(روزنامه جوان ـ 1396/09/18 ـ شماره 5254 ـ صفحه 6)
شكاف عميق
بحران شش ماهه در ميان كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس به طور كامل بر اين نشست سايه انداخته بود تا به جاي سران، وزراي خارجه عربستان و امارات و معاونان وزراي خارجه عمان و بحرين به اين نشست وارد شوند. همين هم باعث شد تا برنامه دو روزه نشست به يك روز آن هم در حد 90 دقيقه تقليل يابد و در آخر هم بيانيهاي صادر شد كه جز تكرار مفاد نشستهاي قبل در حد كليگويي چيز ديگري نداشت. در تصوير رسمي نشست، اعضا به نحوي ايستادند كه شكاف بين آنها به روشنترين وجه معلوم شود؛ نمايندگان عربستان، امارات و بحرين در سمت چپ شيخ صباح ايستادند و امير قطر به همراه نماينده عمان در سمت راست. همين طرز ايستادن نمايندگان به خوبي نشان ميداد قرار نيست در اين نشست اتفاقي براي بحران موجود ميان اعضاي شورا بيفتد و گذر زمان هم چيزي را عوض نكرده است. در واقع، از قبل هم انتظار نميرفت اتفاقي بيفتد. بايد توجه داشت كه در همين ماه اكتبر بود كه شيخ خالد بن احمد آلخليفه، وزير خارجه بحرين، گفته بود بايد عضويت قطر در شورا معلق شود تا به قول خودش «اين كشور سر عقل بيايد و به خواستههاي كشورهاي ما جامه عمل بپوشاند وگرنه براي ما بهتر اين است كه از شورا خارج شويم» و بر اين مبنا اعلام كرده بود بحرين در نشست سراني با حضور قطر شركت نميكند.
با وجود اين اعلام موضع، بحرين نمايندهاي را به نشست مقدماتي روز دوشنبه و نشست سران روز بعد فرستاد در حالي كه شيخ تميم بن حمد آلثاني، امير قطر، هم در آن نشست بود. همين ميتواند به معناي عقبنشيني بحرين باشد اما نميتواند به معناي كوتاه آمدن از تقابل با قطر باشد چراكه به نظر ميرسد بحرين تنها براي رعايت و احترام به شيخ صباح بود كه از موضع قبلي خود كوتاه آمده بود. شيخ صباح كه از ابتداي بحران در ماه ژوئن گذشته سعي كرده بود نقش ميانجي را به عهده بگيرد و در نهايت، ميخواست در اين نشست آخرين تلاش خود را بكند تا نوعي آشتي را بين قطر و عربستان به عنوان دو طرف اصلي بحران ايجاد كند اما آمدن نمايندگاني در سطح پايين و بدون اختيارات كافي اين زمينه را براي او فراهم نكرد تا حتي حرف از آشتي بزند. در مقابل، خبرهايي از امارات به گوش رسيد كه نشان ميداد نشست كويت تنها اقدام نمايشي بدون هيچ آشتي و همكاري بين اعضاي آن است.
سازمان موازي
كوتاهترين نشست سران شوراي همكاري خليج فارس بدون برگزاري جلسه پاياني در حالي بود كه عبدالله بن زايد آل نهيان، وزير خارجه امارات، ساعاتي قبل از اين نشست فرمان امير امارات را قرائت كرده بود. شيخ خليفه بن زايد آلنهيان، امير امارات، فرمان تشكيل كميته همكاري مشترك بين امارات با عربستان به رياست محمد بن زايد آلنهيان، وليعهد ابوظبي، و منصور بن زايد آلنهيان، معاون نخستوزير امارات، را صادر كرده بود. همزماني اعلام اين فرمان و نشست سران به روشني خبر از حركت موازي سعوديها و اماراتيها با آن نشست ميداد كه نه تنها هيچ كمكي به شوراي همكاري خليج فارس نميكند، بلكه ميتواند مقدمهاي براي اضمحلال آن باشد. بايد توجه داشت اصل تشكيل اين شورا محصول فرايندي طولانيمدت از دهه 60 و تحت تأثير اوجگيري جمال عبدالناصر در جهان عرب بود. شيوخ خليج فارس به خصوص سعوديها كه نميتوانستند ستاره اقبال عبدالناصر را تحمل كنند رفته رفته به فكر تشكيل اتحادي بين خود بودند و تلاش آنها در نهايت با هفدهمين كنفرانس سران اعراب در امان، پايتخت اردن، به سال 1980 نتيجه داد كه اساس تشكيل نهاد امنيتي- دفاعي به نام شوراي همكاري خليج فارس در آن كنفرانس گذاشته شد.
يك سال بعد، وزراي خارجه شش كشور عرب خليج فارس در كويت گردهم آمدند و چارچوب همكاريهاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و امنيتي بين شش كشور در اين نشست مورد بحث قرار گرفت. بنابر اين، اصل شوراي همكاري خليج فارس بر مبناي رقابت با مصر و قدرت آن در جهان عرب پايهگذاري شد و حالا به نظر ميرسد رقابت بين اعضاي شوراي همكاري باعث شده تا بار ديگر نهادي تازه به وجود بيايد. تأكيد شيخ خليفه بر فعاليت كميته در همه زمينههاي نظامي، سياسي، اقتصادي، تجاري، فرهنگي و... در ماده نخست فرمانش به خوبي نشان ميدهد كه فعاليت اين كميته هيچ محدوديتي ندارد و هر دو كشور حاضر شدهاند اتحاديهاي را بين خود ايجاد كنند تا هرگونه فعاليتي را پوشش بدهد. حالا اين پرسش به وجود آمده كه شوراي همكاري خليج فارس با وجود اين كميته و چنين زمينه گستردهاي از فعاليت خود چه دليلي براي بقاي خود ميتواند داشته باشد چراكه دو عضو ثروتمند آن با تشكيل اين كميته راه خود را به طور مشخص جدا كردهاند.
شكافهاي بيشتر
شكي نيست كه سعوديها و اماراتيها با تشكيل اين كميته پيام روشني را به نشست سران شوراي همكاري خليج فارس رساندهاند با اين مضمون كه بعد از اين نيازي به اين شورا ندارند. با توجه به تبعيت بدون چون و چراي بحرين از سعوديها، بايد انتظار داشت كه بحرين آماده ورود به اين كميته و عضويت در آن باشد و تنها منتظر صدور اجازه اين كار از سوي سعوديها است. بنابراين، سه كشور از شش كشور شورا در اين كميته اتحاديه جديدي را تشكيل ميدهند اما معلوم نيست كه سه كشور ديگر در مقابل آن چه خواهند كرد. عمان تا پيش از اين نشان داده كه نميخواهد خود را تبديل به مهرهاي در دست سعوديها كند و به همين جهت هم حاضر به امضاي سندي براي تشكيل اتحاديه عربي نشد با وجود اينكه ملك عبدالله، پادشاه سابق سعودي، در نشست 2011 سران شوراي همكاري تلاش زيادي براي تبديل اين شورا به يك اتحاديه عربي كرد.
از سوي ديگر، نيامدن پادشاه سعودي يا دستكم وليعهد او به كويت به اندازه كافي شيخ صباح را آزردهخاطر كرده كه به اين زوديها روي خوش به كميته مشترك اماراتيها و سعوديها نشان ندهد جدا از اينكه اختلاف نظر كويت با سعوديها بر سر ميدان نفتي الخفجي و ميدان گازي الدره مانع جدي براي پيوستن كويت به اين كميته است. در اين ميان، قطر ميتواند نقش تعيينكنندهاي در برابر كميته مشترك سعودي- اماراتي بازي كند به اين معنا كه نقطه اتصالي بين كويت و عمان براي تشكيل اتحاديهاي مقابل اين كميته شود. عدم اختلاف ارضي بين اين سه كشور و وجود منافع اقتصادي با تشكيل اين اتحاديه از انگيزههاي قابل توجهي است كه شيخ تميم ميتواند از آنها استفاده كند تا كويت و عمان را به همراهي با خود ترغيب كند. در هر صورت، سي و هشتمين نشست شوراي همكاري خليج فارس هر چيزي داشت جز بقاي اين شورا چنان كه جابر الحرمي، سردبير روزنامه قطري الشرق، نوشت: «آنچه در كويت رخ داد واقعيت را بر همه ما روشن كرد. شوراي همكاري دوران مرگ باليني خود را ميگذراند، در حاليكه عملاً عمر آن به پايان رسيده؛ اين واقعيتي است كه سياستهاي عربستان بر خليج فارس تحميل كرده و ملتهاي ما تاوان آن را خواهند داد.»
ش.د9604195