(روزنامه مردمسالاري ـ 1396/05/02 ـ شماره 4370 ـ صفحه 2)
سعید شریعتی در گفتوگو با جماران درباره مانع تراشیهای مخالفین در دولت دوازدهم اظهار داشت: مخالفان و منتقدین دولت فعلی در نقاط مختلفی از قدرت سیاسی کشور صاحب نفوذند و بدون شک تلاش خواهند کرد تا برای توجیه و بسط قدرت خود در کشور، نقاط ضعف دولت را بزرگنمایی کنند و تبلیغات منفی علیه دولت و مجلس به راه بیندازند.
وی در ادامه گفت: این امری طبیعی است که مخالفین بتوانند از حق قانونی خود برای ابراز مخالفت و انتقاد استفاده کنند و جای هیچ ایراد و اشکالی به آنها نیست. قطعا ما بعنوان حامیان رئیس جمهوری معتقد نیستیم که باید جلوی طرح انتقاد و فعالیت مخالفین دولت گرفته شود. همچنین نباید هیچ مانعی برای فعالیت و تحرکات قانونی آنها ایجاد کرد. اما آقای روحانی باید گاردش را در برابر توطئهها و پنهان کاریها از دولت محکم ببندد چرا که این حق ملت است که از یک فضای سالم در اداره کشور بهره مند باشند. همچنین این مطالبه وجود دارد که بحرانهای ساختگی و چالشهای جدید نبایستی حرکت دولت را نسبت به اجرای برنامههای خودش متوقف یا دچار اخلال کند.این فعال سیاسی اصلاح طلب با اشاره به طرح گفت و گوی ملی درون حاکمیت گفت: گفتوگوی ملی همواره از سوی کسانی که دلسوزان نظام قلمداد میشوند و دل در گروی تمامیت ارضی و گسترش منافع ملی دارند مطرح میشود.
در اینکه این افراد خواهان سربلندی کشور و جمهوری اسلامی ایران هستند شکی نیست زیرا شرایط کشور در منطقه و همچنین وضع بین المللی آن اقتضا نمیکند که دو جناح سیاسی بخواهند بر طبل اختلافات داخلی بکوبند. اگر گفت و گوی ملی بخواهد به شکل سوری تنها در چینش کابینه مدنظر قرار گیرد و در ترکیب آن لحاظ شود و دولت را به شکل یک شرکت سهامی درآورد که هریک از احزاب و دستههای سیاسی با رویکرد و دیدگاههای مختلف در آن دارای سهم شوند نه کفایت میکند و نه پسندیده است.
وی با اشاره به عدم بررسی و آسیبشناسی شکست جریانی اصولگرایان در انتخاباتهای اخیر افزود: اصولگرایان را بایستی به دو دسته تقسیم کرد دسته نخست اقتدارگرایان هستند و دسته دیگر محافظه کاران قرار دارند که در این میان چسبندگی اقتدارگرایان به حوزه قدرت هیچگاه برگرفته از رای مردم نبوده است.
به زبانی ساده تر جایگاه و پایگاههای آنها در قدرت متاثر از رای و انتخاب مردم نیست. که این موجب ثبات در جایگاه آنها میشود و باعث شده که آنها هیچ گاه خودشان را در معرض رای مردم قرار ندهند و دچار آسودگی و خوش خیالی مخرب شوند.
همین ثبات جایگاهی موجب نوعی انجماد و درجازدن در تصور آنها نسبت به جامعه شده است.این موضوع معضلاتی در شیوه ارتباط برقرار کردن آنها با بدنه جامعه و همراه شدنشان با خواست و مطالبات مردم بوجود آورده است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه گفت: ریشه واپس گرایی بخشی از اصولگرایان، رانتهای قدرتی است که در اختیار دارند. حتی از نظارت استصوابی نیز در سالهای اخیر به عنوان رانت قدرتی اصولگرایان استفاده شده است. متاسفانه این رویه در بیست و چندسال اخیر، آنها را به عنوان بخش تضییع ناشدنی قدرت تبدیل کرده است.
طبیعی است که وقتی مجموعه ای به بخش ثابت قدرت تبدیل شود و جنبه ای مادام العمر پیدا کند. مقصر بسیاری از ضعفها و مشکلات موجود کشور در میان اذهان عمومی خواهد شد. و بالعکس آنهایی که با رای مردم انتخاب میشوند و حضورشان در عرصه قدرت متکی بر خواست و رای مردم است مجبورند تا خود را منطبق با خواست و نظر مردم کنند و به اصلاح خود بیشتر از سایرین مبادرت ورزند. بدون شک این افراد از اقبال خوبی هم در میان مردم برخوردار خواهند شد.
آنچه پیداست اصولگرایان ضربه را از جایی خوردند که گمان میکردند نقطه قوتشان بود درصورتی که همان نقطه ضعفشان است.به بیانی دیگر نقطه قوت و ضعف اصولگرایان مشترک است.
http://www.mardomsalari.net/4370/page/2/18069
ش.د9601217