(روزنامه اطلاعات – 1396/10/17 – شماره 26909 – صفحه 12)
انديشکده «مطالعات صلح» در گزارشي با بررسي رويارويي احتمالي آمريکا و کره شمالي مي نويسد: به نظر مي رسد فشار بر چين ميتواند نتايج مثبتي داشته باشد چراکه چين نسبت به تصويب قطعنامههاي تحريمي در شوراي امنيت عليه کرهشمالي، همراهي بيشتري نشان داده است. گزارش ميافزايد: آمريکا تمامي گزينههاي ديپلماتيک، مالي و تحريم را عليه پيونگ يانگ بکار گرفته، تنها راه باقيمانده، بکارگرفتن تدابير تند و شديد است تا کرهشمالي به پاي ميز گفتگو بيايد. اين تدابير ميتواند شامل حملات نظامي محدود، تحريمهاي ثانويه عليه چين يا يک محاصره فراگير عليه کرهشمالي باشد. بااين وجود، راهبردهايي به جز درگيري نظامي وجود دارد که مي تواند به کاهش تنش بيانجامد.
به گزارش ايرنا،«فرانک آوم» تحليلگر مطالعات صلح آمريکا معتقد است: به نظر مي رسد فشار بر چين مي تواند نتايج مثبتي داشته باشد، چين نسبت به تصويب قطعنامههاي سختگيرانه تر در شوراي امنيت عليه کره شمالي، همراهي بيشتري نشان داد که عملا به ممنوعيت 90 درصد از صادرات کره شمالي انجاميده است. چين، همچنين گامهاي نيرومندتري براي اجراي اين قطعنامهها بر ميدارد؛ پروژههاي مشترک با کرهشمالي را لغو کرده، واردات غذاهاي دريايي از کره شمالي و بکارگيري نيروي کار کره شمالي را ممنوع و پروازهاي هواپيمايي چين به پيونگ يانگ را هم متوقف ساخته است.
گزارش تاکيد ميکند: چين نگران است که فشار بيش از حد بر کره شمالي مي تواند به سقوط دولت منجر شده و يک خلاء امنيتي تهديدآميز در شبه جزيره کره ايجاد شود؛ سيل پناهندگان به درون مرزهاي چين سرازير شوند، مواد هستهاي خطرناک رها شوند و حتي نيروهاي آمريکايي به مرزهاي چين نزديکتر شوند. همچنين گام دوم بازبيني رويکرد تمرکز بر غيرهستهاي شدن شبه جزيره کره است. به جاي آن اگر دو طرف به شرايطي قابل دسترسي فکر کنند، رويکردهاي اعتمادساز سودمند بوده و هريک با يک توافق برد-برد، در آن صورت ممکن است اميدي به کاهش تنشها و آماده شدن زمينه براي چاره جويي مشکلات بزرگتر فراهم شود.
اما از يک موضع حداکثرگرا، نمي توان گامهاي ميانه را ادامه داد. سومين رويکرد به کاهش تنشها هم پيشنهاد چين به «فريز دوجانبه» است: توقف آزمايشهاي موشکي و هستهاي کرهشمالي در برابر لغو تمرينهاي نظامي مشترک آمريکا و کره شمالي. گزارش در پايان مي نويسد: نه آمريکا و نه کره شمالي علاقهاي به اين نوع از مذاکرات نشان ندادهاند. پيشنهاد چين، يک راه حل کامل نيست اما نمونهاي است از تفکر غير متعارفي که بايد پيش ازدست بردن به شرايط افراطي تر آزموده شود. وقتي تنشها، پيوسته افزايش يابد، يک تحريک ساده مي تواند رويارويي و جنگ را حتمي کند .
هفت واقعيت مهم درباره کرهشمالي
روزنامه «نيويورک تايمز» در گزارشي ضمن بررسي وضعيت کرهشمالي مي نويسد: پيونگ يانگ دليل زيادي نميبيند که برنامه تسليحات هستهاي خود را رها کند چرا که اين برنامه در برابر دشمنان و رقباي اصلي، امنيتساز خواهد بود.
روزنامه «نيويورک تايمز» در گزارشي به قلم «ماکس فيشر» و «آماندا تاوب» وضعيت امنيتي و نظامي کره شمالي را مورد بررسي قرار داده است.هفت واقعيت مهم درباره کره شمالي را مي توان در موارد زير بيان کرد:
نخست اينکه. بازي تمام شد. آمريکا ناکام ماند. کره شمالي اکنون يک قدرت هستهاي است.
دوم: کره شمالي اکنون مي تواند واشنگتن و نيويورک را هدف حمله قرار دهد. «آلکس ولراشتياين» استاد موسسه فن آوري استيونز به روشي فني تاثير انفجار و انتشار راديواکتيو در شهرهاي آمريکا در پي يک حمله فرضي کره شمالي را نشان داده است.
سوم: کره شمالي، دولتي منطقي است، پس آغازکننده يک جنگ نخواهد بود. خبر خوب اين است که کره شمالي هيچ قصدي براي آغاز يک جنگ ندارد چرا که قطعا آن را خواهد باخت. بازدارندگي در برابر کره شمالي هم ممکن است و هم جواب مي دهد به همان شکل که آمريکا دههها است در کنار تهديد هستهاي روسيه و چين زندگي کرده است.
چهارم: چين قصد ندارد مشکل کره شمالي را براي آمريکا حل کند. راهبرد و سرمايهگذاري رهبران آمريکا بر روي چين در اين زمينه جواب نداده و شايد زمان آن رسيده که ببينيم چرا اينگونه است. به هرحال چين و کره شمالي به سمت اختلاف فزاينده پيش مي روند و آزمايشهاي موشکي کرهشمالي به گونهاي زمانبندي شدهاند که پکن را تحقير کند. اينکه چين، از تحريک کره شمالي حمايت کند، حقيقت ندارد.
پنجم. کره شمالي مي تواند هر سطحي از مجازات اقتصادي را تحمل کند. در دهه 1990ميلادي تقريبا يک دهم جمعيت اين کشور به دليل قحطي و خشکسالي از بين رفتند. از آن زمان، کره شمالي وضع کشاورزي را سر و سامان داد و ميتواند از محاصره اقتصادي جان سالم به در برد.
ششم. هدف کره شمالي، جنگ نيست اما بازهم ترسناک است. هيچکس به جز «کيم جون اون» رهبر عالي اين کشور نميداند که او دقيقا چه ميخواهد. دو راهبرد احتمالي براي اين کشور وجود دارد که تحليلگران بر سر اينکه کدام يک محتملترند، اختلاف دارند. وجه اشتراک اين دو راهبرد، حفظ جايگاه کرهشمالي در جهان است. راهبرد نخست، تلاش براي پذيرش کرهشمالي بعنوان يک عضو مشروع جامعه بين المللي است. نظريه دوم اين است که کره شمالي به دنبال يکپارچگي نهايي با کره جنوبي است به شکلي که آرام آرام کره جنوبي از آمريکا فاصله بگيرد. هفتم؛ ناظران سياسي بر اين باورند که بزرگترين خطر از ناحيه يک حادثه يا اشتباه محاسباتي ناشي مي شود که مي تواند آمريکا و کره شمالي را به جنگي ناخواسته بکشاند.
آمريکا و کره شمالي در فصل سرد بحران
هر روز بر ميزان تنشهاي ايالات متحده و کره شمالي افزوده ميشود به طوري که در روزهاي گذشته خصومتها به اوج خود رسيده اما آيا گستره مواضع لفظي خصمانه به رويارويي مسلحانه بين واشنگتن و پيونگ يانگ منجر خواهد شد يا خير؟
به گزارش گروه تحليل، تفسير و پژوهشهاي خبري ايرنا، با روي کار آمدن جمهوريخواهان در آمريکا، جهان هر روز شاهد تشديد اختلافات اين کشور با کرهشمالي است به طوري که اين دو بازيگر بارها يکديگر را به حمله نظامي و موشکي تهديد کردهاند؛ موضوعي که تداوم آن بر نگراني جامعه بين الملل افزوده است. به تازگي آزمايش قويترين موشک کرهشمالي با نام «هواسونگ 15» با واکنش مقامات آمريکايي مواجه شده است؛ موشکي که پس از پرتاب، 4500 متر ارتفاع گرفت و بعد از طي 950 کيلومتر مسافت در درياي شرقي يا همان درياي ژاپن فرود آمد. کارشناسان بر اين باورند که کره شمالي با پرتاب موشک مزبور در شرايط استاندارد به طور قابل توجهي بر ميزان برد آن خواهد افزود. اين مساله بيش از هر کشوري، همسايگان متحد غرب و به ويژه آمريکا را نگران ساخته است.
در روزهاي گذشته برخي جمهوريخواهان آمريکا در دولت و کنگره آمريکا به اين رويداد واکنش نشان دادند. «هربرت مک مستر» مشاور امنيت ملي کاخ سفيد، پيونگ يانگ را بزرگترين تهديدي دانست که در مقابل آمريکا قرار دارد و همچنين از افزايش احتمال درگيري ميان آمريکا و کره شمالي سخن به ميان آورد. از طرفي، «ليندسي گراهام» سناتور جمهوريخواه هم تاکيد کرد که «هر بار کره شمالي يک آزمايش موشکي يا هسته اي انجام مي دهد، احتمال حمله پيشدستانه آمريکا عليه کره شمالي بيشتر ميشود.
چرايي تشديد بحران
با روي کار آمدن «دونالد ترامپ» رييس جمهوري جديد آمريکا، اميدها براي پايانيابي خصومتهاي اين کشور با کرهشمالي رنگ باخت. تحريمهاي آمريکا و شوراي امنيت عليه کره شمالي که در دولت قبلي آمريکا وجود داشت نه تنها در دولت ترامپ ادامه يافته بلکه محدوديتهاي تازه اي نيز عليه پيونگ يانگ شکل گرفته است. افزون بر آن، وجود پايگاههاي نظامي آمريکا در منطقه آسياي جنوب شرقي همانند سامانه موشکي «تاد» در کره جنوبي، حساسيت برخي از بازيگران اين منطقه همچون کرهشمالي را برانگيخته است. ضمن اين که آمريکا هر از گاهي با شکل دادن به رزمايشهاي نظامي مشترک بر عمق بحران افزوده و اين منطقه را نيز همانند خاورميانه به انباري از باروت تبديل کرده که براي انفجار، منتظر جرقهاي است.
همين مسائل باعث شد که چند روز پيش وزارت امور خارجه کرهشمالي در بيانيهاي بنويسد که «ترامپ قصد آغاز قمار اتمي خطرناکي را در شبه جزيره کره دارد او يک شيطان هستهاي و برهم زننده صلح جهاني است. ايالات متحده آمريکا پيوسته تحريک نظامي گسترده اي را با استفاده از تسليحات هستهاي استراتژيک خود به انجام رسانده و وضعيت در شبه جزيرهکره را به ورطه بحران سوق مي دهد.رييس جمهوري آمريکا بيش از وزارت امور خارجه اين کشور، به پيگيري امور ديپلماتيک در سطوح مختلف تمايل دارد و به بيان ديگر، وزارت امور خارجه در دولت ترامپ به حاشيه رانده شده است.
ترامپ هفدهم آبان ماه امسال در سفري يازده روزه که به چند کشور آسيايي داشت، مهمترين هدف سياست خارجي خود را که همان تقابل با کره شمالي بود، دنبال کرد. در جريان اين سفر، رييس جمهوري ايالات متحده در هر نشست و ديداري بر ضرورت هماهنگي و مقابله با فعاليتهاي پيونگ يانگ تاکيد کرد.ترامپ علاوه بر تهديد و تشويق کشورهاي آسياي جنوب شرقي براي مقابله با کره شمالي در جريان سفر، مانور دريايي بزرگي با حضور سه ناو هواپيمابر آمريکايي و ناوهاي جنگي کره جنوبي در غرب اقيانوس آرام به منظور هشدار به مقامات کره شمالي انجام گرفت. اين اقدامات خصمانه، گزينههاي پيش رو براي حل بحران را در شبه جزيره کره محدود کرده است.
راهکارهاي رفع تنش
تهديدهاي آمريکاي دوره ترامپ نه تنها چرخه آزمايشهاي هستهاي و موشکي کره شمالي را از حرکت باز نداشته بلکه به افزايش فعاليتهاي پيونگ يانگ در اين زمينهها منجر شده است. «راهکار سياسي» و «رويارويي نظامي» دو گزينه اي است که آمريکا و کره شمالي به آن مي انديشند و جوانب مختلف هر يک را مورد بررسي قرار مي دهند. بدون شک نااميدي از کارامدي ابزار سياسي در حل وفصل اين بحران، آنها را به گزينش ابزار نظامي ترغيب مي کند. در مقابل، بررسي پيامدهاي ناگوار و ماندگار بروز درگيري مسلحانه، مقامات آمريکا و کره شمالي را به سمت مذاکره و گفت وگو سوق ميدهد.
اما بايد ديد که سرانجام کدام روش براي پايان دادن به اين بحران مورد استفاده قرار خواهد گرفت. دعوت به مذاکره و حل مساله در پشت ميز مذاکره، نخستين راهکاري بود که چند ماه قبل از سوي رييس جمهوري آمريکا ارايه اما بنا به دلايلي عملياتي نشد. يکي از مهمترين دلايل، شناخت رهبر کرهشمالي و مشاوران وي از شخصيت ترامپ و راهبردهاي سياست خارجي آمريکا است. نگاهي گذرا به يکجانه گرايي آمريکا در عرصه بين المللي، رهبر کره شمالي را به اين نتيجه رسانده که موافقت با مذاکره با ايالات متحده نمي تواند تامين کننده منافع پيونگ يانگ باشد. براي کاخ سفيد تنها منافع ايالات متحده مد نظر قرار دارد حتي اگر طرف مقابل در گفت وگوها هيچ سودي به دست نياورد!
آنها به مواضع کاخ سفيد در حوزه سياست خارجي آمريکا توجه دارند و مي دانند که ترامپ براي مذاکره و اجراي اصل برد- برد در توافقات بينالمللي اهميت قائل نيست.
تجربه برخورد جمهوريخواهان با توافق هستهاي نشان داد که نميتوان روي توافق دولت تازه کار ترامپ حساب باز کرد. اگر امضاي توافق هستهاي ايران و 1+5 در قالب برجام از دولت اوباما به اين دولت واگذار ميشد، هيچ اميدي براي دستيابي به توافق وجود نداشت. اين در حالي است که شمار قابل توجهي از مقامات آمريکايي و قدرتهاي بزرگ از برجام به عنوان توافقي چند جانبه و الزام آور تحت نظارت شوراي امنيت سازمان ملل و آژانس حمايت مي کنند. بنابراين، خروج آمريکا از برجام به منزله تير خلاصي بر پيکره اعتماد پيونگ يانگ به آمريکا و مذاکره با واشنگتن خواهد بود.
ش.د9604483