تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۳  ، 
کد خبر : ۳۰۳۰۴۸
ریشه‌‌ها و پیامدهای کودتای 15 جولای ترکیه در گفت‌و‌گو با «اسدالله اطهری»

نقشه فرار «اردوغان» از تله فرسایش قدرت

مقدمه: کودتای نافرجام 15 جولای در ترکیه باعث شد که مشکلات جدیدی در روابط خارجی ترکیه به وجود آید. کودتای نافرجامی که از شب 15 جولای تا صبح 16 جولای سال گذشته به مدت 12 ساعت طول کشید، همان اندازه که بر سیاست داخلی تأثیر گذاشت، سیاست خارجی ترکیه را عمیقاً متأثر کرد. اما چرا این کودتا شکست خورد؟ کودتاگران چه کسانی و در پی چه بودند؟ کودتای نافرجام 15 ژوئیه 2016 چه پیامدهای سوئی در طول یک سال گذشته بر شرایط داخلی سیاسی – اجتماعی و عرصه روابط دیپلماتیک ترکیه داشته و خواهد داشت؟ و... اما برای پاسخ به این سؤالات و پرسش‌هایی از این دست، «ایران» گفت‌و‌گویی را با دکتر سید اسدالله اطهری، پژوهشگرارشد، کارشناس و رئیس کارگروه ترکیه در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه ترتیب داده است که در ادامه می‌خوانید.
پایگاه بصیرت / عبدالرحمن فتح‌اللهی

(روزنامه ايران ـ 1396/04/24 ـ شماره 6543 ـ صفحه 12)

* با توجه به تاریخ سیاسی ترکیه این کشور از دهه 1960 تاکنون همواره با مسأله کودتا روبه‌رو بوده است؛ از دیدگاه شما دلایل و ریشه‌های وقوع این دست از کودتاها و رفرم رادیکال ضد دموکراتیک در این کشور با وجود بسترهای جامعه دموکراتیک بویژه با رشد روزافزون در سه دهه اخیر چیست؟

** همان طور که اشاره کردید در ترکیه درهر دهه شاهد یک کودتا بوده‌ایم. البته با رصد وتحلیل این تحرکات در قالب کودتا متوجه می‌شویم در ادوار مختلف گاهی کودتا با افکار عمومی و خواست مردم همراه بوده و گاهی هم خاستگاهی دیکتاتوری داشته است و با ارزش‌هایی که خود نظامیان به آن معتقدند عمل کرده‌اند.

اما دو نکته متمایز‌کننده در خصوص کودتاهای ترکیه وجود دارد؛ اول اینکه منطقه خاورمیانه، منطقه‌ای کودتاخیز است و این کشور هم مانند سایر کشورهای منطقه خاورمیانه کودتا را به خود دیده است و اینگونه نیست که ترکیه تنها کشوری است که تاریخ آن با مفهوم کودتا همراه بوده است. در خود ایران در یک قرن اخیر شاهد چند کودتا بوده‌ایم از کودتای محمدعلی شاه و به توپ بستن مجلس گرفته تا کودتای رضا خان و سرنگونی سلسله قاجار تا کودتای 28 مرداد 32 و نهایتاً هم کودتای نوژه همدان البته در این راستا کشورهای دیگر منطقه خاورمیانه هم مانند عراق، مصر، لیبی، سوریه و... کم به خود کودتا ندیده‌اند. اما نکته متمایز دیگر در خصوص کودتاهای ترکیه این است که در برخی از این به قول شما رفرم‌های رادیکال ضد دموکراتیک گاهی پس از رخ دادن کودتا ارتش به‌عنوان نیروی کودتا‌کننده حاکمیت را به دست خود جامعه و بخش مدنی – سیاسی ترکیه سپرده است. لذا نظامیان ترکیه بواسطه قالب تحرکات بیش از حد و سپرده شدن اغلب امور سیاسی- امنیتی- نظامی به ارتش و نفوذ بسیار بالای خود در سایه آن، تا اکنون با وجود افزایش روندهای دموکراتیک توانسته‌اند، تقریباً از نیمه قرن بیستم تا به امروز متوسط در هر دهه یک کودتا را ترتیب دهند.

* اما با توجه به قدرت گرفتن و روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه و شخص رجب طیب اردوغان و تلاش‌های دولت برای کاهش سطح دخالت ارتش و نظامیان بعد از کودتای سال‌های 1997 و 2007 چرا ترکیه باز در ژوئیه 2016 شاهد وقوع کودتای دیگری بود؟

** ارتش ترکیه بواسطه چند ویژگی، توان و قدرتی بسیار بالا دارد. از یک سو در بعد نظامی بین‌الملل یکی از اعضای ناتو است و می‌تواند از نفوذ خود در این نهاد نظامی بین‌المللی استفاده کند، در بعد سیاسی هم همواره با احزاب وجریان‌هایی عمدتاً سکولار و ناسیونالیست در ارتباط بوده که ائتلاف با حزب جمهوریخواه خلق از جمله آن است، در بعد اقتصادی هم با بسیاری از بنگاه‌های متوسط و کلان ترکیه بده بستان‌های کلان مالی برقرار کرده است و نهایتاً هم از نظر نظامی توان و قدرت تمام‌کننده حفظ امنیت این کشور در دست ارتش بوده است. لذا تمام این اقتضائات از ارتش ترکیه یک نیروی ویژه با شرایطی بسیار خاص و پر نفوذ ساخته است که با اختیاراتی که قانون اساسی این کشور به ارتش داده است جایگاه آن بسیار قدرتمندتر هم می‌شود. لذا با در نظر گرفتن این شرایط، امکانات و قدرت بسیار بالای ارتش در مقابل حرکت‌ها و مانورهایی که حزب عدالت و توسعه وشخص اردوغان پس از کودتای سال 2007 در جهت محدود کردن ارتش با روند تندتری آغاز کرد، موفق شد و دولت نتوانست باعث جلوگیری از وقوع کودتای بعدی بخشی از بدنه ارتش شود. هر چند که در ادامه کودتا بدلیل ناهماهنگی بخش کودتاگر ارتش و حمایت مردم از دولت ناکام ماند.

* اما نقطه عطف و تمایز کودتای 15 جولای 2016 ترکیه در مقایسه با کودتاهای ادوار گذشته این کشور به تحولات بعد از وقوع کودتای ناکام باز می‌گردد که مهم‌ترین تحول دستگیری‌ها و بازداشت‌های کم سابقه و حتی می‌توان گفت بی‌سابقه در طول تاریخ ترکیه است. این برخورد قهرآمیز را با وجود داعیه در پیش گرفتن تئوری «تنش صفر» (Zero – Problems ) ناشی از چه عواملی می‌دانید؟

** زمانی که ترکیه در راستای تئوری «تنش صفر» با همسایگان درهمان دوران اقدامات مفیدی را انجام داد، برخی صاحبنظران سیاسی مانند پروفسورمتین هارپر، برخی از اعضای ارتش ترکیه، بعضی از گروه‌های مخالف و منتقد داخلی دولت و... از وجود اهداف برنامه‌ها و سیاست‌های پنهان حزب حاکم سخن گفتند و به موازات این تحلیل‌ها بسیاری هم اقدامات دولت را در راستای مبانی فکری دموکرات - مسیحی، محملی برای وارد کردن اسلام به حوزه سیاست و دموکراسی و ارائه مدلی در تقابل با مدل اسلام سیاسی ایران می‌دانستند که به دلیل مناسبات لیبرال وسکولارش مانند لغوحکم اعدام، آزادی پوشش و... با مدل ایران متفاوت بود، اما درمجموع کسی منکر مزایای این تئوری (تنش صفر) نبود.،ولی از بهارعربی سال 2011 به این سو، به دلیل آنچه که می‌توان آن را تحلیل‌های غلط نام نهاد، اردوغان و «عدالت و توسعه» خود را در شرایطی دیدند که به زعمشان می‌توانستند ترکیه را به حاکمیت دوران عثمانی برگردانند، چرا که درهمان ایام با اتفاقاتی چون حمایت ترکیه از اخوان‌المسلمین و سرکارآمدن دولت مرسی در مصر، قدرت گرفتن حزب النهضه و شخص راشد الغنوشی درتونس و شعارهای اسلام اخوانی - ترکیه‌ای درلیبی و شرکت در بمباران این کشور به بهانه عضویت در ناتو و... عملاً پالس‌های این باور خود را که ناشی از برداشت غلط بود دریافت می‌کردند و به‌همین دلیل ترکیه عملاً از تئوری سازنده تنش صفر به سمت رویکرد هژمونیکی پیش رفت و تمام کارهای مفید و مثبتش را برای کسب قدرت رهبری با لشکرکشی به عراق و سوریه به هر بهانه‌ای در منطقه فدا کرد و حتی کار به جایی رسید که کسانی چون عبدالله گل که بعدها از منتقدین این تفکرات شدند هم از سیستم و ساختار قدرت حذف شدند.

پس می‌توان گفت، عدم بررسی دقیق شرایط داخلی و منطقه‌ای و همچنین عدم شناخت پتانسیل‌های بالقوه و بالفعل این کشور از عوامل این تغییر غلط سیاست‌ها بودند از سوی دیگر هم در داخل ترکیه با به شکست رسیدن مذاکرات دولت و اردوغان با کردهای ترکیه و بویژه خود عبدالله اوجالان و اختلافات شدید با برخی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس به محوریت ریاض پس از محاصره قطر که بزرگترین و مهم‌ترین نماینده اخوان المسلمین در خاورمیانه و از هم پیمانان آنکارا است موجب شخصی شدن سیاست و پیدایش یک کیش شخصیتی در اردوغان و ایدئولوژیک شدن حکومت و امنیتی شدن فضای سیاسی – اجتماعی ترکیه شد و نبود نیروهای عاقل اخوان‌المسلمینی در حزب عدالت و توسعه مانند عبدالله گل به‌دلیل حذف از سوی اردوغان که به آن اشاره کردم سبب شد در یک چرخش 180 درجه‌ای و کاملاً رادیکال برخورد قهری و چکشی و در برخی موارد حتی دیکتاتور گونه را با سیاست حذف منتقدان و مخالفان پس از کودتای سال 2016 در پیش گیرد.

* همان‌طور که اشاره کردید، آثار سوء رفتارهای قهرآمیز و چکشی دولت ترکیه پس از وقوع کودتا بر افکار عمومی داخلی و بین‌المللی و متوقف شدن مذاکرات پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا مشاهده شد. این مسائل موجب شد ترکیه در یک نقطه تقریباً «بی بازگشت» در روابط بین‌الملل برسد. آیا در بستر این مسأله به این نقطه بی‌بازگشت اعتقاد دارید؟ بویژه که اوبیش از اینکه یک آرمانگرا و ایده‌آلیست باشد یک پراگماتیست در حوزه رئالیسم قدرت است.

** در راستای نکته مهم شما در خصوص پراگماتیست بودن اردوغان همین بس که او در موضوع ساقط کردن هواپیمای روسیه و تنش جدی با مسکو از چنان هوشمندی برخوردار بود که توانست روسیه را از یک دشمن بسیار خطرناک به یکی از همپیمانان و متحدان خود تبدیل کند، چنان‌که اکنون در مسأله سوریه، مسکو و آنکارا در یک جبهه قرار گرفته‌اند و حتی پس ار ترور سفیر روسیه در ترکیه هم این روابط دچار خدشه نشد. این نشان از توان اردوغان برای تغییر درهر وضعیتی دارد. بنابراین حتی اگر ترکیه در یک وضعیت «بی بازگشت» هم باشد، اردوغان می‌تواند این وضعیت را تغییر دهد. اما نکاتی که گفتید، باید پرونده به پرونده بررسی شود. در خصوص ارتباط سرد آنکارا- واشنگتن در دوران اوباما برسر استرداد گولن باید گفت، اساس این رابطه سرد اگر چه بر عدم استرداد گولن بنا نهاده‌ شد اما در ادامه مواضع متفاوت واشنگتن با آنکارا بر سر حمایت و تسلیح کردهای سوریه (P.Y.D) و (Y.P.G) رقم خورد که تا اکنون و در دولت ترامپ هم ادامه دارد. در خصوص مسأله سوریه هم اگر چه در ظاهر آنکارا در جبهه تهران و مسکو قرار گرفته، اما سعی می‌کند، در روندهایی کاملاً متمایز و گاهی متناقض اهداف و منافع خود را در خاک سوریه با حملات اخیر به مناطق کردنشین سوریه مانند منطقه عفرین پیش برد که یقیناً این اقدامات باعث پیچیده‌تر شدن پرونده سوریه خواهد شد رفتار آنکارا از دید من، نه یک تغییر استراتژیک بلکه یک تغییر تاکتیکی است. لذا در بستر این شرایط اردوغان یک سیاست تاجرمآبانه را برای کسب منافع بیشتر پیش گرفته است.

اما در خصوص پرونده اتحادیه اروپا هم باید گفت، اتحادیه اروپا برای کشورهای متقاضی پیوستن به این اتحادیه دارای شاخص‌هایی است که یقیناً ترکیه از آن بی‌بهره است. شاید در سال‌های ابتدایی دولت اردوغان بین سال‌های 2003 تا 2010 چنین شاخص‌هایی وجود داشت. اما اکنون به واسطه این رفتارهای قهری و علاوه بر آن اظهارنظرهای تند و بی‌محابای سران آنکارا به سران اتحادیه اروپا بویژه برلین در یک سال گذشته، سبب شد اتحادیه اروپا رسماً به مذاکرات پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا پایان دهد چرا که کشوری که هر روز مردم خود را بمباران می‌کند یقیناً از شاخص‌های استاندارد کشورهای اتحادیه اروپا به دور است از همین رو ترکیه اکنون به اقتضائات جوامع کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بسیار نزدیک شده است.

چند هفته پس از کودتا، آنکارا یک صندوق ذخیره مستقل با عملکرد موازی با بودجه دولت مرکزی و در برخی وجوه، با بانک مرکزی ایجاد کرد. بعد از آن یک مجموعه قوانین و دستورالعمل‌ها برای افزایش بودجه در نظر گرفته شد. به طور مثال حکم قانون‌گذاری شماره 680، مجوز بازی شانس(نوعی قمار-مترجم) را به مدت 49 سال به صندوق اعطا کرد. در ماه ژانویه، اعتراض‌هایی به این صندوق شد که این صندوق از دارایی‌های عمومی تغذیه می‌کند. ضمن آن دولت برای مهار بحران تلاش‌های دیگری هم کرد. از جمله اعطای وام‌های کلان به شرکت‌هایی که با مشکل‌های فراوانی روبه‌رو شده بودند، تخفیف مالیات و توسعه خدمات و امکانات عمومی و تخصیص کمک برای استخدام نیروهای جدید و لغو محدودیت‌های کارگری. پس از آن در ماه فوریه، بازار مالی جهانی به اقتصادهای نوظهور مانند ترکیه توجه نشان دادند و سرمایه‌گذاران خارجی دوباره به ترکیه بازگشتند. در نتیجه قیمت دلار در ترکیه به 3/5 لیر رسید و در سه ماهه اول سال، اقتصاد این کشور 5 درصد رشد پیدا کرد و از نرخ رشد 3/5 درصدی سه ماهه آخر سال 2016 پیشی گرفت. پس از کودتا، دولت تلاش کرد تا شرکت‌های حامیان گولن را تحت نظارت حزب عدالت و توسعه دربیاورد و برای این کار دستورالعمل‌های قانونی‌ای تدوین کرد. به موجب این قوانین هرگونه تصمیم‌گیری باید با نظارت کامل دولت انجام شود.

تاریخ اقتصاد ترکیه، که با کنترل و قبضه دارایی‌های کلان بیگانه نیست، در تلاش است تا اقلیت غیر مسلمان کشور را هدف قرار دهد. با این دیدگاه می‌توان گفت که پس از کودتای سال گذشته، اقدام‌هایی که صورت گرفته این معنی را می‌دهد که فراخوان «سلب مالکیت» در حال راه‌اندازی است.

* رخدادهای پس از کودتا سبب شد، حزب عدالت و توسعه در همه پرسی آوریل 2017 برای تغییر 18 ماده از قانون اساسی با نسبت آماری 51 درصد به 49 درصد، رأی مثبت کمرنگ جامعه ترکیه را جلب کند، آیا باید منتظر شکست حزب عدالت و توسعه و اردوغان در انتخابات 2019 در سایه تئوری «فرسایش قدرت» باشیم؟

** ابتدا باید دید آیا اردوغان و حزب عدالت و توسعه با تئوری «فرسایش قدرت» روبه‌رو هستند یا در سایه تئوری «موج بازگشت»، این بازیگر باهوش می‌تواند خود را تا انتخابات سال 2019 بازتولید کند؟ با تحلیل شرایط یک ساله اخیر پس از کودتای 15 جولای شاهد هستیم که عملاً ترکیه در یک فرسایش قدرت قرار گرفته و همان‌طور که اشاره کردید آمار 51 درصدی موافقین تغییر قانون اساسی نشان از کاهش طرفداران و افول محبوبیت اردوغان و حزب عدالت و توسعه دارد و در قیاس با انتخابات گذشته و کسب اکثریت آرای جامعه ترکیه رفراندوم سال 2017 به مثابه یک «نه» به اردوغان تلقی می‌شود. حزب عدالت و توسعه هرچند در قالب دموکراسی با نسبت 51 درصد به 49 درصد پیروز عرصه رفراندوم شده اما یقیناً این مسأله می‌تواند هشدار و تهدیدی برای حزب عدالت و توسعه و خود اردوغان در انتخابات سال 2019 باشد از همین رو دولت کنونی با این حجم گسترده از بازداشت‌ها که گویا پایانی هم بر آن نیست و هر روز شاهد دستگیری عده‌ای جدید به بهانه ارتباط با گولن یا (پ.ک.ک) هستیم و خبرهایی از سرکوب روزنامه نگاران و اهالی قلم تا به زندان انداختن سران احزاب و سیاستمداران، فرسایش قدرت را بیش از پیش برای اردوغان رقم خواهد زد. هرچند که اردوغان در چند وقت اخیر تلاش‌هایی را برای کاهش موج تند فرسایش قدرت انجام داده‌است که می‌توان به جوان کردن کادر حزب عدالت و توسعه، تغییر اعضای کابینه یا آغاز تلاش‌هایی برای حل مسائل کردی و... اشاره داشت. اردوغان و حزب عدالت و توسعه اگر در فرصت باقی مانده تا 2019 اقداماتی از این دست را در روندی کاملاً آهسته و زمانبر در پیش بگیرند، شاید بتوانند از شکست خود در انتخابات آتی جلوگیری کنند.

اما نکته دیگری هم که نباید فراموش شود این است که با وجود تمام فعالیت‌های مخرب و به نوعی ضد دموکراتیک حزب عدالت و توسعه در یک سال گذشته و کاهش محبوبیت آن، آلترناتیو قدرتمندی در مقابل این حزب وجود ندارد و همچنین به موازات این نکته شخصیتی کاریزماتیک در حد اردوغان هم در میان سیاستمداران ترکیه یافت نمی‌شود. شاید بتوان در جامعه ترکیه به رهبر اپوزیسیون این کشور کمال قلیچداراغلو یا در بخش کردی به کسی مانند دمیرتاش اشاره داشت اما با تحلیل دقیق‌تر می‌توان دریافت که کاریزمای این اشخاص در اندازه اردوغان نیست اما از آن سو هم معتقدم اگر در یک اتحاد جبهه کردها و جبهه سکولار ترکی با هم تشکیل یک ائتلاف را داشته باشند، می‌توانند به بالانس قدرت در ترکیه کمک کنند.

* با توجه به زمانبر و طولانی بودن کاهش «فرسایش قدرت» آیا اردوغان تا انتخابات سال 2019 قادر است، بخش اعظم نیمی از جامعه ترکیه که در مخالفت با سیاست‌های قهرآمیز یک ساله او بعد از کودتای 15 جولای 2016 هستند، را همراه خود سازد؟

** در خصوص باسازی و کاهش فرسایش قدرت، اردوغان و حزب عدالت و توسعه از بزرگترین سلاح خود یعنی اقتصاد بهترین استفاده را خواهد برد و با افزایش تولید ناخالص داخلی و سرانه درآمد در این کشور می‌تواند از این ابزار در سرعت بخشیدن به باسازی خود تا انتخابات سال 2019 استفاده کند. هر چند که به موازات این مسأله قبلاً هم اشاره داشتم که آقای اردوغان در زمینه سیاسی هم با تغییر در کادر حزب عدالت و توسعه و همچنین روی کار آوردن نیروهای کارآمدتر در کابینه خود می‌تواند دور کاهش فرسایش قدرت را تا 2019 انتخابات تندتر کند.

* اما در پایان با تحلیل تمام شرایط و وضعیت کنونی ترکیه پس کودتای 2016، آینده این کشور را در یک نگاه کلی چگونه برآورد می‌کنید؟

** من بر این باورم با تداوم این شرایط، ترکیه در مسیری قرار دارد که تشتت و چند دستگی می‌تواند اساس وبنیان این کشور را با تهدید و خطر مواجه کند. از کردهای این کشور که به‌دلیل بمباران هر روزه رسماً به سرسخت‌ترین مخالفان و منتقدان ارودغان تبدیل شده‌اند تا سایر احزاب سکولار، همگی پس از رفراندوم وهمه‌پرسی بر این باورند که حزب عدالت وتوسعه مسیر خودکامگی را برای خود هموار کرده‌ است. علاوه بر این انتقاد تند بخش مدنی جامعه از سیاسیون تا اصحاب رسانه، هنرمندان، نویسندگان تا استادان دانشگاه را هم نباید فراموش کرد و در این راستا مسأله حمله به کانتون‌های کردسوریه را هم نباید از نظر دور داشت که علاوه بر به جان خریدن دشمنی کردهای سوریه مخالفت اروپا و واشنگتن را هم برای آنکارا در پی داشته و می‌تواند خطرات جدی را برای امنیت ترکیه در آینده فراهم کند.

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/191223

ش.د9601133

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات