فعالیتهای عمرانی و حضور سپاه در عرصه سازندگی از جمله موضوعاتی است که درچند سال اخیر محل بحث، شبههافکنی و در مواردی، عملیات رسانهای دشمن برای تخریب سپاه پاسداران بوده است. به باور منتقدین، در دهه گذشته، حضور سپاه در عرصه اقتصادی چشمگیر شده و این حضور، تبعات منفی نیز به همراه داشته است. در پاسخ به این شبهه و موارد مشابه، توجه به چند نکته ضروری است:
1- نقش آفرینی نظامیان در امور غیرنظامی در همه جای دنیا تاحدودی رایج است؛ زیرا نظامیان نیز بخشی از جامعه محسوب میشوند و آنها نیز مانند دیگر افراد و گروهها نسبت به سرنوشت کشورشان احساس تعهد و مسئولیت میکنند. بنابراین، تا میزان خاصی پذیرفته شده است که آنها در حوزه های غیرنظامی نیز نقشآفرینیهای مثبت داشته باشند. قانون اساسی و اساسنامه سپاه نیز بر این نکته تصریح دارند.
2- حضور سپاه در عرصه سازندگی توسط برخی منتقدین به عنوان فعالیت اقتصادی خطاب می شوددر حالی که سپاه تنها به عرصه سازندگی ورود پیدا کرده و این ورود صرفاً برای حمایت و پشتیبانی از دولتها بوده و در بسیاری از موارد حتی عایدی اقتصادی و مادی هم برای سپاه در پی نداشته است. به عبارتی، از آنجا که هزینههای جاری سپاه از طریق بودجه سالانه آن تأمین میشود، منطق نقشآفرینی آن در حوزههای عمرانی و سازندگی، متفاوت از منطق بنگاهها و شرکتهای دیگر است؛ بدین گونه که سپاه چون برای تأمین مخارج خود نیازمند به کسب درآمد و ایجاد بنگاه اقتصادی نیست، در به عهده گرفتن بسیاری از پروژههای عمرانی و اقتصادی صرفاً براساس ملاحظات مادی ورود نمیکند، به گونهای که در انجام بسیاری از پروژهها هیچ سودی نمیبرد یا سود کمی میبرد و برخی پروژهها را در شرایطی میپذیرد که شرکتهای دیگر توان انجام آنها را ندارند. در ادامه به این موارد به طور مشخصتر اشاره میشود.
3- اکثر پروژههای عمرانی در ده سال گذشته در یک فضای رقابتی و به صورت مناقصه واگذار شده است که به خاطر رقابت شرکتهای کوچک، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) تنها پروژههای بالای 100 میلیارد را میپذیرفت که از توان شرکتهای خصوصی خارج بود.
4- برخی پروژهها مانند اسکلهسازیها، تونلسازی، حفر چاه برای استخراج گاز در دریا، جوش زیر دریا و... اساساً فاقد داوطلبی برای انجام بودند؛ زیرا بخش خصوصی در این حوزهها نه تنها سابقهای ندارد، بلکه امکانات لازم را برای انجام این قبیل امور را هم ندارد. بنابراین، انجام اینگونه امور را سپاه بر عهده گرفت.
5- در دوران دولتهای نهم و دهم، قرارگاه خاتم در جاهایی ورود پیدا میکرد که به دلایلی همچون تحریم و... پروژهها نیمهتعطیل مانده بود یا پروژههایی بود که تبعات و ملاحظات امنیتی داشت مانند لولهکشی خط گاز صلح در مناطقی از سیستان و بلوچستان.
6- پروژههایی که سپاه انجام داده است، آثار جانبی مهمی چون ساخت مسجد، مدرسه، بیمارستان و... را نیز به همراه داشته است. در صورتی که بخش خصوصی به هیچ وجه اینگونه فعالیتهای داوطلبانه فرهنگی را در کنار پروژههای خود انجام نمی دهد مانند ساخت مصلی در عسلویه از سوی قرب کوثر. منظور این است که قرارگاه سازندگی سپاه در کنار و همراه با انجام پروژه های عمرانی، فعالیت های فرهنگی - عمرانی متعددی نیز به طور داوطلبی و بدون آورده اقتصادی انجام داده است.
در مجموع باید گفت که در همه حوزهها، نوع عملکرد سپاه به گونهای است که عملاً بر مبنای منافع ملی عمل میکند. علاوه بر این، سپاه نیروی درونزای داخلی انقلاب محسوب میشود و هرگونه تلاش برای تقلیل و به حاشیه راندن آن باعث مرگ سپاه و سبب ضربه خوردن انقلاب میشود. از این رو، این نهاد براساس رسالتهای ذاتی خود هرجا که احساس تکلیف کند و وظیفهای را متوجه خود بداند در همان راستا اقدام انقلابی انجام میدهد و این مهم؛ محدود به امور سیاسی و یا صرفاً نظامی نیست بلکه، هر موضوعی که به نظام اسلامی و انقلاب مرتبط باشد؛ سپاه خود را موظف به نقشآفرینی در آن میبیند.