(روزنامه جوان – 1395/01/18– شماره 4781 – صفحه 15)
مشكل كار اينجاست كه درگيريهاي فعلي ريشهاي قديمي دارد كه اصل مشكل به الحاق منطقه ارمنينشين قرهباغ به آذربايجان در زمان حاكميت شوروي باز ميگردد و باعث شد تا جنگ خونين اوايل شش ساله از ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۴ براي بازپسگيري منطقه توسط شورشيان ارمني پيش بيايد. هرچند بعد از جنگ آتشبس بين دو طرف برقرار بوده اما تنش پايان نيافت چنان كه درگيريها به صورت پراكنده ادامه داشت. در اين مدت، ميانجيگري گروه مينسك سازمان امنيت و همكاري اروپا با حضور روسيه، فرانسه و امريكا هم نتوانسته مسئله را به صورت مسالمتآميز فيصله بدهد و ناتواني اين گروه با تمام امكانات سياسي و ديپلماتيك در اين كار باعث ميشود كه دخالت ديگر ميانجيگران نظير ظريف و موفقيت آنها هم در هالهاي از ابهام قرار بگيرد. قبل از هر چيز بايد توجه داشت كه شورشيان ارمني بعد از ۱۹۹۴ و اعلام آتشبس حكومت خودخواندهاي در قرهباغ به راه انداختهاند هرچند حكومت آنان از نظر جامعه جهاني به رسميت شناخته نشده است.
از طرف مقابل، دولت آذربايجان هم در طول اين ۲۲ سال از آتشبس نيمبند همواره مترصد بازپسگيري قرهباغ از دست شورشيان ارمني بوده اما وضعيت نظامي و عدم مساعدت بينالمللي اجازه اين كار را نميداد و همين امر باعث ميشد تا آذربايجان با يك نوع خويشتنداري نسبت به حكومت خودخوانده ارمنيها در قرهباغ رفتار كند و تنها به همان درگيريهاي پراكنده قناعت كند تا نشان دهد كه حاضر به جدايي قرهباغ از خاك خود نيست. حالا و بعد از اين مدت طولاني از آتشبس و رفتار خويشتندارانه آذربايجان وقوع جنگ با اين ميزان از شدت مسئلهساز شده و اين موضوع را پيش كشيده كه چرا باكو رفتار خود را تغيير داده و حتي از يك حمله اساسي به استپاناكرت، مركز قرهباغ ميگويد. آنچه براي اين تغيير رفتار قابل توجه باكو ميتوان گفت به وضعيت كلي منطقه مربوط ميشود كه در اين ميان، موقعيت و نقش تركيه از هر چيز ديگر برجستهتر به نظر ميرسد.
رجب طيب اردوغان و وزارت خارجه تركيه در مدت كوتاهي بعد از شروع درگيريهاي فعلي به نحوي واكنش نشان دادند كه گويا خود طرف درگيري بوده و به جاي فراخواندن دو طرف آذربايجان و ارمنستان به آرامش و خويشتنداري، از طرف آذربايجاني حمايت كرده و زبان تند خود را عليه ارمنستان به كار بردند. اردوغان در تماس تلفني با الهام علياف، رئيس جمهور آذربايجان، حمايت تمام قد از او را اعلام كرد تا مايه دلگرمي او در ادامه درگيري باشد و وزارت خارجه تركيه هم با صدور بيانيهاي ارمنستان را محكوم و متهم به شروع درگيري كرد. نميتوان گفت كه ارمنستان انگيزهاي براي شروع درگيري فعلي داشته چرا كه اوضاع در قرهباغ بر وفق مراد ايروان است و دليلي هم براي تصرف ديگر مناطق آذربايجان ندارد اما اين باكو بوده كه هميشه منتظر شروع درگيري بوده است.
اين نحو واكنش تركيه سرنخي از مداخله مستقيم اردوغان و تيم او در درگيري قرهباغ است و تحليلهايي مبني بر جنگ نيابتي او با روسيه در قرهباغ را ميتوان بر اين مبنا تأييد كرد. در واقع، اردوغان بر سر سوريه قاعده بازي را به روسيه باخته و نه تنها نتوانست مانع از نقش روسيه در آن كشور شود بلكه از همراهي متحدان غربي خود با نقش روسي و انتقادهاي تندي كه شنيد به خشم آمد. تنها جايي كه او ميتواند به نوعي با ولاديمير پوتين تسويه حساب بكند همين قرهباغ است با اين محاسبه كه روسيه در مناقشه قرهباغ حامي ارمنستان باشد.
اردوغان كه در پرونده سوريه يكي از جنگافروزان اصلي به شمار ميرود و در شروع جنگ با حزب كارگران كردستان تركيه، پ ك ك، هم نقش كليدي داشته، حالا شعله جنگ را از زير خاكستر قرهباغ برافروخته تا منازعه خود با پوتين را به اين منطقه بكشاند. با اين وجود، به نظر نميرسد كه پوتين حاضر باشد در اين منطقه به دوئل با اردوغان بپردازد بلكه همان نقش خود را در گروه مينسك ادامه ميدهد تا از اين طريق مانع ادامه درگيري بشود. شايد اردوغان تصور ميكند كه ميتواند مشكلات خود را با جنگافروزيها حل كند اما تجربه سوريه و حتي پ ك ك نشان داده كه اين مسير دستاوردي براي او نداشته و حالا هم ميخواهد تا شعلهور كردن منازعه قديمي قرهباغ همين تجربه را تكرار بكند كه بايد گفت نتيجه براي او همان چيزي خواهد بود كه تاكنون به دست آورده است.
http://www.javanonline.ir/fa/news/777480
ش.د9505018