(روزنامه جوان ـ 1395/11/14 ـ شماره 5019 ـ صفحه 2)
رزمايش بيگانگان در خليج فارس فرصتي ديگر براي شناسايي اهدافبراساس گزارش رسانهها، سه كشور امريكا، انگليس و فرانسه، براي برگزاري رزمايش مشترك در خليج فارس آماده شدهاند. پايگاه «ميدل ايست آي» در همين خصوص نوشته است: «رزمناوهاي سه كشور در اين رزمايش تقابل با حكومت ايران را شبيهسازي خواهند كرد.» رئيس سابق نيروي دريايي انگليس در گفتوگو با ميدل ايست آي در خصوص اين رزمايش كه با عنوان «سهگانههاي متحد» نامگذاري شده گفته، شكي نيست كه تنشها در حال افزايش است. وي در خصوص اهداف اين رزمايش ميگويد: «در اين تمرين نظامي، اچاماس ديرينگ و اچاماس اوشن به كشتيهاي فرانسوي و امريكايي ملحق ميشوند و نابودي هواپيماها، كشتيها و موشكهاي ساحلي رژيم ايران را شبيهسازي و تمرين ميكنند.»
براساس اعلام رسانهها نيروي دريايي انگليس فرماندهي اين رزمايش مشترك را بر عهده دارد. درخصوص رزمايشهاي بيگانگان در خليج فارس و از جمله رزمايش مورد اشاره نكات قابل تأمل فراواني وجود دارد كه مواردي از آن عبارت است از:
1ـ بيگانگان در خليج فارس، داراي سابقه استعماري هستند و حضوري سلطهگرايانه طي چند صد سال اخير دارند. در اين چند صد سال، قدرتهاي سلطهگر هر كدام در دورهاي قدرت مسلط بوده، پس از گرفتار شدن در ضعف و ناتواني، جاي خود را به قدرت ديگري دادهاند. به عنوان مثال انگليسيها كه در يك دوره طولاني قدرت مسلط در منطقه و خليج فارس بودند، بعد از جنگ جهاني دوم به دليل ضعف و ناتواني و مشكلات مالي و اقتصادي، ديگر قادر به حضور فعال به شكل گذشته در خليج فارس نبودند و به همين دليل امريكا را جايگزين خود نمودند.
در اين دوره طولاني حدود 500 سال، يك قدرت منطقهاي مؤثر در برابر بيگانگان وجود نداشت. همين مطلب موجب شده بود كه خليج فارس، به نوعي صحنه رقابت قدرتهاي خارجي استعمارگر با يكديگر باشد.
2 ـ با وقوع انقلاب اسلامي در ايران و استقرار يك نظام اسلامي و مردمي در منطقه، حضور قدرتهاي بيگانه در منطقه و خصوصاً در خليج فارس، با چالشهايي جدي مواجه گرديد. طي37 سال گذشته، قدرتهاي غربي و متحدين منطقهاي آنان، تلاش فراواني به عمل آوردند تا مانع از قدرتيابي ايران در سطح منطقه شوند. اما واقعيت آن است كه در مقطع فعلي، جمهوري اسلامي تنها قدرت مؤثر و تعيينكننده در منطقه، با تسلط راهبردي برخليج فارس ميباشد. در اين مدت تمامي سياستهاي امريكا در راستاي تسلط انحصاري بر منطقه راهبردي غرب آسيا با نقطه كانوني خليج فارس، به عنوان پيشنياز تسلط بر جهان و به دست گرفتن مديريت بينالمللي با شكست مواجه شد. امريكاييها خود اعتراف دارند كه انقلاب اسلامي و سياستهاي منطقهاي جمهوري اسلامي، عامل اصلي شكستهاي آنان در اين منطقه است.
3ـ امريكا به دليل بيش از 20 تريليون بدهي و مشكلات عمده داخلي، ديگر قادر نيست مانند گذشته در مناطق ديگر هزينه كند. آقاي ترامپ در تبليغات انتخاباتي خود و سخنرانيهاي پس از ورود به كاخ سفيد، از بخشي از واقعيتهاي امريكا رونمايي كرد. وقتي رئيسجمهور جديد امريكا ميگويد، دولت اوباما در جنگهاي خاورميانه 6هزار ميليارد دلار هزينه كرده و با اين پول، دو بار ميشد امريكا را ساخت، معنايش آن است كه اكنون ساختن امريكا بر پيگيري سياستهاي ديگر ترجيح دارد. معناي اين سخن، آن است كه امريكا مانند گذشته، قادر به خرج كردن و حفظ پايگاهها و نيروهاي نظامياش در خارج از مرزها و دوردستهايي چون خليج فارس نيست.
4 ـ دولت استعمار پير انگليس، مدتي است در منطقه خليج فارس فعال شده و در رزمايش مشترك مورد اشاره، فرماندهي رزمايش را بر عهده گرفته است. از تحركات انگليسيها، برداشت ميشود كه گويا با توجه به ضعفهاي اساسي امريكا و افول قدرت اين كشور در منطقه، انگليسيها قصد دارند به موقعيت خود در پيش از جنگ دوم جهاني برگردند. به عبارت ديگر انگليسيها قصد دارند يا جايگزين امريكا در منطقه شوند يا به صورت مشترك در كنار امريكا و ديگر كشور اروپايي باسابقه استعمارگري يعني فرانسه، سلطه رو به پايان غرب در منطقه و خليج فارس را احيا نمايند.
5 ـ در هدف رزمايش، شبيهسازي تاكتيكهاي مقابله با قدرت دفاعي و نظامي ايران مورد تأكيد قرار گرفته است. آيا اين رزمايش براي برپاكنندگان آن، آوردهاي خواهد داشت؟ براي پاسخ به اين پرسش، بايد به تحولات منطقه، بحرانآفرينيها از سوي كشورهاي غربي در اين منطقه به كمك دولتهاي وابسته و گروههاي تروريستي و نتايج اين بحرانها توجه كرد. طي يك و نيم دهه گذشته، امريكاييها به كمك متحدين اروپايي، صهيونيستي، عربي و تركي خود، هر چه در منطقه براي احياي سلطه خود انجام دادند، كمتر نتيجه گرفتند و روز به روز بر مشكلاتشان افزوده شد. دليل اين ناكاميها، شكلگيري يك جبهه مردمپايه با محوريت جمهوري اسلامي در منطقه است. محور مقاومت و جريان بيداري اسلامي، از شرق مديترانه تا سواحل خليج عدن، اين جبهه و توانمنديهاي آن را توصيف مينمايد. بديهي است كه اين رزمايش هم يك اقدام مشترك در امتداد صدها اقدام مشترك غربيها طي اين سالها در منطقه است. اقدامهايي كه هيچكدام نتوانست روند تحولات اين منطقه را به نفع غرب تغيير دهد. بر اين اساس، رزمايش موسوم به «سهگانههاي متحد»، هيچ آوردهاي جز افزودن بر هزينههاي اين سه كشور نخواهد داشت.
6 ـ گرچه رزمايش سهگانههاي متحد براي مجريانش آوردهاي نخواهد داشت، لكن اين رزمايش فرصتي ديگر براي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي، جهت شناسايي نقاط ضعف و اهداف عملياتي فراهم ميكند.
جمهوري اسلامي و خصوصاً نيروهاي مسلح كشورمان، نشان دادهاند كه چگونه تهديدها را ميتوانند به فرصت تبديل كنند. اين رزمايش و قدرتنمايي رزمناوها، نه تنها هيچ خللي در اراده ايرانيان و نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايجاد ميكند، بلكه اين امكان را براي سپاه و ارتش فراهم ميسازد كه طرحهاي عملياتي خود را براي هر نوع مقابله احتمالي دقيقتر و متناسب با شرايط دشمن و امكانات او به روزرساني كنند.
7 ـ بيگانگان با اين رزمايش، در راستاي فريب افكار عمومي، ممكن است بر ضرورت تأمين امنيت براي جريان انرژي تبليغات به راه انداخته، ايران را عامل از بين رفتن اين امنيت معرفي نمايند اما واقعيت آن است كه ايران عامل اصلي صلح، ثبات و امنيت در منطقه است و مداخله بيگانگان عامل اصلي بر هم خوردن اين امنيت ميتواند باشد. بنابراين غربيها چهبسا با شعار تأمين امنيت در خليج فارس، بخواهند كارهايي را انجام دهند، لكن نيتي جز بر هم زدن امنيت اين منطقه نخواهند داشت. شعار مبارزه با تروريسم امريكا طي يك و نيم دهه گذشته از يك طرف و پرورش و ايجاد و تجهيز گروههاي تروريستي از جمله داعش از سوي امريكا، دليل قاطعي براي داشتن چنين نگاهي به غربيها ميباشد.
همانطور كه امريكاييها با خلق گروههاي تروريستي و صرف چندين هزار ميليارد دلار نتوانستند به هيچ يك از اهداف راهبردي خود در جنگهاي نيابتي برسند، با برپايي رزمايشهاي مشترك هم نه تنها به هيچ يك از اهداف مورد نظر نخواهند رسيد، بلكه متضرر هم خواهند شد.
http://javanonline.ir/fa/news/836408
ش.د9504258