(روزنامه شرق ـ 1396/02/13 ـ شماره 2854 ـ صفحه 7)
فراز و فرودهاي روابط ايران و حماس
روابط ايران و حماس تاكنون فراز و فرودهاي بسياري را از سرگذرانده است. بهار عربي و تغيير و تحولات در مصر و سوريه، يكي از نقاط عطف اين روابط بود. حماس در پي آن رخدادها، مواضع غيرشفافي اتخاذ كرد. درباره بحران سوريه نيز از يك سو مقابل دولت و ملت سوريه و از سوی دیگر مقابل ايران كه حامي دولت سوريه بود، ايستاد. رهبران حماس در اين سالها در مواجهه با بحرانهاي منطقهاي بيطرف نماندند؛ از همين رو وقتي تصور ميكردند اخوانالمسلمين در مصر پيروز شده و با چراغسبز آمريكا در منطقه قدرتمند خواهد شد، در يك محاسبه اشتباه، درباره سوريه نادرست موضعگيري كردند. با سقوط اخوانالمسلمین در مصر، تغییر سیاستهای قطر در حمایت از اخوانیها، فشارهای اقتصادی و اجتماعی برآمده از تشدید محاصره غزه از سوی دولت سیسی، جنگ ۵۱روزه در غزه و همچنین تثبیت حاکمیت بشار اسد، متوجه اشتباه خود شده و وقتي دريافتند كه جايگاهشان در منطقه از دست رفته است، سعي كردند كه بار ديگر حمايت ايران را جلب كنند.
در آذر ٩٣، هيئتي بلندپايه از مسئولان حماس شامل ماهر عبید، جمال عیسی و اسامه حمدان به سرپرستی محمد نصر که همگی از اعضای دفتر سیاسی حماس در خارج از اراضی فلسطینی بودند، به ايران آمدند. اين سفر در حالي انجام شد كه رهبران بلندپایه حماس از سه سال قبل (پنجمین اجلاس حمایت از انتفاضه فلسطین در سال ۱۳۹۰) ديگر به تهران نيامده بودند. اسامه حمدان در بهمن ۹۴ نيز سفر ديگري به ایران داشت و صحبتهايي درباره بهبود روابط میان ايران و حماس شد.
حماس به سوي مصر ميرود
اين رفتوآمدها روابط حماس با ايران را بهبود داد؛ اما مانند قبل نكرد. ايران نيز تلاش خود را كرد تا با كنارگذاشتن مسائل منطقهاي و توقعاتي كه از حماس ميرفت و برآورده نشد، توجه خود را بر مسئله فلسطين متمركز كند و فرصت بهبود روابط را به حماس بدهد. حتي مقام معظم رهبري در اجلاس حمايت از انتفاضه كه اسفند سال قبل برگزار شد، تأكيد كردند: «مقاومت فلسطین نیز باید با عبرتگیری از گذشته خود به این نکته مهم توجه داشته باشد که «مقاومت» و «فلسطین»، ارزشمندتر و والاتر از آن است که در اختلافات میان کشورهای اسلامی و عربی یا اختلافات داخلی کشورها یا اختلافات قومی و مذهبی درگیر شود. فلسطینیان، بهخصوص گروههای مقاومت باید قدر جایگاه ارزشمند خود را بدانند و به این اختلافات ورود نکنند». موضعگيري اخير حماس و به رسميت شناختن مرزهاي ١٩٦٧، نشان ميدهد آنها مانند ايران فكر نميكنند و منافع خود را بر مسئله فلسطين ارجح ميدانند. از همين رو ميتوان انتظار داشت كه روابط ايران و حماس يك بار ديگر دچار بحران شود. اين صرفا به خاطر بهرسميتشناختن مرزهاي اسرائيل نيست و از عوامل ديگري نيز متأثر است. اكنون حماس در اساسنامه تازهاش، مناسبات با اخوانالمسلمین را نیز بازنگری و زمینه بهبود مناسبات با مصر و سوريه را فراهم كرده است.
حال كه بسیاری از کشورهای عربی ازجمله عربستان، امارات و مصر، اخوانالمسلمین را در شمار گروههای تروریستی فهرست کردهاند، حماس نيز از اخوانالمسلمين فاصله گرفته و با آنها همراه شده است. اكنون بايد منتظر ماند و ديد نتيجه اين تصميم حماس چه خواهد بود. دوباره فاصلهگرفتن از ايران و نزديكي به مصر، احتمالا سوريه و ديگر كشورهاي عربي چقدر منافع حماس را تأمين ميكند؛ آنهم در شرايطي كه اسرائيل از تغيير رويكرد آنها استقبال نكرده است. بر اساس اساسنامه جديد حماس، اين گروه با یهودیان سر ستیز ندارد و نزاعش با «صهیونیستهای اشغالگر» است. فوزی برهوم، سخنگوی حماس، نيز میگوید اين منشور جدید به حماس شانس تعامل و ارتباط با جهان خارج را ميدهد. اسرائیل این تغییر موضع را باور ندارد و همچنان حماس را تروریسم ميداند. اسرائیل مدعی است حماس میخواهد دنیا را بفریبد.
http://www.sharghdaily.ir/News/120341
ش.د9600473