(روزنامه مردم سالاري – 1396/08/22 – شماره 4462 – صفحه 7)
** در این مورد که چرا آقای مسعود بارزانی با توجه به نکاتی که اشاره فرمودید مبنی بر این که از تبعات بینالمللی غافل بود و دستور انجام همه پرسی را داد و به مخالفتها توجه نکرد علل مختلف ذکر میشود از مشکلات داخلی که گریبان مسوولین اقلیم را گرفته تا فکر قهرمان سازی که در اندیشه رئیس اقلیم کردستان نقش بسته بود و سبب شد تا به ابعاد بینالمللی این همه پرسی توجه چندانی نداشته باشد .
آقای بارزانی تصور میکرد مخالفتها زود گذر است و ارزش توجه را ندارد و به این سبب توجه جدی نکرد و قهرمان شدن را بر همه چیز ترجیح داده بود در صورتیکه برای قهرمان شدن هم باید تمهیداتی فراهم نمود و بارزانی چنان غرق در تخیلات بود که به این طرف و آن طرف نگاه نکرد.
شکی نیست که تعداد زیادی از کردها به استقلال فکر میکنند و از این که فاقد یک کشور مستقل میباشند احساس ناراحتی میکنند .مسعود بارزانی خواسته بود از این احساسات پاک کردها استفاده نماید و با راه اندازی همه پرسی در بین کردها خصوصا جوانان کرد که بعد احساسی دربین آنها قوی تر است محبوبیت بیشتری کسب کند و به این خاطر به بدون توجه به عواقب کار دست به همه پرسی زد و تا کوتاه زمانی صاحب محبوبیتی شد ولی در کوتاهترین زمان ممکن ورق برگشت تا جائی که اقای مسعود بارزانی مجبور شد به رها کردن قدرت تن بدهد.
* با توجه به اهمیت این موضوع چرا مسئله همه پرسی ابتدا در مجلس اقلیم مطرح نشد؟
** تا آنجا که اطلاع دارم مجلس اقلیم تا کنون بیشتر جنبه تشریفاتی داشت و آقای مسعود بارزانی آنچه را خودش صحیح تشخیص میداد اجرا میکرد و توجهی به مجلس اقلیم نداشت .اصولا آنچه که گفته میشود صاحبان قدرت به استبداد رای واندیشهروی میآورند واقعیتی است که درهمین اقلیم کردستان شاهد آن بودیم
* با توجه به حساسیتهای زیادی که کشورهای اسلامینسبت به اسرائیل دارند چگونه بارزانی حاضر شد از حمایت اسرائیل نسبت به موضوع استقلال بهرهبرداری کند؟
** رهبران اسرائیل از ابتدای تاسیس این کشور از جمله بن گوریون اولین نخست وزیر اسرائیل توجهی خاص به کردهای عراق داشتند و سعی میکردند روابطی حسنه با کردهای عراق داشته باشند و بعد از سقوط صدام و تشکیل اقلیم کردستان عراق ؛ رابطه نزدیک بین اربیل و تل آویو افزایش پیدا کرد و حضور کارشناسان اسرائیلی در منطقه جغرافیائی اقلیم مشخص بود و زمانی که مسعود بارزانی اعلام همه پرسی نمود و در سطح منطقه و جهان با مخالفت روبرو شد از روی اجبار و یا اختیار به حمایت اسرائیل دل خوش کرد وشاید تصور میکرد حمایت اسرائیل سبب میگردد که آمریکا از همه پرسی حمایت کند و در عمل چنین نشد و همین حمایت اسرائیل و نتانیاهو که چهرهای خوشنام نیست در جای خود سبب انزوای بیشتر اقلیم در بین کشورهای عربی و اسلامیشد .
* علیرغم سالها ارتباط حسنه میان بارزانی و آمریکا و همچنین حمایت اسرائیل از اقلیم، چرا آمریکا از موضوع استقلال اقلیم حمایت نکرد؟ همچنین علیرغم درخواست اقلیم و همچنین سوق الجیشی بودن منطقه، چرا آمریکا نسبت به ایجاد پایگاه در اقلیم اقدام نکرد؟
** در شرایط فعلی ازیک طرف واشنگتن رابطه نزدیکی با بغداد دارد و نمیخواهد به سادگی بغداد را از دست بدهد چون میداند رها کردن بغداد به معنی انداختن بیشتر عراق در دامن ایران است و آمریکا چنین چیزی را نمیخواهد و علت دیگر؛ مخالفت آمریکا با همه پرسی این بود که واشنگتن در حال حاضر سرکوب داعش را اولویت نخست خودش قرار داده ونمیخواهد مسئله جدیدی جایگزین بشود و توجه از سرکوب داعش به مسائل دیگر منحرف شود .
هر چند آمریکا یک کشور نظامیو سرکش در جهان است ولی در عین حال برای تحرکات نظامیش مثل ایجاد پایگاه؛ مسائل جانبی را هم در نظر میگیرد و ایجاد پایگاه در کشوری که در محاصره ایران وترکیه و عراق است چندان به مصلحت آمریکا نمیباشد و به جای این که نفعی برایش در بر داشته باشد ممکن است عامل تحریک کشورهای منطقه بشود. نباید از نظر دور بداریم که آمریکا یکی از بزرگترین سفارتخانهها در منطقه را در عراق دارد.
* با توجه به عقب نشینی حکومت اقلیم از مواضع گذشته و اعلام آمادگی برای تعلیق همه پرسی و درخواست مذاکرات با مقامات عراقی، آیا حکومت مرکزی عراق گفتگو را بدون پیش شرط لغو همه پرسی میپذیرد؟
** تا آنجا که اطلاع دارم آقای حیدر العبادی نخست وزیر عراق از استصال مسعود بارزانی دقیقا مطلع است و الان دست بالا را گرفته و میخواهد تا مدتی بارزانی را تحقیر کند تا هم غرورش بیشتر آسیب بیند و هم درسی باشد برای سایر رهبران کرد که اشتباه مسعود بارزانی را در آینده تکرار نکنند. مطمئنا مقامات عراقی بعد از مدتی در مذاکره را میگشایند و با شرط تعلیق نتیجه همه پرسی؛ به مذاکره با مقامات اقلیم کردستان خواهند نشست و شاید به علت عدم موفقیت در همه پرسی و سر خوردگی که در مقامات اقلیم عارض شده بغداد خواستههای بیشتری را مطالبه کند .
* آقای بارزانی وضع پیش آمده و از دست رفتن کرکوک را ناشی از خیانت برخی از سران کرد میداند. این دیدگاه تا چه اندازه میتواند صحیح باشد؟ همچنین سران و احزاب کرد چه نظری در خصوص بارزانی دارند؟
** آقای بارزانی برای پاسخ دادن به طرفدارانش که چرا کرکوک را به سادگی و در کوتاه ترین زمان ممکن از دست دادند باید توجیهاتی داشته باشد و اکنون تنها توجیهاش خیانت سایر گروهها و احزب کرد از جمله حزب میهنی کردستن عراق است و این در حالی است که رهبران حزب میهنی به شدت خیانت را رد کردند و شکست در کرکوک را ناشی از بی تدبیری بارزانیها بر شمردند .
آقای بارزانی خواسته بود با موفقیت در همه پرسی و در قالب یک رهبر بلا منازع کردها؛ مخالفانش را منزوی کند ولی با وضعیتی که بعد از همه پرسی برای حزب دمکرات کردستان بوجود آمد مخالفان بارزانی در پی منفعل نمودن بارزانیها هستند.
* با توجه به کنارهگیری آقای مسعود بارزانی و به قدرت رسیدن نیچروان بارزانی، او تا چه حد میتواند برای خروج اقلیم از بن بست فعلی و تعامل با حکومت مرکزی موفق باشد؟
** نیچروان برادرزاده مسعود است و سالها در مسند نخست وزیر بوده و این و این تجربه را در ذهن دارد که عمویش سماجت کرد و لجاجت به خرج داد و به همه پرسی را به هر قیمتی برگزار کرد و نتیجه آن را هم دید. علاوه بر این که هیچ موقیتی را کسب نکرد بلکه مشکلات بیشتری را نیز موجب شد که سر آخر به کناره گیری خودش از قدرت انجامید. پس آقای نیچروان میآموزد که چه سیاستی را باید در قبال دولت مرکزی از خود بروز دهد. فلذا اگر او سیاستش بر تعامل باشد و از شکست عمویش درس گرفته باشد به راحتی میتواند با دولت مرکزی مذاکره کرده و حریم اقلیم کردستان را حفظ کند ولی اگ بخواهد به راه عمویش برود نه تنها به سرنوشت عمویش دچار میشود بلکه باعث درگیریهای شدیدتر و حتی از دست دادن فرصتها و امتیازات بیشتر نیز میشود.
* با توجه به این که رئیس جمهور عراق، کرد و از همرزمان آقای بارزانی و پیشمرگهها بوده است و از نفوذ بالایی نیز در جامعه مذکور برخوردار است چرا نتوانسته در کاهش تنشها بین حکومت اقلیم و دولت مرکزی و نیز جلوگیری از معضل اخیر موثر باشد؟
** اگر جلال طالبانی زنده بود و رئیس جمهور عراق بود به خاطر محبوبیت و شخصیت کاریزماتیکی که هم در دولت عراق و هم در حکومت اقلیم داشت به احتمال بسیار زیاد جلوی همه پرسی را میگرفت و نمیگذاشت کردستان به این سرنوشت دچار شود ولیکن آقای فواد معصوم از قدرتی که طالبانی داشت برخوردار نیست و به همین خاطر علیرغم این که روی خوشی به همه پرسی نشان نداد ولی مسعود به آن توجه نکرد و کار خودش را کرد.
* آینده اقلیم را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا سران اقلیم با حکومت مرکزی به توافق میرسند؟
** اگر اقلیم بر موضعش باقی باشد و به تصمیم به لغو همه پرسی و نه تعلیق آن نداشته باشد در آینده در ضعف کامل قرار خواهد گرفت و اگر تحولی خاص در کشورهای همسایه و دولت مرکزی عراق روی ندهد و جامعه جهانی همچنان به مخالفتش با نتیجه همه پرسی و اعلام استقلال کردستان عراق ادامه دهد، اقلیم تا سالها درموضع ضعف قرارخواهد داشت و حسرت سالهای گذشته را خواهد خورد. پس به نظر میرسد به دلایلی که بیان شد راهی جز تعامل و کوتاه آمدن نداشته باشد. کردها مردم شریفی هستند و در تاریخ از آنان به نیکی یاد میشود لذا باید دقت لازم مبذول دارند و بازیچه اسرائیل یا قدرتهای فرا منطقهای قرار نگیرند و همزیستی مسالمت آمیز با سایر اقوام را بر استقلال طلبی ترجیح بدهند.
از این به بعد رهبران اقلیم کردستان عراق باید به استراتژیک بودن منطقه شان توجه بیشتر داشته باشند و بدانند سه کشور مهم منطقه یعنی ایران و ترکیه و عراق روی استقلال کردستان حساسیت زیادی دارند و به سادگی اجازه نمیدهند کشوری تشکیل شود که از یک طرف تمامیت ارضی آنان را تهدید کند و سبب تجزیه این دو کشور بشود و ازطرف دیگر هم پیمان اسرائیل باشد و پای رژیم صهیونیستی را به منطقه باز کند.
http://www.mardomsalari.net/4462/page/7/26286
ش.د9603201