در حالی که کمتر از ۵۰ روز به آغاز جشنواره موسیقی مانده، هنوز خبری از اساسنامه آن نیست. نوربخش که پیشتر از «ریلگذاری و سیاستگذاری جدید» سخن میگفت، حالا وقتی سخن به تدوین «اساسنامه» میرسید تنها خود را «مجری» سیاستها معرفی میکند
به گزارش گروه فرهنگی بصیرت به نقل از خبرنگار موسیقی فارس، تقریبا از سه سال گذشته که جشنواره موسیقی فجر به «شخص» واگذار شد، اعتراضات نسبت به روند برگزاری مهمترین جشنواره موسیقی کشور آغاز شد. وقتی حمیدررضا نوربخش سکان برگزاری جشنواره را با حکم مرادخانی به دست گرفت از «ریلگذاری و سیاستگذاری» جدید جشنواره و تغییر رویکرد آن سخن گفت.
در دوره اول این تغییرات و حضور بیضابطه شرکت تازه تاسیسی چون «بارانا» که تنها با روابط خاص توانسته بود امور اجرایی جشنواره را برعهده بگیرد، صدای اعتراضات بلند شد به ویژه وقتی در اختتامیه جشنواره هفتجایزه از چهارده جایزه اصلی جشنواره به هیات داوران و اعضای برگزاری جشنواره رسید!
به هر ترتیب این اعتراضات تا جایی ادامه پیدا کرد که نهایتا آذر سال گذشته نامهای سرگشاده و انتقادی به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با امضای حدود ۷۰۰ نفر از اهالی موسیقی منتشر شد که طی آن منتقدان علاوه بر اعتراض به روند برگزاری جشنواره موسیقی فجر، نسبت به اینکه مهمترین جشنواره موسیقی کشور بعد از سی و دو دوره هیچ چارچوب و روال مشخصی ندارد؛ اعتراض خود را اعلام کردند.
در بخشی از این نامه اینچنین آمده بود: «برای این جشنواره به عنوان مهمترین رویداد دولتی در حوزه موسیقی تا به امروز و پس از سی و یک دوره برگزاری، هنوز هیچ اساسنامه، چارچوب یا دستورالعمل مدونی ارائه نشده است و طبعا گویا هدفی مشخص نیز برای آن متصور نیست که خود شاید گواهی دیگریست از بیتوجهیها و بیمهریهای بالادستیها نسبت به این هنر ارجمند.»
بعد از پیگیرهای منتقدان، عل مرادخانی معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دستور برگزاری جلسهای از سوی مدیرکل دفتر موسیقی را با منتقدان صادر کرد. در ادامه این روند، اوایل بهمن سال گذشته و درست چند روز مانده به آغاز سی و دومین دوره جشنواره موسیقی فجر، جلسه مشترک مدیرکل دفتر موسیقی با جمعی از منتقدان جشنواره موسیقی فجر برگزار شد. در این جلسه ضمن بحث درباره ایرادهای جشنواره موسیقی فجر، قرار شد اساسنامه و شیوهنامهای برای جشنواره موسیقی فجر تهیه شود تا مدیران جشنواره در دورههای مختلف به وحدت رویه برسند و از هرگونه تصمیمگیری سلیقهای جلوگیری شود.
بالاخره پس از کش و قوسها و تبادل نظرهای فراوان میان بسیاری از اهالی موسیقی، اساسنامه جشنواره موسیقی فجر تدوین و حاصل کار گروه منتقدان اوایل امسال به دفتر موسیقی ارسال شد. طبق صحبتهای انجام شده میان گروه منتقدان و مسئولان دفتر موسیقی، قرار شد اساسنامه جشنواره موسیقی فجر در اولین فرصت مورد بررسی و ارزیابی مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار بگیرد و به محض مصوب شدن، به اجرا درآید.
اما در حالی که کمتر از دو ماه زمان به آغاز دوره جدید جشنواره موسیقی فجر رسیده هنوز خبری از اساسنامه نیست. حمیدرضا نوربخش مدیر جشنواره موسیقی فجر که از «ریلگذاری و سیاستگذاری جدید» سخن میگفت حالا وقتی سخن به تدوین «اساسنامه» میرسید خودش را به آن راه میزند و تنها خود را مجری سیاستها معرفی میکند: «من صاحب جشنواره نیستم و امسال مدیر میشوم و سال دیگر شخص دیگری میآید. صاحب جشنوارهی موسیقی فجر، وزارت ارشاد است که باید صحبت کند. من سیاستگذار جشنواره نیستم، بلکه مجری هستم.»
حالا کمتر از دو ماه به آغاز جشنواره موسیقی فجر مانده و در قرار است برهمان پاشنه میچرخد؛ این دوره جشنواره نیز قرار است تا به همان سیاق دو سال قبل برگزار شود. البته تفاوتهایی این دوره نسبت به دوره قبل دارد؛ شرکت بارانا برخلاف دو دوره گذشته، به نظر میرسد که دیگر حضوری در جشنواره ندارد. البته افرادی چون امیر عباس ستایشگر که پیشتر در لباس منتقدان جشنواره ظاهر میشدند و به نوربخش و امثالهم میتاختند، نیز حالا رنگ عوض کرده و در نقش همهکاره جشنواره، حیات دوزیست گونه خود را ادامه میدهند!
به هر ترتیب شاید سرنوشت سندهای بیسرانجامی مثل «سند راهبردی موسیقی کشور» که بعد از چهار سال کماکان در دست تدوین است، توقع را از به سرانجام رسیدن اساسنامه جشنواره موسیقی، معین کند. معاونت هنری در این سالها نشان داده که تخصص خاصی در سرکار گذاشتن منتقدان و البته در مرحله بعدی تطمیع آنان دارد. هر وقت صدای اعتراضی بلند میشود سریعا وعدههایی برای حل مشکلات داده میشود که نهایتا هیچکدام هم به ثمر نمیشیند و کار به همان منوال ادامه پیدا میکند.