(روزنامه جوان – 1395/08/22 – شماره 4956 – صفحه 6)
اما در انتخابات رياست جمهوري اخير كه به رقابت نهايي ميان هيلاري كلينتون نامزد حزب حاكم دموكرات و دونالد ترامپ نامزد حزب رقيب جمهوريخواه انجاميد، به استثناي مسئله داعش كه به پاشنه آشيل خانم كلينتون انجاميد، بقيه مسائل منطقه جايگاه چنداني در شعارها و مبارزات انتخاباتي پيدا نكرد و لذا بايد ديد كه ايجاد يك چنين وضعيتي چه اثراتي ميتواند بر تحولات و بحرانهاي منطقه داشته باشد.
صهيونيستها به دنبال يهوديسازي
در مورد بحران فلسطين به نظر ميرسد آزادي عمل رژيم صهيونيستي براي پيشبرد طرحهاي يكجانبه خود در سرزمينهاي اشغالي بيش از گذشته خواهد بود و اين رژيم محدوديتهاي دولت اوباما را نخواهد داشت. دولت اوباما به استثناي دو سال آخر رياست جمهوري خود كه ظاهراً براي تضمين پيروزي نامزد حزب حاكم دموكرات و دلجويي از صهيونيستها در قبال برجام، بحران فلسطين را از اولويتهاي منطقهاي خود خارج كرد، در شش سال و بهخصوص چهار سال اول رياست جمهوري خود به شدت با جناح راستگراي حاكم به رهبري بنيامين نتانياهو در فلسطين اشغالي چالش پيدا كرد به گونهاي كه هم دولت اوباما براي شكست نتانياهو در انتخابات پارلماني زودهنگام گذشته رژيم صهيونيستي دخالت كرد و هم اينكه نتانياهو در امور داخلي و انتخاباتي امريكا دخالت كرد كه به نظر ميرسد بخشي از دلايل پيروزي جمهوريخواهان در انتخابات ميان دورهاي كنگره و انتخابات اخير كنگره و حتي پيروزي غيرمنتظره دونالد ترامپ به حمايت راستگراي لابي يهوديان امريكا از جمله ايپك برميگردد. از اين ديد ترامپ به عنوان فردي تلقي ميشود كه در مشت راستگرايان صهيونيستي است و احتمال اينكه به مجري تام سياستهاي رژيم صهيونيستي تبديل شود زياد است.
به نظر ميرسد راستگرايان صهيونيستي از پيروزي دونالد ترامپ تلاش خواهند كرد در چند حوزه فرصتسازي كنند: نخست يكسره كردن طرح تشكيل دولت خالص يهودي در فلسطين اشغالي كه امكان اخراج فلسطينيهاي ساكن اراضي اشغالي سال 1948 موسوم به اسرائيل را به همراه دارد كه تعداد آنها امروزه به بيش از يك ميليون و 700 هزار نفر افزايش يافته است. با توجه به اينكه خود ترامپ نيز اخراج لاتينتبارها و احداث ديوار در مرز مكزيك را در سرلوحه برنامههاي خود دارد، لذا اجراي اين برنامه ميتواند فضاي رواني لازم را براي اجراي طرحهاي مشابه راستگرايان صهيونيستي در سرزمينهاي اشغالي در اختيار آنها قرار دهد. اگر اين طرح عملي شود، مبادله ارضي را نيز به همراه خواهد داشت كه امكان دارد از محدوده فلسطين نيز فراتر رود و ابعاد منطقهاي پيدا كند.
در دهه 90 نيز بحثهايي در جريان بود كه براي حل بحران فلسطين، مبادلههاي ارضي در سطح منطقه صورت گيرد به گونهاي كه رژيم صهيونيستي اراضي فلسطينيها را در كرانه باختري تصاحب كند و مابهازاي آن از خاك اردن تأمين شود و مابه ازاي اردن نيز از عراق جبران شود. اما اكنون بحران سوريه نيز به بحران عراق اضافه شده و لذا احتمال دارد اين طرح به روز شود و صهيونيستها به اين فكر بيفتند كه بخشي از مبادلههاي ارضي از خاك سوريه جبران شود. از اين رو احتمال اينكه به قدرت رسيدن دونالد ترامپ زمينه را براي تغيير نقشه خاورميانه فراهم كند و راستگرايان صهيونيستي همانند دوران بوش ابتكار عمل سياست منطقهاي امريكا را در دست بگيرند و اين كشور را به مجري سياستهاي خود تبديل كنند، وجود دارد و از اين جهت به نظر ميرسد با پيروزي ترامپ ابرهاي سياه بار ديگر بر منطقه حاكم خواهد شد.
از ديگر حوزههايي كه امكان چالشسازي راستگرايان صهيونيستي در آن ميرود، توافق هستهاي ميان ايران و گروه 1+5 است و اگرچه اين توافق به يك موافقتنامه بينالمللي تبديل شده است كه ضمانت شوراي امنيت را نيز به همراه دارد، اما با اينحال نبايد فراموش كرد كه جناح راستگراي صهيونيستي به رهبري نتانياهو به شدت با آن مخالف بوده و هست و با توجه به اينكه در حال حاضر علاوه بر كاخ سفيد، كنگره را نيز در مشت خود دارد لذا به نظر ميرسد از اين فرصت طلايي براي از بين بردن يا تضعيف اين توافق استفاده خواهد كرد بهخصوص آنكه عربستان را نيز در كنار خود دارد و احتمال دارد ميرود عربستان و رژيم صهيونيستي (كه بعد از توافق هستهاي به سمت ائتلاف گام برداشتهاند)، تلاش مشتركي را در اين زمينه آغاز كنند. در چنين فضايي احتمال اينكه در سايه تحولات جديد در امريكا، روابط عربستان و امريكا نيز به سمت ترميم پيش رود و از دوران تنش دوره اوباما فاصله گيرد، وجود دارد.
در اين صورت احتمال تشديد رويكردهاي جنگطلبانه و مداخلهگرانه عربستان در يمن و سوريه وجود خواهد داشت. با توجه به اينكه يكي از اهرمهاي عربستان براي پيشبرد طرحهاي نظاميگرانه خود در منطقه گروههاي تكفيري است از اين رو احتمال ميرود دست عربستان براي استفاده از اين اهرم بازتر خواهد شد بهخصوص آن كه اين گروهها به آلت دست رژيم صهيونيستي نيز تبديل شدهاند. از اين ديد احتمال اينكه ترامپ رويكرد سرسختانهتري را در برابر اين گروهها در پيش بگيرد ضعيف به نظر ميرسد. در مجموع هر چند با قاطعيت نميتوان درباره كم و كيف تغييرات احتمالي در سياستها و رويكردهاي منطقهاي امريكا در دوره ترامپ سخن گفت اما از شواهد و قرائن موجود چنين بر ميآيد كه نقش و نفوذ راستگرايان صهيونيستي در سياستهاي منطقهاي امريكا همانند دوران بوش افزايش و تقويت خواهد شد كه اين دورنماي روشني را براي كشورهاي اسلامي منطقه ارائه نميدهد.
http://www.javanonline.ir/fa/news/822085
ش.د9505067