(روزنامه شرق ـ 1395/08/22 ـ شماره 2727 ـ صفحه 9)
** در درجه اول بابت این مصاحبه تشکر میکنم. قبل از هر چیزی باید بر این نکته تأکید کنم که ما کردها معتقدیم در سطح ملی عراق و برای استانهای مختلف ازجمله نینوا و الانبار و...، باید برنامه جامعی در تمام حوزهها ازجمله اقتصادی و اجتماعی وجود داشته باشد و در ثبات و امنیت کامل، حقوق مردم تأمین شود. با استقرار مردم در سرزمین خود و بعد از شکست داعش، مسلما مشکلات عراق کاهش خواهد یافت و این از لحاظ عمق استراتژیک برای ما اهمیت خاصی دارد. شرایط موصل، ویژه است؛ موصل میان سه کشور قرار گرفته؛ عراق، ترکیه و سوریه. سه ملت متفاوت کرد، عرب و ترک در این شهر حضور دارند علاوه بر تنوع مذهبی و دینی. کردستان هم موازی با سه کشور دیگه همسایه موصل است. کمتر شهری در دنیا وجود دارد که با دارابودن بیش از دومیلیون نفر جمعیت، در چنین منطقه ژئوپلیتیک حساسی قرار گرفته باشد. مسلما حل مشکلات موصل، برابر با حل مشکلات تمام عراق و نیازمند برنامه و طرحی عمیق و کامل است. بعد از استقرار مردم در شهر و ایجاد آرامش و امنیت در منطقه، ما بهعنوان کرد، آنچه برایمان اهمیت دارد، اجرای ماده ١٤٠ قانون اساسی عراق است. شرق موصل و مناطق شنگال و اطراف آن، برای ما کردها اهمیت فوقالعادهای دارد.
ما بهعنوان اتحادیه میهنی کردستان معتقدیم که این منطقه، تبدیل به یک استان جدید و مستقل شود. اهل سنت هم میخواهند منطقه فدرالی مختص به خود را به مرکزیت موصل تشکیل دهند، ترکمنها هم منطقهای به مرکزیت تلعفر تشکیل دهند، ایزدیها و دیگران نیز منطقهای به مرکزیت شنگال داشته باشند؛ این درواقع طرح جدیدی است که «اسامه نجیفی» و مجموعهای از سیاستمداران آن را مطرح کردهاند. ما هم معتقدیم که شنگال جزئی از اقلیم کردستان شود و طبق قرارداد «سور»، این مناطق به اقلیم کردستان بازگردند.
* یکی از نکات مهم دراینزمینه صحبتهایی بود که آقای مسعود بارزانی در روزهای اول شروع عملیات آزادسازی موصل در جبهههای جنگ ابراز کردند و گفتند که ما معتقد به انجام توافق سیاسی قبل از شروع عملیات نظامی بودیم، اما به علت تعجیل در شروع عملیات این توافق صورت نگرفت؛ به نظر شما نبود این توافق به زیان کردها نخواهد بود؟ و آیا بعدا میتوان به این توافق رسید؟
** در سفر اخیری که به بغداد داشتیم و جناب آقای بارزانی مسئول هیأت اعزامی کردستان بودند، چندینبار این مسئله را مطرح کردیم که با وجود توافق سیاسی و پروژه مدون، امور بهتر پیش خواهند رفت و بهتر است منطقه را از جنگهای طایفهای دور نگه داریم. متأسفانه حتی اهل سنت نیز نتوانستند بر سر این مسئله مصر باشند؛ البته کسانی از اهل سنت بودند که خواستار همین مسئله بودند اما متأسفانه متحد نبودند. درحالحاضر یکی از مسائل مهم عراق این است که متأسفانه شیعیان به حد لازم میان خود اتحاد ندارند، اهل سنت هم به همان شکل و اهل سنت و شیعه با هم مشکل دارند؛ کردها و حکومت مرکزی هم آنچنان که باید با هم متحد نیستند، در این شرایط هم بلای داعش بروز کرد.
* این به این معناست که مناطقی که به وسیله کردها آزاد شدهاند، تا تعیین تکلیف نشوند، کردها از این مناطق عقبنشینی نخواهند کرد؟
** بله، ما به هیچ شیوهای از این مناطق عقب نخواهیم نشست و خواستار اجرای دقیق ماده ١٤٠ قانون اساسی عراق هستیم که بر تعیین تکلیف مناطق مورد منازعه تأکید دارد.
* یکی از مسائل دیگری که بسیار به آن توجه شده، مسئله اعلام استقلال اقلیم کردستان عراق است؛ آیا این مسئله صرفا ابزاری سیاسی از طرف یکی از احزاب سیاسی کردستان بود یا واقعا یک خواسته و تقاضای مردمی بوده است؟
** بهعنوان حق، این مسئله و خواسته، حق طبیعی ماست. برای من جای تعجب دارد که چرا مسئله استقلال کردها را این همه بزرگ جلوه میدهند. بعد از جنگ جهانی اول، استقلال کردها تحت عنوان ولایت موصل وجود داشته است. قرارداد سور به استقلال کردها اعتراف کرده است. قبل از جنگ جهانی اول، مسئله استقلال، در تمام بخشهای کردستان مطرح بوده است. در مقطع فعلی، کافی است نگاهی به اروپای شرقی بیندازیم و ببینیم چند کشور در این سالها، عضو سازمان ملل شدهاند. در واقع شخصا چندین بار این مسئله را مطرح کردهام که بهعنوان حق، حق طبیعی ما خواهد بود، اما مسئله استقلال کردستان بخشی از پروژهای است که آیا نقشه سیاسی خاورمیانه دچار تغییر خواهد شد یا نه؟ اگر تصمیمی بینالمللی و همهجانبه مطرح نباشد که از سوی سازمان ملل هم حمایت شود، این مسئله شکل نخواهد گرفت. اما در شرایط فعلی و وضعیت موجود، از نظر من این مسئله به این آسانی نیست.
* یکی از مسائلی که به آن اشاره کردید، اختلافات داخلی میان جریانهای سیاسی عراقی است. وضعیت داخلی کردستان و وحدت احزاب و جریانهای سیاسی کردی به چه شکلی است؟ همانطور که شاهد هستیم، در دو سال اخیر مشکلات بر سر مسئله ریاست اقلیم و وضعیت پارلمان کردستان وضعیت آینده را با ابهام مواجه کرده است. آیا امیدی به حل این مسائل میبینید؟
** متأسفانه شرایط مناسبی نیست؛ بعد از حدود دو سال و بعد از تأسیس دولت ائتلافی در کردستان، ارتباطات سیاسی میان پارتدموکرات و جنبش تغییر دچار مشکل شده است. کار به جایی رسید که پارتدموکرات پارلمان را تعطیل و وزرای جنبش تغییر را از کابینه اخراج کرد، کمکم هم ارتباط میان اتحادیه میهنی و پارتدموکرات رو به سردی گرایید که این هم در نتیجه توافقی بود که میان اتحادیه و جنبش تغییر اتفاق افتاد؛ نه توافق اتحادیه میهنی و جنبش تغییر توانست معادلات را تغییر دهد و نه تصمیم پارتدموکرات برای تعطیلی پارلمان توانست راهحلی برای این بنبست باشد. پارتدموکرات درحالحاضر هم آماده نیست با جنبش تغییر به یک توافق برای حل مسائل دست پیدا کند. شرایط دشوار و پیچیدهای است برای ما، اما اتحادیه میهنی نقش و تأثیرگذاری خود را خواهد داشت و مصر هستیم که محور حل مشکلات باشیم. با پارتدموکرات جلسات داریم، با جنبش تغییر توافق سیاسی داریم و مرتب متذکر میشویم که مسائل باید حل شود، با احزاب اسلامی نیز تاکنون روابط مناسبی داشتهایم. ما بهعنوان اتحادیه میهنی معتقدیم معلقماندن شرایط سیاسی کردستان و نرسیدن به یک توافق سیاسی، ممکن است با پیشآمدن شرایط و مسائل پیشبینیناپذیر مشکلات فراوانتری برای ما به دنبال داشته باشد، بهویژه درباره ترکیه که سیاستش در مورد غرب کردستان مشخص است و درباره شمال نیز میخواهد کردهای ترکیه به هیچیک از اهداف خود نرسند. همچنین اجازه ندهد مناطق مورد منازعه تحت ماده ١٤٠ قانون اساسی عراق، ازجمله کرکوک، خانقین و... به اقلیم کردستان ملحق شوند.
در ماه گذشته، در یک ماه، رئیسجمهور ترکیه دو بار از توافق لوزان در سال ١٩٢٣ سخن به میان آورد و گفت ما در مورد ایالت موصل حق و حقوقمان پایمال شده و با پایان جنگ جهانی اول، به کشور من ظلم شده است. ایشان از امپراتوری عثمانی حرف میزند، پس میتوانیم بگوییم در زمان قدرت آکادیها ترکیه بخشی از حکومت آکادی بوده که عراق امروزی است، یا در عصر هخامنشیها تا دریای بسفر جزء خاک ایران بوده؛ اگر اینها را نیز به علت دیرینهبودن نمیپذیرند، در زمان امویها ترکیه بخشی از قدرت امویها بوده، اگر این را نیز قبول ندارند، در زمان عباسیون نیز ترکیه بخشی از حاکمیت عباسی بوده است؛ پس اعراب نیز میتوانند بگویند ترکیه باید به سرزمین ما ملحق شود. این نوع طرحها، بازگشت به گذشته مرده است، این مسائل به تاریخ پیوسته است، امکان زندهکردن یک توافق مرده، محال است. جهان و منطقه و کردستان تغییرات فراوانی به خود دیده است؛ شیخ محمود حفید با ٥٠٠، ٦٠٠ نیروی مسلح توانست قدرتهای بزرگ را به توافق سور قانع کند، اکنون در کردستان بیش از ١٥٠ هزار پیشمرگه و جنگاور داریم؛ چگونه ممکن است اردوغان فکر کند بهآسانی میتواند تاریخ را به عقب برگرداند؟!
* سیاستی که درحالحاضر از سوی ترکیه علیه کردها اجرا میشود، چه علیه پکک و چه نیروهای قانونی داخل کشور، در واقع سیاست خطرناک و وحشیانهای است. از طرفی ارتباط تنگاتنگی میان ترکیه و یکی از احزاب کردستان عراق وجود دارد؛ اقلیم کردستان بهعنوان یک واحد سیاسی یگانه، چه نقشی میتواند در این میان ایفا کند؟
** تحلیل من درباره ترکیه این است که این کشور اهمیت زیادی در خاورمیانه دارد و نمیتوان این واقعیت ژئوپلیتیک را نادیده گرفت. حزب عدالت و توسعه که قدرت را در دست گرفت، از لحاظ اقتصادی، پیشرفتهای خوبی حاصل کرد و از لحاظ سیاسی، درهای گفتوگو با پکک را گشود، با حکومت اقلیم کردستان نیز در قیاس با حکومتهای قبل از خود، بهترین نوع روابط را بنیان نهاد، فضای آزادی مناسبی برای کردهای شمال ایجاد کرد که در انتخابات شوراها نتایج بسیار مثبتی به بار آورد، بعد از تأسیس حزب دموکراتیکخلقها نیز این روند ادامه داشت و در انتخابات توانستند با پیروزی چشمگیری وارد پارلمان شوند، اینها همه دستاوردهای مثبت بودند؛ اما کمکم به جای اینکه از طرف حکومت ترکیه به این دستاوردها رشد داده شود و تبدیل به اسپانیای خاورمیانه شود، متأسفانه بازگشت به عقب کرد و تبدیل به مصر خاورمیانه شد، آنچه قبلا جناب «احمد داووداوغلو» در کتاب عمق استراتژیک بیان کرده بود، مبنی بر اینکه مشکلات ترکیه با همسایهها را به صفر خواهند رساند، تا مدتی قبل به ٩٠ درصد رسید، الان هم که مشکلات خود را با عربستان و اسرائیل حل کرده، نباید مایه تعجب شود. اگر مدتی دیگر، اردوغان را در دمشق یا بشار اسد را در آنکارا ببینیم، اصلا جای تعجب ندارد و اوضاع به همین سمت خواهد رفت، اختلافات میان ابرقدرتها نیز به شکلی است که دولتهای مشابه ترکیه میتوانند از آن سود ببرند. زمانی که آتاتورک قدرت را در دست گرفت، بیشترین سود را از اختلاف میان روسیه لنینی و بریتانیا و فرانسه برد؛ حتی کار به جایی رسید که ترکیه همپیمان کشورهایی شد که برای نابودی قیام اکتبر اعزام شدند و این در حالی بود که زمانی که لنین قدرت را در دست گرفت، با پول و سلاح به ترکیه کمک کرد؛ درحالحاضر نیز، ترکیه حساب ویژهای روی اختلافات بینالمللی باز کرده و ١٨٠ درجه سیاست خود را تغییر داد و با روسیه کاملا به بحران رسید؛ هرچند روابط آنها به اوج بهبود خود رسیده است. متأسفانه اردوغان و حزب عدالت و توسعه فکر میکنند اگر روابط خود را با دنیای خارج بهبود ببخشند، میتوانند دموکراسی را در داخل ترکیه کاملا نابود کنند و آزادیها را محدود کنند و سیستمی اخوانالمسلمینی را به اجرا بگذارند.
من معتقدم دولت ترکیه قبل از فکرکردن به توافق با کشورهای دیگر، باید به فکر توافق و همکاری با نیروهای سیاسی داخل کشور خود باشد. این مسئله بیشتر از مسائل و روابط خارجی مسائل و مشکلاتش را حل خواهد کرد؛ پس تداوم این سیاست، مشکلات داخلی ترکیه را افزایش خواهد داد و مسلما دولت فعلی ترکیه را به سمتی خواهد برد که بهعنوان دشمن دموکراسی و آزادی شناخته شود.
* با چنین سیاستی تا چه اندازه میتوان به چنین دولتی اعتماد کرد و روابط استراتژیک خود را با آن بنا نهاد؟
** ما مردم صلحطلبی هستیم، هر دولت و حکومتی که درهای خود را به روی ما بگشاید، نه نخواهیم گفت. همه احزاب کردستان چه باب میل باشد چه نباشد، باید با حکومتهای منطقه روابط خوبی داشته باشند. زمانی تمام احزاب کردستان ایران، با رژیم بعث روابط عمیق و آشکارا داشتند و حتی از آن کمک دریافت میکردند. سیستمی که بعث بود، فاشیست بود، عملیات انفال را علیه کردها اجرا کرد، حلبچه را شیمیایی کرد. ما به هیچکدام از این احزاب نگفتیم و نخواستیم این ارتباط را قطع کنند.
اگر درحالحاضر نیز ارتباطی با ترکیه وجود دارد و اربیل و ترکیه روابط نزدیکی دارند، در چارچوبی است که هر دو طرف به یکدیگر نیاز دارند. نه ما و نه پارت دموکرات نمیتوانیم از جغرافیای سیاسی خود دور شویم. ما در زمان بعث که انفال و شیمیایی میشدیم، از طرف جمهوری اسلامی ایران کمک میشدیم. اگر ایران نبود، آیا اصلا کسی از فاجعه حلبچه خبردار میشد؟
درحالحاضر نیز تعدادی از شهدای حلبچه در بهشت زهرا آرمیدهاند. مسئله داعش که پیش آمد، اولین کشور ایران بود که در مخمور به یاری ما آمد. من خودم در مخمور حضور داشتم و یکی از فرماندهان آزادی مخمور بودم. کمک ایران بود تا پیشمرگه بتواند در کمترین زمان ممکن به پیروزی برسد؛ اما آیا سیاست ترکیه در قبال کردها سیاستی است که ما را در رسیدن به اهدافمان یاری کند؟ مسلما خیر؛ زیرا میبینیم که در غرب کردستان مشغول توطئه است و میبینیم دائم ادعا میکند که کرکوک نباید به اقلیم کردستان ملحق شود. اولین دولتی هم که در استقبال از رئیس و نخستوزیر اقلیم پرچم کردستان را کنار پرچم خود برافراشته کرد، ایران بود. اینها نشانههای مهمی است که ما نیز از آن استقبال میکنیم. دشمنی داعش نیز مسئله کوچکی برای ما نبود، آنچه در موصل اتفاق افتاد، اگر در کرکوک روی میداد، تمام کردستان درگیر جنگ و آوارگی میشد، اگر در خانقین روی میداد، تمام اقلیم درگیر جنگ میشد. ورود داعش به خانقین و گرمیان یعنی نابودی سلیمانیه و ورود آنها به کرکوک یعنی حضور آنها در سلیمانیه و اربیل و اینکه نگاه ما به مسائل واقعبینانه است.
* همانطور که شاهد بودیم، استقبال خوبی از هیأت اتحادیه میهنی شد. آیا در این سفر اهداف خاصی دنبال میشد یا صرفا یک سفر سیاسی برای گفتوگوهای معمول میان طرفین بود؟
** بعد از بیماری جناب مام جلال، سفری رسمی و بنا به دعوت رسمی ایران، از طرف هیأتی بلندپایه شامل شش نفر که سه عضو دفتر سیاسی، مسئول یکی از مراکز امنیتی مهم کردستان و پسر مام جلال نیز در آن حضور داشته باشد، اولینبار بود که اتفاق میافتاد. در درجه اول برای تشکر از ایران آمدیم که در جنگ داعش، مناطق ما با خطر بزرگی مواجه شدند، از توزخورماتو گرفته تا خانقین و مندلی که ایران بدون هیچ محدودیتی به ما کمک کرد و در بعضی مناطق فقط جمهوری اسلامی ایران بود که به ما کمک کرد. زمانی که ایران در خانقین و جلولا به ما کمک کرد، حتی دولت مرکزی عراق نیز امکان کمک نداشت؛ چون خود آنها نیز در شرایط بحرانی بودند.
متأسفانه در آن مقطع نیز، همپیمانی غرب و آمریکا نیز هنوز به این نتیجه نرسیده بودند که در مقابل داعش چگونه عمل کنند، ما واقعا برای تشکر آمدیم. منطقه ما منطقهای است که ارتباط اقتصادی گستردهای با جمهوری اسلامی ایران دارد و دارای چندین دروازه اقتصادی مشترک هستیم. قبلا پیشنهادی مطرح شده بود که منطقه آزاد مشترک اقتصادی ایجاد شود که متأسفانه بیش از یک سال بود که متوقف شده بود. ما این مسئله را مطرح کردیم و تمام مقامات قول دادند که در کوتاهترین زمان ممکن در اجرای آن تعجیل شود که در منطقه سیدصادق خواهد بود و علاوه بر خود سیدصادق بر پنجوین، حلبچه و سلیمانیه نیز مؤثر خواهد بود. به مسائل بعد از داعش نیز پرداختهایم که مسئله مهمی است که شرایط عراق بعد از داعش، چگونه به سمت ثبات و آرامش پیش برود، نقش اتحادیه میهنی، نقش اهل سنت و شیعیان و احزاب و جناحهای دیگر مطرح شده است. همچنین در تمام جلسات نیز مطرح کردیم که جمهوری اسلامی ایران به اقلیم کردستان اهمیت ویژهای میدهد. مهم است کردهای سوریه به حقوق خود برسند، همچنین احقاق حقوق کردهای ترکیه برایش اهمیت دارد. همچنین به مسائل داخلی اتحادیه میهنی پرداخته شد و در این زمینه نیز ایرانیها مرتب به ما کمک کردهاند مشکلات داخلی اتحادیه میهنی حل شود.
* وضعیت داخلی اتحادیه میهنی درحاضرحاضر به چه سمت و سویی میرود؟
** الان وضعیت به سمت آرامش میرود و امیدهایی برای توافق دیده میشود. من چند روز قبل، با جناب کاک کوسرت علی دیدار داشتم، همچنین در چند روز گذشته کاک کوسرت و خانم هیرو ابراهیم احمد ملاقات کردهاند، گفتوگو ادامه دارد و امید برای رسیدن به راهحل و حفظ اتحاد داخل اتحادیه میهنی ایجاد شده و امید زیادی به این مسئله داریم.
* در چند سال گذشته، در افکار عمومی منطقه و ایران، جایگاه و وضعیت کردها و نگاه به کُرد دچار تغییری محسوس شده است. مقاومت برای آزادی کوبانی و بعد از آن نیز نقش کردها در مراحل مختلف مبارزه با داعش، در این تغییر نگاه، تأثیری انکارناشدنی داشته است و رسانههای ایرانی نیز در این میان نقشی بیبدیل داشتهاند. آیا حکومت اقلیم و بهویژه اتحادیه میهنی برنامهای برای استفاده از این فرصت و شکلدادن به گفتوگو و دیالوگی فرهنگی میان کردها و دیگر ملیتهای منطقه مخصوصا ایرانیها دارند؟
** ما از هر پیشنهاد و برنامهای در این زمینه استقبال میکنیم. فرهنگ و تمدن ایرانی نزد ما جایگاه مهم و ویژهای دارد، نزدیکی فرهنگی، زبانی، روانی و هنری با ایرانیها برای ما کاملا شفاف است. بهخوبی نیز میدانیم در آینده ارتباط میان اقلیم کردستان و ایران برای صلح در منطقه نقشی ویژه خواهد داشت. خود ما از طریق جشنواره گلاویژ مرتبا این پل و ارتباط را حفظ کردهایم و با نویسندگان، شعرا و منتقدان ایرانی ارتباطی تنگاتنگ داشتهایم. درحالحاضر نیز در آستانه برگزاری بیستمین دوره این جشنواره هستیم و درهای جشنواره به روی تمام ادبا و اهل فکر ایرانی باز است. هرساله نیز یک روز از جشنواره را به فرهنگ ایرانی اختصاص دادهایم. در پنج روز جشنواره نیز نویسندگان و ادبای پنج قاره حضور دارند که یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی خاورمیانه است. در پایان نیز میخواهم از طریق روزنامه «شرق»، بگویم که کردها ملت بزرگی هستند؛ ٤٠ تا ٥٠ میلیون نفر هستیم که ٥٠٠هزار کیلومترمربع سرزمین داریم. ما در اقلیم کردستان ثابت کردیم که اگر قدرت داشته باشیم، در راه صلح و آشتی از آن بهره خواهیم گرفت و به حفظ امنیت و آرامش منطقه کمک خواهیم کرد و درهای خود را روی همه باز خواهیم کرد؛ همچنان که تاکنون باز کردهایم. امیدواریم سطح برادری و روابط کردها و ایرانیها را در آینده افزایش دهیم و همکاری جمهوری اسلامی ایران و اقلیم کردستان در خدمت آبادی، صلح، بازار آزاد و برادری بیشازپیش رشد کند.
http://www.sharghdaily.ir/News/107522
ش.د9503964