حماسه و جهاد >>  دفاع مقدس >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۹۶ - ۱۹:۵۱  ، 
کد خبر : ۳۰۴۶۷۴
پاسداری خود را سرباز امام حسین می دانست

شهید حسین خرازی

شهید حسین خرازی به عنوان فرماندهی تیز بین و کاربلد توانسته بود تمام خلاهای نظامی در عملیات های مختلف را پیش بینی کند و برای آن چاره ای بیاندیشد. در واقع نقشه عملیات آزادسازی خرمشهر را هم خود او کشیده بود.
پایگاه بصیرت / گروه حماسه و جهاد/امین پناهی
انقلاب اسلامی به تازگی پیروز شده بود که در كمیته انقلاب اسلامی مشغول شد. مبارزه با ضد انقلاب داخلی و جنگهای كردستان زمان او را به کلی گرفته بود. ابتدا باشروع فعالیت های ضد انقلاب در گنبد به آنجا رفت و با ضد انقلابیون مبارزه کرد. سپس به سمت کردستان رفت و پس از فعالیت های بسیاری که در مبارزه با ضد انقلاب آن خطه انجام داد، در غائله کردستان کاری کرد کارستان، او در سمت فرماندهی گردان ضربت كه قوی ترین گردان آن زمان محسوب می‌شد وارد عمل شد و در آزادسازی شهرهای دیگر كردستان از قبیل دیواندره، سقز، بانه، مریوان و سردشت نقش مؤثری را ایفا نمود و با تدابیر نظامی، بیشترین ضربات را به ضدانقلاب وارد آورد.

پس از آنکه وارد جبهه های جنوب کشور شد در عملیات های مختلف و در کسوت فرمانده حضوری پررنگ داشت. در عملیات شكست حصر آبادان، فرماندهی جبهه دارخوین را به عهده داشت و دو پل حفار و مارد را كه عراقی ها با نصب آن دو پل بر روی رود كارون، آبادان را محاصره كرده بودند، به تصرف درآورد.

یکی از ویژگی های شاخص حسین خرازی مدنظر قراردادن تمام احتمالات در عملیات مورد نظر بود. او بر اساس این احتمالات آموزش های مختلف را به نیروهای تحت نفوذ خود می داد. به اصطلاح هیچ گاه بی گدار به آب نمی زد، تا خودش نمی رفت و منطقه عملیاتی را بررسی نمی کرد و بر مبنای بررسی ها برنامه ریزی نمی کرد وارد عملیات نمی شد. او به نیروهای خود بسیار اهمیت میداد و افرادی آموزش دیده و با کارایی بالا تربیت میکرد، همین موضوع باعث شده بود حتی نام لشکر امام حسین (ع) هم لرزه بر اندام دشمن بعثی بیندازد، این لشکر در آن دوران به عنوان مقتدرترین لشکر ایران در کنار دیگر لشکرها عملیات می کرد، آنقدر که وقتی آوازه پیروزیهای عملیات لشکر امام حسین (ع) به گوش دشمن میرسید بعثیها ابراز وحشت و درماندگی میکردند. یکی از این عملیات ها، عملیات بیت‌المقدس بود که منجر به آزادی خرمشهر می شود. همکاری لشکر امام حسین (ع) به فرماندهی شهید حسین خرازی در کنار لشکر نجف اشرف به فرماندهی شهید احمد کاظمی در این عملیات باعث پیروزی می گردد. در واقع باید گفت این دو فرمانده که همواره در کنار نیروهای خود در عملیات های مختلف حضور داشتند و حالا اولین کسانی بودند که وارد خرمشهر شدند و خبر آزادی این شهر را اعلام کردند.

شهید حسین خرازی به عنوان فرماندهی تیز بین و کاربلد توانسته بود تمام خلاهای نظامی در عملیات های مختلف را پیش بینی کند و برای آن چاره ای بیاندیشد. در واقع نقشه عملیات آزادسازی خرمشهر را هم خود او کشیده بود. یکی دیگر از ویژگی های این مرد شجاع عدم عقب نشینی بود و هرکاری را که شروع می کرد حتما باید به پایان می رسانید. در عملیات خیبر كه توام با صدمات و مشقات زیادی بود دشمن، منطقه را با انواع و اقسام جنگ‌افزارها و بمبهای شیمیایی مورد حمله قرار داده بود، اما شهید خرازی هرگز حاضر به عقب‌نشینی و ترك موضع خود نشد، تا اینكه در این عملیات یك دست او در اثر اصابت تركش قطع گردید و پیكر زخم خورده او به عقب فرستاده شد.

پس از بستری شدن در بیمارستان یزد با خانه تماس برقرار می کند و به پدرش می گوید: «من مجروح شده‌ام و دستم خراش جزئی برداشته، لازم نیست زحمت بكشید و به یزد بیایید، چون مسئله چندان مهمی نیست همین روزها كه مرخص شدم خودم به دیدارتان می‌آیم.»

والفجر 8 یکی دیگر از عملیات های موفق او در طول دفاع مقدس بود. او با فرماندهی بسیار مقتدرانه و دقیقی که انجام داد موفق شد در سمت خود به خوبی وارد عمل شده و لشکر گارد بعث عراق را که یکی از کارکشته ترین گروههای نظامی عراق بود به تسلیم وادارد و پیروزی لشکریان اسلام بر منطقه فاو و كارخانه نمك كه جزو پیچیده‌ترین مناطق جنگی بود، تثبیت سازد.

او آنقدر به مسائل نظامی و انضباط در کار اهمیت می داد که حتی نیمه شب از سنگر های مختلف بازدید می کرد و حتی از نحوه خواب نیروها اطلاع پیدا می کرد. در واقع این همه انضباط و ریز بینی در کار برای این بود که او فکر می کرد در قبال هر نیرویی که تحت فرماندهی او به جبهه می آید مسئولیت دارد و سعیش بر این بود که در عملیات های مختلف کمترین تلفات را بدهد.

شهید حسین خرازی

حسین خرازی برای عمل به سنت حسنه ازدواج با خانم مومن و متدینی که پشتیبان حضور او در جبهه ها باشد ازدواج می کند، که خطبه این عقد آسمانی را امام خمینی جاری می سازند.

او نهایتا در جریان عملیات کربلای 5 زمانی که در اوج آتش توپخانه دشمن، رساندن غذا به رزمندگان با مشكل مواجه شده بود، خود پیگیر جدی این كار می شود، كه در همان حال خمپاره ای در نزدیكی اش منفجر شده و به شدت مجروح می‌شود که به همین وسیله به فیض عظیم شهادت نائل می گردد.

شهید حسین خرازی دارای روحی بلند و ملکوتی بود. او هیچ گاه بدون وضو نبود. او دلیل مشکلات و مسائل را عدم توجه به خدا و گناهان خود ما می دانست. دقت فوق‌العاده‌ای در اجرای دستورات الهی داشت و این اعتقاد را بارها به زبان می‌آورد كه: سهل‌انگاری و سستی در اعمال عبادی تاثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد.

در بخشی از وصیت نامه شهید حسین خرازی که در روزهای آخر زندگی دنیایی است نوشته شده است چنین می خوانیم: «خدایا،غلط کردم، استغفرالله، خدایا امان، امان ازتاریکی و تنگی و فشار قبر و سئوال نکیر و منکردر روز محشر و قیامت. به فریادم برس، خدایا دلشکسته و مضطرم، صاحب پیروزی و موفقیت ترا می دانم و بس، و بر تو توکل دارم. خدایا تا زمان عملیات، فاصله ی زیادی نیست، خدایا به قول امام خمینی،تو فرمانده کل قوا هستی، خودت رزمندگانت را پیروز گردان، شرصدام کافر را از سرمسلمین بکن خدایا، از مال دنیا، چیزی جز بدهکاری و گناه ندارم، خدایا، تو خود توبه ی مرا قبول کن و ازفیض عظمای شهادت، نصیب و بهره مندم ساز و از تو طلب مغفرت و عفو دارم.»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات