(روزنامه شرق ـ 1396/03/02 ـ شماره 2871 ـ صفحه 11)
** آنچه در نظرسنجیها آمده بود، مشارکت حداکثری مردم را نشان میداد و با اینکه مردم ایران پیشبینیناپذیر هستند و نمیتوان اعتماد صددرصدی به این نظرسنجیها داشت؛ اما نشان داد که این نظرسنجیها درست بوده و از ساعتهای اولیه صبح جمعه ٢٩ اردیبهشت شاهد صفهای طولانی رأیدهندگان بودیم. علاوهبراین انتظار میرفت نتیجهای که در این نظرسنجیها مربوط به گرایش افراد بود، هم با واقعیت منطبق باشد و نامزدی که در نظرسنجیها بیشترین رأی را آورده بود، منتخب مردم شود که اینگونه شد؛ همچنین مشارکت قریب به ٧٠ درصد و شاید هم بیشتر از آن را برای این دوره پیشبینی میکردیم که تحقق یافت. جريان اصلاحات همانند چهار سال قبل حمايت از حسن روحاني را در انتخابات رياستجمهوري دوازدهم در دستور كار قرار داد و بر عهد خود نيز پايدار ماند. برخلاف اصولگرايان كه در روزهاي داغ انتخاباتي هر روز خبر تازهاي از شكل و شمايل ائتلافشان به گوش ميرسید و گزينههاي متعددي از اين جريان سياسي راهي وزارت كشور شدند تا در انتخابات ثبتنام كنند؛ بههرحال خيزش آراي خاكستري مهمترين كارويژهاي بود كه اصلاحطلبان در حمايت از گزينه انتخاباتي خود پیگیری کردند و اینها باعث شد روحانی بار دیگر رئيسجمهور ایران شود. مردم واقعا با همه وجود به میدان آمدند تا از دستاوردهای خودشان صیانت کنند.
* اصلاحطلبان براي بسيج پايگاه رأي روحاني چه كارهایی انجام دادند؟
** مهمترين مسئله اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري به جنبش درآوردن جامعه رأيدهنده بود. در سؤال بالا گفتم رأي خاكستري تا روزهای پایانی، تصميم خود را مبني بر شركتکردن یا شركتنکردن در انتخابات نگرفته بود. براساس تبليغات سوء مخالفان بخشي از رأيدهندگان دچار نااميدي از ايجاد هرگونه تغيير در وضعيت معيشتي خود شده بودند. تندروها مدام تبليغ ميكنند كه دولت در حوزه اقتصادي ناكارآمد بوده است؛ درحاليكه دولت دستاوردهاي خوبي در اين حوزهها داشته است. دولت آقاي روحاني با وجود دستاوردهاي مثبت در حوزههاي مختلف مانند دولت آقاي خاتمي با رسانه ملياي مواجه بود كه نقش اپوزيسيون را در برابر دولت مستقر ايفا ميكرده است. رسانه ملي واقعيتهاي عملكرد دولت آقاي روحاني را بيان نكرده است و در این انتخابات هم مانند قبل عمل کرد. برخلاف اينكه در دوران دولت پيشين رسانه ملي تنها نقاط مثبت را عنوان ميكرد و حتي به مردم گزارش مثبت از عملكرد دولت ميداد. برجام رخدادي سرنوشتساز و تاريخي در كشور بود و اثر مثبت خود را بر ذهن مردم گذاشته است. دستور كار اصلاحطلبان در يك ماه تبلیغات انتخابات، به خيزش درآوردن جامعه رأي خاكستري بود و از همه ظرفیتهای خود برای گفتوگو با مردم استفاده کردند.
* خود دکتر روحانی تا چه حد در این حوزه نقش داشت؟
** تأکید ما پیش از انتخابات این بود که با وجود کارهای بسیاری که در این دولت انجام شده؛ اما اطلاعرسانی مناسب صورت نگرفته است. پس بايد در كارزار انتخاباتي و تبليغاتي و زمان تبليغات رسمي كانديداها آقاي روحاني بتواند بهخوبي با مردم ارتباط برقرار كند و ساعاتي كه تلويزيون را در اختيار دارد، دستاوردهايش را به مردم معرفي كند و جاهايي هم كه كوتاهي داشته است، بايد به مردم تعهد دهد که در دولت دوم پيگيري ميكند. به ویژه در مناظره سوم، این اتفاق رخ داد و البته دکتر روحانی در سفرهای انتخاباتی زیادی هم که داشت، رودررو مسائل را با مردم در میان گذاشت. او گفت که دولتش وارث دولت هشتساله احمدينژاد بوده است كه جز ويراني چيزي بر جاي نگذاشته است. رساندن كشور به يك نقطه تعادل كار بسيار سختي بوده است. با وجود همه اينها دولت در بسياري از حوزهها مانند صنعت نفت، كشاورزي و زيستمحيطي كارهاي مثبتي انجام داده است. دولت افزايش دستمزدها را ضمن كاهش تورم پيگيري كرد و حقوق کارگران، معلمان، کارمندان و بازنشستگان را افزایش داد. افزايش حقوق كاركنان آموزش و پرورش در كمتر دولتي پيگيري شد. البته معلمان و كادر آموزش و پرورش هنوز معوقاتي دارند؛ اما دولت ويرانهاي را تحويل گرفته و سياستهاي كارشناسانه و معقولانهاي را براي حركت كشور به سمت توسعه در پيش گرفته است. آقاي روحاني در كارزار انتخاباتي صريح صحبت كرد. تيم رسانهاي دولت در چهار سال گذشته دچار ناهماهنگي و ضعف بود و دستاوردهاي دولتمردان به خوبي بيان نشده است.
در زمان تبليغات انتخاباتي آقاي روحاني صحبت صريح با مردم را بهعنوان يك راهبرد اصلي پيگيري كرد. اصولگرايان معتدل و عاقل اعم از افرادي كه درون حاكميت يا بيرون آن هستند، كنار آقاي روحاني هستند. حتي بخش درخورتوجهي از اصولگرايان كه امروز در مقابل روحاني قرار گرفتهاند، ميدانستند كه آقاي روحاني رئيسجمهور دوره دوم نيز خواهد بود؛ اما تلاش ميكردند با توسل به حملات سبد رأي روحاني را كاهش دهند. آقاي روحاني تلاش کرد اجازه ندهد كانديداهاي رقيب وارد فضاسازي دروغين عليه دولت شوند. او بهویژه در هفتههای پایانی تهاجمي و نه انفعالي در برابر رقباي اصولگراي خود ایستاد. نامزدهايي از جمنا و... يا فردي مانند آقاي قاليباف يا آقاي رئيسي که در مقابل روحاني قرار گرفتند، ميدانستند آقاي روحاني پيروز انتخابات خواهد بود. حتي آقاي قاليباف نيز اين مسئله را ميدانست و حضور کوتاهمدتش در رقابتهای انتخاباتی به اين دليل بود كه فضاي عملكردي خود در شهرداري را تحتالشعاع قرار دهد و مسائلي را كه به دليل حادثه ساختمان پلاسكو عليه او پيش آمد، در اذهان عمومي جامعه ترميم كند.
آقاي قاليباف در مناظرات انتخاباتي سال ٩٢ متحمل ضربه فني سنگيني از سوي آقاي روحاني شد. در اين دوره با اينكه ميدانست رئيسجمهور نميشود، ميخواست انتقام آن شكست را بگيرد. دولت یازدهم براي بخشهاي مهمي از جامعه دستاوردهاي مطلوب و مهمي نيز داشته است اما اصولگرايان تلاش ميكردند سبد رأي آقاي روحاني را كاهش دهند. رقباي روحاني هدف ديگري نيز داشته و دارند. انتخابات فرصتي براي هر جريان سياسياي است كه حرف بزند و خودي نشان دهد. با وجود شكستي كه اصولگرايان در دو انتخابات مجلس شوراي اسلامي و رياستجمهوري خوردند، فرصتي پيدا كردند تا افكار مخاطبان را نسبت به جريان سياسي متبوع خود بازسازي كنند. بخشي از اين مخاطبان از جبهه اصولگرايان راديكال ريزش كردهاند. آنها تلاش ميكنند اين بخش را براي انتخابات مجلس يازدهم و ١٤٠٠ رياستجمهوري بازسازي كنند.
* شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان به عنوان يك سازمان تشكليافته در سراسر كشور، در بسيج پايگاه رأي آقاي روحاني چه كارهایی انجام داد؟
** اصلاحطلبان با مقوله و پروژه انتخابات بسيار آشنا هستند. آنها چندين بار انتخابات برگزار كردهاند و طبيعتا نقش خود را بهطور طبيعي بلد هستند. بيش از نيمي از جمعيت امروز به تكنولوژيهاي جديد رسانهاي دسترسي دارند. شبكههاي اجتماعي و فضاي مجازي به خوبي در اختيار اصلاحطلبان است. بالاخره اصلاحطلبان و هواداران دولت و اصولگرايان هوادار دولت در انتخابات ٩٦ با يك نامزد واحد با نمره قبولي به ميدان آمدند و طبيعي است كه اين تجميع ميتوانست فضاسازي خوبي براي رأيآوري آقاي روحاني و البته بعد از آن برای دولت دوازدهم ترتیب دهد. تلويزيون، رسانه اصلي افكار عمومي جامعه به خصوص در ايام انتخابات است و در روزهاي تبليغات ابزار خوبي بود که دکتر روحانی و دکتر جهانگیری سعی کردند از آن استفاده کنند. ضمن اينكه رسانههاي مكتوب متعددي در حمايت از دولت آقاي روحاني وجود دارد. در عرصه شبكههاي مجازي نيز هواداران آقاي روحاني دست بالا را دارند و این در انتخابات با پاسخ مثبت مردم مواجه شد.
* انتخابات کاملا دوقطبی بود؟
** انتخابات رياستجمهوري پس از انقلاب غالبا دوقطبي بوده است. هر قدر هم كه نامزد انتخاباتي به عرصه بيايد، دو گفتمان و دو پارادايم تاريخي جمهوري اسلامي با نام اصولگرايي و اصلاحطلبي با هم رقابت ميكنند. البته به دليل عملكرد آقاي احمدينژاد بخش درخورتوجهي از جامعه سنتي اصولگرا امروز در كنار آقاي روحاني قرار گرفتهاند. جريان راديكال اصولگرا كه گفتمان انقلاب و مديريت جهاني را توليد كرد و احمدينژاد را پديد آورد، رقيب آقاي روحاني محسوب ميشود اما در این انتخابات هم باید میدانستند سبد رأي محدودي دارند. مشخص بود که انتخابات دوقطبي خواهد بود و حالت ديگري را نميتوان متصور بود. دليلش نيز ماهيت جامعه مدني كشور و واقعيتهاي تاريخي است. اساسا اگر اين اتفاق صورت نگيرد، انتخابات شور خاصي نخواهد داشت. بنابراين اگر انتخابات پرمشاركتي را طلب ميكنيم بايد خود را براي دوقطبيشدن فضاي انتخاباتي آماده كنيم.
* عملکرد دو نامزد اصلاحطلبان یعنی دکتر روحانی و دکتر جهانگیری را در مناظرهها و البته سخنرانیها چگونه دیدید؟
** تأکید ما این بود که روحانی و جهانگیری در مناظرهها روی سه محور بیان دستاوردهای دولت، شفافسازی وضعیتی که دولت را تحویل گرفتند و بیان نقاط ضعف و ناکارآمدیهای خود متمرکز شوند و البته حالت تدافعی به خود نگیرند.آقای جهانگیری نقش حمایتی خود را به خوبی ایفا کرد. میدانستیم به جز کنشگران سیاسی که از قبل میدانند به چه کسی رأی دهند، رأی توده مردم در این مناظرهها سمت و سو پیدا میکند؛ بنابراین جامعه یک مناظره امیدبخش، توأم با اخلاق و همبستگیآموز را طلب میکند که به نظرم مناظره اول این خصوصیت را نداشت اما مناظرههای دوم و سوم فضا را تا حد زیادی عوض کرد. تلاش این بود که دستاوردهای دولت یازدهم به صورت آماری و دستهبندیشده و شفاف برای مردم بیان شود.. گفتیم دولت یازدهم باید مختصات آوار و ویرانهای را که چهار سال پیش از دولت قبل تحویل گرفتهاند، به خوبی برای مردم تبیین کند یعنی بخشی از وقت خود را به این اختصاص دهند که بعد از دولت نهم و دهم در این چهار سال بر جامعه چه گذشته است. خوشبختانه بخش عمدهای از این مسائل با مردم در میان گذاشته شد. من جزء کسانی بودم که از اول با نامزد پوششی موافق نبودم اما به هر صورت آقای جهانگیری ثبتنام کرد و در مناظرهها مسلط و متفاوت ظاهر شد. این عملکرد، موقعیت او را بالا برد. اما آقای جهانگیری میدانست باید خيلي هوشمندانه عمل کند چراکه تکلیف او سنگینتر از روحانی است.
* رقبای روحانی یعنی قالیباف و رئیسی چقدر در خیزش رأی مردم به ضرر خود تأثیر داشتند؟
** آقای قالیباف خیلی شبیه ترامپ صحبت میکرد و به نظر الگوي ایشان یک الگوی کاملا آمریکایی بود که چندان اساسی در جامعه ما ندارد اما اگر هم مبنایی داشته باشد، خود آقای قالیباف و عملکرد او در شهرداری و... نشان میدهد که او هم جزء چهار درصد قرار میگیرد؛ ضمن اینکه من اساسا این تقسیمبندی را قبول ندارم و این امر صرفا یک ترفند تبلیغاتی بود. قالیباف با این ترفند میخواست یک فضای دوقطبی را بین جامعه فقیر و غنی شکل دهد و خود را نماینده ٩٦ درصد معرفی کند. درحالیکه این فاصله در جامعه ما در دوره احمدینژاد و با ازبینرفتن طبقه متوسط به وجود آمد و از طرفی قالیباف با سابقه و شخصیتی که دارد، نمیتواند نماینده این قشر باشد. رئیسی هم بعد از مناظره دوم و البته در یک هفته پایانی تلاش کرد همچنان روی شکافهای اقتصادی جامعه ایران سوار شود و تحرکات دیگری هم در این حوزه صورت داد اما مشخص بود اکثریت جامعه با این نوع ترفندها، فریب نخواهند خورد.
http://www.sharghdaily.ir/News/131916
ش.د9600463