آن زمان که پیر فرهیخته و عالم ربانی آنچه را که ما در آینه نمیدیدیم در خشت خام به عینه مشاهده میکردند در یک جمله فرمودند: «رابطه با آمریکا را میخواهیم چه کنیم؟» که این کلام ارزشمند پس از آن بارها از سوی جانشین خلفشان به عناوین مختلف ابراز و اقرار شده است. هنوز هم به اتکا و احترام همین کلام که درّی است گرانبها، پس از ۳۸ سال دری به روی آمریکا باز نشده اما در همین زمان قطع رابطه هم تلاش کرده از بیراهه به سرزمین ما نفوذ کند و به کمک عوامل و خودفروشان بیوطن زمینههای نیاز را باز بگذارد و به مرور زمان و پس از نزدیک 40 سال خودی نشان دهد! هنوز هم هستند مردان کهنسالی در روستاها که سنتهای قدیمی را ارج مینهند اگرچه بعضی اوقات با تمسخر روبهرو میشوند اما بر اساس تجربیات ارزشمند خود قسمتی از برداشت محصول را بهعنوان بذر برای سال بعد نگهداری میکنند به این امید که یک دانه بکارند و 70 دانه برداشت کنند.
این امر اگرچه سنتی و به نظر غیراصولی به نظر میرسد اما علاوه بر نعمت برکت، امنیت هم را در بر دارد. نفوذهای مخرب در زیر چتر «فائو» و دیگر وابستگان سازمان بهاصطلاح ملل متحد ادامه مییابد تا رنگ فریب و ریا را از برنامههای جهان غرب بزداید! تنها مسائل فرهنگی نیست که میتوان با عنوانهایی همچون سند 2030 کتابهای درسی را متحول و به آنسو کشاند تا شهید فهمیدهها را به حاشیه بفرستند و دهقان فداکار را فناتیک جلوه دهند. مدهای جدید آرایش نه برای دختران بلکه برای پسران است که بدین گونه بتوان افکار آنها را هم همچون مو و چهرهشان تغییر داد تا فیلشان یاد هندوستان نکند و حس ایثارگری، دفاع و جرقههای نوزادان گهوارههای سال ۴۲ در وجودشان زده نشود که این بزرگترین اشتباه تاریخی آنهاست و اگر توفانی هم بوزد در اینسو نسیمی بیش جلوه نمیکند! فراموش نکنید فرزندان این سرزمین همان نوادگان و نسلهای سوم و چهارم کودکان گهوارههای دهه 40 هستند!
اما نفوذ بدون حضور انواع مختلف دارد که بر ذائقهها و نیازها استوار است! ورود محصولات تراریخته و روغنهای پالم میتواند عامل بیماریهایی باشد تا داروهای از پیش ساخته شده را به سوی این سرزمین گسیل کند در حالی که محتوای این معجونهای بهظاهر شفابخش نیز مرموز به نظر میرسد! تعامل کلمه خوبی است اما با چه کسی؟ شیاطین ظرفیت این لغات متقن را ندارند و بیشتر طالب تجاهل است تا تعامل! سوءاستفاده و خیانت در امانت، فلسفه وجودی غرب است که عنوان حفظ منافع ملی را بر آن گذاشته و با این فلسفه هر آنگونه که بخواهد رفتار میکند، حتی به تعهدات بینالملل خودساخته نیز پایبند نمیماند و اگر منافعش تأمین نشود، از هر جنایتی رویگردان نیست!
یکی از مشکلات و معضلات موجود در جامعه ایران تأمین مواد غذایی مورد نیاز و صادرات است که بتواند از این طریق درآمد ارزی خود را برای خروج از اتکا به نفت تضمین کند اما غفلت از تولیدات سنتی که مملو از ویتامینهای مورد نیاز است، باعث شده بهجای افزایش بهرهبرداری از وسعتها بهسوی بذرهای بهاصطلاح اصلاحشده خارجی روی آوریم که در حقیقت نوعی از تراریختهها هستند که با این عناوین عرضه میشوند! این محصولات استراتژیک در کنار محاسن ظاهریای که دارند، با عیوبی خانمانبرانداز همراه بوده و میتوانند مصرفکنندگان را به اسارت اقتصادی خود درآورند.
در حال حاضر 5 کشور در جهان تولید انبوه این بذرهای ناشناخته را در اختیار دارند و بهوسیله آن امیال سیاسی و اقتصادی خود را به کشورهای مصرفکننده و نیازمند تحمیل میکنند! این بذرهای اصلاحشده فاقد تخمک برای دوبارهکاری بوده و در واقع یکبارمصرف هستند بنابراین کشاورزان را ناچار به خرید آن برای هر نوبت کشت میکنند! البته هنوز دیگر آثار منفی و زیانبار این بذرها شناختهشده نیست و تنها عیب اسارت و وابستگی به غرب در آن به ثبوت رسیده است. دکترین جهانی نشان میدهد آنچه از رابطه با بیگانگان و بویژه آمریکا نصیب ملتهای مظلوم میشود، چیزی جز اسارت و بردگی نخواهد بود. حال مجسم کنید اگر روزی گندم نیز به این بذرها بپیوندد؛ چه فاجعهای برای کشورهای در حال توسعه پیش خواهد آمد؟
http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/2206/12/178203/0
ش.د9601367