(روزنامه ايران ـ 1395/10/29 ـ شماره 6411 ـ صفحه 10)
بر اساس آخرین دادههای آماری منتشر شده توسط بریتیش پترولیوم، ذخایر گازی ترکمنستان 17/5 تریلیون متر مکعب و معادل 9/4 درصد کل ذخیره گاز جهان است. در سال 2015 میلادی این کشور بهطور متوسط 72/4 میلیارد متر مکعب گاز تولید کرده که معادل 2 درصد از کل تولید گاز جهان است. در صورتی که تولید این کشور با همین نرخ تولید فعلی ادامه یابد این کشور تا 241 سال گاز خواهد داشت که این مسأله خود حاکی از عدم تناسب توسعه یافتگی و تولید گاز این کشور با ذخایر آن است. متوسط صادرات ترکمنستان در سال 2015 معادل 1/ 38 میلیارد متر مکعب و به مقاصد چین (27/7 میلیارد متر مکعب)، ایران (7/2 میلیارد متر مکعب)، روسیه (2/8 میلیارد متر مکعب) و نهایتاً قزاقستان (0/3 میلیارد متر مکعب) بوده است. جالب است که بدانیم در سال 2008 این کشور از تولید 66/1 میلیارد متر مکعب سالانه خود صرفاً 39/1 میلیارد متر مکعب را به روسیه و 6/5 میلیارد متر مکعب را به ایران صادر کرده و چین هیچ جایگاهی در این مورد نداشته است.
از میان سه کشور اصلی (چین، ایران و روسیه) دو کشور ایران و روسیه به ترتیب نخستین و دومین ذخایر بزرگ گاز جهان را دارا هستند. این دو کشور از شمال و جنوب، ترکمنستان را احاطه کردهاند و خود نقش رقیب برای ترکمنستان در بازارهای گاز، بویژه بازار اروپا را بازی میکنند. در این میان کشور جمهوری اسلامی ایران بر حسب نیاز برای تأمین گاز استانهای شمالی خود از این کشور واردات گاز دارد ولی در مورد روسیه داستان کاملاً متفاوت است. از زمان اتحاد جماهیر شوروی، ترکمنستان گاز خود را وارد شبکه سراسری این جماهیر می کرد که این رویه حتی بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی نیز به علت نبود مسیرهای جایگزین و بهعنوان تنها راه صادرات گاز برای این کشور باقی ماند. این کشور در حقیقت مجبور به فروش گاز خود به روسیه بود که این گاز بخشی از گازی محسوب میشد که روسیه به اروپا صادر میکرد. شکی نیست که یکی از ابزارهایی که روسیه برای فشار مستقیم بر اتحادیه اروپا و فشار غیر مستقیم بر ناتو از آن استفاده میکند همین صادرات گاز به کشورهای اروپایی است. در مقابل این اقدام روسیه، ناتو در راستای تعمیم نفوذ خود به حوزه آسیای میانه و ایجاد اهرم فشاری بر روسیه اقدامات متعددی برای یارگیری از بین کشورهای تازه استقلال یافته این حوزه کرده است که مراودات فعال کشورهای غربی با کشورهایی مثل گرجستان، قزاقستان، اوکراین، آذربایجان و ترکمنستان نمونههایی از آن است که البته تمرکز همکاریها بر بخش انرژی با سه کشور آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان بیشتر از سایر موضوعات بوده است.
ترکمنستان از روسیه فاصله میگیرد
تقریباً از همان آغاز فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 میلادی، ترکمنستان برای تکمیل حلقه استقلال سعی کرده که از روسیه فاصله گرفته و در این راستا یکی از مسیرهایی که دنبال کرده است افزایش سطح همکاریهای خود با غرب و شرق بوده است که البته در این تغییر استراتژی موضوع انرژی بهعنوان مزیت نسبی آن کشور در مرکز توجه قرار داشته است. در سال 1994 و به رغم ممنوعیت پیوستن کشور ترکمنستان به سازمانهای نظامی و امنیتی، طبق قانون اساسی آن ، این کشور اقدام به مشارکت در برنامه برای صلح ناتو کرده و تا به امروز نیز همواره آن را تمدید کرده که این موضوع قطعاً تأثیر منفی بر روابط روسیه با این کشور داشته است. از طرفی ترکمنستان برای رهایی از انحصار روسیه در خرید گاز این کشور اقدام به متنوعسازی مسیرهای صادراتی کرده است که از آن جمله میتوان به طرحهای خط لوله TAPI (مسیر ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند) و طرح Trans Caspian (مسیر اتصال منابع گازی ترکمنستان به آذربایجان و نهایتاً اروپا) و مسیرهای دیگر مثل صادرات گاز به چین و ایران اشاره کرد. هر چند که ساخت خط لوله TAPI از اواخر سال 2015 میلادی آغاز شده ولی به دلیل مشکلات امنیتی افغانستان و مناقشه بین هند و پاکستان موفقیت این خط در هالهای از ابهام است.
با وجود همه حمایتهای اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکا از طرح Trans Caspian، مخالفت شدید دو کشور ایران و روسیه به بهانه خطرات زیست محیطی عبور خط لوله از دریای خزر و همچنین عدم توفیق کشورهای حاشیه این دریا در تعیین یک رژیم حقوقی جامع جهت تعیین مدل تقسیم آن، تا به امروز نیز گشایشی در خط لوله Trans Caspian نشده است. تأثیر این خط بر سیاستهای گازی روسیه در اروپا بسیار چشمگیر و به ضرر روسها خواهد بود که این مسأله قطعاً خوشایند روسها نیست. در پشت پرده این خط نیز تقابل ناتو و روسیه به وضوح قابل رؤیت است. در سال 2008 سیستم خط لوله گاز آسیای میانه – مرکز منفجر شد و ترکمنستان انگشت اتهام خود را به سمت شرکت گازپروم روسیه نشانه گرفت و در تلافی روسیه نیز واردات گاز از ترکمنستان را محدود به 10 میلیارد متر مکعب در سال کرد. البته تحلیلگران این موضوع را مرتبط با روابط ترکمنستان – ناتو میدانند و معتقدند که روسیه جهت تنبیه ترکمنستان اقدام به انجام خرابکاری در خطوط لوله این کشور و نهایتاً اعمال محدودیت بر صادرات گاز آن کرده است.
چین اولویت گازی ترکمنستان
ترکمنستان در راستای ارتقای مناسبات بینالمللی و شاید در راستای همان مسیر استقلال طلبی خود اقدام به توسعه روابط گازی خود با چین کرده است. در توافقی اولیه مبادله 30 میلیارد متر مکعب گاز در سال از مبدأ ترکمنستان به مقصد چین در دستور کار دو کشور قرار گرفت و ساخت دو خط لوله موازی انتقال گاز، معروف به خط A و خط B، از سال 2008 شروع و در سال 2009 به پایان رسید. با افتتاح این دو خط میزان صادرات گاز ترکمنستان به چین به میزان 3/5 میلیارد متر مکعب در سال 2010 آغاز و ظرف دو سال به 21/3 میلیارد متر مکعب رسید. خط لوله C نیز در پایان سال 2015 تکمیل شده و ظرفیت فعلی انتقال گاز از آسیای میانه به چین به 55 میلیارد متر مکعب در سال افزایش یافته است. در سال 2015، چین در مجموع نزدیک به 60 میلیارد متر مکعب گاز وارد کرده است که از این مقدار 27/7 میلیارد متر مکعب از آن (حدود 46 درصد) از مبدأ ترکمنستان بوده است که عملاً این موضوع ترکمنستان را به شریک اول گازی چین تبدیل کرده است. برنامههای آتی گسترش شبکه انتقال گاز آسیای میانه به چین با ساخت خط D در دست اقدام است که با تکمیل این خط ظرفیت انتقال به 85 میلیارد متر مکعب در سال افزایش خواهد یافت. پیشبینی میشود بخش عمدهای از این ظرفیت توسط ترکمنستان گرفته شود و این کشور همچنان در آینده نقش اساسی در تأمین گاز چین بازی کند.
ترکمنستان و ایران دارای اشتراکات دیرینه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و قومیتی هستند که این اشتراکات باعث تقویت روابط دو کشور طی سالهای گذشته بوده است. مبادلات گازی دو کشور نیز ابزار مهمی در ارتقای سطح روابط بوده و در صورتی که جدی گرفته شود میتواند منافع دو کشور را در عالیترین سطح تأمین کند. اتفاقی که اخیراً در روابط گازی دو کشور به وجود آمد قطعاً به نفع هیچ یک از طرفین نبوده، چرا که با قطع گاز وارداتی از ترکمنستان هموطنان ما در استانهای شمالی دچار دردسر شدند و از سویی دیگر صادرات گاز ترکمنستان نیز عملاً در انحصار چین قرار گرفت که تأثیر منفی این موضوع در دراز مدت قابل پیشبینی است.
بازی تاکتیکی ترکمنستان
اگرچه به نظر میرسد کاهش صادرات گاز ترکمنستان به روسیه ریشه در تغییر استراتژی گازی این کشور و پناه بردن به چین بهعنوان یک قدرت جهانی و جایگزینی روسیه با آن کشور دارد، اما شواهد جدی مبنی بر اعمال همین استراتژی در مورد ایران وجود ندارد. شاید در رابطه با ارتباط گازی دو کشور ایران و ترکمنستان بیش از تغییر یک استراتژی با یک تغییر تاکتیک مواجه باشیم. شاید با این حرکت ترکمنها بهدنبال ابراز دلخوری خود از جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک کشور دوست و همسایه و نقشی که این کشور میتواند در اقتصاد آنها (بخصوص در کمک به صادرات گاز آنها) ایفا نماید، هستند. ولی درصورتی که این قطع صادرات نیز بهصورت یک تغییر استراتژی در دستور کار ترکمنها قرار گرفته باشد (که البته بعید بهنظر میرسد) بطور قطع آنها بازنده هستند چرا که، آنگونه که شواهد بیان میکنند، ترکمنستان خواسته یا ناخواسته صادرات گاز خود را حداقل در میان مدت محدود به چین کرده است و مسأله تا جایی که به توسعه مربوط است به منزله یک عدم تعادل بوده که در دراز مدت پایدار نخواهد ماند. سوای از اتفاق اخیری که رخ داده است و در راستای تحلیل بهترین حالت ممکن برای تعریف روابط گازی دو کشور میتوان از یک زاویه دیگر به رابطه گازی دو کشور پرداخت. زاویهای که تحت آن با اتخاذ یک استراتژی اصولی هر دو کشور ترکمنستان و جمهوری اسلامی ایران بهعنوان دو بازیگر مهم در تأمین گاز جهان نقش مکملی را بر عهده بگیرند. نقشی که در آن جمهوری اسلامی ایران مسیر ترانزیتی برای گاز ترکمنستان در ارسال به بازارهای بزرگ جهانی باشد. ایران به دو بازار بزرگ اروپا و شبه قاره هند نزدیک است.
امنیت ایران قابل مقایسه با امنیت کشوری مثل افغانستان نیست، ایران میتواند مسیری را فراهم کند که گاز ترکمنستان بدون عبور از خاک پاکستان و با عبور از اقیانوس هند به دست هندیها برسد و همچنین مسیر ایران به سمت اروپا مشکلات حقوقی و عملیاتی مسیر عبور از دریای خزر را نیز ندارد. دو کشور پتانسیل بالایی برای ارتقای همکاریها در بخش گاز دارند. این ارتباطی است که نه تنها برای دو کشور، بلکه با توجه به اهمیت ذخایر گازی دو کشور، برای جهان نیز مهم است. از اینجا نیز میتوان به این نتیجه رسید که اقدام اخیر عشقآباد صرفاً یک تغییر تاکتیک و نه یک تغییر استراتژی و شاید ارسال پیامی به تهران بوده است.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6411/10/167231/0
ش.د9503588