هر چند که مخالفان جمهوری اسلامی در پی آن هستند تا ماجرای ترور مدیر شبکه جم را به گردن نیروهای امنیتی کشورمان بیندازند ولی گذشته از آن که اساسا او چهره مهمی برای مخالفت با نظام اسلامی محسوب نمیشده، دانستن برخی پشت پردهها نشان دهنده آن است که گروههای بسیاری به دنبال حذف او بودند.
خبر کشته شدن مدیر شبکه تلویزیونی جم از
جمله خبرهایی بود که در اولین ساعت صبح امروز مورد توجه رسانهها قرار
گرفت. سعید کریمیان که از پایهگذاران این شبکه بود در حالی شب گذشته در
اثر اصابت 27 گلوله کشته شد که بسیاری قتل او را بیارتباط با اختلافات
اخیرش با سازمان منافقین و اعضای رده بالای آن نمیدانند.
اما سعید کریمیان که بود؟
پدر
کریمیان از اعضای فعال سازمان منافقین بود و در عملیات مرصاد کشته شد. از
آن پس سعید و خانواده اش حدود 8 سال در اشرف زندگی کردند و در همان مقطع
رابطه نزدیکی میان کریمیان و رأس سازمان شکل گرفت. او در سال 75 باخانواده
اش به سوئیس منتقل و در آن جا پناهنده شد. اما در نهایت مجبور شد تا پیش
برادرش در لسآنجلس برود و همراه او کار در رادیو صدای ایران (اولین رادیوی
24 ساعته فارسیزبان که به منظور مبارزه با نظام جمهوری اسلامی در آمریکا
تأسیس شد) را آغاز کند.
کریمیان
بعد از یک سال و نُه ماه فعالیت در رادیو صدای ایران از سوی شبکه منافقین
دعوت به کار شد. پیشنهاد مسئولان سیمای آزادی (تلویزیون ملی ایران و
تلویزیون 24 ساعته سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران)
میتوانست موقعیت خوبی برای وی به حساب آید. ارتباط کریمیان با منافقین فقط
در همین اندازه نبود. او که همیشه از علاقمندان منافقین بود، بعد از
رادیو صدای ایران با «رویا رضایی» که از خانواده نزدیک یکی از سران منافقین
بود و 10 روز از طلاقش میگذشت، ازدواج کرد.
تاسیس شبکه جم توسط کریمیان
در
این میان با کمک و ارتباط دادن توسط همسر کریمیان، رابطهای محکمتر از قبل
میان شبکه او و سازمان منافقین شکل گرفت. این زمان بهترین موقعیت برای
سازمان منافقین بود تا بتواند دستکم بخشی از یک شبکه ظاهرا مستقل و با
ظاهری کاملا متفاوت از نام و نشان سازمان را در دست بگیرد. به همین دلیل
تلویزیون 24 ساعته سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران به
کریمیان پیشنهاد تأسیس یک شبکه ظاهرا مستقل را داد.
این
شبکه در نهایت از سال 1385 به عنوان یکی از شبکههای تلویزیونی «گروه
موسیقی و سرگرمی عمومی» با محتوای برنامههایی نظیر «فیلمهای سینمایی»،
«مجموعهها و سریالهای تلویزیونی»، «مستندهای تلویزیونی»، «برنامههای
آموزشی» و سایر برنامههای سرگرمکننده آغاز به کار کرد و نام آن «جم تی
وی» گذاشته شد.
وقتی پشت پردهها آشکار میشوند!
هر
چند که در ابتدا بسیاری از پشت پرده منابع مالی این شبکه تازه تاسیس
بیخبر بودند ولی جدایی چند تن از مدیران اصلی این شبکه از تیم سعید
کریمیان باعث شد تا بخشهای زیادی از پشت پرده منابع مالی و سیستم مدیریتی
این شبکه برای رسانهها آشکار شود.
سارا
رهبری یکی از اولین کسانی بود که نسبت به این موضوع اعتراض کرد. او یکی از
اعضای اصلی تیم مدیریتی این شبکه بود، پس از جدایی از «جم» با اشاره به
انحرافات اخلاقی بسیاری که در سعید کریمیان و اطرفیانش وجود دارد؛ از پشت
پرده رابطه او با اعضای رده بالای سازمان منافقین و جلسات منظمش با آنها
خبر داد.
اتفاقی که باعث تغییر رویه مدیریت جم شد
هرچند
که اساسا شبکه جم به واسطه پایین بودن شدید سطح آثاری که پخش میکرد، با
افت شدید مخاطبی روبرو شده بود؛ ولی انتشار خبر رابطه پنهانی مدیر این شبکه
با مسئولین سازمان منافقین به قدری برای سعید کریمیان گران تمام شد که
همان اندک مخاطبان شبکهاش هم از دیدن برنامههای این شبکه منصرف شوند.
اتفاقی
که باعث شد تا کریمیان با تغییر مشی ظاهری این شبکه، نگاه سیاسی خود را
کمرنگتر کرده و از مسیر سبک زندگی و فیلم و برنامههای جُنگمانند و با
شعارهای عامهپسند و ژست حمایت از تولیدات داخل و تلاش برای تشکیک در
اعتقادات و ارزشگزاریهای مردم، در میدان جنگ مقابل کشور قرار گیرد.حتی
مدیران این شبکه برای انحراف بیشتر افکار مردم از پشت پردههای شبکه با
هماهنگی برخی از فعالین داخلی حوزه سینما به تبلیغ آثار سینمایی در حال
اکران در داخل کشور پرداختند. اتفاقی که برخی از سینماگران نیز حامی آن
بودند!
اما این
روش تازه چندان هم به مذاق اعضای رده بالای سازمان منافقین خوش نیامد و کار
به جایی رسید که دامنه اعتراضات آنها به شخص کریمیان نیز کشیده شد. آنها
اعتقاد داشتند شبکههای جم که بخش زیادی از منابع مالی آن را منافقین تأمین
کرده بودند باید صریحتر و علنیتر به مقابله با نظام اسلامی و کشور اقدام
کند. مبارزه صریح و علنی که کریمیان به آن امیدی نداشت.
از منافقین تا طلبکاران ترک؛ همه فرضیههای موجود برای یک ترور
هر
چند که برخی از دشمنان جمهوری اسلامی در پی مظلوم نمایی برای شخص کریمیان و
انداختن مسئولیت ترور او به گردن نیروهای داخلی کشورمان هستند اما نکته
قابل توجه در این زمینه آن است که اساسا مدیر یک شبکه تلویزیونی سخیف
ماهوارهای کم ارزشتر از آن است که دستگاه امنیتی یک کشور بخواهند برای
حذف فیزیکی او آن هم در یک کشور دیگر اقدامی انجام دهند.
حذف به سود منافقین
با
این حساب برای اتفاق پیش آمده چند فرضیه را میتوان محتمل دانست. فرضیه
اول در ارتباط با انتقامگیری سازمان منافقین از کریمیان و البته پروژه
شهیدسازی از او در آستانه انتخابات ریاست جمهوری است؛ یکی تیر و دو نشانی
که در هر صورت به نفع این سازمان بود. چرا که اولا منافقین که در طی همه
این سالها همواره ثابت کردهاند که تنها منطق قابل فهم برای آنها زور و
اسلحه است و تنها راه آنها برای مقابله با اندیشه مخالف و یا انتقامگیری
از کسانی که به هرنحوی به آنها پشت کردهاند، حذف فیزیکی است. فراموش
نکنید که منافقین در سالهایی ابتدایی انقلاب حتی از ترور انسانهای معمولی
جامعه که ظاهری مذهبی داشتند نیز نمیگذشتند آن وقت چگونه ممکن است به
همین راحتی از فردی بگذرند که موقعیت مناسب تبلیغ علیه جمهوری اسلامی را از
آنها گرفته است؟
خشم پیرمرد یهودی
فرضیه
دوم مربوط به رابطه پشت پرده سعید کریمیان با رابرت مرداک چهره سرشناس و
مالک پرقدرت بسیاری از کمپانیهای بزرگ رسانهای جهان است. او که در
سالهای اخیر با حمایت از شبکه جم باعث گسترش فعالیتهای آن شده است، از
جمله چهرههای پرنفوذ حوزه رسانه در عرصه جهانی محسوب میشود.
نکته
اینجاست که براساس شنیدهها تصمیم سعید کریمیان برای جدایی از این مرد
پرقدرت یهودی؛ چندان به مذاق او خوش نیامده است و همین احتمال باعث شده تا
فرضیه کشته شدن مدیر شبکه جم به دستور مرداک نیز تبدیل به یکی از گزینههای
محتمل در ارتباط با دلایل کشته شدن او باشد.
تسویه حساب از دوبی
فرضیه
سوم را باید در ارتباط با اختلافات پیش آمده میان سعید کریمیان با شریکش
که ساکن دبی است، جستجو کرد. براساس شنیدهها کریمیان که عادت داشته با
نشان دادن در باغ سبز به چهرههای ثروتمند و جذب آنها برای سرمایهگذاری
در شبکه، سرمایههای آنها را جذب کند؛ در این مدت پولهای هنگفتی را از
سرمایهگذاران و تاجران کشورهای عربی و همچنین ترکیهای (محل اصلی فعالیت
شبکه جم) گرفته است که باعث شده تا علاوه بر شریک اصلی او که ساکن دبی است،
تعدادی از سرمایهگذاران ترک نیز خواهند دریافت طلبها خود از او باشند؛
طلبهایی که احتمالا با عدم وصول آنها در نهایت کریمیان را به کشتن داده
است!
البته
در این میان نمیتوان از فرضیه نقش داشتن چهرههای زخم خورده از کریمیان
در قالب تسویه حساب شخصی نیز چشم پوشید. چرا که کریمیان به واسطه فساد شدید
اخلاقی پرونده پروپیمانی از سواستفاده اخلاقی از کارمندان شبکه جم داشت که
ممکن است همین موضوع بهانهای برای انتقام گیری یکی از آنها از او شده
باشد.