این نوشتار بر آن است تا از دیدگاه برخی نظریات سیاسی، بخشی از تهدیدات و تاثیرات استقلال کردستان عراق بر امنیت ملی جمهوری اسلامی را مورد کنکاش قرار دهد .
الف -تضاد هویت،آنومی و آشفتگی اجتماعی: ردپای ایده تشکیل کردستان بزرگ را در حافظه تاریخی اکراد منطقه می توان جستجو کرد . ایده و آرزویی که سال ها تصویر آن به عنوان یک یوتوپیا و سرزمین فاضله و راه نجات قوم برای کردها ترسیم و بر روی آن سرمایه گذاری شده است. ایجاد یک هویت مشترک کردی و زنده نگه داشتن روحیه سلحشوری و عصبیت قومی به عنوان نیروی محرکه تاسیس دولت سبب شده است تا کردها در شرایط موجود عراق فرصت را غنیمت شمرده و داد استقلال خواهی سر دهند ."انتونی اسمیت " معتقد است :هرگاه وجدان قومی که هویت خود را در هم خونی، هم نژادی، هم زبانی و هم دینی، زیستن و پرورش در بستر فرهنگ قومی گذشته، اسطوره ها و خاطرات تاریخی مشترک می جوید در مجموع برآیندی را ایجاد کند که حاصل آن تشکیل هویت قومی و تقویت همبستگی و انسجام قومی در مقابل هویت جامع و ملی باشد. این برآیند از لحاظ سیاسی می تواند به نیرویی تبدیل شود که معطوف به قدرت و دولت مستقل بوده و از نظر فرهنگی به دنبال رسمیت بخشیدن به ارزش های فرهنگی و قومی خود حرکت کند. بر همین اساس اشتراکات قومی، وجود روحیه سلحشوری در جامعه کردی و زنده شدن عصبیت قومی به واسطه نبرد با داعش در کنار ضعف دولت مرکزی و شرایط نابه سامان منطقه تصوری را فراهم آورده تا کردهای عراق خود را صاحب هویتی قوی فرض نمایند. هویتی که می تواند مستغنی از هویت ملی عراق، معنا سازی و اشتراک زایی کرده و در قالب کشور کردی ملیت سازی و دولت سازی نماید و زمینه وارستگی از دولت مرکزی عراق را فراهم آورد. هر چند نخبگان سیاسی کرد شرایط بعد از استقلال و میزان قوام و دوام حکومت را مسکوت گذاشته و درتئوریزه و نهادینه کردن شرایط پس از استقلال چندان موفق به نظر نمی رسند، اما امیدوارند با سوار شدن بر موج اندیشه های شوونیستی و میهن شیفتگی و با ترویج روحیه سلحشوری و فداکاری از گردنه پیشرو عبور نمایند. به وجود آمدن یک هویت جدید در منطقه می تواند سایر هویت ها را به چالش بکشد.
ب– گسترش و اشاعه
یکی از مهمترین عوامل در شیوع و گسترش یک اندیشه، بعد فاصله است. نظریه پخش يا اشاعه يکي از نظريه هاي رايج در باب توضيح چگونگي انتشار پديده ها و گسترش ايده ها و انديشه هاست که در حوزه هاي متعدد مطالعاتي مطمح نظر پژوهندگان است.این نظریه به تحليل و تشريح كيفيت و چگونگي گسترش يك پديده يا نوآوري در طول زمان و در گستره يك فضاي جغرافيايي مي پردازد، تا از اين طريق علل و دلايل پخش و تراوش يك رويداد و پديده را از منطقهاي به مناطق ديگر كشف نمايد. در این نظریه عامل فاصله نقش عمده ای در ارتباط پذیری پدیده ها دارد. بنابراین مناطق مرزی کرد نشین ایران هم به واسطه نزدیکی و کاهش فاصله جغرافیایی و هم به واسطه نزدیکی و اشتراکات قومی و اجتماعی با مبدا صادر کننده و پخش کننده اندیشه تشکیل کردستان بزرگ، در معرض ابتلا و شیوع قرار دارند .خلاصه این که به نظر می رسد علی رغم همه تلاش های صورت گرفته در جهت رفع محرومیت ها در این مناطق، اما هم چنان شاهد فقر اقتصادی ،فرهنگی و نامطلوب بودن وضعیت رفاهی و کم کاری در حوزه ترویج و گسترش اندیشه ها و افکار درست در این مناطق از سوی دولت ها هستیم .ایجاد شکاف و گسل بزرگ میان مرکز و پیرامون زمینه گرایش و فریب مردم را به دنبال خواهد داشت .علاوه بر آن پیوندهای اقتصادی و فرهنگی گرایشات و شیب علاقمندی چندان به نفع جمهوری اسلامی ایران نیست زیرا در محیط هایی که بین اندیشه مستقر در آنها با اندیشه مهاجم همگرایی و اشتراکاتی وجود داشته باشد درصد پذیرندگی اندیشه مهاجم بیشتر خواهد بود و این می تواند بر مناسبات امنیتی در این مناطق تاثیر منفی داشته باشد.
ج-اثر دومینو: نظریه دومینواز دهه 1950تا دهه 1980در اوج جنگ سرد به عنوان تئوری بسیار مهم و حساسی در علوم سیاسی شناخته می شد .طرفداران این نظریه بر این باور بودند که زمانی که یک کشور در منطقهای از جهان تحت نفوذ کمونیسم قرار میگیرد. کشورهای اطراف هم مانند ویژگی دومینو آن را دنبال میکنند.حوادث اخیر در خاور میانه همچنان اعتبار این نظریه را در مورد سایر پدیده ها نشان می دهد . در واقع دومینو نوعی بازی است که در آن، زنجیره ای از قطعات پشت سر هم چیده می شوند و با ضربه ای ساده به اولین قطعه و بواسطه افتادن آن ، به ترتیب سایر قطعات می افتند. دومینو در واقع سقوط رشته ای از دومینوهاست که در وضعیتی آرام، ناپایدار و متقارن قرار گرفته اند و به عکس العمل آنها و به آشفتگی موجود بستگی دارد. خطر فعال شدن گسل های قومیتی همواره می تواند تهدیدی برای امنیت ملی یک کشور باشد مرزهای ملی در خاور میانه به گونه ای طراحی شده است که وجود و گسترش گسل های قومیتی، نژادی و مذهبی در سرتاسر منطقه پتانسیلی را در خود جای داده تا با افتادن اولین مهره سایر مهره ها نیز به تکاپو وا دارد همان گونه که در قضیه ظهورداعش و گسترش تروریسم مرزهای چندین کشور در گیر شد و یا پیشتر موج بیداری اسلامی صحنه بزرگی از خاور میانه را درگیر خود کرد . بنابراین این احتمال وجود دارد که با اعلام استقلال کردستان عراق سایر اقوام و اقلیت های درون و اطراف ایران همچون بلوچها ،ترکمانان ،اعراب و .. نیز آن را یک موفقیت فرض کرده و به دنبال ایجاد مناطق خود مختار و یا حداقل سهم خواهی و گرفتن امتیازات بیشتر از نظام سیاسی گام بردارند .این تحرکات می تواند در طیف وسیعی از فعالیت های سیاسی ،فرهنگی ،نظامی و... گسترش یافته و تهدیدی برامنیت ملی جمهوری اسلامی باشد.
د- قرار گرفتن در سطوح امنیتی: یکی از نظریاتی که از حوزه روانشناسی وارد مطالعات جامعه شناسی سیاسی شده است هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو است که یک تئوری انگیزشی پنج لایه در روانشناسی است. مازلو معتقد است انسانها برای رسیدن به نیازها و اهداف مشخصی تلاش میکنند و در این میان برخی از نیازها بر برخی دیگر اولویت دارند. وقتی نیازهای یک سطح تأمین شد، با سطح دیگری از نیازها مواجه میشویم که محرک فرد برای انجام کارها و رسیدن به اهداف بالاتر است و این روند کماکان ادامه دارد. در واقع با برطرف شدن هر یک از نیازها با سطح جدیدی از انتظارات مواجه میشویم که عامل حرکت و انگیزه در ما میشود.
تسری این نظریه به حوزه اجتماعی و در قاب یک واحد سیاسی نشان می دهد که دولت ها در صورتی موفق خواهند شد جامعه را به سمت خود شکوفایی سوق دهند که بتوانند پیش نیازهای موجود در جامعه و نیازهای اولیه ای که در سطوح پایین تر هرم جامعه وجود دارد را برطرف نمایند. در حالی که جمهوری اسلامی سال هاست از طریق افزایش قدرت و اقتدار در مناسبات امنیتی در یکی از ناامن ترین و پر مناقشه ترین نقاط دنیا از سطح نیازهای امنیتی عبور نموده و در آستانه گام برداشتن به سمت شکوفایی علمی و انسانی قرار گرفته است به وجود آمدن هرگونه بحران در منطقه می تواند جامعه و حرکت به سمت افق و چشم اندازهای مطلوب را دچار اختلال و منجر به عقب گرد و درگیر در سطح برطرف کردن نیازهای امنیتی سازد .همان طور که پیشتر اشاره کردیم استقلال کردستان عراق می تواند تهدیدی بر امنیت ملی ایران و در نتیجه قرار گرفتن کشور در سطح امنیتی گردد.
نتایج این تحلیل نشان می دهد برپایی همه پرسی در کردستان عراق و برداشتن گام های جدی از سوی اکراد در جهت کسب استقلال می تواند امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را مورد تهدید قرار دهد. به وجود آمدن یک هویت کردی بر پایه عصبیت قومی، تقویت نیروهای گسستگی در مقابل نیروهای وابستگی را به همراه دارد و جامعه کردی ایران را دچار آشفتگی میان علایق قومی کردی و علایق ملی ایرانی می نماید و نوعی انومی و سرگشتگی سیاسی و اجتماعی را رقم خواهد زد. علاوه بر این نزدیکی فاصله اجتماعی و جغرافیایی به مبدا پخش ایده کردستان بزرگ زمینه ساز اشاعه و گسترش تفکرات قوم گرایی در داخل خاک ایران را فراهم می آورد و محرکی خواهد بود بر انجام برخی اقدامات و فعالیت هایی که امنیت ملی جمهوری اسلامی را به مخاطره خواهد انداخت. سوم اینکه گسترش و شیوع این اندیشه می تواند دومینوی استقلال خواهی و ملت سازی را به سایر اقلیت ها و اقوام ایرانی کشانده و ناامنی هایی را در مناطق سنی نشین و خصوصاً در مرزهای شرقی و در میان قوم بلوچ به وجود آورد. چهارم اینکه، این همه پرسی اگر موجب بروز ناامنی در منطقه گردد می تواند عاملی برای عقب گرد و قرار گرفتن ایران در سطح امنیتی باشد و مانعی برای رشد جمهوری اسلامی در جهت شکوفایی و اعتلای استعداهای انسانی شود.