تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۸  ، 
کد خبر : ۳۰۰۱۵۷

چرا مردم آشتی نمی‌کنند؟!

پایگاه بصیرت / دکتر محمدحسین محترم

(روزنامه كيهان ـ 1395/12/05 ـ شماره 21570 ـ صفحه 2)

رهبرمعظم انقلاب ادعای «آشتی ملی» را عنوانی بی‌معنی دانستند و تاکید کردند «مردم ما با کسانی که در سال۸۸ به روز عاشورا اهانت کردند و با قساوت و لودگی و بی‌حیایی، جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر هستند و با آنها آشتی هم نمی‌کنند و هر مسئولی با ملت همراه نباشد و مقابل دشمنان ایستادگی نکند، ملت او را بدون تردید پس خواهد زد».

1- برای درک این سخن رهبری قبل از هرگونه اظهارنظری در‌باره ادعای «آشتی ملی و ارتباط مستقیم با رهبری» باید در نظر داشت که هدف جریان نفوذی لیبرالیسم در ابتدای انقلاب اسلامی آشوب و اختلاف‌افکنی بین مردم و مسئولان و جلوگیری از تاسیس نظام جمهوری اسلامی و حذف اصل ولایت فقیه در قانون اساسی بود و بعد از ناکامی در این امر، تغییر نظام جمهوری اسلامی و حذف رهبری نظام را از طریق نفوذ در ساختار و شخصیت‌های نظام تاکنون در دستور کار خود داشتند و دارند، از قضایای قائم مقام رهبری و جریان مک فارلین تا فتنه های78 و 88 و اکنون برجام. لذا ادعای فریبکارانه آشتی ملی و برقراری ارتباط مستقیم با رهبری بعداز دوقطبی سازی‌های کاذب قطعاً تلاشی برای «نفوذ سیاسی پسابرجام» و ابزاری برای نفوذ مجدد در ارکان نظام از سوی جریان نفوذی لیبرالیسم تحلیل می‌شود، و صدالبته انسان مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود.

2- ادعای بی‌معنی آشتی ملی آن‌قدر فریبکارانه به نظر می‌رسد که هر شخصی را به فکر فرو می‌برد و این سؤال را مطرح می‌کند مگر مردم ایران در راهپیمایی22بهمن اوج «اتحاد و همبستگی ملی» خود را به نمایش نگذاشتند و به رخ جهانیان نکشیدند، پس هدف پشت پرده این ادعا چیست؟ لذا برخلاف عنوانش چنین ادعایی در طراز ملی نیست و فاقد موضوعیت است. تا جایی که بی‌بی‌سی هم نتوانست تمام قد در حمایت از ادعای جریان خودساخته نفوذی به صحنه بیاید و تأکید کرد «وقتی بحران مشروعیت وجود ندارد و بعد از انتخابات88 سه انتخابات مهم ریاست جمهوری و انتخابات مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در سالهای 92 و 94 با مشارکت بالای مردم و بدون هیچ‌گونه مشکلی برگزار شده و رهبری نظام بر حق‌الناس بودن رای مردم تاکید کرده، چه ضرورتی به آشتی ملی است؟». لذا باید گفت مشکل اصلی مردم و حاکمیت نیستند بلکه مشکل«عده‌ای معدودند» که«با بی‌حیایی و قساوت و لودگی» به جان ومال و ناموس مردم تعدی و تجاوز کردند و «آمران شهادت 36 جوان بیگناه» شدند، عده معدودی که به تعبیر رهبرمعظم انقلاب«در مقابل اقیانوس عظیم و پرطراوت ملت ایران ، فقط یک قطره کوچک هستند».

3-این ادعا آن‌قدر مضحک نمود پیدا کرده که حتی در میان طرفداران معدود خودشان نیز جدی تلقی نشده تاجایی که یکی از آنها نوشت«نمي‌‌شود هم با نظام مبارزه کرد و کف و سوت غرب را پشت سر خود ديد و هم بخواهيم بخشي از نظام باشيم»!. لذا این ادعا حتی در طراز رقابت‌های گروه‌های سیاسی داخل کشور هم موضوعیت ندارد.

4- قطعاً باید این ادعا را یک «بحث انحرافی»تلقی کرد. چرا که اکنون همه گروه‌های سیاسی از سلایق مختلف زیر پرچم وحدت رهبرمعظم انقلاب در اداره کشور و در دولت و مجلس و قوه قضائیه و دیگر دستگاه‌های لشکری و کشوری حضور دارند. حتی تعداد قابل توجهي از عناصر اصلی ستادهای این مدعیان، در دولت يازدهم مشغول نقش‌آفريني مي باشند. خود مدعیان آشتی ملی ادعا دارند که دولت اعتدال برآمده از تلاش‌های آنهاست، پس طرح ادعای آشتی ملی برای چیست؟. به فرموده رهبرمعظم انقلاب برای این است که «می‌خواهند ذهن ما را از جنگ واقعی یعنی نبرد اقتصادی و جنگ فرهنگی غربی‌ها با ملت ایران منحرف کنند».

5- اوج نفاق جریان لیبرال نفوذی وسران فتنه‌گر آنجاست که باید این تناقض را پاسخ دهند که چگونه می‌شود علاوه بر فتنه 88، در 25 بهمن 89 نیز با هدایت رسانه‌های بیگانه و صدور بیانیه‌های ساختارشکنانه، اتحاد و انسجام ملت را هدف قرار بدهند و از سویی دیگر در 25 بهمن 95 ادعای آشتی ملی داشته باشند؟!.

6- اگر این جریان نفوذی صداقت داشتند از فرصت‌هایی که رهبری برای ارتباط با آنها فراهم کردند، کمال استفاده را می‌کردند. مگر حضرت آقا در جریان رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری88 و بعد از اعلام نتایج آن،با وجود ادعای تقلب، به سران فتنه و برخی اعضای تیم انتخاباتی آنها بارها پیام ندادند و یا آنها را حضوراً فرانخواندند و مصالح کشور و اسلام و انقلاب و مردم را به آنها گوشزد نکردند و دلسوزانه و پدرانه از آنها نخواستند با اقدامات خود در دام دشمنان قسم خورده مردم و کشور قرار نگیرند؟ مگر رهبری رؤسای ستادهای انتخاباتی سران فتنه را دعوت ننمودند و حرف‌های آنها را در‌باره ادعای تقلب گوش و راهنمایی‌های لازم را ارائه نکردند؟ چرا این فرصت ارتباط مستقیم، نه خود با رهبری، بلکه رهبری با خودشان را غنیمت نشمردند؟! چرا بر آنچه که در آن جلسات اعتراف و اذعان کردند، باقی نماندند و روش خود را علی‌رغم ادعای اصلاح‌طلبی، اصلاح نکردند؟

7-جریان لیبرالیسم نفوذی باید به این تناقضِ منافقانه پاسخ دهد که چگونه می‌شود هم به ارتباط و ملاقات با جرج سوروس یهودی الاصل آمریکایی و پدر انقلاب‌های مخملی افتخار کرد و درجهت هدف قرار دادن نظام و رهبری، انقلاب رنگی و آشوب در کشور به راه انداخت و به دشمن «گرای تحریم‌ها» را داد و هم مدعي آشتي با نظام و خواستار ارتباط مستقیم با رهبری شد!.

8-ادعا کردند با ارتباط مستقیم با رهبری می‌خواهیم مطالبات رهبری را بشنویم!. مگر رهبری مطالبه پشت پرده‌ای با کسی یاگروهی دارند؟. مطالبات رهبری همان است که به صورت عمومی بیان می‌کنند و مسئولان و مردم درجریان آنها قرار می‌گیرند و در جهت تحقق آن مطالبات تلاش می‌کنند. شنیدن مطالبات رهبری آیا برای عمل به آنهاست یا برای اقدام بر خلاف آنهاست؟ اگر صداقت دارند فقط به یک مطالبه رهبری عمل کنند و آن اینکه ایشان فرمودند: «در انتخابات سال ۸۸، چرا اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمی‌دهند؟ صد بار سؤال کردیم؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمی‌کنند؟ چرا کشور را لب پرتگاه بردند؟ مسئله‌ اصلی این است؛ چرا فراموش می‌کنید؟» آیا این مطالبه رهبری را نشنیدند؟ آیا تاکنون به آن پاسخ داده‌اند؟. و اصولاً سؤال این است آیا این جریان به دیگر مطالبات رهبری عمل کرده‌اند؟. نمی‌شود هم ادعای شنیدن مطالبات رهبری را داشته باشند و هم به مطالبات و زیاده خواهی‌های آمریکایی‌ها عمل کنند و شیفته حمایت دشمنان ملت ایران شوند.! مطالبه رهبری عدم اعتماد به آمریکا و شعار رهبری، شعار مرگ برآمریکایِ مردم است. آیا حاضرند شعار مرگ بر آمریکا را همراه ملت ایران فریاد بزنند؟

9- این جریان لیبرال نفوذی باید به این سؤال و تناقض پاسخ دهند چگونه می‌شود در فتنه 88 به ساحت مقدس قرآن و امام حسین(ع) و بنیانگذار جمهوری اسلامی جسارت و اسائه ادب روا داشت و برای براندازی نظام و جایگاه رهبری برآمده از این ارزشها از هیچ تلاش و خیانتی فروگذاری نکرد،اما درعین حال خواستار آشتی شد؟.

10- این ادعای فریبکارانه وتناقض آلود علاوه بر نفوذ مجدد در ارکان نظام، انحراف افکارعمومی از جنگ اصلی، یعنی جنگ اقتصادی - فرهنگی و همچنین تطهیر فتنه‌گران، اهداف متعددی دیگری نیز دارد از جمله اولاً برداشتی که از ادعا ارتباط مستقیم با رهبری می‌شود این است که رئیس‌جمهور محترم که با رهبری ارتباط مستقیم دارد و آنها ادعای حمایت از او را دارند، بیگانه تلقی می‌کنند و به وی نیز اعتماد ندارند!. ثانیاً نکته مهم‌تر این است که تلاش دارند القاء کنند مرحوم هاشمی رفسنجانی متعلق به اردوگاه لیبرالیسم و اصلاح‌طلبی است وحالا که رفته باید کسی از این جریان نقش او را به عهده بگیرد. ثالثاً سران فتنه باردیگر بعداز گرا دادن تحریم و آشوب، تلاش دارند به ترامپ گرا بدهند که در ایران دودستگی و اختلاف وجود دارد و فرصت مناسبی برای اقدام نظامی علیه ملت ایران است، علی‌رغم اینکه ادعا دارند می‌خواهند سایه جنگ را برطرف کنند!. رابعاً اقدام خیانت باردیگری برای تحت‌الشعاع قرار دادن عظمت حضور میلیونی و وحدت بخش ملت در راهپیمایی 22 بهمن و تلخ کردن حلاوت این جشن ملی در کام مردم بود، آنگونه که شیرینی حضور 75 درصدی در انتخابات88 را به کام مردم تلخ کردند.

11- نظام اسلامی هیچگاه با کسی قطع رابطه نکرده، حتی در فتنه 88. رهبر معظم انقلاب ششم اسفند 88 تاکید کردند: «کسانی که قانون اساسی و حکمیت قانون را رد می‌کنند،خودشان به دست خودشان صلاحیت حضور در نظام اسلامی را از دست می‌دهند، خودشان، خودشان را از کشتی نجات نظام اسلامی بیرون می‌اندازند؛ والا هیچ کس نمی‌خواهد کسی را از کشتی نجات نظام اسلامی بیرون بیندازد. نظام اسلامی به همه می‌گوید بیایید با ما باشید، «ولا تکن مع الکافرین» حضرت امام(ره) نیز درسال آخر حيات مبارک‌شان تاکید کردند آغوش کشور و انقلاب براي کساني که قصد خدمت دارند گشوده است، نه کسانی که قصد فتنه دارند! و «نه به قيمت طلبکاري از همه‌ اصول که چرا مرگ بر آمريکا گفتيد، چرا جنگ کرديد!چرا نسبت به منافقين و ضدانقلابيون حکم خدا را جاري مي‌کنيد؟، چرا لانه جاسوسي را اشغال کرده‌ايد و صدها چراي ديگر».

12- این جماعت معدود و سران فتنه‌گر آن، آن‌قدر حقیرند که حتی بعداز ادعای فریبکارانه آشتی ملی حاضر نیستند جسارت‌ها و توهین‌ها و مواضع خصمانه رسانه‌ها و سایت‌های دشمنان ملت ایران در حمایت از آنها به ساحت نظام و رهبری و امام(ره) را محکوم کنند و تبری بجویند! حال چگونه می‌خواهند با این ملت و رهبری و نظام آشتی کنند؟.

13- و در پایان یک پیشنهاد به سران فتنه!. اگر سران فتنه در ادعای خود صادقند، پیشنهاد می‌شود بعد از توبه و اعلام رسمی آن، فقط برای سه ماه در خط مقدم مقاومت یعنی سوریه بعنوان مدافعان حرم حضور یابند و علیه تکفیری‌های آمریکایی- صهیونیستی بجنگند. اگر چنین شد به قوه محترم قضائیه هم پیشنهاد می‌شود علی‌رغم عملکرد خیانت‌بارشان، نام آنها را درلیست مشمولین عفو رهبری به مناسبت یکی از ایام مبارک قرار دهد!. یاغی شدن و باغی بودن بر نظام اسلامی و رهبری آن، همان بستن راه بر امام حسین(ع) است. آیا حاضرند مثل حربن ریاحی گذشته سیاه خود را با دفاع از حریم و حرم ولایت پاک کنند؟ کار به عمل برآید نه به ادعا! اگر صادقند بسم الله!.

http://kayhan.ir/fa/news/98635

ش.د9504213

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات