(روزنامه جوان – 1396/06/11– شماره 5178– صفحه 6)
فرصت جدايي
يك نكته روشن در تلاش بارزاني از جولاي 2014 تاكنون اين است كه او شرايط عراق را بهترين فرصت براي طرح موضوع استقلال ديده است. بايد به ياد داشت كه عراق در آن زمان درگير بحران سياسي بود كه از استان الانبار شروع شده بود و يك سالي از برپايي چادرهاي اعتراض به دولت مركزي در اين استان ميگذشت. اين بحران به قدرت گرفتن داعش در همين استان ختم شد كه پاي آن را به استان شمالي نينوا و مركز آن، موصل، كشاند و در جريان يورش داعش به اين استان بود كه بارزاني با تظاهر به مبارزه با داعش نيروهاي پيشمرگه خود را راهي كركوك كرد تا با استفاده از خلأ ناگهاني قدرت، اين شهر را به تصرف پيشمرگهها در بياورد و به آرزوي ديرينه خود براي تسلط بر اين شهر استراتژيك و منابع نفتي آن برسد.
در اين اوضاع و احوال بود كه بارزاني از يك طرف نسبت به تسلط خود به كركوك مطمئن شده بود و از طرف ديگر، ضعف شديد دولت مركزي در بغداد و در حالت تدافعي قرار گرفتن آن را ميديد و همين دو عامل هم باعث ميشد تا موضوع همهپرسي استقلال را پيش بكشد. با وجود اين، همهپرسي براي او در آن موقع تنها يك مانور سياسي بود و به نظر نميرسيد كه جديتي در عملي شدن آن داشته باشد. در واقع، تسلط بر كركوك و حالت تدافعي دولت مركزي اين اطمينان خاطر را به او ميداد كه روند فروپاشي عراق تا آنجايي پيش ميرود كه نتايج همهپرسي استقلال بدون برگزاري آن محقق ميشود و او نيازي ندارد براي به دست آوردن آن نتايج همهپرسي را برگزار كند تا خود را به دردسرهاي غيرضروري بيندازد.
روشن است كه روند سه سال گذشته بر خلاف انتظار او پيش رفته و دولت مركزي بغداد با آزادسازي بخش عمده استان الانبار و بعد موصل و حالا تلعفر، به طور كامل از وضعيت تدافعي خارج بشود و روند به دست گرفتن كنترل كشور را تكميل كند. اين روند براي بارزاني به معناي رسيدن دولت مركزي به مسئله كركوك و مجادلات گذشته است جدا از اينكه با پيشرفت اين روند ديگر موضوع همهپرسي و استقلال را به محاق ميكشاند.
كارت بازي
بارزاني با توجه به شرايط جديد و سقوط پايگاههاي داعش يكي بعد از ديگري بود كه گروههاي سياسي را به مقر خود در اربيل فراخواند تا تاريخ برگزاري همهپرسي را به اطلاع آنها برساند. در واقع، بارزاني قبل از اين و هر از چند گاه تاريخي براي برگزاري همهپرسي اعلام ميكرد چنان كه او در 23 مارس 2016 به تارنماي المانيتور گفته بود كه همهپرسي در ماه اكتبر برگزار ميشود اما ماه اكتبر گذشت و اتفاقي نيفتاد. آن موقع معلوم بود كه او نيازي براي برگزاري همهپرسي ندارد چراكه دولت مركزي آن قدر درگير داعش بود كه كاري به اقليم كردستان و نواحي تحت تصرف پيشمرگههاي آن نداشته باشد، اما اين شرايط ميتوانست با آزادسازي موصل تغيير كند و نگراني نسبت به اين تغيير شرايط بود كه نچيروان ادريس بارزاني، نخستوزير اقليم كردستان عراق، را واداشت تا هم در اكتبر و هم در دسامبر گذشته از پايان گرفتن جنگ موصل به عنوان شروع روند همهپرسي ياد كند. با وجود اين، نه رئيس و نه نخستوزير اقليم حرفي از تاريخ همهپرسي نزدند تا تكليف داعش در موصل مشخص شود و بعد تاريخ 25 سپتامبر را تعيين كنند.
با توجه به اين رفتار بارزاني و ديگر رهبران اقليم ميتوان دريافت كه همهپرسي استقلال ارتباط مستقيمي با وضعيت عمومي عراق و نحوه تعامل آنها با توان دولت مركزي دارد و حالا كه دولت مركزي از پس داعش و مهمترين مشكل امنيتي برآمده، نوبت به پيش كشيدن همهپرسي رسيده تا آنها با آن نحوه تعامل خود را با دولت مركزي تنظيم بكنند. اين به معناي استفاده ابزاري حكومت اقليم به رهبري مسعود بارزاني از همهپرسي استقلال است به نحوي كه همهپرسي مبدل به كارتي در دست حكومت اقليم باشد تا در صورت تقويت دولت مركزي و آمدن آن به پاي ميز مذاكره از اين كارت استفاده بشود. سقوط داعش در موصل اين هشدار را به حكومت اقليم داده كه حالا نوبت به استفاده از اين كارت رسيده اما مسئله نحوه استفاده از آن است كه اصرار اوليه بر برگزاري همهپرسي و حالا گذاشتن شرط و شروط براي تعويق همهپرسي دو نحوه بازي حكومت اقليم با اين كارت است.
تعويق به شرط تأييد
اعلام موضع نسبت به تاريخ همهپرسي نشان داده كه به جز رژيمصهيونيستي، حمايتي از آن نشده و حتي مخالفتها تا آن حد هست كه باعث بشود از حالا مشروعيت همهپرسي و نتيجه مثبت استقلال زير سؤال باشد حتي اگر اينكه اكثريت به آن رأي مثبت داده باشند. اين چيزي نيست كه خود بارزاني هم متوجه آن نباشد چنان كه او چندين بار سعي كرد تا دستكم تأييد امريكا را براي همهپرسي به دست بياورد اما موفق به اين كار نشد و امريكا مجبور شد به جو منطقهاي توجه كند و با برگزاري همهپرسي در 25 سپتامبر مخالفت كند. نتيجه مثبت همهپرسي و تأييد استقلال با وجود عدم تأييد منطقهاي و بينالمللي يك دستاورد قابل توجه براي بارزاني نيست و او نميتواند در اين وضعيت از همهپرسي به عنوان يك كارت تأثيرگذار براي مذاكره با دولت مركزي استفاده كند. او با توجه به اين امر است كه طرح جايگزين را پيش كشيده و در اين مورد از آمادگي براي به تعويق انداختن همهپرسي براي شش ماه يا يك سال ديگر ميگويد به اين شرط كه همهطرفها از كشورهاي منطقه مثل ايران و تركيه گرفته تا امريكا و اتحاديه اروپا تضمين كتبي بدهند كه نتيجه همهپرسي در زمان ديگر را به رسميت خواهند شناخت.
اين به معناي معاملهاي ديگر براي دادن مشروعيت به كارت همهپرسي است به اين نحو كه بارزاني حاضر است همهپرسي را براي يك سال ديگر هم به تعويق بيندازد اما ميخواهد با اين ضمانتنامه كتبي قدرتهاي منطقهاي و فرامنطقهاي به سراغ دولت مركزي برود تا كارتش براي معامله با آن به اندازه كافي مشروعيت و تأثير داشته باشد. بارزاني از حالا حساب آن معامله را كرده و حتي چاشني زور را هم مد نظر گرفت به صورتي كه در خصوص كركوك ميگويد اين شهر متعلق به اقليم است و كردها حاضر هستند در صورت نياز «تا پاي جان براي كركوك» بجنگند. او به اين ترتيب به دولت مركزي پيام داد كه بايد كركوك را از معادله مذاكره جدا كند چراكه حاضر نيست گامي از آن عقب بگذارد و البته ميتواند با كارت همهپرسي با قاطعيت سر اين موضوع بايستد. در واقع، بارزاني خطوط كلي مسائلي را مشخص ميكند كه بايد در مذاكره با دولت مركزي مورد بحث قرار بدهند و ميخواهد با كارت همهپرسي حداكثر امتيازهاي لازم را در برابر دولت مركزي داشته باشد از جمله موضوع كركوك.
تعيين مدت زمانهاي شش و يك ساله براي
تعويق همهپرسي در همين جهت است با توجه به اين نكته كه مذاكره با دولت مركزي در
همين دوره زماني انجام شود اما با داشتن ضمانتنامههاي كتبي كه باعث بشود حكومت
اقليم در برابر دولت مركزي دست بالاتري داشته باشد. در هر صورت، همهپرسي استقلال
مانور بارزاني و حكومت او در اقليم براي توسعه و تثبيت قلمرو اقليم طي مذاكره با
دولت مركزي است و البته بهترين صورت هم داشتن ضمانتنامههاي كتبي منطقهاي و
فرامنطقهاي است حتي اگر اينكه به دست آوردن اين ضمانتنامهها منوط به تعويق همهپرسي
باشد.
بارزاني به اين ترتيب تمام تمهيدهاي لازم براي چانهزني با دولت مركزي است و بايد ديد دولت مركزي چه ميكند. حيدر العبادي، نخستوزير عراق، در حال حاضر تنها ميتواند مخالفت خود با همهپرسي را با اعتماد به حمايت منطقهاي و بينالمللي اعلام كند اما معلوم است كه ضعف هر طرف؛ چه او و چه قدرتهاي منطقهاي و فرامنطقهاي در برابر كارت بارزاني به معناي باز كردن راه او است تا بهتر از اين ابزار سياسي استفاده كند و امتيازات بيشتري و حتي تسلط بر موصل را طلب كند. بنابر اين، مواجهه با بارزاني و همهپرسي استقلال او نيازمند جديت و البته ظرافتي است كه نتواند از اين وسيله براي گرفتن امتياز استفاده كند تا عراق دچار سراشيبي جديد از ضعف و اختلافات بيفتد.
ش.د9602369