(روزنامه كيهان – 1396/08/17 – شماره 21767 – صفحه 8)
برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
1- دولت وقت به نخستوزیری مهندس بازرگان؛
2- نهضت آزادی که در آن موقع دولت را در اختیار داشت؛
3- ملیگرایان اعم از جبهه ملی و سایر گروههای همسو؛
4- گروههای راستگرای لیبرال مسلک؛
5- روشنفکران غربزده، که تحت تاثیر مصدق، کعبه آمال خود را در آمریکا جستوجو میکردند و حتی اگر از اروپا و انگلیس ناخرسند بودند، آمریکا را نه قدرت برتر بلکه مدینه فاضله خود میدانستند.
6- گروههای چپ مارکسیستی که علیالظاهر با کاپیتالیسم و لیبرالیسم مشغول مبارزه بوده و سنگ کارگر را به سینه میزدند. سکوت این جریان آن قدر عجیب بود که چندین بار حضرت امام اسم «چریکهای فدایی خلق» را به زبان آوردند و از آنها خواستند تا اگر در ادعای خود صادق هستند، لااقل یک اطلاعیه بدهند.
7- نادمان و پشیمانشدهها که به رغم حضورشان در جمع دانشجویانی که دست به این حرکت انقلابی زده بودند، اما به دلیل نداشتن ایدئولوژی و انگیزه روشن به تدریج صف خود را جدا میکردند.
8- نخبگان کم بصیرتی که مشکلات ناشی از گروگان گیری و خصومت آمریکا را که در بروز حوادثی مثل حمله طبس و جنگ تحمیلی خود را نشان میداد بهاشغال لانه جاسوسی مربوط میکردند و آن را واکنش طبیعی واشنگتن تفسیر میکردند.
به رغم همه این مخالفتها، امام خمینی(ره) با وجود عدم هماهنگی دانشجویان و حتی عدم اطلاع از کم و کیف کار در لحظات اولیه، نه تنها از این حرکت انقلابی حمایت کردند، بلکه آن را «انقلاب دوم» نامیدند. برخی بر این باور بودند و شاید هنوز بر باور خود اصرار دارند که مقصود امام(ره) از دوم نامیدن این انقلاب، نوعی رتبهبندی از بالا به پایین است. یعنی انقلاب 22 بهمن در درجه اول و تسخیر لانه جاسوسی انقلاب دوم است، اما واقعیت بر اساس شواهد آن است که امام راحل انقلاب دوم ملت ایران را بزرگتر و مهمتر از اولی میدانستند. در واقع این دومین انقلاب ملت بود که لازمه انجام آن انقلاب اول بود. یعنی باید اول رژیم پهلوی را ساقط میکردیم و بعد دست آمریکا را از کشور کوتاه سازیم.
شاهد این مدعا فرمایشات مبارزه حضرت امام(ره) با آمریکا و معرفی این کشور به عنوان دشمن اصلی از همان ابتدای آغاز نهضت اسلامی بود که در ماجرای کاپیتولاسیون آن را علنی ساخت و تصریح کردند: «نظامیهای آمریکا و مستشارهای نظامی آمریکایی به شما چه نفعی دارند؟ آقا! اگر این مملکت اشغال آمریکاست، پس چرا اینقدر عربده میکشید؟! پس چرا اینقدر دم از «ترقی» میزنید؟! اگر این مستشارها نوکر شما هستند، پس چرا از اربابها بالاترشان میکنید؟! پس چرا از شاه بالاترشان میکنید؟! اگر نوکرند، مثل سایر نوکرها با آنها عمل کنید. اگر کارمند شما هستند، مثل سایر ملل که با کارمندانشان عمل میکنند، شما هم عمل کنید. اگر مملکت مااشغال آمریکایی است پس بگویید!» (صحیفه امام، ج1، ص 424-415)
اما سیاستورزی ایجاب میکند که رهبر یک نهضت با هوشمندی قیام را رهبری کند، از همین رو امام راحل ابتدا نوک پیکان انقلاب را متوجه آمریکا نکرد تا انقلاب مردم مسلمان ایران پیروز شد و آنگاه سراغ آمریکا رفت. وقتی واشنگتن به شاه پناهندگی داد، آنگاه امام خمینی معترض آمریکا شد و در اطلاعیهای از مردم خواست تا برای تحت فشار قرار دادن آمریکا اقدام کنند. دانشجویان خط امام از دانشگاههای امیرکبیر، صنعتی شریف، علم و صنعت و... اقدام به راهپیمایی در جلو دانشگاه تهران کردند و در ادامه مسیر خود به سمت سفارت آمریکا حرکت کردند که عدهای از دانشجوها از درب سفارت بالا رفته و بدین ترتیب لانه جاسوسی تسخیر میشود.
در آن زمان فقر بصیرت عدهای سبب میشد تا رفتارهای خصمانه آمریکا از بعد تسخیر لانه جاسوسی را نتیجه انقلاب دوم بدانند. رفتارهای آمریکاییها که در قالب حمله مستقیم در ماجرای طبس، طراحی کودتاهای متعدد، حمله نظامی از طریق صدام، ورود نظامی در معادلات جنگ تحمیلی، حمایت مالی و تسلیحاتی از عراق، حمله به کشتیهای نفتی و هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران، تحریمهای اقتصادی که این روزها شکل تشدید شده و سایر اقدامات خصمانه کاخ سفید را عدهای سال هاست که «واکنشی و تلافی جویانه» به این اقدام دانشجویان تعبیر کرده و میکنند، در حالی که امروز پس از چند سال مذاکره و توافق هستهای و رسیدن به برجام متوجهاشتباه خود میشوند و پی میبرند که همه اقدامات آمریکا علیه کشورمان «کنشهای کینه توزانه» بوده که نسبت به ملت مسلمان ایران و نظام جمهوری اسلامی داشته است.
در همین جهت رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود در دیدار دانشآموزان به مناسبت سالروز 13 آبان فرمودند: «ملّت ما دشمنانی دارد، کوچک و بزرگ، [امّا] آنکه من رویش تکیه میکنم که بهمعنای واقعی کلمه دشمن است و دشمنی میکند و خباثت میکند، آمریکا است. این از روی تعصّب نیست، این از روی یک نگاهِ بدبینانه نیست؛ این ناشی از یک تجربه است، یک فهم درست واقعی است، دیدن میدان است؛ داریم میبینیم میدان را. اینجور نیست که فقط با این حقیر دشمن باشند یا با دولت جمهوری اسلامی؛ نه، با اصل این ملّتی که ایستاده است، این ملّتی که از مواجهه با دشمن خسته نمیشود مخالفند، با این بدند، با این دشمنند. دیدید؛ همین اواخر رئیسدولت آمریکا گفت، ملّت ایران، ملّت تروریست است. شما ببینید چقدر این نگاه، نگاه ابلهانهای است! یک ملّت را میگویند تروریست؟ نمیگوید رهبر تروریست است، نمیگوید دولت تروریست است؛ میگوید ملّتِ ایران تروریستند!» (11 آبان 1396)
به نقل از پایگاه «بصیرت»؛ آنچه که امروز اما از سوی دولت جدید آمریکا صورت میگیرد که به نظر میرسد به دور از سیاسی کاری دولتهای گذشته دنبال میشود و به نوعی ذات برتریطلبانه و روحیه استکباری حاکم بر این کشور را علنی میسازد، نه تنها درستی تشخیص امام خمینی(ره) در شناخت شیطنتهای آمریکا و تایید معرفیاشغال لانه جاسوسی این رژیم در کشورمان به عنوان انقلاب دوم ملت ایران را نشان میدهد، بلکه رفتارهای دولت جدید آمریکا نشان میدهد که اگر لانه جاسوسی هماشغال نمیشد، ذرهای از دشمنی آمریکا در حمله مستقیم و غیر مستقیم، حمایت از صدام، تحریک گروههای تروریستی، حمله به هواپیمای مسافربری، تحریمها، طراحی کودتاها کاسته نمیشد.
نخستین اقدامات دولت آمریکا در ایران که در قالب کودتای 28 مرداد بروز یافت تا امروز که ترامپ به عنوان نماینده مردم از ذات جامعه ایالات متحده پرده بر میدارد، نشان میدهد که مشکل آمریکا نه اشغال سفارت این کشور است نه هستهای. خصومت آمریکا ناشی از حس برتریطلبی است که حق رهبری دنیا را مختص خود میداند و دیگران را مستحق مدیریت. بدیهی است این روحیه نمیتواند ملتی را مستقل ببیند که مرگ بر آمریکا میگوید و پیشرفت میکند. جرم ما از نظر آنها انقلاب ماست؛ اسلام ماست.
و اگر بصیرت بود و از تعامل آمریکا با مصدق عبرت گرفته بودیم و این خصومت را درک میکردیم و نیازی نبود که تا پس از سالها مذاکره، به این نتیجه برسیم که مذاکره با آمریکا دیوانگی است.
http://kayhan.ir/fa/news/118518
ش.د9603209