الگوی مدیریتی حاج احمد متوسلیان

اواسط تیر ماه اتفاق تلخی در تاریخ جمهوری اسلامی می افتد و آن ربایش حاج احمد متوسلیان فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله است. هنوز هم پس از 35 سال نمی دانیم اسراییل غاصب چه بر سر سردار ما آورده است. اما این روزها اخبار ضد و نقیضی از شهادت و یا حیات حاج احمد به گوش می رسد. با اینکه آرزوی قلبی هر کسی که دلش برای ایران می تپد این است که به حول و قوه الهی حاج احمد روزی با قدوم خود وارد خاک ایران شود اما در این نوشتار سعی بر آن است که گوشه ای از سبک مدیدریت اشان به رشته تحریر درآید.

به نظر نگارنده حاج احمد متوسلیان در همان مدت کوتاهی که در عرصه انقلاب اسلامی علی الخصوص دفاع مقدس فعالیت داشت شیوه مدیریت منحصر به فردی از خود بر جای گذاشت که امروزه مولفه های آن حتی در سطوح مدیریت کلان کشور می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

یک. اولین مولفه از شیوه مدیریت حاج احمد خدا باوری و دین محوری بود. یعنی او ضمن آنکه خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود می دید محور عملکرد خود را برمبنای دین قرار داده بود. یعنی اگر می خواست حرکتی را انجام دهد آن را با معیار دین می سنجید، نه با معیار امیال شخصی خود.

دو. زمانی که حق و حقیقت را می شناخت بر آن پای میفشرد. برخی فکر می کنند حاج احمد فردی بد خلق و یک دنده بود اما واقعیت آن است که او فردی بود که در راه شناخت و عملی کردن راه حق با احدی مماشات نمی کرد. یعنی اینکه فلان فرد یا فلان طیف برایش حساب ویژه ای داشته باشند مطرح نبود. هر کسی از راه حق سرپیچی می کرد مورد غضب حاج احمد بود چه آنکه آن فرد نزدیکترین فرد به او باشد.

سه. حاج احمد متوسلیان به دنبال پست و مقام وجایگاه نبود. اما در هر جا که فکر می کرد نیاز به وجود او هست داوطلبانه حاضر می شد و انجام وظیفه می کرد. هر گاه بر او تکلیف می شد که در جایی حضور چیدا کند لحظه ای در آن درنگ نمی کرد و این نشان از ولایتمداری بالای این مرد در عرصه کار برای مردم بود.

چهار. سخت کوش بودن از ویژگی های بارز ایشان بود. او از آن دسته از افرادی نبود که مثلا در مقر فرماندهی بنشیند و چند جلسه برگزار کند و باقی اوقات برای خودش سپری کند. او در راه رسیدن به اهدافی که بر مبنای حق بدانها دست یافته بود تا پای جان فعالیت می کرد و می کوشید. و نکته مهم تر آن که خود همیشه در میدان حضور پررنگ داشت.

پنج. او در مقابله با فساد هیچ گاه و در هیچ حالتی خط قرمز نداشت. چه انکه فساد در سازمان متبوع خودش و یا نزدیکانش اتفاق افتاده باشد. برخورد با فساد از جمله اموری بود که با در جریان قرار دادن مردم و به صورت علنی انجام می داد و جوری رفتار می کرد که مردم نتیجه آن را ببینند.

شش. دشمن شناسی از مولفه های مهم حرکت حاج احمد در عرصه های مختلف بود. تمیز دادن بین دشمن و دوست نگاهی عمیق می خواهد و اینکه در مقابل هر یک چگونه رفتار کند و چه عملکردی داشته باشد نگاهی عمیق تر، که حاج احمد بارها ثابت کرد که در شناخت دشمن و دوست کاملا تواناست.

هفت. گاهی افراد کارهایی انجام می دهند فعالیت های خوبی می کنند. تلاش بسیار می کنند اما افق دید مشخصی ندارند. چیزی که حاج احمد را در راهش ثابت قدم نگاه داشته بود وجود افق دید متعالی بود. او نگاهش را به عالی ترین اهداف اسلام دوخته بود و برای رسیدن به آنها تلاش می کرد.

پ.ن: تمامی مولفه هایی که در این نوشتار به آنها اشاره شده از صحبت های همرزمان آن سردار رشید برگرفته شده است.