تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۱  ، 
کد خبر : ۳۰۷۳۲۷
مرتضی مکی در گفت‌وگو با «آسمان آبی» از تحولات در سیاست منطقه‌ای ترکیه گفت

بازی دوگانه آنکارا در میدان نبرد سوریه

اشاره: روابط ترکیه و روسیه از منظر تاریخی درگیر فراز و نشیب‌های زیادی بوده است. با این حال در یک نگاه کلی می‌توان گفت دو بازیگر، بیش از آن‌که با یکدیگر تعامل داشته باشند، درگیر رقابت و تنش بودند. جنگ‌های خونین میان امپراتوری عثمانی و روسیه‌تزاری سر فصل آغازین تاریخ پر‌تنش میان دو کشور است. آغاز جنگ جهانی‌دوم و نزدیکی ترکیه به آلمان یکی دیگر از وقایعی بود که روابط میان آنکارا- مسکو را سرد و تیره کرد. در نهایت نیز روسیه پیوستن ترکیه به ناتو را خط و نشان غرب برای شرق تفسیر کرد و بیش از گذشته از آنکارا فاصله گرفت. در میانه این درگیری‌ها، سقوط جنگنده روسیه توسط نظامیان ترک را می‌توان نقطه‌عطفی در روابط پر‌تنش این دو بازیگر قلمداد کرد؛ حمله‌ای که بستر لازم را برای تقابل نظامی آنکارا و مسکو فراهم کرد. اما با وقوع کودتای نافرجام در ترکیه، ناگهان ورق برگشت و رجب‌طیب اردوغان با اتخاذ موضعی متفاوت، در قبال اروپا، به متحدان پیشینش پشت کرده و زمینه را برای احیای روابط دیپلماتیک دو کشور فراهم کرد. در شرایط کنونی ترکیه در کنار ایران و روسیه به یکی از قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای حل بحران داخلی سوریه تبدیل شده است. در این میان باید گفت که روابط ترکیه با ایران نیز همیشه شفاف نبوده است و آنکارا به دلایل مسائل ژئوپلیتیکی، ایدئولوژی و همچنین استراتژی‌های متفاوتی که در ارتباط با منطقه و مسائل منطقه‌ای اتخاذ می‌کرد گاه در کنار ایران قرار داشت، گاه رودروی کشورمان. با این حال در شرایط کنونی معادلات حاکم بر خاورمیانه به‌گونه‌ای است که ترکیه را واداشته تاکتیکش را تغییر دهد و با هدف ایفای نقشی برجسته‌تر در تعاملات خاورمیانه به روسیه و ایران دو بازیگر قدرتمند منطقه‌ای نزدیک شود و به این طریق مثلث تأثیرگذاری را در خاورمیانه ایجاد کنند. در همین راستا روزنامه «آسمان آبی» با مرتضی مکی، تحلیلگر مسائل بین‌الملل، گفت‌وگویی انجام داد. این تحلیلگر مسائل بین‌المللی تغییر رویکرد در سیاست‌خارجی ترکیه را تغییرات تاکتیکی می‌داند که الزاما با برنامه‌ها و اهداف بلند‌مدت آنکارا در تضاد نیست. به باور مکی، کودتای نافرجام 15‌جولای ترکیه، نقطه‌عطفی در عرصه سیاست خارجی ترکیه بود، چرا‌که پس از شکست کودتا این کشور اولویت‌بندی‌های خود را تغییر داد و برمبنای اهداف جدیدی که برای خود تعریف کرد به تاکتیک متفاوتی متوسل شد و حتی در برابر بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای مواضع جدیدی را اتخاذ کرد.

(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/06/15 ـ شماره 57 ـ صفحه 12)

* بیش از یک‌سال از کودتای نافرجام ترکیه می‌گذرد و این کشور تغییرات عمده‌ای در سیاست‌خارجی خود مخصوصا در زمینه‌های منطقه‌ای اعمال کرده است. ریشه تغییر تاکتیک‌های ترکیه در برابر مسائل خاورمیانه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

** میدان جنگ سوریه در یک‌سال گذشته شاهد تحولات زیادی بود. از همین‌رو بازیگران این نبرد 6ساله نیز هرکدام ناچار شدند در این برهه‌زمانی و برای تحقق اهدافشان به تاکتیک‌های متفاوتی متوسل شوند. ترکیه یکی از بازیگران اصلی نبرد سوریه محسوب می‌شود. با این حال در جریان 6سالی که از تنش‌های داخلی سوریه می‌گذرد این کشور به تاکتیک‌های متفاوتی متوسل شده است و موضع مشخصی را اتخاذ نکرده است. به‌طور کلی می‌توان گفت که وقوع کودتای نافرجام در ترکیه موجب شد این کشور در روابطش با سایر بازیگران بین‌المللی و همچنین در ارتباط با سیاست‌های کلان، در عرصه روابط بین‌الملل بازنگری کرده و برای حراست از منافع فراملی‌اش و همچنین ایفای نقشی برجسته در تعاملات منطقه‌ای، به اهرم متفاوتی متوسل شود.

* آیا ترکیه در مورد جنگ سوریه سیاست مستقلی نداشت؟ چرا‌که سیاست فعلی این کشور به نوعی با سیاست پیش از کودتای نافرجام تضاد دارد.

** ترکیه از آغاز در مورد بحران سوریه، سیاست مستقلی را اتخاذ کرده بود. در سال ۲۰۱۱ اتفاقی که در جنگ سوریه رخ داد باعث شد ترکیه معارضان دولت سوریه را تجهیز کند. به بیانی دیگر باید گفت زمانی‌که تنش‌ها در سوریه ایجاد شد، آنکار رودرروی دولت دمشق قرار گرفت و همگام و هم‌صدا با غرب خواستار برکناری بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه بود. از همین رو در سال‌های نخست بحران سوریه، ترکیه به کریدوری برای انتقال اتباع اروپایی تبدیل شد، شاه‌راهی که افراط‌گرایان برای پیوستن به گروه‌های رادیکال چون داعش به‌راحتی از مرزهایش گذشته و راهی خاورمیانه می‌شدند. همچنین ترکیه نقش پررنگی در تجهیز و مسلح‌سازی گروه‌های تکفیری- افراطی در سوریه داشت. در آن زمان ترکیه اهداف بلند‌مدتی را در سوریه دنبال می‌کرد. نخستین و مهم‌ترین هدف آن‌ها برکناری بشار اسد از قدرت بود. در گام دوم ترکیه می‌خواست در خاورمیانه نقش برجسته‌ای را ایفا کرده و خود را به‌عنوان قدرت منطقه‌ای به اروپا و آمریکا معرفی کند.

* از چه زمانی ترکیه تصمیم گرفت که به بازیگری تأثیرگذار در منطقه تبدیل شود؟

** در پی تحولات منطقه‌ای و خیزش‌های مردمی که از سال ۲۰۱۰ در خاورمیانه و شمال آفریقا شکل گرفت، ترکیه تلاش کرد تا الگوی حکومتی خود را به‌عنوان الگویی موفق به جهان ارائه کند. اردوغان این موضوع را صراحتا در سفر به قاهره مطرح کرد که موجب خشم و نارضایتی طرفداران اخوان‌المسلمین در مصر شد. بعد از این اظهارات، سقوط دولت محمد مرسی در مصر و ناکامی انقلاب‌های مردمی در کشورهای خاورمیانه موجب شد تا ترکیه در تحولات صورت گرفته منطقه‌ای به خواسته‌های خود نرسد.

* نتیجه حاصل از کودتای نافرجام در تغییر سیاست‌های ترکیه چه اندازه بود؟

** کودتای 15‌جولای یکی از مهم‌ترین دلایل تغییر در سیاست‌های‌خارجی ترکیه محسوب می‌شود. اما باید توجه داشت که تغییر مواضع ترکیه که در نوع مناسباتش با روسیه و ایران شاهد هستیم، تغییرات تاکتیکی است. این تغییرات با تحول در استراتژی‌های کلان یک کشور تفاوت دارد. اگر بخواهیم سیاست خارجی ترکیه را از منظر کلان بررسی کنیم باید بگوییم که نزدیکی به اروپا، تمایل برای عضویت در اتحادیه اروپا و تعهد به پیمان ناتو همچنان ارزش‌های اصلی این کشور به‌شمار می‌آیند. اردوغان تلاش می‌کند در تحولات خاورمیانه و شمال‌آفریقا به‌عنوان یک بازیگر برجسته و قدرتمند نقش برجسته‌ای ایفا کرده و معادلات بین‌المللی و منطقه‌ای را همسو با منافعش بچیند. اردوغان قدرت اقتصادی ترکیه را یکی از برگ‌های برنده برای اثر‌گذاری در صحنه بین‌المللی می‌داند. بنابراین این کشور تلاش می‌کند تا علاوه بر پیشرفت‌های اقتصادی، از نظر سیاسی نیز به بازیگری اصلی و اثرگذار تبدیل شود. برای آن‌که بتواند در ساختار روابط بین‌الملل نقش برجسته‌ای ایفا کند باید درک درستی از شرایط کنونی‌اش داشته باشد. از همین رو ترکیه نیز باید بتواند براساس تغییرات منطقه‌ای سیاست‌های خارجی‌اش را تعریف کند.

* به نظر شما تغییر مواضع ترکیه در یک‌سال گذشته تغییرات تاکتیکی است. چه تضمینی برای تداوم همکاری‌ این کشور با ایران و روسیه وجود دارد. یعنی ترکیه تاکتیک‌های خود را قربانی اهداف بلند‌مدت نمی‌کند.

** کشورها برای رسیدن به‌دستیابی اهدافشان اولویت‌های خود را طبقه‌بندی می‌کنند. ترکیه به‌دلیل برخی تحولات ناچار شد تا اولویت‌هایش را تغییر دهد و به همین دلیل سیاست‌هایش در منطقه نیز تغییر کرد و آنکارا در کنار مسکو و تهران مثلث قدرتمندی را تشکیل دادند. تغییر تاکتیک‌ها در کشورها صفر و صدی نیست. اهداف و برنامه‌ها در کوتاه‌مدت و بلند‌مدت براساس منافع ملی تعریف می‌شوند. هدف کلان ترکیه بی‌تردید نزدیکی به اروپا و تداوم عضویت در پیمان‌ناتو خواهد بود. وابستگی زیادی میان ترکیه، اتحادیه اروپا و ناتو وجود دارد. آلمان بزرگ‌ترین شریک تجاری ترکیه است. اقتصاد ترکیه به‌شدت بر اتحادیه اروپا متکی است. بازارهای اقتصادی ترکیه و اتحادیه اروپا به صورت متقابل به یکدیگر وابسته‌اند. ترکیه در شرایط فعلی ناگزیر است تلاش کند در همه این زمینه‌ها فعال باشد.

* ترکیه، آمریکا را متهم می‌کند که با گولن روابط نزدیکی دارد. بالا گرفتن اختلافات میان دو کشور تا چه اندازه ترکیه را به روسیه و ایران متمایل کرده است؟

** ترک‌ها از پایان دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما خوشحال شدند. از منظر آن‌ها به‌قدرت رسیدن سیاستمداری چون دونالد ترامپ فرصتی بود برای ترمیم روابط ترکیه و ایالات‌متحده که در زمان ریاست اوباما به‌دلیل پاره‌ای اختلاف‌ها تیره شده بود. از همین رو در جریان هشت ماهی که از ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ می‌گذرد تنشی در روابط این دو‌بازیگر دیده نمی‌شود. در این میان نکته قابل‌تأمل این است که ترکیه در این میان به‌گونه‌ای بازی می‌کند که نزدیکی‌اش به روسیه و جمهوری اسلامی ایران زمینه‌ساز تحریک رهبران ایالات‌متحده نشده است. ترکیه از متحدان نظامی ایالات‌متحده در منطقه است و از همین‌رو از تمام توانش برای جلوگیری از وقوع تنش با این کشور جلوگیری می‌کند. با این حال همان‌گونه که پیش از این اشاره کردم آنکارا در راستای تحقق اهداف بلند‌مدتش در شرایط کنونی لازم است به‌رغم اختلاف‌های دیرینه با روسیه و ایران، در کنار این دو بازیگر قدرتمند قرار بگیرد.

https://asemandaily.ir/post/1042

ش.د9603746

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات