تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۹  ، 
کد خبر : ۲۹۹۸۰۴

تاج‌زاده: از انقلاب دفاع مي‌کنم

(روزنامه شرق – 1395/11/27 – شماره 2804 – صفحه 2)

ايلنا: نشست «چرا انقلاب شد» به همت انجمن انديشه و قلم و با سخنراني سيدمصطفي تاج‌زاده و محمد توسلي در مسجد الرحمان برگزار شد.

توسلي در اين نشست گفت: انقلاب اسلامي داراي دو سطح است، از سال ۵۴ تا ۵۷ انقلاب فرهنگي و اجتماعي بود، انقلابي که در ادبيات مارکسيستي مبتني بر خون‌ريزي است، هيچ‌گاه مد نظر معمار کبير انقلاب نبود. آنچه بعد اتفاق افتاد در اين زمينه ناشي از اختلاف سليقه‌هاي متفاوتي بود که در دي و بهمن پيش آمد اما در انتها انقلاب به پيروزي رسيد.

توسلي ادامه داد:‌ انقلاب از دوران نهضت ملي‌شدن شروع شد و ادامه پيدا کرد تا به انقلاب اسلامي رسيد. از دهه ۴۰ ما شاهد بوديم فاز جديدي از مبارزات سياسي آغاز شد، در آن زمان مشخص شد انقلاب از راه قانون ميسر نيست، انقلاب از راه مذاکره و موارد مشابهي که در جهان مد نظر بود در سال ۵۷ با شکست مواجه شد؛ اما نهضت روحانيت توانست با رمزگشايي از چهره جديد شاه و نظريه‌هايي را که مطرح مي‌شد اطرافيان شاه مقصر هستند باطل کند.

او با تأكيد بر اينکه آنچه در ۲۲ بهمن رخ داد مردمي و اصيل بود، گفت:‌ يکي از عواملي که نقش مؤثر در انقلاب داشت، نقش ديپلماسي انقلاب بود که از اواخر سال ۵۶ آغاز شد که هدف آن تقويت جنبش‌هاي اجتماعي و کاهش حمايت‌هاي نيروهايي بود که پشت شاه ايستاده بودند. اگر ديپلماسي ما در پاريس نبود امروز شاهد انقلاب نبوديم.

مصطفي تاج‌زاده هم در اين نشست گفت: انقلاب متعلق به زماني نيست که جامعه از فساد، کمبود منابع يا از استبداد و نبود زيرساخت‌ها رنج مي‌برد، بلکه به‌دليل آن رخ داد که اصلاحات ممکن نبود. انقلاب در جايي محقق مي‌شود که اصلاحات ناممکن مي‌شود.

او با طرح اين پرسش که چرا اصلاحات در ايران در زمان شاه ناممکن شد بيان کرد: وقتي به خاطرات اسدالله علم رجوع مي‌کنيم مي‌گويد دير يا زود در اين مملکت انقلاب يا شورش مي‌شود و به ميزاني که از خودکامگي محمدرضا شاه خبر دارد، تأكيد مي‌کند من که يار نزديک او هستم ديگر جرئت و توان انتقاد ندارم، ديگران که جاي خود دارند و اين مصداق صحبت مصدق در زمان رضاشاه است که بيان مي‌کند رضاشاه روزي که بر سر کار آمد، به خودکامگي روز اول نبود؛ بنابراین چنان چاپلوسان دور اعلي‌حضرت را گرفتند و فضا را آلوده کردند که کار به جايي رسيد که از دو حزبي که به فرمان او بودند، عمل نکرد. او ادامه داد: به‌لحاظ نظري مبارزان انقلابي به‌دنبال اصلاحات نبودند، اگرچه نسل جديد نسبت به نسل قديم تمايلاتي به اصلاحات داشت؛ اما در سال ۵۶ و ۵۷ اگر انتخابات آزاد مي‌شد، به‌دنبال اصلاحات بوديم؛ اما در اقليت قرار داشتيم.

او با بيان اينکه نظام پهلوي تفاوتي با رژيم‌هاي گذشته خود ندارد، افزود: اولين تفاوت مهم حکومت پهلوي با ديگر حکومت‌ها اين بود که هيچ حکومتي در ايران سياست خود را مبتني بر مبارزه با دين اکثريت مردم قرار نداده بود. از دوران ساساني حتي اگر مذهبي را نابود مي‌کردند، به نام اکثريت بر دين اقليت بود؛ اما رژيم پهلوي با دين اقليت، به مقابله با دين اکثريت اقشار پرداخت، به‌همين‌دليل گسستي بين نظام سياسي ديني جامعه ايجاد شد و توان ارتباط با روحانيت را از دست داد، به‌گونه‌اي که در سال ۵۷ محمدرضا شاه کسي را نداشت که با روحانيت گفت‌وگو کند.

او در دوران اصلاحات در ادامه گفت: اين ضديت مناسبات خاص خود را داشت و باعث قطع‌شدن ارتباط با گذشته شد و با اقشار سنتي درافتاد. حکومت پهلوي زماني اين کار را کرد که همه اقشار مدرن را پابه‌پاي اقشار سنتي عليه خود برانگيخت و دانشگاه به‌عنوان يک نماد مهم که مي‌توانست از رژيم حمايت کند، عليه رژيم به‌پا‌خاست. تاج‌زاده بيان کرد: رژيم خودکامه پهلوي بعد از انقلاب مشروطه روي کار آمد و به‌گونه‌اي مي‌توان گفت ايرانيان با مشروطه پا به تاريخ گذاشتند و همه ذهنيت‌ها را در داخل و خارج درباره خود عوض کردند.

او با تأكيد بر اينکه استقلال و آزادي دو روي يک سکه بودند و فرقي نمي‌کرد کدام اول بيايد، گفت: اگر صحيفه نور را مشاهده کنيم، مي‌بينيم که استقلال و آزادي پا‌به‌پاي هم بيان شده است.

http://www.sharghdaily.ir/News/115160

ش.د9504048

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات