(روزنامه بهار – 1396/06/22 – شماره 276 – صفحه 3)
* برخی از جابجایی مرزهای اصلاحات در پس ائتلاف آنها از انتخابات 92 با میانهروهای جریان اصولگرا و اعتدال گرایان میگویند، این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
** اصلاحطلبی در کشور نوعی نگرش و نگاه است به برخورد با مسائل و مشکلاتی که در کشور وجود دارد و شیوه حل مسائل و راهکارهایی که دولتمردان و مسئولان باید داشته باشند، برای رسیدن به پیشرفت برای کشور در همه جوانب و دستیابی به توسعه پایدار. این رویکردها تقریبا سالها است که برای اصلاح طلبان و مردم تعریف شده است و به ویژه از طریق احزاب و جمعیتهای اصلاحطلب مرتب تبیین میشود و آنها برای تحقق دیدگاهها تلاش میکنند. با وجود این، پس از دو دولت احمدینژاد و خصوصا در دولت دهم کشور به یک بنبست سیاسی رسیده بود. به لحاظ دیدگاه راست رادیکالی که در مقابل دیدگاههای اصلاحطلبانه قرار داشت و دیپلماسی فرهنگی، اجتماعی و خصوصا اقتصادی، کشور با مشکلات عدیدهای روبهرو شد که وضعیت ناامیدکننده و ناهنجاری برای کشور به وجود آورده بود. در آن وضعیت و با دولتی که از طرف دیگر قوای اصولگرا حمایت و رویکرد رادیکال تقویت میشد، اصلاحات نمیتوانست با همه خواستههایش روی کار آید. بنابراین اصلاحطلبان شاخص و احزاب اصلاحطلب به این نتیجه رسیدند که باید بهنوعی عمل کنند تا در وهله اول سیستم ناکارآمد و ناهنجار گذشته کنار رود و در وهله دوم فضا باز شود برای توسعه و طرح رویکردهای اصلاحطلبانه. زیرا در آن زمان انسداد سیاسی و بازگشت وحشتناکی به گذشته پیش آمده بود، مواردی که در راستای خواسته حضرت امام و شهدا و مردمی که به انقلاب رای داده بودند، نبود.
* و این زمینه رویکرد اصلاح طلبان در ائتلاف با دیگر نیروهای سیاسی را رقم زد؟
** دقیقا با این رویکرد در سال 92، اصلاحطلبان با اعتدالگرایان و برخی از اصولگرایان معتدل به نتیجه رسیدند که همصدا و همسو شیوهای را اتخاذ کنند که قدرت را از رقیب سیاسی بگیرند و بتوان در فضای سیاسی نفس کشید. این رویکرد با روی کار آمدن دولت یازدهم با هماهنگی اصلاحطلبان و اعتدالیون و با یک تلقی اصولگرای اصلاحطلب روی کار آمد. چون روحانی در مواضعی مانند شورای امنیت ملی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و نهادهای اینگونه حضور داشت، اصولگرایان هم شناختی از او داشتند و بهاندازه چهرههای کاملا اصلاحطلب مورد ایذا قرار ندادند. البته رایدهندگان اصلی او اصلاحطلبان بودند که با شناخت از شخصیت و افکار سیاسی ایشان که اگرچه کاملا اصلاحطلبانه نبود، اما مغایر اصلاحات هم نبود، رای دادند.
* با پیروزی این اتحاد چه شد که اصلاحطلبان به بسیاری از خواست هایشان از دولت تدبیر و امید دست نیافتند؟
** در دولت یازدهم به دلیل وضعیت وحشتناکی که کشور در همه جنبهها روبهرو بود، اصلاحطلبان خیلی روی دیدگاهها و خواستهها و تمایلات خود پافشاری نکرده و با دولت همراهی کردند. نهایتا هم به این نتیجه رسیدند که با توجه به فضای عمومی کشور اگر دولت روحانی با رای بالایی روی کار آید، با قدرت بیشتری عمل خواهد کرد، زیرا اکنون هنوز فضا آماده نیست برای اینکه دولت اصلاحطلب روی کار آید. با این تلقی همه اصلاحطلبان بسیج شدند و در سراسر کشور سخنرانیهایشان را به کار گرفتند؛ تلاشها نتیجه داد و دولت دوازدهم با ریاست روحانی روی کار آمد.
* مسیر مطالبات سیاسی اجتماعی اصلاح طلبان و بدنه رای آنها که روحانی را به پیروزی رساندند تا امروز چگونه پیش رفته است؟
** تلقی همه ما این بوده که روحانی و دولتش در این دوره، به خاطر رای بالا و پشتیبانی اکثریت مردم و خصوصا نخبگان سیاسی، قوت و قدرت بیشتری از دولت یازدهم و در جهت اصلاحات خواهد داشت. در دوره انتخابات روحانی شعارهایی را مطرح کرده و در ستادهای ایشان مطرح شد که یکی حضور زنان در کابینه به عنوان وزیر بود. تلقیها این بود که با وجود معاونت بانوان، ارتقا به جایگاه وزارت صورت بگیرد. متاسفانه این موضوع نه تنها تحقق پیدا نکرد بلکه تنزلی در جایگاه مدیریت کلان زنان ایجاد شده و تنها پاسخی که روحانی داد، این بود که میخواست این کار انجام شود اما نشد. اما این پاسخ قانعکنندهای نیست، خصوصا از طرف یک روحانی که در مواضع خود همسو با نگاه حضرت امام درباره حضور زنان در جامعه است و جمله فراموشنشدنی ایشان که «زنان باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کنند» . البته قطعا فعالان زنان در این زمینه ساکت نخواهند بود، اما به دلیل احساس تعهد و مسئولیتی که شخصیتهای سیاسی زن دارند، ما خود را در گفتمان روحانی تعریف میکنیم و خود را با او یکی میدانیم چون تصمیم گرفتیم که روحانی روی کار بیاید.
اما تلاشهای چندین دهه خود را برای ارتقای جایگاه زنان، حقوقی و با استدلال ادامه میدهیم؛ این وعدهها باید هر زمان که روحانی توانست محقق شود و او باید به شکلی توضیح دهد که چرا نشد. مساله دیگر رفع حصر است، سالهای متوالی نمایندگان مجلس و شخصیتهای سیاسی، علمای عظام خواستار آن هستند و بالاخره باید نهادی قانونا پاسخگو باشد. این یک حق و مطالبه ملی است. همانطور که مردم در شوراهای جمعی خود در شهرها و مراکز استانهای کشور در دوره انتخابات ریاست جمهوری یکصدا رفع حصر را طلب میکردند. دولت و روحانی به مردم برای رفع حصر قول دادهاند که البته این مورد هم تاکنون محقق نشده است. مردم حق دارند از رئیسجمهورشان به ویژه از این جهت که حقوقدان است بپرسند که چرا این حصر هنوز ادامه پیدا کرده است، در حالی که مقصران و فتنههای اصلی مشخص شدند و اکنون به جای اینکه رئیسجمهور وقت یعنی احمدینژاد و معاونانش به طور مشخص در برابر قانون و ملت محاکمه شوند، آزاد هستند و هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته و کسانی که نگران فعالیتها و تخلفات آنها بودند هنوز در حصر به سر میبرند.
انتظار ملت این بود که حتی اگر در دور اول ریاست جمهوری به دلیل مسائل مختلف عملا نتوانست گامی در این زمینه بر دارد، اکنون به صورت حقوقی و با استفاده از اختیارات قانونی خود مسئولیت آن را در دست گیرد و در حالی که وزارت کشور و وزارت اطلاعات را در دست دارد، به این موضوع ورود کند. کروبی اکنون در چند ماه اخیر با توجه به وخامت وضعیت عمومی خود خواستههایی را داشته و مشخصا هر بار درخواست محاکمه علنی کرده است. سایر محصوران هم چنین خواستی را دارند که بتوانند در یک دادگاه علنی حرفهایشان را بزنند و محاکمه شوند. آنها اعلام کردند رای دادگاه هرچه باشد میپذیرند. اینها مطالبات عمومی است. البته قطعا در زمینههای دیگر هم مطالباتی از دولت دوازدهم وجود دارد که باید تحقق پیدا کند و دچار روزمرگی نشود.
* در ادامه مسیر ائتلافی، اصلاح طلبان در برابر دولت متحد خود چه مسیری و رویکردی را در پیش خواهند گرفت و مسیر مطالبه گری از دولت را چگونه میپیمایند؟
** روحانی نقش و وظیفه خود را در زمینه مطالبات رای دهندگانش و وعده هایی که در دوران انتخابات مطرح کرده باید ایفا کند، احزاب فعال کشور و شخصیتهای حقیقی اصلاحطلب که بیشترین نقش را در فرآیند روی کار آمدن دو دولت اخیر داشتند نیز باید نقش و وظیفه خود را ایفا کنند. مهمترین نقش را احزاب در اصلاح امور کشور دارند. تشکلاتی هستند که به طور تعریفشده و نظاممند طبق اساسنامه و مرامنامههای خود عمل میکنند و باید به نهادینه شدن قانون در کشور از همه جهات کمک کنند. در کشوری که قانون اساسی مترقی دارد، دور زدن قانون و غیرقانونی عمل کردن از هیچ شخص و نهادی در هیچ سطحی پذیرفته و قابل تحمل نیست.
این امور با وجود روحانی که حقوقدان است باید سریعا نهادینه و هر مورد غیرقانونی باید رصد شود و متخلفان مورد پیگرد قانونی قرار بگیرند. ما در این زمینهها در دهههای گذشته ضعیف بودیم و در دولت قبلی نیز خیلی پیشرفت نداشتیم اما در سایه همین دولت تدبیر و امید باید فعال شدن احزاب را انتظار داشت. احزاب هستند که باید در گشایش سیاسی به وظایف خود عمل کنند و حقوق قانونی خود را دنبال کنند تا بتوانند آنطور که شایسته و لازمه وجود احزاب مترقی در کشور است عمل کنند.
اگر قصوراتی در روحانی و دولتش دیده شود و یا فشارهایی از سوی دولت در سایهای که همواره چوب لای چرخ دولت اصلاحات میگذارد وجود داشته باشد، مردم در ابتدا متوجه آن نخواهند شد، احزاب باید افشاگری کنند و مطالبه مردم را به صورت سیستمی و جدی پیگیری و نقد کنند. البته این نقد در مورد دولتی که ما در روی کار آمدنش بیشترین کمک را کردیم، نباید خیلی چالشی باشد که به گروههای فشاری که وجود دارند و عامل اصلی عدم پیشرفت در امور محسوب میشوند، کمکی شود. اما به هیچ وجه هم ساکت نمیمانیم، چون میدانیم این نقدها و پیگیریها کمکی به دولت است که بتواند این مسائل را جدیتر دنبال کند. دولت اگر خود را موظف به پاسخگویی بداند، هر طور شده تلاش خواهد کرد که به شعارهای انتخاباتی خود جامه عمل بپوشاند.
ش.د9603427