(روزنامه آرمان - 1396/06/21 - شماره 3416 - صفحه 7)
* هدف کره شمالی از برگزاری آزمایش اتمی جدید خود چیست؟ چرا کره شمالی بهرغم تهدیدهای آمریکا، ژاپن و کره جنوبی همچنان روی مواضع خود پافشاری میکند؟
** کره شمالی در بین کشورهای جهان وضعیت خاص و استثنایی دارد. به نظر من کره شمالی در سال2017 در بن بست وتنگنای جهان قرار گرفته است. وضعیت کره شمالی به اندازهای مبهم و خطرناک است که بسیاری از کشورها به صورت ناخودآگاه ترجیح میدهند با این کشور ارتباط برقرار نکنند. به همین دلیل کره شمالی از نظر روانی احساس بیم و هراس میکند و همواره خود را برای مقابله با دشمن خارجی آماده نگه داشته است. در گذشته اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت که از نظر ایدئولوژیک با کشورهای غربی اختلاف جدی داشت و کشورهای غربی نیز نسبت به شوروری احساس خطر میکردند. در ایدئولوژی کمونیسم به صورت غریزی توسعهطلبی و فراگیر شدن وجود داشت و به همین دلیل به دنبال گستردهتر کردن خاستگاه جغرافیایی خود و کشورگشایی بود. ایدئولوژی کمونیسم باعث حساسیت کشورهای غربی و به خصوص آمریکا شده بود.
در نتیجه آمریکا و کشورهای غربی نیز تلاش میکردند در مقابل خطر کمونیسم خود را از نظر بنیادی و زیرساختی تقویت کنند و به هر شکل ممکن جلوی گسترش بیشتر کمونیسم را در جهان بگیرند. با این وجود در شرایط کنونی کره شمالی که دارای ایدئولوژی کمونیستی است در انزوای جهانی قرار گرفته و نه شوروی وجود دارد که از این کشور حمایت کند و نه کشورهایی مانند چین که در گذشته دارای ایدئولوژی کمونیستی بودند حاضر هستند خود را برای کره شمالی به خطر بیندازند. چین شاید از نظر صوری برخی مسائل کمونیسم مانند تکحزبی بودن را به ارث برده، اما از نظر محتوایی با چین کمونیستی فاصله زیادی دارد. از سوی دیگر در زمانی که پرزیدنت کلینتون رئیس جمهور آمریکا بود با فشاری که به کره شمالی آورد یک تفاهمنامه بین کره جنوبی و کره شمالی منعقد کرد که به موجب این تفاهمنامه نیروگاههای اتمی کره شمالی که دارای پلوتونیوم بود منهدم شد.
این تفاهمنامه پیامدهای مهمی در پی داشت و به موجب آن رفت و آمدها بین کره جنوبی و شمالی ازسرگرفته شد و مقامات دو کشور با هم دیدارهای رسمی و دوستانه برگزار میکردند. این وضعیت تا زمان روی کار آمدن بوش (پسر) در آمریکا ادامه داشت، تا اینکه جرج بوش دوباره زمینههای تنش بین دو کره را به وجود آورد. به نظر من رفتارهای بوش (پسر) از بسیاری جهات مانند دونالد ترامپ بود و این دو از نظر رفتارشناسی سیاسی شباهتهای زیادی با هم دارند. بوش(پسر)، ایران، عراق و کره شمالی را محور شرارت جهان معرفی کرد و با دشمن افروزی، فضای جدیدی را در خاورمیانه و خاور دور به وجود آورد.
نتیجه رفتار خصمانه جرج بوش، ایستادگی جدیتر ایران نسبت به رویکردهای جهانی آمریکا و حرکت کره شمالی به سمت ساخت بمبهای هیدروژنی بود. در نتیجه بحران کنونی دو کره نتیجه سیاستهای خصمانهای است که ایالات متحده آمریکا در دولت جرج بوش (پسر) نسبت به این منطقه از جهان اتخاذ کرد. درشرایط کنونی بحران در شبه جزیره کره به اندازهای خطرناک، هولناک وجدی شده است که آمریکا دقیقا نمیداند باید در مقابل این بحران چه تصمیمی اتخاذ کند. به نظر من دیوانهای به نام بوش (پسر) سنگی را در چاه انداخته که دیوانهای دیگر مانند ترامپ نیز نمیتواند آن سنگ را از چاه بیرون بیاورد.
* به چه میزان احتمال واکنش نظامی آمریکا نسبت به کره شمالی وجود دارد؟ آمریکا تحت چه شرایطی خطر جنگ مستقیم با کره شمالی که مجهز به موشکهای قاره پیما با کلاهکهای هستهای است را به جان خواهد خرید؟
** به نظر من آمریکا تا آنجا که امکان دارد از برخورد مستقیم نظامی با کره شمالی پرهیز خواهد کرد. البته در شرایطی که آمریکا احساس کند منافعش در کره شمالی در حال نابودی است و یا کشورهای متحد آمریکا در این منطقه مانند کره جنوبی و ژاپن با خطر جدی مواجه شدهاند وارد جنگ مستقیم با کره شمالی خواهد شد. نکته مهم دیگر اینکه تصمیمگیرنده نهایی جنگ با کره شمالی ترامپ نخواهد بود و بلکه ساختار و سیستم سیاسی ایالات متحده آمریکا در این زمینه تصمیمنهایی را اتخاذ خواهد کرد. آمریکا در مرحله اول تلاش خواهد کرد از راههای مسالمتآمیز و گفتوگو با کره شمالی برخورد کند و از ایجاد تنش بیشتر جلوگیری کند. آمریکا باید نظام سیاسی کره شمالی را در جهان به رسمیت بشناسد و آن را جزئی از جامعه جهانی به شمار بیاورد. این در حالی است که در شرایط کنونی کره شمالی به بمب اتمی دست پیدا کرده و خطری بالقوه برای آمریکا در خاور دور به شمار میرود.
نکته مهم دیگر اینکه کره جنوبی به هیچ وجه از نظر ژئوپلیتیکی و استراتژیک به دنبال گسترش خاستگاه جغرافیایی و وحدت منافع خود در شبه جزیره کره نیست. کره جنوبی به خوبی به این مسأله آگاهی دارد که وحدت با کره شمالی هزینههای زیادی برای این کشور به همراه خواهد داشت. دلیل این مسأله نیز عقب ماندگی کره شمالی در زمینه تکنولوژی و جهانیشدن است. مسألهای که کره جنوبی یکی از پیشگامان آن در شرق آسیا است. در نتیجه کره جنوبی به دنبال وحدت با کره شمالی نیست. کره جنوبی به خوبی تجربه اتحاد دو آلمان غربی و شرقی را به خاطر دارد که وحدت دو آلمان چه هزینههایی برای آلمان غربی که از پیشرفت بهتری نسبت به کره شمالی برخوردار بود به همراه داشت. این در حالی است که وضعیت آلمان شرقی نسبت به کره شمالی بسیار بهتر بود و از پیشرفت بیشتری برخوردار بود.
در نتیجه در صورت وحدت دو کره، کره شمالی تافته جدابافتهای است که پیشرفت کره جنوبی را نیز به مخاطره خواهد انداخت. در چنین شرایطی کره شمالی به واسطه بمبهای هستهای که در اختیار دارد تنها میتواند باج خواهی کند. کره شمالی از کره جنوبی باج خواهی میکند تا در سیستم بینالمللی پذیرفته شود. به نظر من حتی کره شمالی به دلیل عقبماندگی در حال باج خواهی از جهان است. در شرایط کنونی کرهشمالی خارج از سیستم بینالمللی است و جز بمب اتمی و موشکهای قاره پیما هیچ چیز دیگری ندارد. اگر جامعه جهانی کره شمالی را در خود بپذیرد و برای آن احترام قائل شود ممکن است رهبران کره شمالی در رویکرد خصمانه خود نسبت به جهان پیرامون تجدید نظر کنند و برخی از سیاستهای جنگ افروزانه خود را تعدیل کنند.
با این وجود اگر این اتفاق رخ ندهد و کشورهای دیگر نیز تلاش کنند نسبت به جنگ افروزیهای کره شمالی واکنش شدید نشان بدهند وضعیت بحران شبه جزیره کره روز به روز پیچیدهتر و خطرناکتر خواهد شد. کیم جونگ اون رهبر جوان کره شمالی که از نسل سوم سلاطین این کشور است از نظر روانی به جایی رسیده که خود را بینیاز از کشورهای دیگر قلمداد میکند و احساس میکند با امکاناتی که در اختیار دارد میتواند به اهداف خود دست پیدا کند. کشورهای پیرامون کره شمالی نباید از روز اول به دلیل اختلافات فکری و سیاسی از کره شمالی فاصله میگرفتند و این کشور را تکفیر و منزوی میکردند. این در حالی است که کره شمالی نیز در واکنش به این گونه رفتارها به کشوری خطرناک تبدیل شده که هر لحظه ممکن است امنیت منطقه خاوردور و حتی جهان را به مخاطره بیندازد.
* آیا این روحیه در دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا وجود دارد که با رهبران کره شمالی از باب گفتوگو وارد شود؟ این در حالی است که به نظر میرسد ترامپ بیش از آنکه روحیه گفتوگو داشته باشد به دنبال جنگ افروزی در مناطق مختلف جهان است.
** ترامپ به تنهایی تصمیمگیرنده نیست، بلکه ساختار سیاسی آمریکا تصمیم نهایی را در این زمینه خواهد گرفت. ایالات متحده آمریکا از پنجاه ایالت تشکیل شده است و در عین حال دارای ساختارهای پیچیدهای مانند، سازمان امنیت ملی، پنتاگون، وزارت خارجه و سازمانهای مهم دیگری است که در چنین شرایطی به کمک رئیس جمهور آمریکا خواهند آمد. بسیاری از این سازمانها با تحقیقها و بررسیهایی که انجام میدهند پیامدهای مختلف یک تصمیم سیاسی را مورد توجه قرار میدهند و سپس اقدام میکنند. در نتیجه دونالد ترامپ به هر اندازه هم که خودکامه باشد سیستم سیاسی آمریکا اجازه خودکامگی و تصمیمات احساسی به وی نمیدهد.
حتی ممکن است سیستم سیاسی آمریکا به این نتیجه برسد که ترامپ از تعادل روانی برخوردار نیست و نمیتوان به مدیریت وی در جامعه آمریکا امیدوار بود و در نتیجه زمینه عزل وی از ریاستجمهوری را مهیا کند. ترامپ در طول ماههای گذشته که رئیسجمهور آمریکا بوده نشان داده که از بدیهیترین ویژگیهای یک رئیس جمهور و سیاستمدار بیبهره است و بیش از آنکه با تعقل و تدبیر تصمیمگیری کند اسیر احساسات و خود بزرگ بینی خود است.
* چقدر احتمال دارد که تنش بین کره شمالی آمریکا به سمت یک جنگ اتمی معطوف شود؟ در چه شرایطی کره شمالی و آمریکا از سلاح هستهای علیه یکدیگر استفاده خواهند کرد؟
** بله، این احتمال وجود دارد. ترامپ نیز مانند صدام حسین که به سوی اسرائیل موشک پرتاب کرد این کار را در مقابل کره شمالی انجام خواهد داد. این در حالی است که آمریکا با موشکهای دوربرد و قاره پیمایی که در اختیار دارد، در صورت اینکه تنش در شبه جزیره کره بالا بگیرد از کلاهکهای هستهای خود استفاده خواهد کرد. در صورتی که این اتفاق رخ بدهد بسیاری از تأسیسات و جمعیت کرهشمالی نابود خواهد شد و خطر کشته شدن میلیونها انسان وجود خواهد داشت. بدون شک تنش در شبه جزیره کره دامن دو کشور کره جنوبی و ژاپن را نیز خواهد گرفت و جان شهروندان این کشورها نیز به مخاطره خواهد افتاد. به نظر من آمریکا به دنبال محو کره شمالی از روی کره زمین است. با این وجود اگر آمریکا دست به جنگ اتمی بزند با واکنش اتمی کره شمالی مواجه خواهد شد و جنگ شبهجزیره کره به یک جنگ تمام عیار اتمی تبدیل خواهد شد که تمامی کشورهای جهان را تهدید خواهد کرد.
از شواهد و قرائن چنین به نظر میآید که کره شمالی دارای جایگاههای پنهان پرتاب موشکهای هستهای است که از طریق این جایگاهها میتواند اهداف خود را مورد حمله قرار بدهد. کره شمالی مدتهاست که در پی ساخت بمب اتمی بوده و این بمبها را برای چنین روزی ساخته است. آنچه مسلم است این است که پس از آغاز جنگ هستهای در شبه جزیره کره، دیگر کشوری به نام کره شمالی در کره زمین وجود نخواهد داشت و آمریکا بدون توجه به احتمال کشته شدن میلیونها انسان با تمام قدرت به دنبال محو کره شمالی از روی کره زمین خواهد بود. با این وجود آمریکا نمیتواند نگران تلفات انسانی در کشورهای متحد خود در شبه جزیره کره یعنی ژاپن و کره جنوبی نباشد. به همین دلیل نیز این نگرانی جلوی تصمیمگیریهای خطرناک را تا حدود زیادی میگیرد.
* موضع ایران در قبال تنش در شبه جزیره کره چه خواهد بود؟آیا اختلاف ایران و آمریکا سبب میشود که ایران موضعی نزدیک به کره شمالی اتخاذ کند؟
** ممکن است برخی از دلواپسان داخلی کره شمالی را نمادی از مقاومت در مقابل آمریکا به عنوان استکبار جهانی قلمداد کنند، اما اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران که در انتخابات ریاست جمهوری سال96 از یک دولت اعتدالگرا حمایت کردهاند بر این باور هستند که ایران نباید به شکلی در عرصه بینالمللی رفتار کند که سرنوشتی شبیه به کره شمالی در انتطارش باشد. در شرایط کنونی ایران ارتباط خاصی با کره شمالی ندارد و اتفاقا ارتباطات گستردهای با کره جنوبی آغاز کرده است که در آینده نیز افزایش خواهد داشت.
این درحالی است که ایران هیچ منافع اقتصادی و سیاسی در ارتباط با کره شمالی مشاهده نمیکند. با این وجود اگر آمریکا به کره شمالی حمله کند و یا اینکه تنش در شبه جزیره کره به شدیدترین شکل خود برسد آمریکا در تقابل با ایران نیز موضعی خصمانهتر خواهد گرفت و تلاش میکند پس از کره شمالی تخاصم خود را با ایران شدت ببخشد. به نظر من تنش بین ایران و آمریکا عمیقتر و خطرناکتر از تنش بین آمریکا و کره شمالی است. مسئولان جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا بارها همدیگر را به جنگ تمام عیار تهدید کردهاند و هر کدام به این مسأله آگاهی دارند که جنگ ایران و آمریکا به مراتب از جنگ آمریکا با کره شمالی گستردهتر و فراگیرتر خواهد بود.
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/197409
ش.د9602280