(روزنامه جوان –1396/10/09 – شماره 5272– صفحه 6)
شي جينپينگ، رئيسجمهور چين اوايل ماه ژوئن در حاشيه اجلاس سازمان همكاريهاي شانگهاي با محمد اشرف غني، رئيسجمهور افغانستان ديداري داشت تا آمادگي خود را براي برگزاري يك نشست سه جانبه به مشاركت پاكستان به او اعلام كند. ارگ رياست جمهوري افغانستان همان موقع خبرنامهاي را منتشر كرد تا ضمن انتشار خبر ديدار جينپينگ با غني جزئيات بيشتري را در باره اين نشست و پيشنهادهاي پينگ به غني بيان كرده باشد كه هم جنبه اقتصادي داشته و هم امنيتي به خصوص در مورد مبارزه با تروريسم.
حالا بعد از شش ماه، اين نشست با حضور وزراي خارجه سه كشور چين، افغانستان و پاكستان روز سهشنبه 26 دسامبر در شهر پكن، پايتخت چين برگزار شد تا نخستين اجلاسي باشد كه چين بدون دخالت امريكا به طور مستقيم پرونده اختلافات دو كشور افغانستان و پاكستان را به دست بگيرد. اين اقدام چين به خصوص بعد از اعلام استراتژي جديد امريكا در افغانستان از سوي دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريكا قابل توجه است و نشان ميدهد كه پكن راهي بر خلاف واشنگتن براي صلح در افغانستان پي گرفته است، اما بايد ديد با اين كار ميتواند صلح را براي مردم افغانستان به ارمغان بياورد يا همچنان بمبهاي امريكايي هستند كه بر سر اين مردم فرود ميآيند؟
تلاش 2 ساله
چين فقط از شش ماه قبل براي ورود مستقيم به موضوع صلح در افغانستان دست به كار نشد، بلكه دو سه سالي است كه اين موضوع را در دستور كار خود قرار داده و نقش فعالي را در اين زمينه به عهده گرفته است. پكن در اكتبر 2014 چهارمين كنفرانس قلب آسيا با محور صلح در افغانستان برگزار كرد كه نمايندگان 13 كشور ديگر از جمله افغانستان، ايران، پاكستان و روسيه در آن شركت داشتند. هر چند اين كنفرانس در ادامه روندي بود كه از 2012 شروع شده بود، اما اين يكي مجال به پكن داد تا مشاركت جدي را در جهت صلح در افغانستان داشته باشد و همين نيز باعث شد تا اشرف غني بعد از اين كنفرانس و آمدن به كابل اميدوارتر از قبل شود و خود را آماده سفر به اسلامآباد كند به اين اميد كه با تأثيرگذاري چين بر پاكستان، بتواند از در گفتوگو با مقامات پاكستان گامي به سوي صلح با طالبان بردارد.
نقش فعال چين در پرونده صلح افغانستان در آن موقع به حدي مطرح شده بود كه حتي شايع شد هيئتي از گروه طالبان به رهبري قاري دين محمد حنيف، وزير پلان و تحصيلات عالي در زمان حكومت طالبان، عازم اين كشور شدند. گروه طالبان به سرعت با تكذيب اين خبر اعلام كردند بر موضع قبلي خود پابرجا بوده و نه به كشوري هيئت فرستاده و نه به ميانجيگري كشوري پاسخ مثبت دادهاند هر چند در اعلاميه خود اصل ارتباط با كشورهاي مختلف از جمله چين را تأييد كردند. به هر حال، چين آن موقع نخستين گامهاي مستقل خود را در پروسه صلح افغانستان برداشت تا گذر زمان فرصت برداشتن گام ديگري به اين كشور بدهد و بتواند قويتر از گذشته در اين راه پيش برود.
جنگطلبي ترامپ
يك وجه قابل توجه براي فعال شدن نقش چين در افغانستان در آن زمان مربوط به ناتو و برنامه آن در اين كشور ميشد. در واقع، پكن در حالي خود را آماده فعال كردن نقش در افغانستان ميكرد كه از قبل در مورد پايان برنامه نظامي ناتو در افغانستان گفته شده بود و حتي برنامهاي براي خروج نيروهاي اين كشور بعد از 2014 مطرح شده بود. اين موضوع در 27 دسامبر همان سال با اجراي برنامه رسمي در مقر فرماندهي نيروهاي ناتو در كابل كليد خورد و ژنرال جان كمپبيل، فرمانده نيروهاي ناتو در افغانستان، در آن برنامه مسئوليت تأمين امنيت در افغانستان را به عهده نيروهاي افغاني گذاشت و اعلام كرد تنها 12 تا 15 هزار نيروي ناتو در افغانستان ميمانند كه وظيفهاي در حد آموزش و مشورتدهي به نيروهاي افغاني دارند. پكن با توجه به اين شرايط بود كه وارد ماجرا شد و نه تنها عضوي از گفتوگويهاي چهارجانبه، بلكه مراودات خود را با دو طرف افغاني و پاكستاني آن هم به عنوان كشوري مستقل شروع كرد.
اين روند بعد از دو سال با ورود دونالد ترامپ به كاخ سفيد به خطر افتاد؛ چراكه ترامپ نه تنها چين را در حوزه افغانستان مثل ديگر حوزهها رقيب امريكا ميداند، بلكه استراتژياي را در خصوص افغانستان اعلام كرد كه با برنامه چين در اين كشور تعارض كامل دارد. ترامپ در استراتژي خود از يك طرف بر طبل جنگ در افغانستان كوبيد و از طرف ديگر، پاكستان را تهديد كرد با اين ادعا كه خاك خود را پناهگاه امن تروريستها كرده است. بايد گفت كه برنامه چين با هر دو وجه استراتژي ترامپ تعارض دارد؛ چراكه پكن اصل برنامه را بر كنار گذاشتن اتهامزني و رو آوردن به مذاكره گذاشته است. اين نكته اصلي است كه وانگ يي، وزير خارجه چين در كنفرانس مطبوعاتي مشترك با خواجه آصف، وزير خارجه پاكستان بر آن تأكيد كرد و گفت كشورش به عنوان همسايه و دوست هر دو كشور افغانستان و پاكستان «تلاش ميكند تا اختلافات دو طرف كاهش يابد و بين دو كشور اعتماد متقابل ايجاد كند.» به عبارت ديگر، هر چقدر استراتژي ترامپ حول ايجاد تنش بين دو كشور افغانستان و پاكستان براي تشديد جنگ تنظيم شده، پكن برنامه خود را بر مبناي ايجاد فضايي آرام بر مبناي اعتماد دو طرف افغاني و پاكستاني تعريف كرده است.
همكاريهاي مشترك
هر چند پكن نخستين گام خود را براي تحقق اين برنامه با برگزاري نشست سه جانبه برداشتهاست، اما تجربه نشان داده كه صرف اين نشستها نميتواند تأثير عملي داشته باشد و در واقع امر هم به صلح در افغانستان ختم شود. پكن به عنوان عضوي از گفتوگوهاي چهارجانبه تجربه عيني از اين موضوع دارد؛ چراكه دستكم شش دور مذاكرات تأثير ميداني نداشته و حتي باعث نشده تا طالبان از حجم حملات خود بكاهد. از گفتوشنودهاي نشست پكن چنين برميآيد كه طرف چيني با توجه به اين تجربه وجه همكاريهاي اقتصادي را بر همكاريهاي امنيتي ترجيح داده تا با ايجاد زمينههاي مشترك در حوزه اقتصادي بتوان عرصهاي براي همكاريهاي امنيتي ايجاد كرد و از اين رهاورد، گام عملي براي برقراري صلح در افغانستان برداشت.
پروژه دالان اقتصادي يا به بيان ديگر، دهليز اقتصادي برنامه عملي چين در وجه همكاري اقتصادي است كه ابتداي امر سرمايه 46 ميليارد دلاري براي آن در نظر گرفته شده بود، اما حالا گفته ميشود كه اين سرمايه به سقف 57 دلار ميرسد. اين پروژه مجموعهاي از برنامههاي زيرساختي شامل احداث شبكههاي حملونقل جادهاي و ريلي، توليد نيروگاههاي انرژي و راهاندازي مناطق ويژه اقتصادي است كه خطي از شمال غرب پاكستان تا جنوب شرق اين كشور را در بر ميگيرد و باعث اتصال غرب چين به بندر پاكستاني گوام ميشود.
برخي اين پروژه را با طرح امريكايي مارشال بعد از جنگ جهاني دوم مقايسه كردهاند و حالا چين ميخواهد افغانستان را در اين پروژه وارد كند تا مبناي همكاري اقتصادي بين افغانستان و پاكستان ايجاد شود. وانگ يي تحقق چنين چيزي را به مثابه منفعت متقابل دو كشور و رابطهاي بر مبناي برد- برد دانسته است هر چند ميداند در شرايط فعلي نميتواند انتظار زيادي داشته باشد و به همين جهت هم گفته كه بايد از برنامههاي كوچك و ساده شروع كرد تا به تدريج اجماعي بين سه كشور شكل بگيرد.
معلوم است كه پكن ميخواهد با سياست اقتصادي گام به گام افغانستان را همگام با پاكستان كند تا در مسير بين دو كشور اعتمادسازي كند و بعد جهت مسير را به سمت صلح دولت افغانستان و طالبان پيش ببرد. روشن است كه امريكا مهمترين مانع پكن در اين مسير است چنانكه استراتژي ترامپ اين واقعيت را نشان داد، اما پكن اميد دارد با ايجاد منافع اقتصادي براي دو طرف افغاني و پاكستاني، دهليزي را ايجاد كند كه با پيمودن آن صلح برقرارشود.
ش.د9604411