(روزنامه آفتاب يزد ـ 1395/12/04 ـ شماره 4839 ـ صفحه 15)
هرچه به انتخابات 96 نزدیکتر میشویم، گمانهها، خط و نشانها، حزببازیها و تکاپوها برای معرفی یک کاندیدا از سوی جریان راست بیشتر میشود.
در حالی که بسیاری کنارهگیری احمدینژاد را پایان کار اصولگرایان در انتخابات 96 توصیف میکردند. اما حالا نامهای گوناگون یکی پس از دیگری در محافل اصولگرایی مطرح میشود؛ نامهایی که آنها را به عنوان رقبای روحانی معرفی میکنند.
کاندیداهای اصولگرا
مصطفی میرسلیم: احزاب مختلف اصولگرایی برای آنکه خودی نشان دهند و بعضا خویش را مستقل از باقی احزاب جریان راست بدانند هر یک در تلاش برای معرفی یک کاندیدای مستقل سنگ تمام گذاشتند. هرچند این عمل با مخالفت بسیاری از بزرگان اصولگرایی همراه بود و بیانگر عدم انسجام جریان محافظه کار در انتخابات آتی.
با این حال حزب موتلفه اسلامینخستین حزب اصولگرایی بود که قبل از همه، کاندیدای خود را معرفی کرد. در حالی که بسیاری اسدالله بادامچیان، چهرهای نسبتا شناخته شدهتر از این حزب را گزینه نهایی موتلفه میدانستند، نهم دیماه سید مصطفی میرسلیم از لیست نهایی موتلفه درآمد؛ گزینهای گمنام. کسی که روزی روزگاری وزیر فرهنگ دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی بود و البته آن اوایل انقلاب قرار بود نخستوزیر شود که مجلس نگذاشت! با همه آن اوصاف، میرسلیم در این سالها بیشتر به استادی و شاید هم عزلت نشینی روی آورده بود و 20 سالی میشد که کسی از او خبر نداشت که به یکباره حزب موتلفه، میرسلیم را به عنوان برگ برنده خود رو کرد. گزینهای که وقتی معرفی شد همه اصولگرایان میگفتند او باید کنار بکشد هرچند موتلفهایها اعلام کردند میرسلیم تا آخرین روز مناظرات و مبارزات انتخاباتی خواهد ماند و شاید هم میکروفونی برای انتقادهای سخت از روحانی باشد.
محمدمهدی زاهدی: محمدمهدی زاهدی یعنی همان وزیر علوم دولت نهم و البته رئیس اصولگرای کمیسیون آموزش مجلس دهم، کسی که به نسبت میرسلیم معروفتر است و شاید بر روی کاغذ، تعداد آرایش بیشتر! هرچند او را هم نمیشود شخصی دانست که یارای یک رقابت آبرومندانه با حسن روحانی را داشته باشد. شاید دوران خاصتر این شخص به زمانی بازگردد که خیلیها به او عنوان نابغه ریاضی قرن را میچسباندند! یعنی زمانی که در مجلس و به دور از سایه محمود احمدینژاد به فعالیت مشغول شد. زاهدی از جمله کسانی است که گفته میشود برای رای نیاوری وزرای علوم و آموزش و پرورش دولت روحانی و یا استیضاح آنان در مجلس نهم از دل و جان مایه گذاشته است! محمد مهدی زاهدی نشان داده که اهل سیاست است و درهیچ انتخاباتی بیگدار به آب نمیزند. خبر کاندیداتوری ریاست جمهوری او در دوازدهم دی ماه در رسانهها پیچید. خبری که هرگز از سوی خودش تکذیب نشد و وقتی هم در اینباره از او پرسیدند گفت من نه این خبر را تکذیب میکنم نه تایید. بروید از همان خبرنگاری که این خبر را پخش کرده بپرسید!
حمیدرضا بقایی: بقایی را همه میشناسند. همان معاون اجرایی احمدینژاد، همان رئیس سازمان میراث فرهنگی و کسی که هجدهم خرداد 94 روزی فراموش نشدنی برای اوست. اگرچه محمود احمدینژاد برای انتخابات 96 با توصیه از میدان به در شد، اما شاید بقایی بیش از بقیه بوی احمدی نژاد را بدهد. بقایی صاف و صادقتر از همه بدون پیچاندن خبرنگاران یا تکذیب؛ در بیانیهای در سی ام بهمن ماه امسال اعلام کاندیداتوری کرد. هرچند بسیاری تایید صلاحیت او را کم میدانند! اما او خود میگوید که یار و همراه جبهه و جنگ بوده و دلیلی بر ردصلاحیتش نیست!
بقایی رفیق شفیق رحیم مشایی است و دوست ماندگار احمدینژاد. آنقدر که حامیان رئیس دولت سابق و مشاوران او، در وصف بقایی تمثیلات شاعرانه و عارفانه به کار میبرند... درست مثل عبدالرضا داوری مشاور احمدینژاد که در توئیتش نوشته: " چون گل رفت و گلستان شد خراب... بوی گل را از که جوییم، از گلاب!!!" گلاب شدن بقایی در حالی است که در کنار او اسامیدیگری مطرح میشود که بسیاری، آنها را نیز جزو لایههای دیگری از احمدینژادیها میدانند.
رستم قاسمی، حمیدرضا حاجیبابایی: دو وزیر دولت احمدینژاد یعنی رستم قاسمیو حمیدرضا حاجی بابایی به یکباره از سوی جبهه یکتا به عنوان گزینههای احتمالی این جبهه برای کاندیداتوری ریاست جمهوری معرفی شدند. سیدمحمد حسینی سخنگوی جبهه یکتا در گفتگو با تسنیم در نخستین روز از اسفندماه چنین خبری را داد. هرچند که اندکی بعد گفته شد هنوز گزینه نهایی جبهه یکتا مشخص نشده است، اما از ظواهر امر پیداست که رستم قاسمیو یا حاجی بابایی یکی از گزینههای دیگر اصولگرایی برای سال 96 هستند.
رستم قاسمیهمان سردار نفت دولت سابق است! البته ناگفته نماند او زمانی در فهرست ۵۰۰ نفره قدرتمندترین افراد جهان که هر ساله از سوی نشریه "فارن پالیسی" منتشر میشود، قرار داشت. قاسمیکه وفاداریاش به محمود سیاست ایران را در دولت گذشته ثابت کرده بود، حالا مثل بقایی سودای جذب ظرفیت آرای احمدی نژاد را به سود خود دارد.
و البته حمیدرضا حاجی بابایی نیز همین طور. حاجی بابایی وزیر آموزش و پروش دولت مهرورزی که حالا به صندلی قوه مقننه بسنده کرده است با خود میاندیشد که اگر کاندیدای ریاست جمهوری نشود حتما در آینده یکی از وزرای رستم قاسمیخواهد شد!
سید ابراهیم رئیسی: این یکی کاندیدا را مرضیه وحید دستجردی سخنگوی جبهه مردمینیروهای انقلاب اسلامی معرفی کرد. مرضیه وحید دستجردی دیروز گفت: آقای ابراهیم رئیسی نیز جزو ۵۰ نامزد معرفی شده از سوی سه هزار نفر جبهه مردمیهستند. "
ابراهیم رئیسی هماکنون تولیت آستان قدس رضوی را برعهده دارد و در اوایل دهه 60 دادستان انقلاب تهران بوده و مناصب بلندپایه قضایی را نیز برعهده داشته است.
کاندیداهای احتمالی اصولگرایان
در میان این اسامیاما، هستند کسان دیگری که به احتمال بسیار قوی آنها نیز برای کاندیداتوری ریاست جمهوری وارد عرصه خواهند شد. اسامیای که هر چند تاکنون جواب دقیقی به کاندیداتوری شان ندادهاند اما از شواهد و قرائن پیداست که آرزوی پوشیدن رخت ریاست قوه مجریه را دارند.
مهرداد بذرپاش: مهرداد بذرپاش، یکی دیگر از چهرههایی است که آدم را یاد احمدینژاد میاندازد. همان جوان 28 سالهای که مدیر عامل سایپا شد، رئیس سازمان ملی جوانان که به لطف آرای 270 هزارتایی مردم تهران به مجلس نهم رفت ولی از راهیابی به مجلس دهم باز ماند. او یکی از چهرههای شاخص مخالف دولت است. بنیانگذار روزنامه وطن امروز این روزها سفرهای استانی دارد و در این طرف و آن طرف سخنرانی میکند. سخنرانیهایی سراسر حمله به حسن روحانی. اواخر بهمن ماه سال جاری پوستری از او در سایتهای اصولگرایی منتشر شد که شبیه به پوسترهای انتخاباتی بود و شعار " وطنمای شکوه پا برجا " بر آن خودنمایی میکرد، البته مهرداد بذرپاش در آن تصویر ژستی کاملا انتخاباتی نیز داشت. ناگفته نماند طی هفتههای گذشته مرتب از احتمال کاندیداتوری او نیز صحبت شده است.
محمدباقر قالیباف: شهردار تهران هنوز که هنوز است بدش نمیآید مسیرش را از ساختمان بهشت به سمت پاستور کج کند. سخنرانیهای انتقادی او از دولت، طرح مشهور مجله همشهری ماه که تصویری از مرحوم هاشمی بر آن نقش بسته بود و بازی سیاسی شاه و گدا را به راه میانداخت و مانورهای اخیر بر سر پلاسکو همه و همه نشان میدهد که قالیباف حتی با شکست در سال 84 و 92، بار دیگر نیز قصد دارد تا بختش را برای ریاست جمهوری بیازماید.
سعید جلیلی: دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامیدر دولت احمدی نژاد، نیازی به معرفی ندارد. او همچنان با همان انگشترهای عقیق، با همان موهای شانه شده به یک طرف، با همان چهره انباشته از محاسن! به این استان و آن استان، این شهر و آن شهر میرود و برجام و توافق هستهای دولت یازدهم را لگدمال میکند و البته در این بین گریزی نیز به مسائل اقتصادی و معیشتی میزند و شعارهای انتخاباتی میدهد. او را باید در سال 96 نیز همچون سال 92 یکی از کاندیداهای اصولگرایان دانست.
عزت الله ضرغامی: رئیس اسبق صدا و سیما، همیشه مدعی آن بوده که مجتهد رسانهای است و کاندیداتوری اش را نیز بارها در زمینههای مختلف رد کرده است. به نظر میرسد آن طور که حرفها و کنایههایش به دولت را شدت بخشیده، میتواند نظر برخی از اصولگرایان را به سمت خود جلب کند. درست مثل آن جمله ضرغامیکه میگفت"ای کاش حسن روحانی ذرهای از حملاتی را که منتقدان داخلیاش میکنند، نثار ترامپ میکرد!"
مرضیه وحیددستجردی: شده است سخنگوی جبهه تازه تاسیس اصولگرایان؛ همان جبههای که قرار است کاندیدای نهایی اصولگرایان و رقیب حسن روحانی را در سال 96 تعیین تکلیف کند؛ مرضیه وحید دستجردی همان آشنای دولت سابق است، این بار نه به عنوان نخستین وزیر زن در تاریخ جمهوری اسلامی، بلکه به واسطه مسئولیت سخنگویی در جبهه نیروهای مردمیانقلاب اسلامی.
راستش را بخواهید وحید دستجردی در این ایام به خاطر چیزهای دیگری نیز مورد توجه قرار گرفته، مثلا اینکه شاید او همان رقیب حسن روحانی برای سال 96 باشد! برای همین هم وقتی سخنگوی شورای نگهبان از تلاش برای تفسیر و تعبیر و رفع مشکل رجل سیاسی برای زنان صحبت میکرد، خیلیها گفتند یک زن به نام "دستجردی "رقیب جدید حسن روحانی است.
علیرضا زاکانی و الیاس نادران: هرچند این دو چهره که از خواص مجلس نهم بودهاند، زیاد کاندیداهای جدی نیستند اما آنها نیز جزو نامزدهای محتمل اصولگرایان به شمار میآیند؛ چهرههایی که از مخالفین سرسخت برجام و دولتاند.
در کنار همه این اسامیمعرفی شده و کاندیداهای اصولگرایی دیگر، حرفهای دیروز سخنگوی جبهه مردمینیروهای انقلاب را هم بگذارید که با صراحت اعلام داشته "۵۰نفر برای انتخابات ریاست جمهوری به جبهه مردمینیروهای انقلاب معرفی شدند."
و البته این جبهه از کاندیداتوری حمید بقایی نیز اعلام برائت کرده و گفته، سعید جلیلی هم حاضر نشده تا زیر بیرق این جبهه قرار بگیرد. صحبتهایی که از ازدیاد کاندیداها و همین طور اختلاف سلیقههای بسیار در میان اصولگرایان در سال 96 خبر میدهد.
استراتژی...
هرچند که تا قبل از این نیز پیشبینی میشد تا اصولگرایان با معرفی چند کاندیدا برای انتخابات سال 96 بخواهند در مناظرات انتخاباتی، حسن روحانی را با استراتژی "شغال" تحت فشار و حمله قرار دهند، اما نگاه به اسامیبالا نشان میدهد که این همه کاندیداها برای ریاست جمهوری سال 96، نه تنها مبتنی بر یک استراتژی خاص و برنامه ریزی شده نیست، بلکه نماد بارزی است از ازهمگسیختگی در جبهه اصولگرایی. پر واضح است که هر یک از جبهههای جریان راست، ساز خودشان را میزنند و قرار نیست تا با هم بسازند.
در کنار این، اصولگرایان با مشکلی دیگر به نام یاران قدیمیای که دیگر یار نیستند هم روبه رویند! همان کسانی که بیشتر از رای، پرونده دارند! همان کسانی که بازی اصولگرایی را به هم ریختهاند. همان کسانی که ریشه انسجام را در این جناح خشکاندهاند.
جالب اینکه در این میان حتی کاندیداهایی که منتسب به احمدینژادیها هستند نیز با هم انسجام ندارند، حمید بقایی، رستم قاسمی، سعید جلیلی، حمیدرضا حاجی بابایی، مهرداد بذرپاش، همه اینها میتوانستند ظرفیت آرای احمدینژاد را به سمت خود بکشانند که از قرار معلوم هیچ کدام با دیگری همصدا نشده است.
از طرفی، ظاهراً بعضی از اصولگرایانی که پشت در مجلس ماندند، رویای بزرگتری در سر میپرورانند و احساس میکنند مردم در گوشهای دیگر به آنها نیاز داشته و باید بیایند! البته شاید هم چون این عده چیز دیگری برای از دست دادن ندارند به ریاست جمهوری میاندیشند.
نتیجه
ازدیاد کاندیداهای اصولگرایان برای سال 96 چه از روی رویاپردازیهای نامزدها باشد یا حرکت استراتژیک اصولگرایان برای رو کردن بمب انتخاباتی؛ پر است از پریشانی و بی برنامگی!
یادمان نرفته در جریان انتخابات سالهای قبل وقتی گزارش استقبال مردم برای کاندیداتوری در ریاست جمهوری پخش میشد و با برخی از مردم عادی که برای رئیس جمهور شدن نامنویسی میکردند، (البته برای پخش سکانسی طنز در اخبار) مصاحبه میشد، وجود بعضی افراد و هدف آنها بسیار عجیب و گاهی خنده دار بود! چیزی شبیه به حال و روز امروز اصولگرایان.
ش.د9503995