تاریخ انتشار : ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۷:۵۷  ، 
کد خبر : ۳۰۱۱۵۱
فرانسوا نيكولاند، سفير سابق فرانسه در ايران در گفت‌وگو با «اعتماد» مطرح كرد

نقش مهم اروپا در تعديل رويكرد برجامي ترامپ

پایگاه بصیرت / سارا معصومي

(روزنامه اعتماد ـ 1396/02/21 ـ شماره 3804 ـ صفحه 10)

خروج از برجام، آمريكا را در جامعه جهاني منزوي مي‌كند/ ورود روسيه، چين و آمريكا به مذاكرات ايده اروپايي‌ها بود

فرجام برجام در سايه دولت تندرو دونالد ترامپ، رييس‌جمهور ايالات متحده چه خواهد شد؟ جمهوري اسلامي ايران مي‌گويد خود را براي هر سناريويي آماده كرده و مسير بازگشت از توافق هسته‌اي براي تهران اگر آسان‌تر از طرف مقابل نباشد قطعا سخت‌تر نخواهد بود. با اين‌همه ايران و امريكا تنها طرفين درگير در توافق هسته‌اي نيستند. روسيه، چين، بريتانيا، آلمان، فرانسه، اتحاديه اروپا و در سطح كلان‌تر سازمان ملل متحد نيز درگير اين پرونده و توافقنامه‌اي شده‌اند كه از ژانويه 2016 اجرا شده و همچنان هم با وجود تمام فراز و فرودها ادامه دارد. زماني كه دستان دونالد ترامپ به عنوان برنده دوئل انتخاباتي در ايالات متحده بالا رفت و وي از فرش قرمز پهن شده مقابل كاخ سفيد وارد شد و سكان سياسي ايالات متحده را از سلف دموكرات خود باراك اوباما تحويل گرفت همه از سوداي واشنگتن جديد براي نزديكي به مسكو به عنوان شمشير دولبه‌اي ياد مي‌كردند كه هم مي‌تواند به نفع توافق هسته‌اي با ايران باشد و هم مي‌تواند از سوي بدبينانه آن منجر به دور شدن مسكو از تهران شود. با اين‌همه پيش‌بيني‌ها در مورد رابطه كاخ سفيد با كرملين چندان خوب پيش نرفت و با وجود آنكه روسيه در برابر نخستين دستورهاي ضدايراني و تهديدهاي توافق هسته‌اي از سوي امريكا ايستاد اما مشخص شد كه تضمين توافق هسته‌اي تا حداكثر 9 سال آينده به كشيده شدن پاي بازيگران بيشتر در زمين مقابله با زياده‌خواهي‌هاي دولت جديد امريكا نيازمند است.

ترامپ از شعارهاي انتخاباتي‌اش در مورد رابطه با اروپا فاصله گرفت و اندك اندك واقعيت‌هاي جاري در اتحاد و انسجام ميان قاره سبز با ايالات متحده را پذيرفت. در چنين شرايطي كه هرديدار يا تماس روس‌ها با امريكايي‌ها به داستاني جديد بدل مي‌شد، وزراي امور خارجه سه كشور اروپايي درگير با ايران به انضمام فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا رايزني‌ها با ترامپ درمورد توافق هسته‌اي را آغاز كردند. در ديدارهاي پشت‌پرده مرتبا تكرار شد كه توافق هسته‌اي، تفاهمي بين‌المللي است و امريكا با زيرپاگذاشتن بي‌دليل آن تنها خود را منزوي‌تر از گذشته خواهد كرد. اروپايي‌ها در بيان‌هاي شفاهي مرتبا تكرار مي‌كردند كه برهم خوردن توافق هسته‌اي تبعات بين‌المللي بسيار زيادي خواهد داشت. آخرين نمونه اين موضع‌گيري‌ها را چند روز پيش از سوي فدريكا موگريني شاهد بوديم.

مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا در هفتمين نشست سالانه موسسه دانشگاهي اروپا براي بررسي عملكرد اتحاديه اروپا، در پاسخ به سوالي درباره رويكرد دولت امريكا در قبال توافق هسته‌اي ايران و گروه 1+5 و اينكه اگر واشنگتن ازاين توافق كناره‌گيري كند، باعث مي‌شود ايران نيز چنين كاري كند، گفت: من بارها با دوستان امريكايي‌مان به صورت مفصل و طولاني درباره توافق با ايران گفت‌وگو كرده‌ام. معتقدم آنها درك مي‌كنند كه اولا اين توافق، يك توافق بين‌المللي است كه اتحاديه اروپا به همراه ايالات متحده، روسيه، چين، آلمان، فرانسه و انگليس و ايران درباره آن مذاكره كردند و شوراي امنيت سازمان ملل از آن حمايت كرد و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي بر آن نظارت مي‌كند. آژانس بين‌المللي انرژي اتمي پنج گزارش در يك و نيم سال گذشته منتشر كرده و در آن تاييد كرده كه ايران كاملا تعهداتش را اجرايي كرده است. بنابراين، اين توافق، توافقي بين‌المللي است و به يك كشور خاص تعلق ندارد و طرف امريكايي نمي‌تواند به تنهايي آن را كنار بگذارد. درعين حال، از آنجا كه اين توافق از امنيت بين‌المللي درمقابل اشاعه هسته‌اي محافظت مي‌كند، به كل جامعه بين‌المللي تعلق دارد. به علاوه اين توافق، نتيجه‌بخش بوده است.

موگريني كه در به دست آمدن توافق هسته‌اي با ايران نقش چشمگيري داشت در ادامه افزود: ترامپ اعلام كرده است كه بازنگري‌هايي از سوي امريكا براي بررسي نتيجه بخش بودن اين توافق شروع شده است. به نظرمن، اين بازنگري اساسا درباره نظام راستي‌آزمايي و پايش آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و پنج گزارشي خواهد بود كه آژانس به ما ارايه كرده و در آن گفته است كه ايران به همه تعهداتش عمل مي‌كند. براساس هماهنگي‌هايي كه تحت نظر ما است، شش كشور (گروه 1+5) گرد هم جمع مي‌شويم تا اجراي توافق هسته‌اي را ارزيابي كنيم. اين مساله فقط درباره تعهدات هسته‌اي (ايران) نيست، بلكه درباره تعهدات خود ما نيز هست. ما تعهدات اقتصادي داريم كه از منظر رفع تحريم‌هاست. جامعه بين‌المللي نيز بايد به اين تعهداتش پايبند باشد. از نظر من توافق موثر بوده است. اين توافق سبب شده است تا جهان و بخشي از جهان كه ما در آن قرار داريم، امن‌تر شود. من معتقدم كه دولت جديد امريكا مي‌داند به مخاطره انداختن توافق هسته‌اي با ايران با طرح يك مسير جديد يا حركت در مسيري متفاوت و برچيدن توافق، به نفع هيچ‌كس در اين منطقه نيست. به هرحال، من بارها گفته‌ام كه اتحاديه اروپا به‌شدت متعهد است كه اين توافق، همچنان پابرجا بماند.

با آمريكا درباره نقش ايران در منطقه سخن گفتيم

فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا در بيش از 100 روز گذشته از هر فرصتي براي اعلام حمايت از توافق هسته‌اي استفاده كرده است و در حالي كه دونالد ترامپ مي‌گويد سخناني كه با رهبران كشورهاي اروپايي از جمله آنگلا مركل، صدراعظم آلمان درباره برجام و فرجام توافق هسته‌اي در دولتش زده جنبه خصوصي دارد اما موگريني به صراحت از سخن گفتن با مقام‌هاي امريكايي خبر مي‌دهد و به نوعي تلاش مي‌كند اين را به جامعه جهاني و به خصوص كمپاني‌هاي اروپايي بقبولاند كه ديگر ترسي براي نزديكي به ايران احساس نكنيد چرا كه از حمايت سياسي جامعه جهاني برخوردار خواهيد بود. فدريكا موگريني روز گذشته نيز در نشست شوراي امنيت سازمان ملل و همكاري اين سازمان با اتحاديه اروپا در برقراري صلح و امنيت جهاني گفت: با مقامات امريكايي درباره اجراي كامل برجام و به علاوه نقش منطقه‌اي ايران به ويژه درباره نقاطي كه براي ما كليدي محسوب مي‌شوند؛ از سوريه تا يمن صحبت شد و به‌طور مستقيم به دولت امريكا اعلام كرده‌ام كه اتحاديه اروپا به‌طور فزاينده خواستار و متعهد بر اجراي كامل برجام است و اين بدان معناست كه از سوي تمام طرف‌ها اين اقدام انجام شود.

موگريني در ادامه گفت: ما بر وضعيت اجراي برجام از طريق رياستي كه براي كميسيون مشترك برگزيده‌ايم، نظارت مي‌كنيم. آژانس بين‌المللي انرژي اتمي تاكنون پنج بار در گزارش‌هاي خود بر اجراي برجام تاييد كرده است كه ايران به‌طور كامل به تعهدات خود عمل مي‌كند و همه ما به‌طور مساوي درباره اجراي تمامي تعهدات تعيين شده متعهد هستيم، به ويژه تحريم‌هاي مرتبط با فعاليت‌هاي هسته‌اي. اتحاديه اروپا به‌طور ‌قاطع از اين توافق حمايت مي‌كند. توافق هسته‌اي با ايران مسير ما، اروپايي‌ها را نشان مي‌دهد. اين توافق يك گام بزرگ در عدم اشاعه است كه همگان را در منطقه، در اروپا و جهان امن‌تر مي‌كند. قدرت‌هاي جهاني بر سر اين توافق مذاكره كردند و توافق به سرعت از سوي شوراي امنيت سازمان ملل مورد تاييد قرار گرفت و اكنون اين توافق متعلق به جامعه بين‌الملل است، نه فقط آنهايي كه در اتاق (مذاكره) در وين حضور داشتند.

با قرار گرفتن ايران در فصل انتخابات رياست‌جمهوري و نگراني‌هايي كه از تداوم بدعهدي‌هاي امريكا وجود دارد نگاه‌ها به سمت اروپا بيش از پيش چرخيده است. ايران به خوبي مي‌داند كه بايد هزينه پشت كردن دوباره جامعه جهاني به خود را به ميزاني افزايش دهد تا مانع از زياده‌خواهي‌هاي ترامپ به اسم بازبيني توافق هسته‌اي يا مذاكره مجدد درباره آن شود. فرانسوا نيكولاند، سفير سابق فرانسه (از 2001 تا 2005) در ايران در گفت‌وگو با «اعتماد» تاكيد مي‌كند كه جامعه جهاني در برابر نقض برجام از سوي امريكا ايستاده است و امريكاي ترامپ هراندازه هم كه احساس قدرت كند از جامعه جهاني كوچك‌تر است. متن اين گفت‌وگوي كوتاه به شرح زير است:

* رابطه ايران و اروپا در دو سال اخير به خصوص پس از برجام رونق پيدا كرده است. اين در حالي است كه در قريب به سه دهه گذشته اين رابطه هيچگاه از يك روند يكسان رو به رشد برخوردار نبوده و فراز و نشيب‌هاي فراوان را تجربه كرده است. به نظر شما چه مسائلي مانع از اين شده كه دو طرف رابطه‌اي ساختارمند و استراتژيك براي هم تعريف كنند؟

** اگر توجه داشته باشيم كه رابطه استراتژيك براي توسعه و ارتقا به بستر مناسبي كه بر اساس اصول سياسي و اقتصادي شكل گرفته باشد، نياز دارد پاسخ به اين سوال هم آسان خواهد شد. بايد بپذيريم كه هنوز فاصله يا خلأ مهمي در رويكردها و موضع‌گيري‌هاي جمهوري (اسلامي) ايران و اتحاديه اروپا وجود دارد. تفاوت‌ها هم مي‌تواند در مورد نگاه به خاورميانه باشد يا رويكردهاي عملي در حوزه اقتصاد و سياست. اين اختلاف‌نظرها هم طبيعي است چرا كه ريشه‌هاي رفتاري جمهوري اسلامي ايران در پروسه‌اي انقلابي است و ايران دنبال شكل دادن به جامعه به گونه‌اي است كه بيشتر به ايده‌آل‌هاي اسلامي نزديك باشد و نگاه و رويكرد اروپا بسيار متفاوت است. من در پاسخ به اين سوال دنبال اين نيستم كه يك رويكرد را خوب و ديگري را بد بدانم اما منظور من اين است كه اين اختلاف‌هاي عميق در رويكردها ميان ايران و اروپا نبايد مانع از اين بشود كه ما رابطه‌اي كاربردي، اجرايي و مستحكم بر اساس منافع يكديگر با هم بسازيم. منافع در روابط بين‌الملل عامل مهم و قدرتمندي هستند و در رابطه اين روزهاي ايران و اتحاديه اروپا هم اين فاكتور به خوبي در جريان‌سازي است. امروز بيش از هر زمان ديگري ممكن است كه ايران و اروپا، اختلاف‌ها را از خود دور و در تمام حوزه‌هاي مشترك با هم جدي‌تر كار كنند.

* تا چه اندازه ادبيات سياسي متفاوت از سوي دولت‌هاي مختلف در ايران بر تعريف رابطه با ايران از سوي دولت‌هاي اروپايي تاثيرگذار بوده است؟

** قطعا رفتار تند و تيز رييس‌جمهور محمود احمدي‌نژاد نتوانست به رابطه ايران و اروپا كمكي بكند. همين مساله را در خصوص رفتارهاي حداكثري و تند جورج بوش پسر هم شاهد بوديم كه آن نيز كمك‌كننده نبود. رفتارهاي تند هيچ مقام ديگري در دو سوي اين رابطه نيز نمي‌تواند كمك‌كننده باشد. كلمات و موضع‌گيري‌ها مي‌توانند به يك رابطه آسيب بزنند يا حتي منجر به كشته شدن فرصت‌ها شوند. در چند مورد در چند دهه اخير همين كلمات منجر به از ميان رفتن فرصت‌ها براي رسيدن به راهكاري براي حل بحران هسته‌اي ايران در سطح بين‌المللي از طريق مذاكره شده است. با اين‌همه با به نتيجه رسيدن مذاكرات هسته‌اي در سال 2015، حداقل در حوزه ايران و اتحاديه اروپا ما شاهد ورود دو طرف به مرحله‌اي از تنش‌زدايي و استفاده از فرصت‌ها هستيم. شاهد اين ادعا نيز افزايش رفت و آمدها و ديد و بازديدها ميان دو طرف در يك سال و نيم اخير است.

* با توجه به بحران‌هاي متعدد امنيتي در خاورميانه كه تبعات آن به اروپا هم سرايت كرده، همكاري‌هاي ايران و اروپا تا چه اندازه مي‌تواند كمك‌كننده در حل بحران‌ها باشد؟

** ايران و اتحاديه اروپا براي يافتن راهكاري مشترك براي بحران‌هاي جاري در خاورميانه، ابتدا بايد بر سر اهداف مشترك در اين منطقه به تفاهمي با هم دست پيدا كنند. هنوز راه طولاني پيش روي دو طرف در اين مسير قرار دارد به خصوص زماني كه پاي سوريه در ميان باشد. من فكر مي‌كنم كه تحولات تدريجي ميداني در سوريه اندك اندك منجر به كاسته شدن از گزينه‌هاي روي ميز مي‌شوند. زماني فرا خواهد رسيد كه گزينه‌هاي چنداني براي چگونگي كمك به سوريه براي بازسازي آن وجود نخواهد داشت. وقتي اين لحظه فرا برسد، ايران و اتحاديه اروپا مي‌توانند با هم همكاري كنند.

* ايران يك بار در جريان سال‌هاي ٢٠٠٦ تا ٢٠١٣ شاهد همراهي اروپا با امريكا در تحريم‌هاي همه‌جانبه خود بوده است. در نهايت هم مذاكرات مخفيانه ايران و امريكا در عمان راه را براي مذاكرات هسته‌اي در دولت يازدهم باز كرد. چرا اروپا هيچگاه نتوانست نقش ميانجي تاثيرگذار را ميان ايران و امريكا ايفا كند؟

** اروپا در اين مورد تلاش كرد اما اين تلاش شكست خورد. در فاصله سال‌هاي 2003 تا 2007، اروپايي‌ها مذاكرات هسته‌اي را با ايران آغاز كردند. من به خوبي روزهايي را به ياد دارم كه رييس‌جمهور وقت فرانسه ژاك شيراك تلاش كرد موضع امريكا در مقابل ايران را نرم كند. اما امريكايي‌ها بسيار سرسخت بودند و درخواست آنها غني‌سازي و سانتريفيوژ صفر در ايران بود. در آن زمان به نظر مي‌رسيد كه امريكايي‌ها ترجيح مي‌دهند سياست تغيير رژيم در ايران را پيگيري كنند و نه اينكه دنبال راهي براي پايان دادن به بحران هسته‌اي باشند. با اينهمه مذاكرات هسته‌اي با همه فراز و فرودهايش هيچگاه متوقف نشد. اين ايده اروپايي‌ها بود كه امريكايي‌ها، روس‌ها و چيني‌ها را هم وارد پروسه مذاكراتي كنيم و اين مذاكرات را زنده نگاه داريم تا زماني كه فرصت براي رسيدن به نتيجه نهايي فراهم شود. اين فرصت با انتخاب جان كري به عنوان وزير خارجه امريكا از سوي باراك اوباما و انتخاب حسن روحاني در انتخابات ايران دست داد. با اين انتخاب‌ها مسير براي رسيدن به توافق هموار شد.

* تا چه اندازه نزديكي ايران و روسيه از نظر اروپايي‌ها با توجه به وجود تنش ميان اروپا و مسكو، تهديد است ؟

** فكر نمي‌كنم كه اروپايي‌ها به اين اتحاد به چشم تهديد نگاه كنند. اين اتحاد بيشتر از چشم آنها يك مزاحم است و سدي در برابر قرار گرفتن سوريه در مسيري كه آنها مي‌خواهند. از نظر اروپايي‌ها اين اتحاد بيشتر اتحاد در شرايط ويژه و مقطعي است و احتمالا زماني كه اين شرايط ويژه هم تغيير كند اين اتحاد هم در ميدان عمل از ميان خواهد رفت.

* رابطه ايران با كشورهاي شوراي همكاري (GCC) بسيار پرتنش است و اين در حالي است كه ما شاهد افزايش همكاري‌هاي كشورهاي اروپايي مانند انگليس با عربستان هستيم. بعضا همصدايي‌هايي نيز ميان كشورهاي اروپايي با عربستان عليه ايران صورت مي‌گيرد. آيا اروپا مي‌تواند توازني در رابطه خود با ايران و كشورهايي چون سعودي برقرار كند ؟ كشورهاي اروپايي چگونه مي‌توانند هم رابطه با ايران را تقويت كنند و هم توازن قوا در منطقه خاورميانه ميان ايران و عربستان را حفظ كنند؟

** كيفيت رابطه ميان اروپايي‌ها و كشورهاي حاشيه خليج فارس در همين حد و حدود باقي ماند. سوال اينجاست كه چگونه رابطه ميان اروپا و ايران را هم به همين سطح برسانيم. درحال حاضر در رابطه ميان ايران و اروپا همه‌چيز در مسير صحيح قرار دارد. زماني كه اين رابطه به سطح مناسب برسد اروپا در موقعيت و جايگاهي خواهد بود كه بتواند نقش مفيدي در رابطه ميان ايران و كشورهاي آن‌سوي خليج فارس ايفا كند. اين نقش مي‌تواند خود را به خصوص در ارايه پيشنهادهايي براي همكاري‌هاي سه‌جانبه مثلا در حوزه هسته‌اي نشان دهد. من مطمئن هستم كه اين زمان در آينده‌اي نه چندان دور رخ خواهد داد.

* اروپا با توجه به روي كارآمدن دولت جديد امريكا تا چه اندازه مي‌خواهد و مي‌تواند رويكرد مستقلي را در مقابل ايران حفظ كند؟

** تا الان، اتحاديه اروپا و همچنين تمام اعضاي آن، به هر مناسبتي بارها و بارها تكرار كرده‌اند كه آنها به اجراي صحيح و كامل توافق هسته‌اي 2015 متعهد هستند. اين نكته توسط اروپايي‌ها هم به رييس‌جمهور دونالد ترامپ و هم به اعضاي كابينه وي و البته قانونگذاران كنگره امريكا يادآوري شده است. من فكر مي‌كنم كه اين رويكرد جامع و منسجم تاكنون نيز نقش بسيار مهمي در تعديل نگاه‌هاي دولت امريكا و كنگره اين كشور نسبت به حفظ توافق هسته‌اي بازي كرده است. افرادي كه در واشنگتن نشسته‌اند ديگر مي‌دانند و مطلع هستند كه خروج امريكا از توافق هسته‌اي با ايران، امريكا را در جامعه بين‌المللي منزوي مي‌كند. چنين مساله‌اي نيز هيچگاه يك موقعيت و جايگاه مطلوب براي يك كشور نيست حتي اگر شما خود را قدرتمندترين كشور در جهان بدانيد چرا كه به هرحال هر كشوري كه باشيد باز هم جامعه جهاني از شما بزرگ‌تر است.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=74818

ش.د9600114

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات