(روزنامه جوان – 1396/08/06 – شماره 5223 – صفحه 6)
در بين سياستمداران ارشد اروپايي اعم از مقامات كشورها و مقامات ارشد اتحاديه اروپا اين نگراني جدي وجود دارد كه اقبال عمومي به احزاب و جنبشهاي راستگراي افراطي در اروپا در نهايت منجر به روي كار آمدن سياستمداراني با رويكرد مليگرايي افراطي در كشورهاي اتحاديه اروپا شود كه اساساً اعتقادي به ايده وحدت و همگرايي اروپايي نداشته و در عوض طرفدار بازگشت به هويتهاي ملي و استقلال عمل كامل در همه عرصههاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي وفرهنگي و نظامي و امنيتي باشند. به رغم اين نگرانيها، نتايج انتخابات پارلماني و رياست جمهوري هلند و فرانسه در نيمه اول سال 2017 به ضرر احزاب راست افراطي رقم خورد.
خيزش مجدد
با اين حال تحولات سياسي اخير در چند كشور اروپايي نشاندهنده خيزش مجدد احزاب راست افراطي در اروپا است. در واقع با موج جديدي از راستگرايي افراطي مبتني بر انديشههاي پوپوليستي در اروپا مواجه هستيم. كيتي او. دانل كارشناس سياسي امريكايي با اشاره به نتيجه انتخابات پارلماني جمهوري چك كه اواخر اكتبر 2017 برگزار شد، ميگويد: مردم جمهوري چك به فردي به عنوان نخستوزير آينده اين كشور رأي دادند كه همواره به اتحاديه اروپا به ديده تحقير نگريسته و همواره مخالفت خود را با پذيرش مهاجران و پناهجويان اعلام كرده و حتي گفته جمهوري چك نبايد حتي يك پناهجو را ميپذيرفت. اشاره وي به پيروزي «آندري بابيش» رهبر حزب پوپوليست «آنو» در انتخابات پارلماني اين كشور است.
از سوي ديگر در آلمان براي نخستين بار از دوران حكومت نازيها، شاهد ورود حزب راست افراطي «آلترناتيوي براي آلمان» به پارلمان اين كشور هستيم و در انتخابات پارلماني اتريش نيز كه اكتبر 2017 برگزار شد طي تحولي بيسابقه از سال 1999 تاكنون، حزب راست افراطي و مهاجرستيز «آزادي» پس از حزب محافظهكار و راست ميانه «مردم» توانست آراي قابل توجهي را به خود اختصاص دهد. واقعه مهم ديگر برگزاري همهپرسي خودمختاري بيشتر دو منطقه شمال ايتاليا يعني لمباردي و ونتو بود كه اكثريت شركتكنندگان به آن رأي مثبت دادند. آنها در واقع از ايدههاي حزب راستگراي افراطي «ليگ شمالي» كه اداره امور آنها را بر عهده دارد و زماني علناً جداييطلب بود، حمايت كردند. اين چهار رويداد مهم انتخاباتي طي يك ماه گذشته نشاندهنده احياي مجدد رويكردهاي پوپوليستي واگرا در برخي كشورهاي اروپايي است كه مسلماً هدف نخست آنها ازهم پاشيدن همگرايي اروپايي و نماد آن يعني اتحاديه اروپاست.
علل اين پديده
علل احياي احزاب راست افراطي در برخي كشورهاي اروپايي است. مسلماً وضعيت نامساعد اقتصادي، اجتماعي اين كشورها و رشد تفكرات نژادگرايانه از جمله دلايل بروز اين پديده محسوب ميشوند. با توجه به بحرانهايي كه اتحاديه اروپا در سالهاي اخير با آنها مواجه شده كه از جمله ميتوان به بحران مالي و اقتصادي، بحران پناهجويان و بحران خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا (برگزيت) اشاره كرد، در افكار عمومي اروپايي تمايل آشكاري براي بازنگري در ايدههاي مبتني بر همگرايي بهوجود آمده كه شالوده نظري تشكيل اتحاديه اروپا را فراهم ساخته است. رأي مثبت مردم بريتانيا به برگزيت در واقع هشداري براي سران اتحاديه اروپا بود كه ايده همگرايي اروپايي با توجه به آشكار شدن ناكارآمدي اين نهاد اروپايي در حل و فصل بحرانهاي مالي و اقتصادي و نيز بحران پناهجويان اكنون به طور جدي در معرض خطر قرار دارد. ضمن اينكه در سالهاي اخير احزاب و جنبشهاي راستگراي افراطي به طور فزاينده در كشورهاي اروپايي مانند آلمان، اتريش، فرانسه، بريتانيا، دانمارك و يونان و كشورهاي اروپاي شرقي مانند مجارستان، لهستان و جمهوري چك رشد كردهاند. اين راستگرايان افراطي هوادار جدايي از اتحاديه اروپا، خروج از منطقه پولي يورو و رواج دوباره پول ملي، برخورد شديد با پناهجويان و مهاجران و اخراج آنها و به طور كلي بازگشت به هويت ملي خود هستند.
با اين حال در برهه كنوني، محور اصلي تبليغات احزاب راست افراطي در اروپا، توجه و مانور دادن درباره مسائلي است كه جزو دغدغههاي عمومي مردم اروپا شمرده ميشوند. در اين راستا حزب جبهه ملي در فرانسه، حزب استقلال در انگليس، جنبش پگيدا و حزب آلترناتيو در آلمان، حزب آزادي در اتريش، احزاب راستگراي افراطي در كشورهاي اروپاي شرقي مانند حزب «آنو» در جمهوري چك، مسئله مهاجران و پناهجويان را به عنوان مستمسك اصلي تبليغاتي خود قرار داده و مهاجرستيزي و درخواست براي ممنوعيت ورود و نيز اخراج مهاجران موجود در اين كشورهاو نيز مخالفت شديد با ورود پناهجويان را همواره به عنوان يكي از موارد و وعدههاي اصلي خود در جريان تبليغات انتخاباتي مطرح كردهاند. از سوي ديگر روي كار آمدن دونالد ترامپ رئيسجمهوري جديد امريكا كه آشكارا گرايشهاي پوپوليستي و راستگرايانه افراطي دارد، باعث تقويت انگيزه و نيز عزم سران جنبشها و احزاب راست افراطي در كشورهاي اروپايي براي رسيدن به قدرت شده است.
مسئله ديگري كه به موفقيتهاي احزاب راست افراطي كمك زيادي كرده، نااميدي مردم اروپايي از احزاب سنتي راست و چپ است كه در بسياري از كشورهاي اين قاره از جمله در كشورهاي عضو اتحاديه اروپا به تناوب روي كار آمده و با دادن وعدههاي فريبنده در راستاي حل معضلات اقتصادي و اجتماعي، رأي شهروندان را كسب كرده و سپس شعارهاي خود را به بوته فراموشي سپردهاند. طبيعتاً واكنش مردم اين كشورها، روي آوردن به احزابي است كه شعارها و وعدههايي را مطرح ميكنند كه مورد نظر بسياري از شهروندان اين كشورهاست.
اين مسئله آشكارا در جريان انتخابات آلمان، اتريش و جمهوري چك رخ داد. به ويژه اينكه اكنون مسئله مهاجران و پناهجويان يكي از دغدغههاي اصلي مردم اين سه كشور است و احزاب راست افراطي وعده برخورد سخت با مهاجران را مطرح كردهاند. همين مسئله باعث شده تا مقامات اروپايي درباره خطر گسترش راست افراطي و گرايشهاي مليگرايانه احساس خطر كنند. از جمله يوآخيم گواك رئيسجمهوري سابق آلمان اواسط ژوئن 2016 اظهار داشت مليگرايي افراطي ميتواند به عنوان يكي از موانع گسترش همگرايي در اروپا مطرح شود. به نظر ميرسد جنبشهاي مليگرايانه در اروپا بسيار شبيه جريانات سياسي است كه باعث پيروزي دونالد ترامپ در انتخابات رياست جمهوري نوامبر 2016 در امريكا شد.
جمعبندي
با توجه به نتايج انتخابات اخير در چند كشور اروپايي ميتوان دريافت كه گرايش آشكاري در شهروندان اروپايي به سوي رويكردهاي راست افراطي وجود دارد. راهيابي سران و مقامات اين احزاب به پارلمانهاي اروپايي و در مرحله بعد پارلمان اروپا باعث افزايش مخالفتها با سياستهاي كنوني در زمينه چگونگي مواجهه با مسائلي مانند سياستهاي مالي و اقتصادي اتحاديه اروپاو نحوه برخورد با معضل پناهجويان ميشود. در واقع به ازاي انتخاب هر سياستمدار افراطي در كشورهاي اروپايي و به تبع آن با ورود اين افراد به پارلمان اروپا در بروكسل، مسئله دستيابي به موافقتنامههايي به منظورحل مسائل موجود دشوارتر ميشود.
كما اينكه تدوين سياست مشترك براي رويارويي با بحران پناهجويان بسيار دشوارتر خواهد شد. همين مسئله درباره ديگر معضلات اروپا نيز صدق ميكند و بدين ترتيب بايد در انتظار افزايش اختلافات بين كشورهاي اتحاديه اروپا بر سر مسائل مالي و اقتصادي و سياستهاي پولي و بسياري مسائل ديگر بود. همچنين گسترش مليگرايي اقتصادي در كنار پديدههايي همچون رويكرد ضد تجاري «دونالد ترامپ» رئيسجمهوري امريكا، برگزيت و پيدايش دوباره جنبشهاي راست افراطي در اروپا موجب شده است، شركتها در برنامههاي خود براي سرمايهگذاري در بخشهاي تحقيق و توسعه در اروپا بازنگري كنند.
ش.د9603056