(روزنامه ايران ـ 1396/01/27 ـ شماره 6471 ـ صفحه 12)
* آقای اکلیند! در ابتدا و برای آشنایی خوانندگان، از پیشینه خود بگویید و اینکه چگونه کارهایی معطوف به ایران کردید؟
** من یک بازنشسته سوئدی هستم . در ابتدا مددکار اجتماعی بودم و پس از آن در دادگاه بهعنوان وکیل کار کرده ام. همه زندگیام را در بخش عمومی و بیشتر اوقات نیز در شهرداری فعالیت داشتهام.سؤالی که پیوسته از من میپرسند اینکه که چرا دو کتاب در مورد ایران نوشتهام و باید قدری جلو برویم تا به این پاسخ برسیم. نخستین کتاب من 7 سال قبل منتشر شد. در این کتاب اشاره کردم که وقتی از نخستین سفر خود که به ایران داشتم به سوئد برگشتم، نگرشی دیگر به این سرزمین پیدا کردم. من در این سفر یادداشتهای روزانه خود در مورد ایران را نوشته بودم. وقتی به خانه آمدم یادداشتهایم را مورد بررسی قرار داده و تأمل مجدد کردم. بسیاری نام مکانهای دیدنی و اشخاص را در این یادداشتها داشتم که باید راجع به آنها مراجعه به متون کرده و از چیستی و چگونگی آن بیشتر می خواندم. در تحقیق و مطالعات بعدی متوجه این حقیقت شدم که در مورد ایران اطلاعات مناسبی در کتابخانههای سوئدی و رسانههای سوئدی در دسترس نیست. وقتی در کتابخانه جستوجو کردم هیچ اطلاعاتی در مورد ایران که بتواند به پرسشهای من پاسخ دهد، نبود. متعجب شدم. البته در مورد نثر فارسی کارهایی توسط سوئدیهای معروفی انجام شده که باعث جلب توجه بیشتر به ایران شده است ولی کافی نیست. جستوجو و مطالعه بیشتر من در اسناد و متون با این نوشتهها به ایران هر روز بیشتر جلب شد. پس دریافتم، نوشتارهایی که از ایران و زبان فارسی به سوئدی ترجمه شده و در دسترس ما قرار دارد قطرهای از دریای ناب فرهنگ ایرانی است. این باعث شد که مترصد نوشتن کتابی در مورد ایران شوم و دو کتاب در مورد ایران تاکنون منتشر کردهام. دوستان و نزدیکانم مرا در رفتن به این راه تشویق کردند.
سفر به ایران و دیدن جلوههای فاخر فرهنگی تمدنی ایران علاقه زیادی برای دانستن در مورد ایران در من ایجاد کرد. البته متأسفانه کتاب من کمتر از انتظار فروش رفت ولی برای من چندان مهم نبود زیراعلاقهمندی به خواندن و دریافت اطلاعات در مورد ایران در بین سوئدیها چندان بالا نیست.کمتر مردمی هستند به ایران و پیشینه تاریخی تمدنی این سرزمین وقوف داشته باشند.متأسفانه در سوئد علاقهمندی بیش از حد برای دنبال کردن موضوعات غیر فرهنگی چون مسأله حجاب در بین زنان ایرانی بیشتر اهمیت یافته است. البته راه دور نرویم زن من هم که نمیخواسته حجاب داشته باشد از ایران خارج شده است. من تعجب میکنم از سیاستمداران کشور سوئد که چرا این قدر به موضوع حجاب زنان ایرانی میپردازند. راه سیاست در اینگذار مسیر مبهمی رفته و شرایط به گونهای رقم خورده که روز به روز پیچیدهتر شده است و هم اینک که رئیس جمهوری عجیبی در امریکا به روی کار آمده است و شرایط را از آنچه بوده پیچیدهتر کرده است نتیجه اینکه حرکت سازنده سیاسی کند شده است. البته وقتی در مورد ایران صحبت میکنیم واضح است که مشکلاتی از نظر ما غربیان در ایران وجود دارد و من در کتابم هم در این مورد نوشتهام.
اضافه بر مسائل اجتماعی در ایران من راجع به اسلام و قوانین مختلف آن نیز مطالب فراوانی نوشتهام. من در آن بخش رویکرد به مسائل اسلامی آوردهام که بعضی از قوانین اسلامی برای من که یک انسان غربی هستم کمی دور از ذهن است ولی امروزه در رسانههای عمومی غربی این طور نشان میدهند که تمام قوانین اسلامی ایراد دارد، این موضوع درست و منصفانه نیست. مثل این میماند که بگوییم که همه دین مسیحیت غلط است! این دقیقاً همان چیزی است که اگر به ما مسیحیان نیز بگویند ناراحت میشویم، فرقی ندارد. این سابقه خلاصهای در مورد کتابهای من است که درباره ایران از گذشته تاکنون نگاشته ام. 12 سال نیز روی کتاب دوم خود کار کردم، که در سال 2016 منتشر شد. پس از نوشتن دومین کتاب در مورد ایران یک نکته را خوب فهمیدم و آن اینکه به خودم بگویم، کنت، تو هنوز چیزی راجع به ایران نمیدانی و تا شناخت ایران راه درازی در پیش داری. بله زندگی این طور است. انسان فکر میکند همه چیز را میداند، عمر دراز است و به مرور میفهمی که چیزی نمیدانی. البته نوشتههای من ممکن است برای سوئدیهایی که علاقهمند باشند ورای تبلیغات رسانهای وسیعی که علیه ایران در غرب صورت میگیرد آگاهی داشته باشند مفید باشد، هستند کسانی که میخواهند واقعیت را درباره ایران بدانند.
* شما در آثار و نوشتههای خود و تا آنجایی که از سخنرانی و بیانات شما برمی آید نسبت به پارهای از سرقتهای فرهنگی که از میراث و تاریخ فرهنگی ایران انجام شده و همچنان میشود و نسبت دادن آثار فاخر فرهنگی به دیگر ملل بسیار گلایهمند هستید. از دیدگاه شما شکوه و عظمت تاریخی فرهنگ ایران و برخورداری فرهنگ ایرانی از یک فلسفه فرهنگی فاخر است. آیا در این خصوص به نشانههایی برخورد نموده اید که جریانی فرهنگی در صدد فاصله انداختن میراث فرهنگ ایران از قلمرو تاریخی فرهنگ ایرانی است؟
** سعی میکنم به این سؤال شما پاسخ دهم. من بازنشسته هستم و زمان زیادی برای دیدن تلویزیون دارم. همسرم ایرانی است و من به برنامههای تاریخی علاقه دارم و این برنامهها را از تلویزیون و سایر رسانهها دنبال میکنم. برنامههای تاریخی زیادی در تلویزیون سوئد پخش میشود و پنج سال است که این برنامههای تاریخی فرهنگی را دنبال میکنم. این برنامه نگاه به تاریخ به تاریخ همه کشورها پرداخته بجز ایران! این مرا بیشتر و بیشتر متعجب کرد. در مقابل برنامهای در مورد تاریخ و تمدن کشور عراق پخش شد و تمام تمدن دوران عیلام به دیرینه کشور عراق نسبت داده شد و ایران که محور این تمدن بود نادیده گرفته شد. البته طاق کسری در کشور عراق امروزی واقع است ولی پایتخت دورهای از امپراتوریهای ایرانی بوده است یعنی اینجا بخشی از ایران تاریخی بوده است ولی در این برنامه حتی یک کلمه راجع به ایران صحبت نشد. هنوز هم نتوانستهام درک کنم که چطور پروفسوری که در مستند صحبت میکرد توانست ایران را نادیده بگیرد و طاق کسری را جزئی از فرهنگ ایران معرفی نکند. حتی گاهی شاهد نادیده گرفته شدن هنرهای ایرانی هستیم و گاهی این هنرها، هنرهای بیزانسی و سوریهای معرفی میشود. این مدل معرفی تاریخ و تمدن تاریخی کشورها در رسانههای جمعی در غرب مدام تکرار میشود. رسانههای غربی سعی میکنند ایران را به حاشیه برانند.
در یکی از برنامههایی که راجع به ایران پخش شد، دیدم گروهی از کشور استرالیا به جنوب کرمان سفر کرده بودند که دکتر یوسف مجیدزاده از بستگان همسر من از تحقیقاتی که راجع به جیرفت انجام داده بود در این میان صحبت میکرد. البته دکتر یوسفزاده نتیجه تحقیقاتش را در سه مجلد منتشر کرده اما محققی از شیکاگو در مقابل این تحقیقات ایستاده و میگوید صحبتهای دکتر مجیدزاده در مورد جیرفت درست نیست. حال چرا میگوید این تحقیقات مستند نیست برای اینکه امریکا به رسانهها تسلط دارد و سعی دارد در مورد تحقیقات دکتر مجیدزاده سیاه نمایی کند. من به شخصه راجع به ایران نقطه نظراتی دارم اما از نحوه نشان دادن ایران و انعکاس حقایق درباره ایران در رسانههای غربی سرخورده شدهام. باید بگویم تصویر نمایش داده شده از ایران منصفانه نیست و موضوعات مطرحی که سالها در مورد ایران بیان شده و میشود نباید فقط اخبار انرژی هستهای و حمله به حجاب زنان در ایران باشد. این موارد حال مرا مشوش میکند. جریانها و دستهایی در کار است که سعی در تحقیر ایران دارد.
* آثار و نوشتههایی از ناحیه نویسندگان سوئدی از گذشته تاکنون پیرامون ایران انجام شده است، نقطه قوت و ضعف این تحقیقات و کارهای انجام شده در سوئد چیست؟
** هر کس از خواندن کتابهای منتشر شده برداشت خاص خود را دارد. به هر حال این نویسندگان زحمت کشیدهاند و از این حیث باید از ایشان تشکر کرد. کارهای منتشر شده در مورد ایران اغلب توسط افراد محقق در حوزه زبانی منتشر شده است و بیشتر این کارها در حوزه زبان و ادبیات فارسی است. حسین شیبان از نویسندگان مطرح در سوئد و از شخصیتهای دانشگاهی است که بررسی تحلیلی راجع به سه تن از بزرگترین شاعران ایران انجام داده و کتابش بزودی منتشر میشود. من همیشه حسین را تحسین کردهام. البته حسین کتابی عالی راجع به تاریخ اقتصادی استکهلم نوشته است. تنها نویسندگان سوئدی نیستند که راجع به ایران به سوئدی مینویسند، دکتر شیبان نمونهای از این افراد است. بسیار باسواد است. چندین نویسنده ایرانی دیگر هم در سوئد زندگی میکنند. بخشی از این نویسندگان ایرانی تبار تمرکزشان روی موضوعات سیاسی و انتشارات کتبی در رابطه با مسائل سیاسی روز ایران است. علاقه کمتری برای نوشتن جامع در مورد ایران در بین ایشان وجود دارد و از این حیث کتاب من در سوئد منحصر به فرد است.
* کتاب شما صرفاً یک نگاه تاریخی تمدنی، فرهنگی اجتماعی ، سیاسی حقوقی نیست بلکه آمیختهای از موضوعات ایرانی از گذشته تاکنون است. شما از چه نقطهای کار را آغاز کردید؟
** پاسخ به این سؤال مرا به یاد تصویری میاندازد که الان ذهن مرا به خود مشغول کرده است. نخستین باری که به خیابانی در ایران رفتم و به مردم و ترافیک و ساختمانهای شهر تهران که نگاه کردم، حس عجیبی به من دست داد و ناگهان احساس کردم انگار در خانهام در استکهلم هستم.چندان متفاوت نبود اما تصویر فرهنگی من از ایران در حقیقت به دو شاخه اساسی تقسیم میشود؛یکی تصویر تاریخی از این سرزمین است. با یک نگاه ایرانی آغاز کنم. دکتر علی شریعتی در جایی میگوید: تاریخ قبل از اسلام در ایران محدود به معماری است و ارزش معنوی ندارد، تاریخ با آمدن پیامبر آغاز میشود. این گفته دکتر علی شریعتی است. ایشان مرد باهوشی بوده است. شریعتی نخستین جامعه شناس ایران است. البته نگاهش در مورد زنان و حقوق زنان با من تفاوت دارد و البته این گفته دکتر شریعتی نیز به نظر من اشتباه است. وقتی به ایران و فرهنگ ایران نگاه میکنیم از گذشتههای ایران آثار زیادی میبینیم و نمیتوانیم از آثار فرهنگی، تاریخی و باستانی ایران بیتفاوت عبور کنیم. پروفسور اشک دالن یکی از محققانی است که در سوئد تحقیقات خوبی در این زمینه انجام داده است. ایشان با مهربانی مقدمهای نیز بر کتاب اول من نوشت.باید اذعان کنم ایران تاریخ شگفت انگیزی دارد. تصویر دیگر، تصویر روز ایران است. امروزه در رسانههای غربی تمرکز عمده روی انتقاد از حجاب زنان در ایران و بحث انرژی هستهای است. امروز که داشتم پیش شما میآمدم در روزنامه مترو سوئد مطلبی در مورد سفر نخستوزیر سوئد به ایران خواندم. یکی از رهبران احزاب سوئد از وزیران همراه نخستوزیر انتقاد کرده بود که چرا در سفر به ایران حجاب داشته اند! به جای اینکه راجع به دستاوردهای اقتصادی این سفر برای مردم سوئد صحبت کنند، تمرکز رسانههای سوئد روی روسری بود که خانم وزیر به سر کرده بود.متأسفانه بیش از حد به ایران و سیاستهایش حمله میکنند.
* به کدام یک ازآثار فرهنگی هنری ایران بیشتر علاقه دارید؟
** آثار فارسی از ادب و هنر خود گنجینهای است که ایرانشناسان پیوسته عمر خود را باآن سپری میکنند.
کتابهای زیادی در رابطه با ایران در کتابخانهام در خانه دارم. کتابهایی که راجع به ایران به زبان انگلیسی منتشر شده است را نیز خوانده ام.در خصوص هنر ایرانی به موسیقی ایرانی علاقهمندم و در منزل ما آوای موسیقی سنتی ایران همیشه شنیده میشود.
* ایرانیان همواره به مطالعات و تحقیقات ایرانشناسان و محققان غربی که سعی بر معرفی شایسته فرهنگ ایرانی به جهانیان را دارند به دیده احترام مینگرند و علاقهمندند دیدگاهها و نظرات آنان را پیوسته دنبال کنند. شما در این مقطع تاریخی چه سخن و پیامی به مردم و جوانان ایران دارید؟
** آنچه میخواهم بگویم این است که امروزه شرایط سیاسی در دنیا بسیار پیچیده است. به ایرانیها میگویم که بین امریکا و اروپا تفاوت است. بهعنوان مثال، برای من انسان غربی هم فهم تفاوت بین ایران و ترکمنستان ساده نیست.اما تفاوت پایهای بین کشورها و مناطق دنیا موجود است. مهم است که ایرانیان بدانند سوئد، امریکا نیست و نظر ما با امریکا یکی نیست. دونالد ترامپ انسان احمق عجیب و غریبی است و حرفهای بد و مشمئزکنندهای میزند. امیدوارم نسل جوان ایران با اطمینان به آینده ایران نگاه کنند. با وجود شرایط حال حاضر که بسیار پیچیده به نظر میرسد اما تاریخ به ما نشان داده که شرایط دوباره عادی خواهد شد. تحولات را باید زیر نظر داشته باشید و تلاش کنید راههای عملی مناسب را برای توسعه انتخاب کنید و با دیگران گفتوگو داشته باشید و به اصطلاح در کنج خانه خود ننشینید. ما در جهانی زندگی میکنیم که پر از ناهنجاری است. اروپا نمیداند آخرین رئیس جمهوری امریکا میخواهد چه رفتاری با ما داشته باشد. اروپا نترسیده اما از رویدادی که در امریکا اتفاق افتاده دچار اضطراب شده است. انگلیس هم اتحادیه اروپا را ترک کرده است و این خیلی بد است. معتقدم که نسل جوان ایرانی باید تلاش کند تا خودش را با شرایط روز بخوبی وفق دهد و راهش را به سوی توسعه و تعالی پیدا کند، از ارزشهایش نیز بخوبی محافظت کند و نقطه نظر خود را هم داشته باشد. وقتی به انقلاب ایران نگاه میکنیم میبینیم انقلاب ایران هم همچون انقلابهای فرانسه و روسیه حاصل نیروی مردم بوده است. میشل فوکو فیلسوفی است که این نظر را داشت اما نظرش در رسانههای اروپا سانسور شد.
* گذشته از فرهنگ و غنای فرهنگی تمدنی ایران، اشاره کردید که زیباترینها را در ایران دیده اید. چه چیزی شما را بیشتر تحت تأثیر خود قرار داده است؟
** من به ایران بهعنوان یک گردشگر غربی رفتم. هفت بار به ایران رفتهام. در آخرین سفرم به کرمانشاه رفتم و نقشهای برجستههای باستانی کنده شده روی صخرهها را دیدم. نقش داریوش بسیار شگفتانگیز است و تصویری از سنتهای ایران را نشان میدهد. یزد، کرمان، مشهد، کرمانشاه، تبریز و من شهرها و روستاهای بسیار زیبایی را در سراسر ایران دیده ام.
در فهرست مکانهای دیدنی که دیدهام نامهای زیادی وجود دارد. اصفهان یکی از شهرهای دیدنی ایران است و براستی نصف جهان است، شهر بسیار زیبایی است. نقش جهان از بناهای زیبایی است که در ذهنم نقش بسته است. یک بار پشت بنای نقش جهان گم شده بودم و نمیدانستم چطور باید از آنجا خارج شوم. مدتی طول کشید تا راه خود را یافتم اما شهری که در عمق جانم نقش بسته کرمان است. من کرمان را خیلی دوست دارم. دوست دارم به کرمان برگردم. اینجا کنت به وجد میآید و به فارسی میگوید نام من کنت است.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6471/12/179493/0
ش.د9600079