(روزنامه اطلاعات – 1396/01/23 – شماره 26692 – صفحه 12)
تنشهاي اخير در روابط ترکيه با هلند و آلمان را ميتوان يکي از حلقههاي زنجيرهاي از اختلافات ميان ترکيه و اتحاديه اروپا دانست که با شکست اوليه حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلماني سال گذشته و در پي آن شروع درگيريها در مناطق جنوب و جنوب شرقي اين کشور آغاز شد و در ادامه با وقوع کودتاي نافرجام عليه دولت آنکارا و دستگيري دهها هزار نفري پس از آن تشديد شد. اميرحسين رجبي معمار در ايرنا نوشت: ريشه اصلي چنين اختلاف نظري را شايد بتوان در اين نکته اساسي ديد که اردوغان و حزب عدالت و توسعه نگاهي ابزاري و بهرهبردارانه به اتحاديه اروپا و هنجارها و ارزشهاي آن دارند. بدين معنا که هرگاه بهره گيري از معيارهاي انساني و حقوق بشري مانند موازين کپنهاک يا امتيازات اقتصادي ناشي از همکاري با اروپا به تحکيم قدرت «آک پارتي» و تضعيف مخالفانش بيانجامد مورد پسند مقامات آنکارا خواهد بود و اگر همان معيارها به زيان منافعشان باشد از آن با واژگاني مانند فاشيسم و نژادپرستي اروپاييها ياد ميکنند. مي توان به چند عامل مهم طي نزديک به دو سال اخير اشاره کرد که تشديد کننده پديداري تنش در روابط ترکيه و اتحاديه اروپا به شمار مي رود.
درگيري در جنوب و جنوب شرق ترکيه :
با تحولاتي که بعد از انتخابات پارلماني ترکيه روي داد، درگيري نيروهاي امنيتي اين کشور با شبه نظاميان پ.ک.ک دوباره آغاز شد. در اين ميان هجوم همه جانبه ارتش و پليس ترکيه به مناطق کردنشين اين کشور و جنگ سنگيني که بين نيروهاي دولتي و عناصر پ.ک.ک به وقوع پيوست منجر به اعتراض اتحاديه اروپا پيرامون مسائل حقوق بشري شد. واکنش مقامات آنکارا متهم کردن رهبران اروپايي به پشتيباني از تروريسم و آسيب زدن به منافع و امنيت ملي ترکيه بود.
وقوع کودتاي نافرجام و پيامدهايش :
شکل گيري کودتا عليه اردوغان در تابستان گذشته نقطه عطف مهمي در روابط ترکيه و کشورهاي اروپايي محسوب مي شود. دستگيريهاي گسترده پس از شکست کودتا نشان مي داد فهرستي بلند بالا از اعضاي نيروهاي ارتش و پليس و همچنين استادان دانشگاه و قضات دادگستري تهيه شده و به محض شکست اقدام نظاميان در راستاي بازداشت افراد اقدام شده است. انگشت اتهام اردوغان به سمت جنبش نور به رهبري فتح الله گولن نشانه رفت و ترکيه بي پرده غرب را به هواداري از وي و هوادارانش و همچنين دست داشتن در کودتا محکوم کرد. همچنين رفتار ناشايست و خشن نيروهاي امنيتي ترکيه در قبال عوامل کودتا هم مزيد بر علت شد تا روابط اين کشور را با اروپا به سمت تيرگي پيش ببرد.
رفتار تنشآفرين آنکارا در قبال بحران سوريه:
روشن شدن چهره اصلي تروريستهاي حاضر در خاک سوريه، حضور شمار زيادي از شهروندان اروپا در ميان آنان و در نهايت وقوع حوادث تروريستي در کشورهايي نظير فرانسه، بلژيک و آلمان زنگ خطر را براي اروپاييها به صدا درآورد. در اين ميان ترکيه نقش اصلي را در تسهيل رفت و آمد تروريستها و کمکهاي مادي و معنوي به آنها داشته است، چيزي که در پنج سال گذشته به پيچيدگي و بغرنج شدن هر چه بيشتر جنگ داخلي سوريه انجاميده است و اين نکته اي نيست که از چشم رهبران اروپايي پنهان باشد. هرچند سياست ترکيه در سوريه جدا از خط کلي و اصلي غرب نبوده و در بسياري جهات بيانگر منافع و خواستهاي جهان غرب در قبال خاورميانه است، اما سياست خارجي نسنجيده ترکيه نه تنها کمکي به حل بحرانهاي خاورميانه نکرده بلکه به بدتر شدن وضعيت هم ياري رسانده است.
شخصيت اقتدارگراي اردوغان و نگراني از آينده ترکيه:
رويکرد اقتدارگرايانه اردوغان به قدرت و سياست در ترکيه مدتهاست که عيان شده و جز هواداران سرسخت حزب عدالت و توسعه کمتر کسي است که در اين موضوع تشکيک کند. هرچه اين کشور از دموکراسي نوپاي سالهاي اخير که از قضا مجري آن هم اردوغان و يارانش بودند، فاصله بگيرد امکان تنش و درگيري و پديداري بحرانهاي گوناگون در ترکيه بيشتر خواهد شد و اين به هيچ روي خوشايند کشورهاي اروپايي نخواهد بود.ترکيه محل تلاقي منطقه بحراني خاورميانه و شمال آفريقا با مرزهاي اروپاست و بحران پناهجويان در چند سال اخير بار ديگر وضعيت حساس و سرنوشت ساز ترکيه را روشن ساخت. در چنين شرايطي غرب نمي تواند نسبت به تحولات همسايه خود بي تفاوت باشد چرا که هرگونه تنش در درون ترکيه مي تواند تاثيرات مخربي بر امنيت قاره سبز برجا بگذارد. اقداماتي نظير راي غيرالزام آور پارلمان اروپا براي تعليق گفتگوهاي عضويت ترکيه در اتحاديه اروپا در همين راستا قابل ارزيابي است. ناگفته نماند که رفتار باج گيرانه دولت ترکيه بر سر مساله ي پناهندگان، اروپاييان را به شدت آزرده کرد.
نفوذ گسترده جنبش گولن در اروپا
تشکيلات جنبش نور به رهبري روحاني معروف، فتح الله گولن، يکي از بزرگترين موسسات فرهنگي و آموزشي جهان به شمار مي آيد و با دارا بودن دهها مرکز فرهنگي، آموزشي، اجتماعي و خيريه، نفوذ گسترده اي در سطح دولتهاي کشورهاي مختلف و به ويژه اروپاي غربي و آمريکاي شمالي دارد. نوک پيکان حملات دولت ترکيه از چند سال پيش و در پي حوادث پارک گزي و در ادامه افشاي فساد گسترده مالي مقامات حزب عدالت و توسعه تا همين کودتاي اخير همواره به سمت تشکيلات گولن بوده است. پس طبيعي به نظر مي رسد که اعضاي اين جنبش که در کشورهاي مختلف داراي توان اقتصادي و سياسي وسيعي هم هستند براي تحت فشار قرار دادن آنکارا دست به اقدامات گوناگون و به ويژه لابي با محافل قدرت در اروپا بزنند.
بنابراين دور از ذهن نخواهد بود اگر فعاليتهاي جنبش گولن را هم جزو عوامل واگرايي ترکيه و اروپا به شمار آوريم. در نهايت بايد توجه کرد که همه پرسي تغيير قانون اساسي در ترکيه مساله اي است که آينده سياسي اردوغان و حزبش به آن گره خورده و به گونه اي حکم مرگ و زندگي براي آنان دارد. از آنجا که بر اساس بيشتر نظرسنجيها آراي موافقان و مخالفان اين تغيير در داخل ترکيه تقريباً برابر است، کسب راي شهروندان ترک تبار اروپا براي هواداران اردوغان حياتي است. بنابراين ندادن اجازه پرواز به هواپيماي حامل وزير امور خارجه ترکيه و راه ندادن وزير امور خانواده و زنان اين کشور به هلند از ديدگاه آنکارا داراي پيام بوده و قابل چشم پوشي نيست. مشخص است که ديگر اروپا همدلي و همراهي چنداني با سياستهاي داخلي و خارجي ترکيه ندارد و طي يک سال اخير بارها و با اقدامات و سخنان گوناگون اين ناخرسندي را نشان داده. بنابراين با وجود تلاشهاي ظاهري دو طرف بر کاهش تنش و روابط اقتصادي دو طرف، به نظر نمي رسد راه ترکيه و اتحاديه اروپايي به مقصدي مشترک برسد.
کمپين مشترک اروپا عليه همه پرسي ترکيه:
رسانههاي عربي در روزهاي گذشته با اشاره به افزايش تنشها در روابط ترکيه و کشورهاي اروپايي اين مساله را در واقع به مثابه تلاش و تاکتيک آنکارا براي دستيابي به نتيجه مطلوب در همه پرسي قانون اساسي ارزيابي کردهاند.
تنش ميان ترکيه و برخي کشورهاي اتحاديه اروپا در حال افزايش است و پس از کشمکش سياسي ترکيه با آلمان، اتريش و هلند مناسبات ترکيه با سوئد هم وارد تنش شد ، کشورهاي اروپايي همه برنامههاي تبليغاتي دولت ترکيه براي همه پرسي ماه آينده را به چالش مي کشند. پس از دولت آلمان که کمپين آري به همه پرسي تغيير قانون اساسي ترکيه را در شهرهاي آلمان لغو کرد، دولت هلند نيز اجازه برگزاري چنين کمپيني را به مقامهاي ترکيه نداد. کشور هلند مانع ورود به هواپيماي حامل «مولود چاوش اوغلو» وزير امور خارجه ترکيه به فرودگاه روتردام شد. او قرار بود در اين سفر درباره همهپرسي تغييرات قانون اساسي در گردهمايي ترک تبارهاي هلند سخنراني کند. اما مقامهاي هلند اعلام کردند که براي اين برنامه مجوز صادر نکردهاند.
همچنين مقامهاي هلند از ورود «فاطمه سايان کايا» وزير خانواده ترکيه به کنسولگري اين کشور در روتردام جلوگيري کردند و او را به مرز آلمان برگرداندند. «رجب طيب اردوغان» رئيسجمهوري ترکيه در واکنش به اقدام مقامات هلند اين افراد را بازماندگان نازيسم و فاشيسم به شمار آورد. پيش از اين نيز اردوغان دولت آلمان را به تروريسمپروري متهم کرده بود. تنش ميان آنکارا و اروپا در حالي بالاگرفته که قرار است همه پرسي اصلاح 18 ماده قانون اساسي ترکيه براي گذر از نظام پارلماني به نظام رياستي بيست و هفتم فرودين ماه برگزار شود.رسانههاي عربي طي روزهاي گذشته به تحليل دلايل و پيامدهاي اختلاف ميان آنکارا و کشورهاي اروپايي پرداختند.
روزنامههاي «الحيات» چاپ لندن، «الدستور» و «الراي» اردن، «اليوم السابع» و «الاهرام» مصر با اشاره به افزايش تنش ميان ترکيه و کشورهاي اروپايي، اين موضوع را تاکتيک دولتمردان ترکيه براي گذر از نظام پارلماني به نظام رياستي به شمار آوردهاند. به نوشته روزنامه الحيات، روابط ترکيه و کشورهاي اروپايي پس از برخي رويدادها و عکس العملها در روزهاي گذشته تيره شد. پس از مخالفت کشورهاي اروپايي با برپايي برخي نشستهاي تبليغاتي که به دست مقامهاي ترکيه در محافل ترک تبارها در کشورهاي اروپايي اداره ميشود، اين روابط تيره شد. مقامهاي کشور ترکيه با اين کمپينها مي خواهند اقليتهاي ترک تبار را تشويق کنند به اصلاحيه قانون اساسي ترکيه راي مثبت دهند .مقامهاي اروپايي از حجم بالاي شکاف سياسي، کينه و کدورتهاي داخل ترکيه اطلاع دارند.
از اين رو، آنان در مسير فعاليتهاي آنکارا که جنبه تبليغاتي دارد، سنگ اندازي مي کنند. آنان تلاش ميکنند که از انتقال مشکلات سياسي و اختلافهاي داخلي ترکيه به اروپا و محافل اقليتهاي ترک تبار در اين کشورها جلوگيري کنند. اردوغان مي خواهد با اصلاح قانون اساسي اختيارهاي خود را افزايش دهد. اين مساله اي است که در ترکيه همگان بر روي آن اتفاق نظر ندارد. زيرا مخالفان ترکيه نگران هستند که موفقيت اردوغان در اين زمينه او را به سوي ديکتاتوري پيش مي برد. اردوغان براي تعديل اين قانون به آراي ترک تبارهاي مقيم اروپا نيازمند است. شمار اين افراد حدود 5 ميليون تن است که 3 ميليون آنان در آلمان زندگي مي کنند. آنان در انتخابات پارلماني گذشته بيش از نيمي از آراء خود را به حزب «عدالت و توسعه» دادند. اکنون نيز اردوغان تلاش مي کند از هر ابزاري براي به دست آوردن راي استفاده کند.
به نوشته الدستور، کشورهاي اروپايي ترسيدهاند که برگزاري کمپينهاي تبليغاتي شکافها و ناآراميها را در محافل اقليتهاي ترک تبار در اين کشورها افزايش دهد. از اين رو، برخي کشورهاي اروپا با برپايي اين نشستها مخالفت و از حضور وزيران ترکيه در اين نشستهاي تبليغاتي جلوگيري کرده اند. زيرا کشورهاي اروپايي تغيير قانون ترکيه را به منزله پيش رفتن به سوي ديکتاتوري مي دانند.الدستور در بخشي از گزارش خود آورد: موضوع خنده آور آن است که اردوغان با تحريمها و مجازاتهاي ناگوار اروپا را تهديد کرد. اين اقدام اردوغان ما را به ياد اظهارات خيرهسرانه او عليه روسيه، ايران، سوريه و عراق مي اندازد. او يک باره تغيير موضع داد. جنگهاي اردوغان عليه اروپا هم پس از نتيجه همه پرسيهاي ترکيه، پايان خواهد يافت و خواهيم ديد که در سياستهاي ترکيه تغييرها وانعطافهاي بزرگي رخ خواهد داد. بار ديگر اردوغان نشان خواهد داد که رهبري او و باقي ماندن حزب او در قدرت تنها اولويتهاي او است و هر کسي که بر خلاف خواستههاي او عمل کند به درک فرستاده خواهد شد .
به نوشته روزنامه اليوم السابع، در حالي که درباره پيامدهاي همه پرسي ترکيه براي تغيير قانون اساسي ترديدهايي وجود دارد، برخي منتقدان اردوغان بر اين باورند که او با جنگ ساختگي و عوام فريبانه با اروپا مي خواهد ملي گرايان ترکيه را به سوي خود بکشد تا با راي دادن به قانون رياستي اختيارات بيشتري به او بدهند. در اين خصوص، «چنگيز جاندار» روزنامه نگار ترک گفت سياست کنوني ترکيه درباره سوريه، هلند، آلمان با دستور کارها و سياستهاي داخلي آنکارا در ارتباط است. همه اين سياستها با تبليغات براي همه پرسي که به اردوغان اختيارات بيشتري مي دهد، گره خورده است.
به نوشته روزنامه الاهرام، ناظران گفتهاند هدف اردوغان از دامن زدن به تنش با کشورهاي اروپايي اين است که با هر ابزاري مردم را خرسند سازد تا به طرح او براي تغيير قانون اساسي ترکيه راي دهند. اما اين ناظران نميدانند که اردوغان چگونه مي خواهد کشورهاي داراي حاکميت را در برابر اراده خود تسليم سازد. او غرور قدرت و توهم رهبري را دارد. درس و عبرتهاي بسياري در جنگ اردوغان عليه اروپا وجود دارد. روزنامه الراي اردن در گزارشي به قلم «طارق مصاروه» نوشت: مشاجرههاي اردوغان و کشورهاي اروپايي گسترش پيدا خواهد کرد و همه اروپا را فراخواهد گرفت. ارزش نظام رياستي ترکيه چيست که اردوغان ميخواهد براي دستيابي به آن هزاران تن را به خيابانهاي اروپا روانه کند. او از فاشيسم و نازيسم خواندن همسايههاي خود به چه چيزي دست مي يابد؟
روزنامههاي الحيات و الدستور در بخشي از گزارشهاي خود به سوءاستفاده اردوغان از تعصبهاي قومي و مذهبي با هدف پيش بردن برنامههاي خود اشاره کردند. الدستور در گزارشي به قلم «عريب الرنتاوي» نوشت: اين نخستين بار نيست که اردوغان براي دستيابي به هدفهاي سياسي خود به رگ تعصب ملي ترکها پناه مي برد. او فرصت طلب است. زيرا شهروندان ترکيه که در کشورهاي اروپايي ساکن هستند تنها ترک تبار نيستند بلکه بخشي از آنان کرد، سکولار و اسلام گرا هستند. الحيات در گزارشي به قلم «طارق عزيزه» با عنوان«اردوغان و اروپا: قلدري جايگزين ديپلماسي» نوشت: ژرف نگري در روند بحران کنوني و چگونگي برخورد با آن نوعي از قلدرمابي اردوغان را در برخورد با اين مساله و تنش آفريني بيشتر او را نشان مي دهد.
اردوغان مانند گذشته، اکنون هم مي خواهد از اختلاف با کشورهاي اروپايي احساس ديني و ملي همه را تحريک کند. او اقدام دولتهاي اروپايي را افزون بر دشمني با ترکيه دشمني با اسلام به شمار ميآورد و مي گويد که اين موضوعي است که با اسلام هراسي در ارتباط است و چهره واقعي غرب را نشان مي دهد. او از بحران کنوني و رفتار بد پليس هلند سوء استفاده مي کند تا درباره مردمسالاري و حقوق بشر سخنراني کند. اين در حالي است که اردوغان به بهانه کودتاي نافرجام در ترکيه، مردمسالاري و حقوق بشر را لگد کوب و هزاران تن را زنداني کرده و دهان همه را بسته است. او سياستهاي فاشيسم و جنگ آشکار خود عليه کردها را هم ادامه مي دهد.
روزنامه الدستور اردن در گزارش خود به استفاده راستگرايان تندرو از موضع گيريهاي مقامهاي ترکيه اشاره کرد و در اين زمينه نوشت: راستگرايان اروپايي که در نتيجه مهاجرتها و موج پناهجويان عرب و مسلمان به کشورهاي اروپايي در حال قدرت يابي هستند، اکنون گمشده خويش را در موضع گيريهاي ترکيه پيدا کرده اند. آنان بدترين اقدامهاي باج خواهي و جنجال آفريني را آغاز کردهاند و گفتمانهاي نژادپرستانه خود را از سرگرفته اند. نازيسم و فاشيسم خواندن آلمان و هلند خنده آور است. به ويژه که اين موضع از سوي کسي مطرح شده است کشورش را به توتاليتاريسم پيش مي برد.
ش.د9600014