تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۸  ، 
کد خبر : ۳۰۲۴۸۴

آتش ‌به ‌اختيار به چه معناست؟

پایگاه بصیرت / محمدجواد اخوان

(روزنامه جوان – 1396/03/21 – شماره 5110 – صفحه 2)

رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت امام خامنه‌اي هفته گذشته در ديدار جمعي از دانشجويان سراسر كشور ضمن توصيه به «تلاش جدّي و همه‌جانبه براي غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه» الگوي عمل تشكل‌هاي دانشجويي را در قالب «آتش‌به‌اختيار» معرفي كرده و فرمودند: «نگوييد در دانشگاه ديگر نمي‌شود كاري كرد؛ شنفتم اين را كه بعضي‌ها مي‌گويند كه «آقا، ديگر در دانشگاه نمي‌شود كاري كرد»؛ نه آقا، در دانشگاه خيلي مي‌شود كار كرد، اتّفاقاً در دانشگاه بايد كار كرد. چه كسي بايد در دانشگاه كار بكند؟ شما. شما تشكل‌ها هستيد كه در دانشگاه بايد كار بكنيد.

البتّه خطاب بنده در غيرازاين جلسه به همه است؛ من به همه‌ي آن هسته‌هاي فكري و عملي جهادي، فكري فرهنگي در سرتاسر كشور مرتّباً مي‌گويم: هركدام كار كنيد؛ مستقل و به‌قول ميدان جنگ، آتش‌به‌اختيار. البتّه در جنگ، قرارگاه مركزي وجود دارد كه دستور مي‌دهد، امّا اگر چنانچه رابطه‌ قرارگاه قطع شد يا قرارگاه عيبي پيدا كرد، اينجا فرمانده دستورِ آتش‌به‌اختيار مي‌دهد. خب شما افسرهاي جنگ نرميد -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشيدـ آنجايي كه احساس مي‌كنيد دستگاه مركزي اختلالي دارد و نمي‌تواند درست مديريت كند، آنجا آتش‌به‌اختياريد؛ يعني بايد خودتان تصميم بگيريد، فكر كنيد، پيدا كنيد، حركت كنيد، اقدام كنيد.

گاهي اوقات انسان احساس مي‌كند دستگاه‌هاي مركزي فكر و فرهنگ و سياست و مانند اينها دچار اختلال‌اند، دچار تعطيل‌اند؛ واقعاً آدم گاهي اوقات احساس مي‌كند. حالا مثلاً فرض بفرماييد اين‌همه ما مسئله‌ فرهنگي در كشور داريم، مسائل مهم كه شايد من بتوانم 10مسئله‌ اصلي فرهنگي را بشمارم كه اينها دچار مشكل است؛ فرض كنيد مسئله‌ سينما، يك مسئله‌ مهم است، [يعني] مسئله‌ فرهنگي مهمّي است كه سينماي كشور چه جوري اداره مي‌شود، از كجا پشتيباني مي‌شود -حالا پشتيباني خارجي هم پيدا مي‌كنند براي فيلم‌هاـ اداره‌ هنر كشور و سينما كه چيز كوچكي نيست؛ مثلاً فرض كنيد 10 مسئله‌ اين‌جوري مي‌شود پيدا كرد، [امّا] ناگهان مي‌بينيد مثلاً فرض كنيد اينكه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود يا نشود، مي‌شود مسئله‌ اصلي؛ نامه‌نگاري مي‌كنند! پيدا است كه اين دستگاه اختلال پيدا كرده كه مسئله‌ اصلي را از مسئله‌ فرعي تشخيص نمي‌دهد و يك مسئله‌ اصلاً بي‌اعتبارِ بي‌اهمّيت فرعي را به‌عنوان يك مسئله‌ اصلي، درشت مي‌كنند. وقتي اين‌جوري دستگاه‌هاي مركزي اختلال دارند، آن‌وقت اينجا جاي همان آتش‌به‌اختياري است كه عرض كردم.»

پس از طرح اين كليدواژه از سوي معظم‌له بحث‌هاي بسياري در فضاي مجازي و رسانه‌اي در خصوص معنا و گستره كاربرد اين مفهوم در عرصه سياست، فرهنگ و ... طرح گرديد. حتي برخي از عناصر معاند كوشيدند كه پيامدهاي منفي براي آتش‌به‌اختيار شدن مجموعه‌هاي جوان و مؤمن انقلابي ترسيم كنند؛ اما بايد گفت طرح اين مفهوم در راستاي گشايش جبهه وسيعي از فعاليت‌هاي مفيد براي انقلاب اسلامي در برابر جوانان مؤمن انقلابي است كه رهاوردهاي آن براي جامعه مثمر ثمر خواهد بود. بنابراين لازم است اين مفهوم تا حد زيادي تبيين و ابعاد گوناگون موردبررسي قرار گيرد:

1ـ سال‌ها پيش معظم‌له دانشجويان را افسران جوان جبهه مقابله با جنگ نرم دشمن معرفي كردند و در همين امتداد چند سال پيش بر تقويت جبهه جوانان مؤمن انقلابي تأكيد كردند. به‌نظر مي‌رسد با توجه به ضعف ساختارهاي رسمي كشور در حوزه‌هايي همچون فرهنگ و نيز خلأهايي كه در عرصه سياسي در مقاطع خاص به چشم مي‌خورد، نگاه رهبر انقلاب بر حركت‌هاي خودجوش انقلابي و مؤمنانه براي عبور از چالش‌ها و رسيدن به موفقيت است. اين الگو، در طول چهار دهه از عمر انقلاب اسلامي بارها مورد آزمون قرار گرفته و در بيشتر موارد سربلند از امتحان بيرون آمده است. به‌نظر مي‌رسد «آتش‌به‌اختيار» معرفي كردن مجموعه‌هاي دانشجويي در امتداد همين الگوي كنش انقلابي و مؤمنانه براي انقلاب اسلامي است و طرح اين مفهوم فصل جديدي را در زنجيره اقدامات اين جبهه خواهد گشود.

2ـ اينكه چرا ساختارهاي رسمي و دستگاه‌هاي مركزي كه متولي عرصه‌هاي فرهنگي و سياسي كشور هستند و دسترسي‌هاي وسيعي به امكانات و بودجه‌هاي لازم را دارند، از كارآمدي لازم برخوردار نيستند يا در خلاف جهت‌هاي لازم حركت مي‌كنند، خود قصه پرغصه‌اي است كه بايد در جاي خود موردبررسي قرار گيرد؛ اما اجمالاً مي‌توان گفت ساختارهاي رسمي از چند نوع ضعف اساسي گوناگون رنج مي‌برند. برخي از اين دستگاه‌ها فرزند نهادسازي بوروكراتيكي هستند كه هيچ سنخيتي با انقلاب اسلامي نداشته و تنها پس از انقلاب تغيير نام يافته است. برخي از اين ساختارها گرچه فرزند انقلاب بوده‌اند، اما در گذر زمان به‌مرور مبتلا به فرهنگ «بوروكراتيك – تكنوكراتيك» شده و روحيه كارمندي، جاي جهاد و انقلابي‌گري را گرفته است.

مشكل برخي ديگر از ساختارها اما پيچيده‌تر است. در اين ساختارها و دستگاه‌ها سياست زدگي و سليقه گرايي ميدان دار تعيين جهت‌گيري‌هاي كلان شده و با وزيدن بادهاي سياسي از جهات مختلف، سياست‌ها و اقدامات تغيير مسير مي‌دهد. به‌جاي آنكه سياست‌هاي كلان ملي تعيين‌كننده راهبردها و راهكارها باشد، سليقه فلان مدير و جريان سياسي، تعيين‌كننده است. در جميع اين شرايط نمي‌توان از اين ساختارها انتظار مثبتي داشت. در اين ميان، معدود نهادهاي انقلابي كه هنوز از روحيه مقاومت مؤمنانه و انقلابي برخوردار هستند نيز عمده توان و انرژي‌شان به دليل اصطكاك ساختارهاي ناكارآمد پيش‌گفته دچار فرسايش و مشغول‌سازي مي‌شود.

3ـ اين شبهه كه طرح مفهوم آتش‌به‌اختيار بودن مي‌تواند به ظهور جريانات خودسر بينجامد از اساس غلط است. اولاً جريانات مؤمن انقلابي كه مخاطب اين دستورالعمل بوده‌اند، در چارچوب نظام و انقلاب تعريف‌شده و خطوط قرمز اين چارچوب كلان را به‌خوبي مي‌شناسند. ثانياً اين مجموعه‌هاي انقلابي در عمل ثابت كرده‌اند كه التزام عملي به ولايت‌فقيه دارند و از سويي خيلي بيشتر از ديگران به حفظ و حراست از اصل نظام اعتقاددارند، بنابراين احتمال خطر از سوي اين‌گونه جريانات خيلي كمتر از جرياناتي است كه دچار لاابالي‌گري در ميدان سياست و فرهنگ هستند. اتفاقاً بايد گفت آتش‌به‌اختيار شدن جريان مؤمن براي آن است كه از «خودسر شدن» كساني كه با لطايف‌الحيل به سمت‌هاي رسمي تسلط يافته و كت «اپوزيسيون» بر تن مي‌كنند، مهار شوند. براي مهار جرياناتي است كه بيت‌المال را جيب شخصي خود تصور كرده يا با يقه‌ بسته، تيشه به ريشه منافع ملت مي‌زنند.

مي‌توان گفت اكنون انقلاب اسلامي در آستانه دهه پنجم عمر خود به مقطع حساسي رسيده است كه نياز به عزمي راسخ براي عبور از چالش‌هاي مهم و فتح قلل رفيعي دارد. در اين برهه، نمي‌توان به خستگان، پشيمانان، منفعت‌طلبان، قدرت‌طلبان، زراندوزان و زرسالاران اميدي داشت، هرچند كه كاملاً ظاهر موجه و عامه‌پسندي براي خود ايجاد كرده باشند.

اينجا بايد ميدان را به جوانان مؤمن انقلابي سپرد و راه را براي آنها گشود، هرچند كه آنان كه ورود انقلابيون منافعشان را به خطر مي‌اندازد، احساس خطر كنند. اين توصيه امام راحل عظيم‌الشأن را از ياد نمي‌بريم كه «تنها آنهايي تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند. فقرا و متدينين بي‌بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعي انقلاب‌ها هستند. ما بايد تمام تلاشمان را بنماييم تا به هر صورتي كه ممكن است خط اصولي دفاع از مستضعفين را حفظ كنيم.»

http://www.Javann.ir/856060

ش.د9600822

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات