(روزنامه شرق ـ 1396/08/02 ـ شماره 2994 ـ صفحه 7)
او افزود: «باید یادی هم از زندهیاد دکتر یزدی کنیم که ایشان هم در خارج از کشور با بنیانگذار جمهوری اسلامی ارتباط داشتند و در نهایت در ۱۱۸ روزی که در نوفللوشاتو بودند، نقشی مهم را ایفا کردند».
توسلی در ادامه درباره اوضاع جاری کشور گفت: «برخی تصور میکنند دومخرداد به صورت دفعی بدون آنکه زمینههای اجتماعی قبلی داشته باشد، به وجود آمده است که این اشتباه است. همین توسعه جنبش اجتماعی است که بهتدریج رخدادهای سالهای ۹٢، ۹۴ و ۹۶ را به وجود آورده و این مسئله روند پیوستگی تحولات اجتماعی را نشان میدهد. شما وقتی سوابق کسانی را که امروز در عرصه جنبش اصلاحات فعال هستند، در دهه ۶۰ بررسی میکنید، میبینید که مواضع آنان در مقابل گفتمان امروزیشان بوده است. امروز ما خیلی خوشحال هستیم که جامعه ما به این سمت در حال حرکت است».
او افزود: «شما اگر زندگی اشخاصی مثل آیتالله رفسنجانی را بررسی و دو دهه اول را با دو دهه دوم ملاحظه کنید، میبینید که تحولی به وجود آمده و در کنار مردم و پاسخگویی به نیازهای مردم قرار گرفتهاند. من اینجا باید یادی کنم از دکتر ظریفیان که در دوره اصلاحات معاون دانشجویی وزارت علوم بودند. گزارشی از ایشان دیدم که حدود سه هزار نهاد مدنی در دانشگاهها ایجاد شده بود. ایجاد نهادهای مدنی و فعالیتهای اجتماعی دانشجویان، در شکوفایی نسل جوان ما در آن دوره نقش بسیار مؤثری داشت. اما در دو دوره بعد چه اتفاقی افتاد؟ فضای سیاسی در دانشگاها بسته شد و این نهادهای مدنی عموما تعطیل شدند و این هزینهای که بر نسل جوان و بهویژه دانشجویان و بهطور کلی عموم جامعه وارد شده، هزینه سنگینی بوده است. آقای محبیان در مصاحبهای که در روزنامه رسالت با تیتر درشت چاپ شد گفتند: نهضت آزادی باید صفر شود».
توسلی با اشاره به اینکه این فرایند، با وجود تحولاتی که اتفاق افتاده، نشان میدهد کل جامعه ما در حال رشد و پویایی است، افزود: «رخدادهای مقاطع مختلف هم نشان میدهد که نسل جوان ما در این راستا در حال حرکت است؛ ولی مسئله این است که راز و رمز جنبش روشنفکری دینی را در چه میبینید؟ در نسل اول، افراد و پایهگذارانی مانند مهندس بازرگان و دکتر سحابی بودند که چند دهه با یک گفتمان راهبردی ایستادند. نسل دوم نیز همینطور بودند. شما ببینید عزتالله سحابی، مصطفی چمران و ابراهیم یزدی، ٦٠، ٧٠ سال تلاش کردند و در شرایط مختلف، هیچوقت زانو نزدند و هیچوقت تغییر خطمشی ندادند. چه عواملی باعث شده که این نسل در چند دهه عمر خود بایستد؟».
او افزود: « تحلیل من این است که در درجه اول، اینها با آموزههای قرآنی آشنا بودهاند. در دوران دانشجویی با قرآن آشنا شدهاند. این کتاب الهی در واقع معیارهایی به آنها داد که نه تحتتأثیر جو چپ قرار گرفتند و نه تحتتأثیر فشارها. دهه ۲۰ و دهه ۳۰ فضای دانشگاه ما در اختیار جریان چپ مارکسیسم بوده، دهه ۴۰ و دهه ۵۰ و حتی دهه ۶۰ بعد از انقلاب نیز فضای جامعه ما عمدتا فضای چپ بوده؛ اما افرادی مثل مهندس بازرگان در هیچ شرایطی تحتتأثیر قرار نگرفتند و آن نگاه راهبردی ایشان را با استناد به آیات قرآن در مجموعه آثارشان مشاهده میکنید. بههرحال اگر میگوییم قرآن کتاب راهنمای ماست، بالاخره ما باید با زبان قرآن و آموزههای آن آشنا شویم تا یک نگاه راهبردی نسبت به هستی خودمان، جامعه و ارتباط خودمان با جامعه داشته باشیم. محور دوم این بینش، آشنایی با تاریخ و مشکلات فرهنگی جامعه ما بود که در آثار این پیشگامان حضور چشمگیری دارد و در نهایت محور سوم که در آثار مهندس بازرگان منعکس است، آشنایی با غرب و جوهر تمدن آن است که از نتایج تجربه تمدن بشری، در برنامههای خود استفاده کردند».
او افزود: «این افراد از همان شهریور ٢٠ این آیه قرآن را سرلوحه برنامههای خود قرار دادند که «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَومٍ حَتّی یغَیروا ما بِأَنفُسِهِم». یعنی تا خصلتها و خصوصیات مردم ما عوض نشود و ما تا خودمان را اصلاح نکنیم انتظار اینکه جامعه اصلاح شود دور از واقعبینی است. بنابراین این بزرگان اولویت را همواره به کارهای فرهنگی و اجتماعی دادند. اگر در یک مقاطعی هم مجبور شدند که وارد عرصه سیاست شوند، کار فرهنگی اجتماعی را نهتنها تعطیل نکردند بلکه تقویت هم کردند. شما ببینید بعد از کودتای ۲۸ مرداد این افراد ضرورتا وارد فعالیت نهضت مقاومت ملی شدند. چراکه ایستادگی در مقابل کودتا یک ضرورت تاریخی بود. ولی ما بحث «نهادسازی» را در پی سخنرانی «احتیاج روز» مهندس بازرگان در سال ۳۶ داریم. انجمن اسلامی مهندسین، پزشکان، معلمان، بانوان، شرکت انتشار و کارآموز و خیلی دیگر از نهادها را آماده میکنند که بتوانند برای پاسخ به نیازهای زمانه بسترسازی کنند. در سالهای بعد از انقلاب هم کارهای فرهنگی و اجتماعی مورد توجه بوده است و بعد از دهه ۶۰ هم در مجموعه آثار مهندس بازرگان این مسائل همیشه در اولویت بوده است. آثاری مثل گمراهان، مثل بازیابی ارزشها و...».
مهندس محمد توسلی همچنین گفت: «این گفتمان اصلاحات که امروز مطرح میشود، همان گفتمانی است که مهندس بازرگان بعد از انقلاب، در سومین کنگره در تیرماه سال ٥٩ مطرح کرد که اگر به اسناد مراجعه کنید، قابل دسترسی است. با وجود فضای سالهای ٥٩ و ٦٠، ما باور به فعالیت قانونی، علنی، مسالمتآمیز و پرهیز از خشونت و گامبهگام و تدریجی داریم. در سالهای دهه ٨٠ هم در این گفتمان و راهبرد هیچوقت تغییری داده نشده است، چرا؟ برای اینکه این افراد مبانی محکمی برای این استراتژی داشتهاند».
توسلی در ادامه با اشاره به آزادی احزاب گفت: «اصل ۲۶ قانون اساسی هم مربوط به آزادی احزاب است، فعالیت احزاب علیالاطلاق آزاد است، مشروح مذاکرات مجلس خبرگان را ببینید؛ کسانی مثل دکتر بهشتی ایستادند که باید فضا برای فعالیت احزاب آزاد باشد. حدود ۵۲ نفر عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بودند، اکثریت به اصل ۲۶ رأی دادند، حدود ۱۴ نفر رأی منفی دادند، اما تفکر همان تعداد در دولتهای بعدی نگذاشت اصل۲۶ قانون اساسی اجرا شود. موانع ایجاد کردند و حتی شوراها که در قانون اساسی هست هم تا دوم خرداد ۷٦ اجرا نمیشد».
توسلی افزود: «امروز میبینیم این رویکرد در دولت و مجلس بهعنوان یک گفتمان برتر مطرح است. در انتخابات میبینیم که جمعیتی حداکثری به آن رأی میدهند و زمینه رشد آن در جامعه پدید آمده است، بنابراین باید به آینده امیدوار باشیم و ما هم برای تداوم این گفتمان کوشش کنیم».
توسلی افزود: «مهندس بازرگان در یکی از آثارشان به اسم «چهار ایسم» به این مسئله پاسخ میدهند که در آنجا لیبرالیسم را توضیح دادهاند، ایشان میگویند ما بهلحاظ سیاسی لیبرال هستیم اما طرفدار مکتب لیبرالیسم نیستیم، مکتب ویژهای هست که ادامه دارد. آنجا هم مهندس بازرگان توضیح دادهاند که اگر از آزادی دفاع میکنیم، مبنای ما آزادی که لیبرالها در قرون اخیر مطرح میکنند، نیست و مبنای ما قرآن است، قرآن خواسته که انسان آزاد باشد. در آثار مهندس بازرگان آیات متعددی در این زمینه است. «إِنَّا عَرَضْنَا ٱلْأَمَانَةَ عَلَی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ وَٱلْجِبَالِ فَأَبَینَ أَن یحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا ٱلْإِنسَٰنُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوما جَهُولا» (احزاب ٧٢). مرحوم طالقانی میفرماید: «الامانات» در این آیه امانت اختیار به انسان است که همه موجودات خلقت از پذیرش آن عاجز بودند. انسان است که بین همه مخلوقات این امانت را پذیرا شد و صاحب اختیار است. وقتی انسان اختیار دارد یعنی باید آزاد باشد. در همانموقع که جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر که در سال ۵۶ تشکیل شد، آیتالله سیدابوالفضل زنجانی یک یادداشت نوشتند و اصول حقوق بشر را با آیات قرآن تطبیق دادند. مجموعه بحث ایشان و مجموعه اقداماتی که جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر انجام دادهاند در دفتر دوم جلد ۹ اسناد نهضت آزادی ارائه شده است. با توجه به مباحث مطرحشده در این آثار از این بابت هیچ تناقضی با مدرنیته وجود ندارد. ایشان همچنین فرمودند مردم هستند که باید نظام حکومتی خودشان و نحوه اداره جامعه خودشان را مشخص کنند. اصول فصل هفتم قانون اساسی هم اصل شوراهاست که آیتالله طالقانی و آقای دکتر فیرحی درآنخصوص بحث برجستهای داشتهاند». توسلی گفت: «ما در سال ۹۲ به آقای روحانی رأی دادیم به این دلیل که آنموقع بهترین گزینه بود. سال ۹۶ هم رأی دادیم، چون باز هم بهترین گزینه بود؛ یعنی هیچوقت پشیمان نیستیم. در راستای همان نگاه راهبردی ما هم بوده، چرا؟ برای اینکه ما باور داریم تغییرات تدریجی است. واقعیت این است شرایطی که ما بعد از سال ۹۲ داشتیم، بهتر از دوره قبل بوده.
اما موانعی که ما برای فعالیت داشتیم از بین نرفته؛ هنوز ما آن آزادیای را که بتوانیم فعالیت تشکیلاتی داشته باشیم نداریم، اما به این معنی نیست که ما بیکار بودهایم، تلاش میکنیم، مذاکره میکنیم. انتظار داریم که وزارت کشور روحانی و وزارت اطلاعات، بهتدریج این موانع را برطرف کنند. حال که ما کوشش میکنیم، با این فضای جدیدی که بعد از درگذشت آقای دکتر یزدی، هم در داخل کشور و هم خارج کشور به وجود آمده و این تسلیتهایی که مقامات جمهوری اسلامی ارائه دادند و این احساس همدردی که در فضای عمومی جامعه مشهود است، مقامات مربوطه و همه نهادهایی که بهنوعی حساسیت داشتند واقعبین باشند و این حساسیتها را کاهش دهند. ما هم کار تندی نمیخواهیم انجام دهیم. میخواهیم بهتدریج نهضت بتواند در چارچوب قانون و از طریق همان کمیسیون ماده ١٠ مجددا ادامه فعالیت بدهد، پروانه برای ما صادر کنند و ما بتوانیم بهعنوان یکی از قدیمیترین احزاب سیاسی به فعالیت خود، با پروانه و بهطور رسمی، ادامه دهیم».
توسلی گفت: «در دوم خرداد مطالبات ما هم مطرح شد. آقای دکتر روحانی هم با تعبیر اعتدالگرایی همین مسائل را مطرح کردند و مردم رأی دادند. تفاوتی که وجود دارد این است که ما نگاه جامعهمحور دایم؛ یعنی به عرصه عمومی اولویت میدهیم». این خیلی فرق میکند؛ یک وقت میگویید من برای اصلاحات باید در جایگاه قدرت قرار بگیرم تا بتوانم برنامههای اصلاحات را دنبال کنم، اما ما این باور را هیچوقت نداشتهایم و نگاه جامعه محور داشتهايم. وقتی ما بحث جامعهمحور را مطرح میکنیم، مستند آن مبانی قرآنی است. آیه ۲۵ سوره حدید: «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکتابَ وَالمیزانَ لِیقومَ النّاسُ بِالقِسطِ»، «لقد» در آیه تأکید دارد که ما تمام پیامبرانمان را با کتاب و میزان و راهنمای عمل و این ملاکهایی که باید مردم را آگاه کنند فرستادیم. هدف چیست؟ «لیقوم الناس بالقسط».
توسلی در ادامه گفت: «ناس فاعل است، نگفته است لیقوم «روشنفکران و علما»، نگفته لیقوم «الانبیا». ببینید این مهم است که «لیقوم الناس بالقسط»؛ یعنی رسالت انبیا، ائمه که شاگردان ممتاز این مکتب هستند و همه مؤمنانی که در آن راستا میاندیشند و میخواهند عمل صالح داشته باشند و عمل کنند، رسالت محوریشان جامعهمحور است و باید آگاهی جامعه را بالا بیاورند تا مردم با آگاهی اقامه قسط کنند. در تجربه تاریخی نیز این روند مشهود است».
توسلی افزود: «بعد از انقلاب شرایطی وجود داشت که جز مهندس بازرگان کسی نمیتوانسته این مسئولیت را در آن دوران انتقال بپذیرد. باوجود تمام مخاطراتی که بود، باوجود تمام جنبههای منفیای که داشت و حتی آقای طالقانی به ایشان مواردی را متذکر میشود، ولی مهندس بازرگان با آن نگاه راهبردیای که داشت، این مسئولیت را میپذیرد و کوشش میکند این دوره انتقال را انجام دهد. در بعضی از یادداشتهایم توضیح دادهام که اگر مهندس بازرگان این سمت را نمیپذیرفت، بعضی افرادی که حالا نمیخواهم نام ببرم میگفتند: «خوب بود که یک آدم انقلابی انتخاب میشد». اگر بهجز مهندس بازرگان فرد دیگری انتخاب میشد، شرایط ایران بدتر میشد. چرا؟ دلیلش خیلی روشن است. حزب توده با تمام سازمانش و همه امکانات نظامیاش در ایران حضور داشت، اعضاي سازمان مجاهدین خلق تازه از زندان آزاد شده بودند و پادگانها را خالی کرده بودند و مسلح بودند؛ یعنی اصولا اگر آن توان مدیریتی مهندس بازرگان و آن دولت موقت نبود، این دوران انتقال نمیتوانست با آن سهولت انجام شود».
در انتها نیز عماد بهاور گفت: «اگر آن نگاه راهبردی و کلی را به سیاست و اصولا نقش سیاست نداشته باشیم، در مواجهه با دولت روحانی و در مقابل بیمهریها، هدف اصلی و غایت نهایی را گم میکنیم و وارد تقابل میشویم و اصل قضیه فراموش میشود یا در مورد اصلاحطلبها؛ بالاخره اصلاحطلبها طیفهای مختلفی هستند. یکی از آنها یک برخوردی میکند و حرف غلطی میزند و اتفاقی میافتد، اگر آن راهبردهای اصلی تعریف نشده باشند، در مواجهه با اصلاحطلبی، مشی اصلاحطلبی و کل جریان اصلاحطلبی یکدفعه وارد تقابل میشویم یا خیلی نزدیک میشویم یا خیلی دور و هدف اصلی گم میشود».
بهاور افزود: «در رابطه با همین مسائلی که الان در جامعه و مخصوصا در فضای مجازی اتفاق میافتد و تناقضاتی که مطرح میشود، اگر تکلیف خود را با این مسئله، مانند مسئله علم و دین که مهندس توسلی فرمودند، مشخص نکنیم، آن نگاه کلی و راهبردیمان به نقش دین در جامعه تغییر میکند و دچار مشکل میشویم». بهاور در انتها گفت: «به قول دکتر یزدی یک سیب را که بالا بیندازید، ٤٠تا چرخ میخورد تا بیاید پایین. اینقدر بالا و پایین میشود و اتفاقات مختلف میافتد، این دولت میرود و آن دولت میآید، بههمیندلیل خیلی درگیر این ماجراها نشویم».
http://www.sharghdaily.ir/News/144313
ش.د9603515