(روزنامه جمهوري اسلامي – 1396/02/30 – شماره 10875 – صفحه 6)
«عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی به سفر ترامپ به عربستان و مساله فروش سلاحهای آمریکایی به سعودیها پرداخت و نوشت: هدف این قراردادها تنها خالی کردن جیب عربستان با حفظ منافع رژیم صهیونیستی است؛ اقدامی که سعودی را زمین گیر خواهد کرد.
عطوان مینویسد: زمانی که خبرگزاری «رویترز» به نقل از یک مسئول بلندپایه آمریکایی نقل میکند که آمریکا در آستانه کامل کردن سلسله قراردادهای فروش سلاح به عربستان سعودی به میزان بیش از 100 میلیارد دلار میباشد و ممکن است این میزان به 300 میلیارد دلار در ده سال آینده برسد تا توان دفاعیاش در عین حالی که برتری نظامی اسرائیل حفظ شود، تقویت شود، باید انتظار داشت که این قرار داد به شکل رسمی در سفر «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا به ریاض در روز شنبه اعلام شود.
وی میافزاید: در دنیای روزنامه نگاری این گونه درز کردن اطلاعات به بیرون اتفاقی صورت نمیگیرد و هرگز مرتبط با مهارت روزنامه نگاری که آنها را درز داده نیست. خبرنگار در چنین حالتی فقط دریافتکننده است و طرفی وجود دارد که رساندن خبر یا اطلاعات را در زمان مناسب برای آن و رسیدن به هدف و غرضی را انتخاب کرده که میخواهد به آن برسد.
ترامپ رئیسجمهور آمریکا ریاض پایتخت عربستان را انتخاب کرد تا اولین ایستگاه خارجیاش پس از به قدرت رسیدن باشد، اما این کار را نه به دلیل جایگاه دینی یا سیاسی عربستان بلکه صرفا به دلیل اینکه عربستان بهای این کمک مطلوب را بپردازد، بوده است.
عطوان در ادامه مینویسد: جای مناقشه نیست که عربستان نیازمند اسلحه است اما نه به این شکل و نوع و نه با این قیمت. این قرارداد تنها به طور مثال شامل هواپیماهای آمریکایی از نوع «اف35» جدید و پیشرفته نمیشود، بلکه شامل قراردادهای صیانت و سکوهای کشتیها و سامانه موشکهای دفاعی مانند «پاتریوت» میشود و به همین دلیل مسئول برجسته آمریکایی که این خبر را به بیرون درز داد تاکید کرد که این قراداد خدشهای به برتری نظامی اسرائیل وارد نمیکند.
وی افزود: قابل درک نیست که برای چه در این قرارداد نام اسرائیل مورد تاکید قرار میگیرد و بر این تاکید میشود که آمریکا بر ادامه برتری نظامی اسرائیل اصرار دارد. توان نظامی عربستان سعودی در دوران کنونی حداقل هرگز برای راه اندازی جنگ در فلسطین برای پایان دادن به اشغال مقدسات توسط اسرائیل اختصاص ندارد، بلکه برای جنگهای «فرضی» علیه ایران اختصاص دارد؛ میگوییم فرضی زیرا دولت ترامپ از به اصطلاح خطر ایران برای «ترساندن» استفاده میکند تا بتواند داراییهای عربستان سعودی را بدوشد.
سردبیر رونامه رای الیوم مینویسد: شاهزاده «محمد بن سلمان» جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان سعودی و نیز پادشاه به قدرت رسیده در عربستان از زمان منصوب شدن در پستهایش هرگز نامی از اسرائیل یا فلسطین در سخنانش یا در گفت و گوهای تلویزیونیاش نمیبرد.
ترامپ از عربستان سعودی و کشورهای دیگر عرب حاشیه خلیج فارس خواسته است که بهای حمایت آمریکا از آنها را بپردازند. وی به عنوان یک تاجر و بازرگان بر این باور است که این حمایت نمیتواند مجانی باشد به همین دلیل به مانند همه قراردادهای تجاری بر سر شیوه پرداخت توافق حاصل شد و در این جا شیوه پرداخت به شکل قراردادها که برخی نظامی هستند به مانند قراداد سلاح که اعلام شد و برخی دیگر به شکل سرمایهگذاری است به طوری که شاهزاده بن سلمان طی سفرش به واشنگتن در دو ماه پیش تعهد کرد که 200 میلیارد دلار در پروژههای زیرساختی آمریکا طی چهار سال سرمایهگذاری میکند و این مدت همان مدت زمان دور نخست ریاست جمهوری ترامپ است که چه بسا تنها دوره ریاست جمهوریاش باشد.
پرسشی که در این جا مطرح میشود این است که داراییهایی که سران عربستان سعودی برای عملی کردن این تعهدات و وعدهها به عنوان بهای پرداخت قراردادهای نظامی میدهند، از کجا میآورند؟ فروش 5 درصد از سهام شرکت «آرامکو» حتی یک چهارم این تعهدات را پوشش نمیدهد. از سوی دیگر کسری در بودجه عربستان سعودی برای سال جاری نزدیک به 84 میلیارد دلار تخمین زده میشود و نزدیک به 13 میلیارد دلار هم نرخ عقب نشینی از دستورات توقف پاداشها و مزایای کارمندان دولتی عربستان را باید به آن اضافه کرد.
پروژههای زیر ساختی در عربستان چه میشود؟، رفاه شهروند عربستانی چه میشود؟ سوبسید کالاها و خدمات اساسی چطور؟
اینها پرسشهایی دشوار است که مطرح کردن شان حرام است، به ویژه توسط اقتصاددانان عربستان و کارشناسان اهل فن، اما به سادگی هر چه تمامتر میتوان به آنها پاسخ داد و گفت که در سایه آب شدن ذخایر مالی در نتیجه اسراف در هزینههای نظامی و دو جنگ در سوریه و یمن و صف طولانی حاکمانی که به طمع دریافت پول از عربستان به صف شده اند، سران عربستان چارهای جز دو گزینه ندارند، قرض گرفتن بیشتر از داخل و خارج از راه ارائه اوراق بهادار خزانه عربستان یا فروش شرکتهای دولتی در چارچوب «خصوصی سازی» و ارائه 5 درصد از سهام آرامکو برای فروش که اقدام نخست از سلسله اقدامهای مشابه است که شامل شرکتهای بزرگ در تملک دولت و ملت میشود.
عربستان سعودی در حال حاضر دو امر مهم را از دست داده است، یکی هیبت و جایگاهش و دومی قدرت مالی نرم خود را و این خسارت بزرگی برای این کشور است که در همه احوال جبراناش بسیار دشوار میباشد.
http://jomhourieslami.net/?newsid=134288
ش.د9600283