تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۲  ، 
کد خبر : ۳۰۹۲۳۵
«ایران» در گفت‌وگو با کارشناسان ارتباطات،‌ ابعاد مراجعه فراگیر مطبوعات به منابع اینترنتی را بررسی می‌کند

شمشیر دو لبه وابستگی‌ رسانه‌ها به شبکه‌های مجازی

پایگاه بصیرت / حمیده گودرزی

(روزنامه ايران ـ 1396/07/16 ـ شماره 6612 ـ صفحه 15)

پیام به سمتی می‌رود که مخاطب باشد؛ مهم‌ترین رخداد ارتباطی سال‌های اخیر تغییر مسیر حرکت و محل حضور مخاطب است؛ لاجرم پیام آوران و پیام آفرینان نیز هماهنگ با این تغییر به اختیار یا اجباردر پی مخاطب در این مسیر و حوزه تازه آمده‌اند؛ از این رو است که وابستگی روزنامه نگاران و روابط عمومی‌ها به‌عنوان بخشی مهم از تولید‌کنندگان و عرضه‌کنندگان پیام و محتوا به شبکه‌های اجتماعی هر روز بیشتر می‌شود. براساس آخرین برآوردها 81 درصد کارشناسان روابط عمومی و 78 درصد روزنامه نگاران حیات کارشان را وابسته به شبکه‌های اجتماعی می‌دانند. این وابستگی با موضوع پیچیده تری نیز همراه شده است و آن نحوه و سازوکار اثربخشی روزنامه نگاران و روابط عمومی‌ها بر افکار عمومی در عصر شبکه‌های اجتماعی است. در بسیاری از موارد کانال‌ها یا پیج‌ها و حساب‌های کاربری شهروندان و شهروند خبرنگاران در فضای مجازی بیننده‌ها و بازدیدهای بیشتری از حساب‌های دست اندرکاران و فعالان حرفه‌ای رسانه دارد. آیا این بدان معناست که دیگر رشته کار پیام‌رسانی از دست اصحاب رسانه خارج شده؟ پاسخ دادن به این پرسش‌ و بسیاری از پرسش‌های دیگر در این حوزه اکنون برای هر فعال رسانه‌ای دشوار شده است زیرا مثال‌ها و مستندات نقیض هر پاسخ را در همین شبکه اجتماعی می‌توان پیدا کرد. با این حال قدر مسلم این است که فعالان رسانه باید هر چه زودتر به ساختاری برای همزیستی تعاملی با شبکه‌های اجتماعی برسند.

دکتر مهدخت بروجردی – استاد ارتباطات – درباره وابستگی روزنامه‌نگاران و روابط‌عمومی‌ها به شبکه‌های اجتماعی و تأثیرآن بر روند کاری این گروه‌ها می‌گوید: شبکه‌های اجتماعی، روابط عمومی‌ها و روزنامه نگاران همگی اجزایی از نظام ارتباطی هستند و به هم وابستگی متقابل دارند و استفاده از شبکه‌های اجتماعی امری اجتناب‌ناپذیر است. شبکه‌های اجتماعی در جایگاه منبع توزیع اطلاعات و اخبار، منبع مهمی برای روزنامه‌نگاران به شمار می‌روند و حق دسترسی آزاد به اطلاعات را تا حدی محقق می‌سازند. بنابراین، استفاده از شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان منبع اخبار و اطلاعات می‌تواند همه بخش‌های کاری روزنامه نگاران را تحت تأثیر قرار دهد زیرا شبکه‌های اجتماعی هم حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و ورزشی را تحت پوشش قرار داده‌اند و از نظر سبک مطلب، بیشتر در حوزه «خبر» و بازنشر صورت می‌گیرد؛ بدین معنی که آنچه در شبکه‌های اجتماعی تولید می‌شود بیشتر خبر است نه گزارش، مصاحبه و سایر ژانرهای رسانه‌ای.

وی در ادامه می‌گوید: اما این وابستگی در مواردی که امکان وجود عنصر خبری «صحت و درستی» کم است بسیار می‌تواند به اعتبار نشریه لطمه بزند. البته این امکان حتماً می‌تواند وجود داشته باشد که شهروند- خبرنگاران به این دلیل که از زاویه نگاه خاص به ماجرا نگاه می‌کنند یا منافع شخصی دارند، ممکن است گزارشگرانی عینی‌گرا و فاقد سوگیری نباشند و آنچه در شبکه‌ها انتشار می‌دهند، دارای سوگیری بوده و ذهنیات خود آنها در نحوه گزارش تأثیرگذار باشد که این امر قطعاً باعث کاهش اعتماد مخاطبان رسانه‌های غیر مجازی می‌شود.

وی همچنین با تأکید بر اینکه روابط عمومی‌ها هنوز به طورکامل نتوانسته‌اند از پتانسیل‌های شبکه‌های اجتماعی به طور صحیح و اخلاقی استفاده کنند می‌افزاید: به‌نظر من، کسانی که از شبکه‌های اجتماعی استفاده کرده‌اند، در مطالب آنها بیشتر حالت تبلیغات و پروپاگاندا را می‌توان دید نه کارروابط عمومی. متأسفانه روزنامه‌نگاران هم به‌ خاطر دسترسی آسان به یک منبع پرخبر و بی‌دردسر از این شبکه‌ها استفاده می‌کنند که من سال‌ها پیش نوشتم که این رویه باعث می‌شود ما از بیراهه وارد بزرگراه‌های اطلاعاتی شویم.

دکتر بروجردی در پاسخ به این سؤال که آیا این خطر وجود دارد که وابستگی بیشتر روزنامه نگاران به شبکه‌های اجتماعی دسترسی آنها به منابع دست اول خبری را مخدوش کند، می‌گوید: به‌طور خلاصه می‌توان گفت که منابع دست‌اول خبری در چنین حالت‌هایی بیشتر نقش پاسخگو و برخورد منفعلانه خواهند داشت تا برخورد فعال، یعنی در پاسخ به مطالب کذب و غیر واقع، مجبور به سخن گفتن خواهند شد و شاید خود این مسأله سبب شود منابع دست اول برای رهایی از شر اخبار غیر واقع و ناصحیح بیشتر اقدام به پاسخگویی به رسانه‌ها بکنند.

این استاد دانشگاه با ابراز نگرانی از اینکه زبان فارسی و نگارش صحیح رو به افول نهاده است و شبکه‌های اجتماعی در این امر بی‌تأثیر نبوده‌اند می‌گوید: متأسفانه یکی از مهم‌ترین آسیب‌های شبکه اجتماعی، بی‌توجهی به شیوه نگارش فارسی است که در صورت تداوم ترویج غلط نویسی، در آینده‌ای نه چندان دور شاهد افول سواد عمومی جامعه خواهیم بود. متأسفانه هیچ‌عکس‌العملی از سوی هیچ نهادی در این زمینه مشاهده نمی‌شود و اگر واقع‌ بین باشیم، شاید واقعاً به‌دلیل گستردگی نتوان کاری هم کرد کارستان، اما مطبوعات و خبرگزاری‌ها باید بشدت مراقب باشند که مبادا تسلیم این روند غلط‌ نویسی شوند. از رسانه‌ها بخصوص رسانه‌ملی باید در جهت توسعه درست‌نویسی کمک طلبید.

تهدید و فرصت

امیرعباس تقی پور- کارشناس روابط عمومی ومدیر مسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات با بیان اینکه هر آنچه در فضای مجازی استفاده می‌شود قابلیت تبدیل شدن به تهدید یا فرصت دارد می‌گوید: در حال حاضر روزنامه نگاران و روابط عمومی‌ها تلاششان این است که از فضای مجازی به‌عنوان یک فرصت برای ارتباط بیشتر و تعامل نزدیکتر با مخاطبانشان استفاده کنند. اما متأسفانه به‌دلیل ضعف و تأخیر‌هایی که در پذیرش تکنولوژی در کشور وجود دارد، برای آماده کردن زیرساخت‌ها بخصوص در بحث‌های حقوقی و قانونی دچار تأخیر هستیم. یعنی اینکه بلافاصله پس از ورود شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی در جامعه بسیاری از مردم با آنها سر و کار دارند. اما بسیاری از سازمان ها و وزارتخانه‌ها از اینکه آیا مجاز به استفاده از این پتانسیل برای انجام وظایف اداری خودشان می‌باشند یا خیر اطلاعی ندارند. این درحالی است که این مشکل در خصوص استفاده از تلگرام که از حدود دو سال پیش به‌عنوان یکی از شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ای توجه بیش از 30 میلیون ایرانی را به خود جلب کرده وجود داشت. یکی از شبکه‌های اجتماعی که ابهام درباره آن وجود داشت و بعد از مدتی استفاده از آن غیرقانونی اعلام و فیلتر شد، فیس بوک بود. با وجود این هرازچندگاهی شاهد بودیم مدیران ارشد کشور مطالبی در آن می‌گذاشتند. البته در حال حاضر یک مهاجرتی به سمت تلگرام و رسانه‌های موبایلی صورت گرفته که می‌تواند برای روابط عمومی‌ها فرصتی ایجاد کند تا وظایف خودشان را دقیق‌تر و سریع‌تر و در جغرافیای وسیع‌تری انجام دهند. اما با وجود فرصت‌های به‌دست آمده کمتر توجه کردن مردم به روزنامه‌ها و رسانه‌های مکتوب و توسعه روزنامه‌نگاری پشت میزنشینی را می‌توان از آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی دانست. وی می‌افزاید: حضور کمرنگ خبرنگاران در میدان خبر و رویدادها این امکان را می‌دهد که گزارش‌های جان داری که تاریخ مطبوعات و روزنامه نگاری کشور را ثبت و ضبط می‌کند کمتر شود. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که شبکه‌های اجتماعی نقش شهروند خبرنگاران را بسیار برجسته‌تر کرده است؛ به‌طوری که تلویزیون و رسانه‌های صوتی و تصویری و رسانه‌های مکتوب از گزارش‌های مردمی به‌عنوان شهروند خبرنگاران استفاده می‌کنند و دقایقی از برنامه‌های خودشان را به این موضوع اختصاص می‌دهند. بنابراین مجموعه‌ای از آسیب‌ها ، تهدیدها و فرصت‌هایی که در حوزه فضای مجازی متوجه روابط عمومی‌ها و روزنامه نگاران است باعث می‌شود با آموزش صحیح و مداوم نقاط ضعف موجود را به نقاط مثبت تبدیل کند.

تقی‌پور در ادامه با بیان اینکه در دهه اخیر شاهد هستیم عقب ماندگی تاریخی که روابط عمومی‌ها با آن روبه‌رو بودند با آموزش‌های به نسبت به روز شده تا حد زیادی برطرف شده است می‌گوید: حداقل در 15 سال اخیر به نظر می‌رسد سازمان‌های دولتی در کنار بخش خصوصی و سازمان‌های مردم نهاد توانسته‌اند خودشان را با آنچه در حوزه دیجیتال و توسعه روابط عمومی الکترونیک یا روزنامه نگاری الکترونیک روبه رو بودند همگام کنند و آموزش‌های لازم را ببینند. اما با وجود این، این آموزش‌ها کافی نبوده است و علت آن هم رغبت و میزان استقبال کارگزاران روابط عمومی‌ها و روزنامه نگاران از آن است. از این‌رو معتقدم این آموزش‌ها باید دائمی و مستمر باشد و تنها به شرکت در یک دوره آموزشی دو یا سه ماه بسنده نشود؛ بلکه همراه آموزش‌ها باید تمرین و ممارست باشد. به نظر می‌رسد که روابط عمومی‌ها نیاز به تلاش بیشتری دارند تا بتوانند همگام با تغییرات سریع تکنولوژی خودشان را به روز کرده تا بتوانند به مطالبات مردم به‌عنوان اصلی‌ترین ذی نفعان سازمان‌ها و مخاطبان روزنامه‌ها پاسخگو باشند.

مدیر مسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات همچنین درباره خطر وابستگی بیشتر روزنامه نگاران به شبکه‌های اجتماعی و مخدوش شدن دسترسی آنها به منابع دست اول خبری می‌گوید: شبکه‌های اجتماعی می‌تواند تهدید و هم فرصت باشد و هم می‌تواند در سوژه‌یابی‌های ناب و یافتن اخبار و پیگیری مسائل و مشکلات مردم از طریق همین شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی کمک کند. همچنین باعث می‌شود تا به منابع شاخص خبری دسترسی پیدا کنند و گزارش‌های مختلفی را تولید کنند. اما نکته‌ای که باعث می‌شود رسانه‌های مکتوب بتوانند ماندگاری و حیات خودشان را ادامه دهند تولید است که از طریق همین رسانه‌های اجتماعی می‌تواند به منابع خبری بسیار زیادی دست یابند. اما اگر پدیده روزنامه نگاری پشت میزنشینی اشاعه پیدا کند باعث می‌شود مردم رسانه‌های مکتوب را پس بزنند و خود روزنامه نگاران از وظایف حرفه‌ای‌شان عقب بمانند. بنابراین به نظرم می‌رسد که این موضوع بستگی به نگاه و مأموریت‌هایی دارد که یک رسانه برای خودش قائل است. بدیهی است که تیم سرپرستی یک رسانه می‌تواند همکارانش را برای استفاده از فضای مجازی به‌عنوان یک فرصت برای تولید بیشتر و انعکاس بهتر صدای مردم و کمک به توسعه و پیشرفت کشور ترغیب کند.

وابستگی عیب است

دکتر اکبر نصراللهی استاد ارتباطات در این باره می‌گوید: به اعتقادم وابستگی به هر چیزی و هر منبعی بسته به درصد، میزان و نوع آن اشکال دارد. یعنی رسانه‌ها چه رادیو و تلویزیون و چه روزنامه‌ها برای ادامه حیاتشان به مواد خامی وابسته‌اند؛ یعنی همان‌طور که خودرو برای حرکت نیاز به سوخت دارد و آدمها نیز برای ادامه حیات شان به اکسیژن نیاز دارند، رسانه‌ها نیز برای ادامه حیات شان به خبر، محتوا و پیام مطالب نیازمندند. اما اگر این نیاز از یک منبع تأمین‌کننده حتی اگر موثق‌ترین و بهترین منبع باشد به نظر من اشکال دارد. درحقیقت وابستگی از نوع بد است. اما اگر به منابع متعددی مراجعه کنند و مترصد این باشند از هر منبعی برای تأمین خبرهای مورد نیاز خودشان و در واقع انتشار اخبار مورد نیاز مخاطبان اقدام کنند این بسیار مناسب است. اما مشکلی که وجود دارد این است که برخی همکاران رسانه‌ای تحت تأثیر فضای احساسی و هیجانی و موج سونامی جریان‌های خبری به یک منبع وابسته شده و به آن مراجعه می‌کنند که به نظرم آسیب زا و اعتبار زدا و خطرناک است. اگر توجه داشته باشید رسانه‌ها برای تأمین اخبار مورد نیاز خود و ادامه حیاتشان به خبر نیاز دارند که از منابع مختلف به‌دست می‌آید. یکی از این منابع مشاهده است؛ یعنی خبرنگار در میدان و صحنه حضور پیدا می‌کند و خبر مورد نیازش را تهیه می‌کند و در اختیار مخاطب قرار می‌دهد که به نظرم از بهترین نوع خبر و انتشار اخبار است زیرا خبرنگار بی‌واسطه سر صحنه خبر حضور دارد و اخبار را تولید و منتشر می‌کند. اما واقعیت این است که آیا می‌شود همه خبرهای مورد نیاز مردم را از طریق مشاهده به‌دست آورد. یعنی خبرنگاران رسانه‌ها می‌توانند در همه جا حضور داشته باشند؛ پاسخ خیر است. زیرا برخی اخبار جنس و ذاتشان به گونه‌ای است که نمی‌توان با مشاهده به‌دست آورد و باید از طریق مصاحبه با مسئولان و کارشناسان و مردم و شاهدان حادثه و فاعلان و مفعولانی که در حوزه خبر دخیل هستند به‌دست آورد.

همچنین بخش دیگری از اخبار مورد نیاز رسانه‌ها از طریق مطالعه به‌دست می‌آید. مطالعه گزارش‌هایی که مجلس و مرکز آمار و سازمان حقوق بشر و گزارش‌های تحقیقاتی که منتشر می‌شود. اما بخش دیگری هست که تلفیقی است یعنی هم خبرنگار اتفاقی که افتاده را مشاهده می‌کند و هم مصاحبه می‌کند. هم می‌بیند چند نفر کشته و زخمی شدند و هم درباره علت آن سؤال می‌پرسد. اما بخش دیگر کسب خبر که همیشه مرسوم بوده این است که رسانه‌ها در عین حال که منبع هستند و از طرق مختلف مصاحبه و کسب خبر می‌کنند از منابع دیگری از جمله خبرگزاری‌های رقیبشان و منابع خبری کشورهای مختلف استفاده می‌کنند. پس این روش مرسوم است و امروزه هر خبری را که می‌بینید منبع آن فلان خبرگزاری یا روزنامه ذکر شده است؛ اما تأکید می‌کنم اگر تنها به یکی از این منابع خبری وابسته باشیم به حتم دچار مشکل و آسیب می‌شویم. یعنی باید همه جا را محل کسب خبر و همه چیز را سوژه خبری بدانیم. پس به یک منبع خبری نباید اکتفا کرد.

اما مشکلی که وجود دارد این است که مردم برای استفاده از فضای مجازی جلودار و پیشرو بودند و رسانه‌ها و رادیو و تلویزیون هم عقب‌تر از همه. یعنی علاقه خاصی به فضای مجازی در بین مردم و رسانه‌ها حاکم است که یکسری خوبی‌ها و بدی‌هایی هم دارد؛ یعنی در واقع میزان مصرف مردم از رسانه‌های مختلف فضای مجازی خیلی زیاد است. یعنی در کل از 7 ساعتی که مردم از رسانه‌ها استفاده می‌کنند حدود 3 ساعت آن مربوط به فضای مجازی یا اپلیکیشن‌های موبایلی است و حدود 2 ساعت آن پی‌سی‌ها است. البته اگر بخشی از مردم از فضای مجازی ، توئیتر و... و از طریق کامپیوترهای خودشان استفاده کنند حدود 5 ساعت از وقت خودشان را در فضای مجازی می‌گذرانند.

دکتر اکبر نصراللهی در ادامه می‌گوید: به‌طور کلی توقع ما این است که سواد رسانه‌ای افرادی که در رادیو ، تلویزیون، مطبوعات و روابط عمومی‌ها هستند بالا باشد اما متأسفانه به‌دلایل مختلف نیست. بسیاری از روزنامه‌های کشور در واقع جای حزب کار انجام می‌دهند. یعنی افرادی تحت عنوان صاحب امتیاز و مدیر مسئول و سردبیر و هدایت‌کننده هستند که یا به‌دلیل بهره‌برداری سیاسی آمده‌اند و از روزنامه‌ها و رسانه‌ها به‌عنوان ابزار قدرت استفاده می‌کنند یا اینکه به‌دلیل تأمین معیشت برخی از خبرنگاران و همکارانمان به آن روی آورده‌اند نه به‌دلیل تخصصشان و بحث حرفه‌ای گرایی. ولی این مشکل در روابط عمومی‌ها بیش از مطبوعات و رادیو و تلویزیون است. این استاد دانشگاه در ادامه می‌گوید: رسانه‌ها و روابط عمومی‌ها اگر با همین شکل ادامه دهند در واقع حضورشان تشریفاتی و انفعالی است و صرفاً امکان دارد منفعلانه پاسخی دهند و استفاده حداقلی است ولی هم‌اکنون به نظر می‌رسد رویکردشان سنتی است و راهبردشان انفعالی و واکنشی است. اما اگر رویکردشان تعاملی باشد در فضای مجازی و راهبردشان فعال باشد در آینده می‌توانیم مسیر فعال و پرسودی را شاهد باشیم.

تأخیر صاحبان رسانه‌ها

دکتر امیر لعلی مدرس روابط عمومی و ارتباطات نیز در این باره می‌گوید: یک بخشی از حیات روزنامه نگاری به‌طور صرف به روزنامه نگاران باز نمی‌گردد بلکه به صاحبان رسانه هم بازمی‌گردد. یعنی بسیاری مواقع روزنامه نگاران ایده‌ها و طرح‌هایی برای اجرا دارند اما صاحبان رسانه‌ها این فرصت‌ها را شاید خیلی نشناسند و استراتژی لازم را نیز اتخاذ نمی‌کنند. بنابراین برای مقابله با این اتفاق روزنامه نگاران و صاحبان رسانه باید راهکاری را بیندیشند که بهتر بتوانند از این فضا استفاده کنند. اما متولیان حوزه رسانه خیلی به این موضوع توجه نمی‌کنند یعنی منتظر می‌مانند تا موضوع همه را دربرگیرد. درحالی که می‌شود خیلی زودتر به فکر چاره‌جویی افتاد و راهکاری را اتخاذ کرد. اما از بعد روزنامه نگاری اتکا بیش از حد خبرنگاران به شبکه‌های اجتماعی هم می‌تواند فرصت و هم تهدید باشد. تهدید بواسطه اینکه بحث سرعت انتقال اخبار است و اینکه با یک روزنامه نگار و تعداد محدود خبرنگار روبه رو نیستیم. بلکه شهروند روزنامه نگارانی مواجه هستیم که شاید اخبار را حرفه‌ای منعکس نمی‌کنند و بازتاب نمی‌دهند اما اصل خبر منعکس می‌شود و روزنامه نگاران می‌توانند به دروازه بانی مناسب خبر کمک کنند. یعنی در فضای مجازی روزنامه نگاران می‌توانند براحتی با کنترل‌ها نظارت‌ها و ارتباط‌هایی که با سازمان‌ها و دستگاه‌ها دارند کسب اطلاع دقیق کنند. ما متأسفانه به‌دلیل نبود سیاستگذاری مناسب و استراتژی لازم روزنامه نگاران هم غرق در این فضا شده‌اند و به اینکه نقش شان در این پدیده‌ها چی می‌تواند باشد خیلی توجه نکردند.

دکتر لعلی همچنین می‌گوید: شبکه‌های اجتماعی فرصت بسیار خوبی را در اختیار روابط عمومی‌ها قرار داده است. زیرا روابط عمومی‌ها در سابق به طور صرف در مواجهه با روزنامه‌ها کار می‌کردند اما هم‌اکنون اتفاقی که افتاده این است که خودشان مستقیم با مخاطب در ارتباط باشند بدون اینکه هزینه‌های گزافی را بدهند یعنی شبکه‌های اجتماعی فرصت ارتباط مستقیم‌تر روابط عمومی‌ها را با مخاطبانشان بیشتر کرده است. اما تهدیدی که وجود دارد این است که یکی از کارکرد مهم رسانه بحث اخبار و اطلاعات است وقتی مخاطب می‌گوید در معرض انواع اخبار قرار دارم چه درست و چه اشتباه و می‌توانم رصد کنم بیش از آنچه رسانه‌های مکتوب و خبرگزاری‌ها بدهند و حتی از اخبار فیلتر شده استفاده کنم طبیعی است یک بخشی از فضای رسانه‌ای و کار مطبوعات محدود شده و می‌تواند تهدیدی برای روزنامه نگاران باشد. وی افزود: متأسفانه مشکلی که وجود دارد این است که روابط عمومی‌های کشور باوجود برگزاری همایش‌ها و دوره‌های آموزشی متعدد همچنان نتوانسته‌اند خودشان را ارتقا دهند و به سطحی برسند که حوزه کاری‌شان مبتنی بر شبکه‌های اجتماعی باشد. یعنی مهارت‌های لازم را در این حوزه کسب نکرده‌اند و خیلی جای کار دارد.

دکتر لعلی در ادامه درباره آینده روزنامه نگاری و روابط عمومی آنلاین می‌گوید: «اگر کسی خودش را در این فضا آماده نکند و آموزش لازم را نبیند به قطع کنار گذاشته می‌شود. ببینید هم‌اکنون شبکه توئیتر به‌عنوان یک شبکه اطلاع‌رسان و بین‌المللی مطرح می‌شود و هیچ یک از ارکان اخبار را ندارد یعنی خیلی از عناصر خبر و اصول روزنامه‌نگاری و تیتر‌نویسی را ندارد. کل پیام در یک خط یا یک جمله منتقل می‌شود. یعنی لید و متن خبر نداریم و اصرار ما مبنی بر اینکه همچنان روزنامه‌نگاری ما باید روزنامه‌نگاری مبتنی بر این اصول باشد می‌تواند ما را خیلی عقب‌تر بیندازد ما باید به سمت روزنامه نگاری و روابط‌عمومی آنلاین برویم.»

بی‌پناهی «زبان»

اما موضوعی که وجود دارد این است که زبان و بیان از عناصر مهم در کار روزنامه نگاری و روابط عمومی است. حال سؤال اینجاست که شبکه‌های اجتماعی تا چه میزان به تقویت زبان و نحوه نگارش کمک می‌کنند یا مورد تهدید قرار می‌دهند که امیرعباس تقی پور؛ در این باره می‌گوید: آن چیزی که در حال حاضر مسلم است و استادان فن در حوزه ادبیات فارسی به آن اشاره دارند و نگرانی‌هایی نیز در این باره وجود دارد این است که فضای مجازی و فعالیتی که بیش از 30 میلیون کاربر در شبکه‌های اجتماعی دارند نه تنها باعث تقویت زبان فارسی نمی‌شود بلکه زبان گفتار و نوشتار را تحت تأثیر منفی قرار داده است و دلیل آن هم تأخیری است که در پذیرش تکنولوژی داریم. زیرا در ابتدا زیرساخت‌های آموزشی را فراهم نمی‌کنیم. بنابراین بهتر است دانشگاه‌های ما سریعتر از آنچه مردم به فضاهای مجازی رجوع می‌کنند وارد موضوع شوند. همچنین می‌توانستند در شبکه‌های اجتماعی آمادگی‌های لازم به لحاظ نوشتاری و گفتاری را برای حضور صحیح‌تر مردم در فضای مجازی ایجاد کنند. بنابراین دانشگاه‌ها و استادان باید به هر ترتیب وارد موضوع شوند و در این حوزه مطالعه کرده و آسیب شناسی کنند. در واقع باید در قالب یک نهضت آموزش عمومی تمام تلاششان را برای تقویت زبان فارسی در فضای مجازی به‌کار ببندند.

دکتر اکبر نصراللهی استاد ارتباطات در این باره می‌گوید: براساس تحقیقاتی که انجام داده‌ایم متأسفانه فضای مجازی به‌دلیل خلاصه‌نویسی یا فضای غیررسمی و اینکه همه در آنجا می‌نویسند خیلی پایبند به قواعد و اصول نگارشی نبوده‌اند و نیستند. بنابراین برخی واژه‌هایی هم‌اکنون تحت تأثیر فضای مجازی رواج پیدا کرده که از هیچ اصول و قاعده‌ای در زبان ادبیات فارسی برخوردار نیست. اما آنچه مسلم است این است که افراد نخبه و سازمان‌های رسمی و رسانه‌های ما دیر‌تر از مردم فضای مجازی را به رسمیت شناخته‌اند و از آن استفاده می‌کنند. یعنی اگر بموقع وارد فضای مجازی می‌شدند و تولید محتوا می‌کردند شاید وضع به اینگونه نمی‌شد. یعنی هم به لحاظ محتوا و هم فرم و شکل و هم به لحاظ حراست از فرهنگ و هم به لحاظ بحث‌های سیاسی این زیان‌ها را نمی‌دیدیم. بنابراین هم‌اکنون به اعتقاد من روابط عمومی‌ها باید فضای مجازی را به رسمیت بشناسند وبه بهترین نحو از آن استفاده کنند و با زبان خوب با آن ارتباط برقرار کنند.

دکتر امیر لعلی نیز در این باره می‌گوید: به هر صورت یک بخشی از آن تهدید است. در کل اهل فن معتقدند که نمی‌شود کاری کرد. یعنی اگر روزنامه نگاران می‌توانستند مؤثر باشند در درست کردن این فضای ادبیات عمومی در سال‌های گذشته این کار را می‌کردند. هنوز هم می‌بینید در نامه نگاری‌های رسمی و غیر رسمی و ادبیات عمومی جامعه عباراتی اشتباه به‌کار برده می‌شود و همچنان رایج است. یعنی روزنامه نگاران هنوز نتوانسته‌اند به این موضوع دامن بزنند و آن را تقویتش کنند. از سوی دیگر همان‌طور که شاهد هستید در روزنامه‌هایی که امروز در کشور منتشر می‌شود شکسته‌نویسی رایج می‌شود. یعنی سرمقاله روزنامه‌ای داریم که سرمقاله‌هایش بسیار شکسته است و این آفت‌هایی است که در واقع این فضا درست کرده و شاید نزدیک کند از این منظر فرصت است که زبان رسمی و گویش مان و زبان نوشتاری شبکه‌های اجتماعی‌مان بهم نزدیک ویکپارچه شود. حال اینکه آیا از زبان معیار فاصله می‌گیریم یا خیر به قطع فاصله خواهیم گرفت اما خوب یا بد آن نگاه‌ها متفاوت است. عده‌ای معتقدند که از زبان معیار نباید فاصله گرفت و عده‌ای هم معتقدند که اگر زبان معیار ویژگی‌ها و ابزارهای لازم را برای انتقال پیام در اختیار داشت هیچ وقت مخاطب عام به سمت زبان شکسته نمی رفت و زبان غیر معمار را اشتباه نمی‌رفت.

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/202738

ش.د9602663

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات