(روزنامه آفتاب اقتصادي ـ 1396/03/16 ـ شماره 497 ـ صفحه 4)
سال قبل نطق کوتاه هفت دقیقهای در تالار سلطنتی کاخ الامیر در دوحه پایتخت قطر همگان را در بهت فرو برد شیح حمد بن خلیفه آل ثانی پادشاه سالمند قطری در سخنرانی کوتاه کنارهگیریاش از سلطنت را اعلام و رسماً فرزندش تمیم را جانشین خود اعلام کرد. 18 سال پیش از آن وی به وسیله کودتا حکومت را از پدرش غصب کرد و پادشاه دوراندیش انگار برای آنکه خود به سرنوشت پدر دچار نشود پیشاپیش این وسوسه را از فرزند جاهطلبش گرفت. قطر کشوری جزیرهای و بسیار کوچک با جمعیتی به اندازه شهر ری ( کمتر از کرج ) و منابع عظیم و سرشار نفتی که منابع مالی سرشاری را در اختیار خاندان سلطنتی این کشور قرار داده است و همین جریان رودخانهای وجوه نقد باعث شده است تا از طریق ابزار پرداخت این کشور به کشوری تاثیرگذار در معادلات منطقهای بدل شود، کشوری در همسایگی ایران و عربستان!
بخندهای تصنعی!
عربستان خود را در نقش مرشد جهان اسلام میبیند و این رویای ملک سلمان و اسلاف پیش از اوست، این رویا توسط ایران ، ترکیه ( به عنوان میراثدار مدرن عثمانیها) یا هر کشور دیگری تهدید شود، سیاستهای خصمانه ریاض را در پی خواهد داشت. شورای همکاری خلیج فارس، از ابتدا با هدف مقابله با ایران تشکیل شد، هر چند که اساسنامه آن نامی از ایران نیاورده است. در نشستهای پایانی این شورا، تمام اعضا حول محور ملک سلمان پادشاه عربستان گرد میآیند و لبخندی حاکی از اتحاد و اخوت نثار دوربینهای خبری میکنند، اما این لبخند ظاهراً آنقدرها نیز از سر رضا نیست و این دیوار اتحاد، کم درز و شکاف ندارد، از جنگ ظفار به این سور عمان همیشه سعی کرده است تا سیاستی صلحجویانه در برابر ایران داشته باشد، تا بدان جا که این کشور نماینگی ایران در برخی کشورها را به عنوان دفتر حافظ منافع در اختیار دار، مقام معظم رهبری از پادشاه عمان در یکی از سخنرانیهایشان به عنوان «. . . یکی از محترمین منطقه » یاد کردند که نشان از روابط حسنه دو کشور دارد. کویت نیز با سیاست یکی به میخ و یکی به نعل سعی کرده تا با حرکت در خط محورهای تعیینشدهای شورای همکاری، خیلی هم دل همسایه قدرتمند خود، ایران را نیز نرنجاند و با حرکت بر روی طناب از افتادن به دو سوی رودخانه در امان بماند. بحرین به دلیل داشتن جمعیتی شیعی به نوعی به مستعمره نانوشتهای عربستان و حیاط خلوت این کشور تبدیل شده است، امارات نیز به خاطر ادعاهای ارزی نسبت به جزایر ایرانی همیشه همراه عربستان حرکت کرده است، قطر اما در این بین وضعیتی بسیار متفاوت داشته است.
منطقه تنشزای خورالعدید
امیر قطر بر خلاف همتای عربستانی خود جزء اولین اشخاصی بود که پیروزی حسن روحانی را تبریک گفت، این کشور علیرغم داشتن سیاستهای خاص در موضوع یمن و سوریه اما به شکل جالب توجهی با عربستان اختلافات عمیق سیاسی و ارضی لاینحل دارد که به نظر میرسد بهتازگی سر برآوردهاند. اختلافات دوحه ریاض به سالهای قرن نوزدهم باز میگردد، عربستان مدعی بوده که 23 مایل از سواحل جنوب شرقی قطر متعلق به این کشور است. این دو کشور همچنین در مورد خلیج« سلوا» و سواحل آن که تا منطقه «خورالعدید» امتداد یافته است اختلاف دارند. لازم به گفتن است این اختلاف از نوع اختلافهای معمول ( مثلاً اختلافات ارزی ایران و پاکستان ) نیست و هر از چند گاهی دو کشور به شدت در مورد آن وارد بعد اختلاف و حتی زدوخوردهای مرزی میشوند. برای نمونه در سال 1992، نظامیان دو کشور در منطقهای مزبور به روی هم آتش گشودند که در آن درگیری دو نظامی قطری و یک افسر ارتش عربستان کشته شدند. این درگیری در ان زمان به آشوبی گسترده انجامید، در دسامبر همان سال قطر اجلاس سالانه همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس را تحریم کرد و در نهایت با میانجیگری کشورهای همچون الجزایر و امارات، دو کشور در 20 دسامبر توافقنامهای نیک بند و شکننده امضا کردند که بر اساس آن عربستان راضی شد که چند کیلومتر از خاک اراضی مورد ادعا را به قطر واگذار کند، اصل اختلاف البته بر جا ماند.
مناقشه الخنفوس
علاوه بر خورالحدید دو کشوز از دهه 60 میلادی در منطقهای موسوم به الخنفوس با یکدیگر اختلاف دارند. عربستان در باریکهای در جنوب شرقی این منطقه یک پایگاه دریایی ایجاد کرده است، این منطقه پیش از آن متعلق به کشور امارات متحده عربی بود، امارات مهمترین شریک تجاری قطر است و قطر ایجاد این پایگاه را اینگونه ارزیابی میکند که عربستان میخواهد قطر تنها با عربستان ارتباط خاکی داشته باشد و از دسترسی آسان به کشور امارات متحده عربی محروم بماند.
همچنین از دیگر نقاط محل اختلاف عربستان و قطر جزیره "حالول" است. فاصله دریایی این جزیره از "خارک" 250 کیلومتر و از جزایر "قوین" 229 کیلومتر است. حالول در شرق قطر واقع شده و میدانهای نفتی "مَهزَم" و "العِدّ الشَرقی" از جمله چاههای نفتی نزدیک به آن هستند. جزیره حالول همچنین دارای ذخایر و تاسیسات نفتی است.
از دیگر موارد اختلاف میان قطر و عربستان منطقه "خورالعدید" است که در جنوب شرقی قطر واقع شده و به دلیل طبیعت بیابانی و ساحلی بسیار زیبایش در قطر "جواهر خلیج" نامیده میشود و 158 نفر جمعیت دارد.
اخراج قبیله بنی مره
منطقه حورالحدید دارای سواحل خاص و بسیار زیبایی بیابانی است، عربها آن را جواهر خلیج مینامند، این منطقه در طی توافقی در سال 1974 میان امارات و ریاض به عربستان واگذار شد، توافقی که بیش از چهار دهه است خشم قطر را زنده نگه داشته است زیرا علاوه بر میادین نفتی ارزشمندش برای قطر از لحاظ سوقالجیشی بسیار حائز اهمیت بود و بر این اساس این کشور هرگز این توافق را نپذیرفت ، این کشور بارها از امیر کویت صباح الاحمد الجابر الصباح درخواست کرده تا در این مورد میانجیگری کند. این میانجیگریها البته به خاطر قلدری برادر بزرگتر، عربستان معمولاً ناکام مانده است. در سال 1997 در ادامه اختلافات دو کشور مورد «بنیمره » پیش آمد، بنیمره قبیلهای در دو سوی مرز عربستان و قطر بود که نیمی از آنها پس از مرز کشی در کشور قطر قرار داشتند و نیم در عربستان، این قبیله با تحریک عربستان علیه دوحه شورش کردند و امیر قطر نیز در اقدامی محیر الوقوع تمام چهار هزار نفر اعضای این قبیله را به آنسوی مرز ( صحرای عربستان ) تبعید کرد و تمام اموال آنها را مصادره کرد. این اقدام بهشدت مورد اعتراض عربستان قرار گرفت، شاهزاده طلال بن العزیز ، در اجلاس اتحادیه عرب رسماً با امیر قطر دچار بگومگو شد.
اختلاف در سوریه و یمن
در سوریه بیش از 67 گروه شناخته شده در برابر دولت مرکزی قرار دارند که بیشتر مردم تنها با نام داعش یا ارتش آزاد سوریه آشنا هستند، اما واقعیت این است که نوع حمایت قطر و عربستان از تروریستها کمی متفاوت است، عربستان گروههای بهشدت تکفیری و مذهبی را مورد حمایت قرار داده است و قطر از گروههای نزدیک به اخوانالمسلمین حمایت میکند، این تقابل سیاست در یمن نیز خود را نشان داده است، پایگاههای گروه اخوانالمسلمین یمن در کنار دریای سرخ چند بار از سوی عربستان مورد حمله قرار گرفته است. در مصر نیز قطر در کنار ترکیه دو کشوری هستند که به صورت کجدار و مریض و از سر نارضایتی حضور السیسی ( سیاستمدار مورد حمایت عربستان ) را پذیرفتهاند.
خبرگزاری القناه و انفجار اختلافات
به گزارش خبرگزاری رویترز ، بامداد روز چهارشنبه اتفاق بسیار عجیبی افتاد: « خبرگزاری «قنا»(خبرگزاری رسمی قطر) اظهارات امیر قطر را منتشر کردند که در پایگاه هوایی العدید عنوان کرده بود:
قطر همزمان موفق شده روابط خوبی با آمریکا و ایران برقرار کند و از آنجا که ایران کشور ثقل منطقهای و اسلامی است و نمیشود نادیدهاش گرفت، از عقلانیت به دور است که تنش را با آن تشدید کنند چرا که قدرتی بزرگ است و ضامن ثبات در منطقه؛ چیزی که قطر به دنبال آن است. وی در خصوص اختلافات قطر با همسایگان خود نیز گفته بود: پایگاه هوایی «العدید» قطر که هم مورد استفاده نیروهای هوایی قطر است و هم آمریکا، از دوحه در قبال طمعورزیهای برخی کشورهای همسایه خود ( احتمالاً منظور عربستان ) حفاظت میکند. » این اظهارات که به واقع هم منظور آن آل سعود بود، چنان مقامات ریاض را خشمگین کرد که بلافاصله به آن واکنش نشان دادند، روزنامه العکاظ در ریاض عملاً خاندان سلطنتی قطر را به کودتا تهدید کرد، بحرین، امارات و عربستان سفرای خود را از دوحه فرا خواندند و دیپلماتهای قطری را اخراج کردند.
رابطه سفر ترامپ و اختلاف با قطر
قرارداد 380 میلیارد دلاری با آمریکا به ریاض این اعتماد به نفس را داده است که یک بار برای همیشه قطر را سر جای خود بنشاند، ریاض اعلام کرده که این کشور ممکن است از شورای همکاری خلیج فارس اخراج شود، ظاهراً خیال عربستان راحت است در صورت درگیری با قطر آمریکا دخالت نخواهد کرد.
فرصت طلایی برای تهران
قطر عملاً قربانی زورگوییهای عربستان شده و آمریکا نیز نمیتواند ( نمیخواهد ) از این کشور در برابر ریاض حمایت کند، قطر از این بیم دارد که عربستان با توجه به جمعیت کم قطر به این کشور حمله کند و آن را یا بخشی از آن را تصاحب کند، در این بین تنها کشور قدرتمند منطقه که میتواند ریاض را بر سر جایش بنشاند، ایران است، این فرصتی است تا تهران با عقب راندن ریاض هژمونی خود را یک بار دیگر به وابستگان آمریکا در منطقه یادآور شود، میتوان از امیر قطر دعوت کرد تا به تهران سفر کند و به این کشو اعتماد به نفس داد تا مرعوب تهدیدات آلسعود نشود، باید دید که آیا دستگاه دیپلماسی کشور ما میتواند از این فرصت استفاده کند. روابط ایران و قطر بهویژه به خاطر تقابل سیاستهای دو کشور در سوریه در سالهای اخیر به سردی گراییده است. اما آنچه سیاست خارجی قطر را از مواضع سیاسی غیر منعطف و خشک کشورهایی نظیر عربستان متمایز میکند تمایل آشکار همیشگی آنها به مذاکره و گفتوگو است. این تمایل در سخنان تمیم بن حمد امیر کنونی قطر نیز همچون پدرش به وضوح قابل لمس است. اختلافات مرزی دیرین قطر با عربستان و ابوظبی در کنار حمایت کمی آشکارتر آنان به سایر همتایان عرب از غزه در جریان جنگ یک ماهه با اسرائیل و همچنین در دسترس بودن بیشتر آنان برای دیپلماتهای ایرانی، میتواند روشنکننده یک چراغ در راهروهای وزارت امور خارجه ایران باشد.
بازخوانی سیاست خارجه قطر در چند سال اخیر نشان میدهد که به نحو بسیار ناشیانه و دست و پا شکستهای مقامات این کشور سعی کردهاند تا نقش سوئیس در ورژن عربی آن را در منطقه ایفا کنند. تلاش برای یافتن راه حل دیپلماتیک در موضوع سوریه در تعامل با ایران که البته چندان موفق نبود از این جمله است. جایگاه قطر در دیپلماسی خارجی ایران همچنین یک دلیل دیگر نیز برای برجسته شدن دارد: قطر در مقایسه با عمان گوش شنوای بسیار بیشتری میان اعراب دارد. اگر به ده سال قبل برگردیم مذاکره طولانیمدت و رودرروی وزرای امور خارجه ایران و آمریکا یک امر بعید به نظر میرسید. حال پس از مذاکرات هستهای باید اذعان کرد که مذاکرات سطح بالا میان مقامات دو کشور مسلمان همسایه برای حل اختلافات یا لااقل کاهش آن نباید تابو محسوب شود. گسترش روابط تجاری میان دو کشور نیز میتواند برای دو طرف بسیار سودمند و کمککننده باشد. توسعه و فعال کردن منطقه آزاد بوشهر یکی از پروژههای زمینماندهای است که فلسفه ایجاد آن به دیدار مقامات دو کشور و ایجاد دو منطقه آزاد برای افزایش تبادلات تجاری باز میگردد.
نیاز قطر به مصالح ساختمانی به خاطر ساخت و ساز گسترده ناشی از میزبانی جام جهانی میتواند زمینهساز سفر متقابل مقامات تجاری دو کشور باشد.
http://news.aftabeyazd.ir/5007
ش.د9600697