روایت زوایای پنهان و محرمانه رژیم پهلوی از قول درباریان به آشکار شدن ریشه ها و عوامل سقوط این حکومت و چرایی پیروزی انقلاب اسلامی کمک شایانی می کند؛ ناگفته هایی که سندی گویا بر سیاست های استبدادی محمدرضا پهلوی است و بررسی و تحلیل این خاطره ها می تواند راهگشای شناخت نهضت امام خمینی(ره) باشد.
به گزارش بصیرت به نقل از ایرنا، قیام و نهضت ملت به پا خاسته ایران که به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن 1357 خورشیدی انجامید، سرآغاز فصل نوینی در حیات سیاسی و اجتماعی این دیار کهن محسوب می شود، نهضتی مردمی که با رهبری روشنگرانه امام خمینی(ره) به سلطه چندین هزار ساله سلطنت شاهنشاهی در کشور پایان داد.
ریشه این انقلاب را باید در رویدادها و عواملی یافت که در طول سالیان متمادی به وسیله اقدام های مستبدانه حکومت پهلوی شکل گرفته و به نارضایتی بیش از پیش مردم ایران از رژیم پهلوی منجر شده بود، سیاست هایی نادرست که نزدیکان و اعضای دربار محمدرضا پهلوی در خاطرات خود به شماری از آنها پرداخته اند. این روایت ها و خاطره ها به دلیل آن که این راویان شرایط و موقعیت دربار و حکومت پهلوی را از نزدیک درک کرده و در جریان تمام حقایق پشت پرده بوده اند، سندهایی معتبر و منابعی ارزشمند برای مطالعه و درک ماهیت این رژیم و ویژگیهای آن دوران محسوب می شوند.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سی و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به معرفی کتاب هایی برجسته درباره فعالیت ها و عملکرد دوره پهلوی از زبان نزدیکان و فعالان دربار پهلوی پرداخته است تا بدین ترتیب زمینه ای برای آگاهی از دلایل سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی فراهم شود.
**ظهور و سقوط سلطنت پهلوی
انتشارات اطلاعات موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در 1369 خورشیدی، کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» را در 2 جلد منتشر کرد که جلد نخست آن به خاطرات ارتشبد حسین فردوست، یار همراه و دوست صمیمی محمدرضا پهلوی و رییس دفتر ویژه اطلاعات وی اختصاص دارد و به وسیله عبدالله شهبازی در 708 صفحه ویرایش شده است.
در این اثر، حسین فردوست خاطرات خود را از هنگام ورودش به دربار رضاخان، نخستین سال های سلطنت محمدرضا پهلوی، سقوط این رژیم و برپایی انقلاب اسلامی مطرح می کند و اعماق و ابعاد این مقطع مهم از تاریخ معاصر ایران را به روشنی می کاود و از بسیاری ناگفته ها و ناشنیده ها پرده برمی دارد. همچنین این کتاب به سازمان اطلاعاتی رژیم پهلوی، مسایل امنیتی داخلی در دوران محمدرضا؛ رژیم پهلوی، ابرقدرت ها و خاورمیانه؛ انقلاب و سقوط سلطنت؛ بازجویی های ارتشبد حسین فردوست می پردازد.
خاطرات فردوست از جهت اینکه وی بر تمام سیستم سیاسی و اطلاعاتی کشور و حتی بر ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) نظارت داشت و به عنوان «چشم» و «گوش» محمدرضا پهلوی، محرم اسرار وی بود و همچنین رابط او در مخفیانه ترین ارتباطات با مهم ترین ارگان های اطلاعاتی نیز به شمار می رفت، می تواند گویای بسیاری از زاویه های زندگی و فعالیت های رژیم پهلوی باشد.
جلد دوم کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی نیز در ارتباط با «جستارهایی از تاریخ معاصر ایران» است که به وسیله عبدالله شهبازی به تالیف درآمد. در این جلد علاوه بر به کارگیری اسناد اطلاعاتی در تاریخ نگاری ایران برای نخستین بار، برخی دوره های مهم تاریخ معاصر ایران و زندگی گروهی از افراد برجسته دوران پهلوی در 738 صفحه بازگو می شود.
در جلد حاضر این کتاب به تاریخ نگاری درباری و وقایع شهریور 1320 خورشیدی؛ ماجرای تیمورتاش و ارتباط او با سرویس اطلاعاتی شوروی؛ محمدعلی فروغی و جایگاه او در تاریخ معاصر ایران؛ آلن چارلز ترات کیست؟؛ میرزا کریم خان رشتی چهره مرموز تاریخ معاصر ایران؛ خاندان روچیلدها و امپراتوری جهانی صهیونیسم؛ ریپورترها، اینتلیجنس سرویس انگلستان و ایران؛ چهره های سیا و ایران؛ عَلَم از امیری قائن تا فرمانروایی ایران؛ زاهدی ها و دولتمردی در عهد پهلوی؛ امینی و سیاست های آمریکا در ایران؛ طلوع و افول منوچهر اقبال؛ رشیدیان ها چهره ای از اشرافیت اطلاعاتی؛ منصور و صعود نخبگان آمریکایی؛ هویدا و زوال سلطنت؛ سیمای سیاسی جعفر شریف امامی و.... پرداخته شده است.
**یادداشت های علم
امیراسدالله علم وزیر دربار محمدرضا پهلوی یادداشتها، خاطرات و مشاهده های خویش را در فاصله زمانی 1347 تا 1354 خورشیدی در کتابی با عنوان «یادداشتهای علم» به نگارش درآورد که علی نقی عالیخانی از دوستان نزدیک علم؛ مسوولیت ویراستاری، تدوین، مقدمهنویسی و پاورقیهای آن را بر عهده گرفت.
این کتاب یکی از بهترین آثار سیاسی در ایران معاصر شناخته می شود که بخشی از حقایق پشت پرده سیاسی در دوران حکومت محمد رضا پهلوی را آشکار می کند و منبعی روشنگرانه برای مطالعه و درک ماهیت رژیم پهلوی و ویژگیهای آن دوران محسوب می شود.
خاطرات علم، نخستین بار در 1371 خورشیدی در 2 جلد با عنوان «گفتگوهای من با شاه» به چاپ رسید که متنی ناقص بود. انتشارات مازیار و معین به صورت مشترک، چاپ دوم این خاطرات را در 1380 خورشیدی به عهده گرفتند.
کتاب حاضر، اهمیت تاریخی قابل توجهی دارد زیرا اسدالله علم تنها فردی در درون دربار پهلوی دوم بود که یادداشتهای خود را به یادگار گذاشته است و همچنین از معدود افرادی به شمار می رود که از تمام ارتباطات و تحول های درون دربار دوم اطلاع داشت.
روابط نیمه رسمی و نیمه آشکار با رژیم اسراییل، رقابتهای شاه و فرح با یکدیگر، چگونگی تربیت ولیعهد، سوءاستفادههای کلان اعضای خانواده سلطنتی و اطرافیان آنها، تاکید شاه بر برخورد با عوامل ناآرامیها در محیط های دانشگاهی و دهها موضوع دیگر، بخشهایی از خاطرات علم را تشکیل میدهند.
**من و خاندان پهلوی
این کتاب به خاطرات «احمدعلی مسعود انصاری» از خویشاوندان «فرح دیبا» و دوست نزدیک و مشاور مالی «رضا پهلوی» پسر پهلوی دوم می پردازد. اختلاف مالی مسعود انصاری با ولیعهد پیشین ایران که در مطبوعات غرب نیز بازتاب یافته بود از دلیل های گسستن مسعود انصاری از خانواده پهلوی شد و این مساله به اندازه ای گسترش یافت که وی در قالب نگارش خاطره های خویش، اسرار و ناگفتههای بسیاری را از دوره حضور خود در این خانواده فاش کرد.
این کتاب که در 1371 خورشیدی به وسیله نشر فاخته در 357 صفحه منتشر شد در 2 بخش ارایه شده و در بخش نخست، نویسنده به ارتباط خویشاوندی خود با فرح دیبا و چگونگی پیوندش با دربار پهلوی پرداخته است و در این بخش میکوشد تا بر پایه دیدهها و شنیدههای خویش به تبیین علت های سقوط رژیم پهلوی بپردازد.
مسعود انصاری همچنین انطباق حرکت فرح پهلوی و اطرافیان او را با راهبرد تنظیم شده سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) که بعدها با تسخیر لانه جاسوسی آشکار شد، روشن می کند. خاطرات احمدعلی مسعود انصاری به علت پرداختن به نقش باند فرح دیبا در تاریخ سلطنت پهلوی، سندی معتبر شناخته می شود.
بخش دوم خاطرات به دوران آوارگی محمدرضا پهلوی اختصاص دارد در این بخش نویسنده به عنوان یکی از نزدیکان شاه فراری شاهد گفته ها و نکته هایی است که تازگی دارد و گوشه هایی بیشتر از فساد این خانواده را آشکار می سازد.
** فروپاشی ارتش شاهنشاهی
کتاب فروپاشی ارتش شاهنشاهی به خاطرات «سپهبد جلال پژمان» فرمانده لشکر گارد شاهنشاهی اختصاص یافته و به وسیله انتشارات نارمک در 528 صفحه منتشر شده است. سپهبد پژمان که از آخرین بازماندگان شورای عالی فرماندهان ارتش در دوره پهلوی دوم بود در 22 بهمن 1357 خورشیدی به همراه برخی دیگر از نیروهای ارتش بیطرفی این نهاد را اعلام کرد.
وی در این کتاب خاطره های خویش را در مسوولیت های مختلفی که در ارتش مانند فرماندهی گارد مجلس شورای ملی در یکی از بحرانیترین برهههای تاریخ معاصر ایران (35-1331) و ریاست اداره چهارم ستاد بزرگ ارتشتاران تا بهمن 1357 به عنوان آخرین سمت خویش بیان داشته است و در آن ناگفتههای بسیاری را درباره وضعیت درون ارتش و ماجرای فروپاشی رژیم نقل میکند.
وی همچنین در این کتاب به خاطره هایی از دوران مهم تاریخ معاصر ایران چون نخستوزیری مصدق، کودتای 28 مرداد، واقعه 30 تیر، نخستوزیری آموزگار و بختیار نیز می پردازد.