگیختن پوتین
در این میان، پاریس یک مورد ویژه است. فرانسه علناً با مسکو دل میدهند و قلوه میگیرند. مانوئل والس، نخستوزیر فرانسه، آشکارا در کنفرانس امنیتی مونیخ به تمجید از همکاریها با روسیه پرداخت. در مقابل دیمیتری مدودف، نخستوزیر روسیه نیز با گفتن اینکه "ما از نقش سازنده فرانسه استقبال میکنیم" به تمجید متقابل پرداخت.
آلمان رهبری گروه منتقدان معتدل روسیه را برعهده دارد، اما این گروهی است که اکثر کشورهای غرب اروپا را شامل میشود. این کشورها منتقد بلندپروازیهای ژئوپلتیک روسیه هستند، اما همچنان از محدود کردن ارتباطشان با مسکو خسته شدهاند. نقش برلین در این میان کلیدی است. دولت آلمان به شدت از اقدامات پوتین در کریمه و شرق اوکراین انتقاد کرده، اما خواستار جدی گرفته شدن نگرانیهای روسیه بوده است و از تحریک شدید پوتین اجتناب کرده است.
مناقشه اساسی میان تندروها و معتدلها در ناتو به تجمع تسلیحات در مزرهای شرقی ناتو بازمیگردد. در اوایل فوریه(بهمن)، پنتاگون قصد خود را برای درخواست 3.8 میلیارد دلار برای گسترش حضورش در اروپای شرقی اعلام کرد. آمریکاییها برنامه دارند تا تجهیزات لازم برای یک لشکر کامل تانک را در این منطقه مستقر کنند که شامل تانکهای جنگی، توپخانه و دیگر ادوات سنگین میشود. در شرایط اضطرار، یک واحد 20000 نفری از نیروهای آمادهباش آمریکا میتوانند به سرعت در این منطقه به کار گرفته میشود. علاوه بر این، یک تیپ هم در شرق ناتو مستقر خواهد شد و به صورت چرخشی در پایگاههای مختلف ناتو حضور خواهد داشت.
در اقدامی نه چندان تصادفی، لهستان برنامه ریخته است تا پیش از اجلاس بعدی ناتو، به همراه ایالات متحده یک رزمایش بزرگ برگزار کند. اجلاس بعدی ناتو در ماه جولای در ورشو برگزار خواهد شد. این تمرین نظامی مشترک که عنوان آناکوندا برگزار خواهد شد، 25000 نیرو را در بر خواهد گرفت و 19 عضو دیگر ناتو نیز در آن حضور خواهند داشت. با این وجود از جمله زرمایشهای رسمی ناتو محسوب نخواهد شد. آمریکاها وعده دادهاند که با 90 تانک در این رزمایش شرکت خواهند کرد که هدف از آن شبیهسازی تجاوز زمینی به لهستان است.
آلمان علاقهای به این ژستها ندارد. در ماههای آینده، برلین قصد دارد تا آنچه در توان دارد را برای جلوگیری از استقرار نیروها و تجهیزات ناتو در کشورهای شرقی این اتحاد به کار بندد. ارتش آلمان آمادگی فرستادن نیروهای اضافی به کشورهای بالتیک یا لهستان را ندارد.
برای برلین مهمای است که "اقدام اساسی در روابط متقابل" میان روسیه و ناتو که به سال 1997 نگاشته شده، به خطر نیافتد. برمبنای آن توافق بایستی از "استقرار اضافی نیروهای نظامی قابل توجه به صورت دائمی" در مرزهای بلوک شرق سابق اجتناب شود. اما وزیر خارجه جدید لهستان، یعنی ویتولد وازشیکوسی، در آخرین کنفرانس امنیتی مونیخ دقیقاً به همین توافق کرد و آن را "بیاعتبار" خواند. او استدلال کرد که وضعیت امنیتی نسبت به زمان آن توافق به شکلی بنیادین تغییر کرده و روسیه با اقداماتش در کریمه عملاً این توافق را زیر پا گذاشته است.
بازی قدرتمندانه
مسکو به نوبه خود به سرعت نسبت به برنامههای تجهیز سلاح از آمریکا واکنش نشان داد. آندری کلین، یکی از مسئولان وزارت خارجه روسیه و مسئول همکاریهای اروپایی، اعلام کرد که روسیه با مستقر کردن سه لشکر جدید، یک ارتش تانک و 50 بمبافکن استراتژیک با قابلیت حمل بمبهای اتمی را در مرز غربیش به این اقدامات پاسخ خواهد داد. او گفت که مسکو همچنین ناوگان دریای خزر و دریای سیاه خود را به موشکهای کروز مسلح خواهد کرد. از همان نوع موشکهای کروزی که در سالروز تولد پوتین از فاصله بیش از 1000 کیلومتری به سوریه شلیک شدند.
از منظر سیاست قدرت، غربیها میپذیرند که دخالت پوتین در سوریه تا اینجای کار یک موفقیت بزرگ بوده است. یکی از مشاوران نزدیک مرکل میگوید: "بازی آنان استادانه بود." او میگوید که روسیه نه تنها رژیم متحد خود یعنی بشار اسد را تثبیت کرده، بلکه هر چه در توان داشته انجام داده تا وضعیت را برای غرب دشوارتر کند.
مسئولان دولت مرکل باور دارند که پوتین عامدانه سعی دارد تا موج جدیدی از پناهجویان را رقم بزند تا بیش از این باعث گسست در اروپا شود. آنها همچنین معتقدند که پوتین از کاهش بیشتر حمایت از مرکل در میان رایدهندگان آلمانی استقبال میکند.
صدراعظم قول داده است تا با همکاری ترکیه، بحران پناهجویان را حل کند. ترکیه بناست تا اطمینان حاصل کند که پناهجویان نتوانند با گذر از دریای اژه به یونان سرازیر شوند. اما هر چقدر مردم بیشتری از خشونتهای سوریه به ترکیه پناه ببرند، آنکارا کمتر نسبت به تشدید نظارت بر مرزهایش با یونان، تمایل نشان میدهد. اردوغان همین حالا هم به قدر کافی مشکلات دارد. چرا باید برای کمک به مرکل خودش را به زحمت بیاندازد؟
مرکل حداکثر تلاشش را میکنند تا با وعده پول و تسهیل شرایط ویزا، دولت ترکیه را به همکاری تشویق کند. اما با این وجود، وعده کمک به آنکارا در صورت بروز تقابل با روسیه، چیزی است که از عهده مرکل بیرون است. آنطور که آنگلا مرکل اردوغان و پوتین را میشناسد، میداند که هیچ یک نماد خودداری و متانت نیستند. او به شدت تلاش میکند تا هیچ پالس مثبتی به ترکیه برای اقدام علیه روسیه ارسال نکند.
این چیزی است که اوضاع را پیچیده میکند. تا اینجا، وقتی که از رسیدگی به نیاز به تشدید نظارت بر مرز دریایی دریای اژه صحبت میشد، ترکیه حرف زیاد میزد، اما عمل نمیکرد. به همین خاطر مرکل ناتو را به گشت زنی در مرز میان ترکیه و یونان گماشت. ناتو رسماً وظیفه دارد که نظارت کرده و با قاچاقچیان پناهجویان برخورد کند. اما در واقعیت، حضور گروه 2 دریایی ناتو برای فشار بر ترکیه است تا این کشور نتواند ادعا کند که از سواحلی که این قایقها از آن رهسپار میشوند، اطلاع ندارد.
این ناوگان که کشتی آلمانی "بن"، جلودار آن است، بناست محلی که قایقهای پناهجویان از آن گسیل میشوند و مسیرهایی را که استفاده میکنند را شناسایی کند. این دادهها سپس به ترکها داده خواهد شد تا این مبادی خروجی را مسدود کند. بناست این کشتیها با گارد ساحلی ترکیه در ارتباط باشند.
مسکو میداند که بازیای که مرکل شروع کرده، چقدر حساس است. سیاستهای صدراعظم آلمان در قبال پناهجویان، او را به اردوغان وابسته کرده است. مردی که از دیرباز دغدغه حقوق بشر را نداشته است. البته اینطور نیست که پوتین خودش چنین دغدغهای داشته باشد، اما کرملین با خشنودی از این موقعیت برای یک پیروزی تبلیغاتی هر چند کوچک بهره خواهد جست.
کومسومولسکایا پراودا، یک نشریه طرفدار دولت در روسیه، چند روز پیش نوشت: "ظاهراً مغز مرکل اتصالی کرده است. یک بره دارد با شغال بده بستان میکند. دلمان میخواهد از مرکل بپرسیم، آیا ارزشهایتان با اردوغان مشترک است؟ آیا از زندانی بودن این همه خبرنگار راضی هستید؟"
http://jomhourieslami.net/?newsid=83225
ش.د9405934