تاریخ انتشار : ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۳  ، 
کد خبر : ۳۰۹۳۹۰
دو سالگی برجام در گفت‌و‌گو با طاهری تحلیلگر روابط بین‌الملل:

برجام گسل‌های جهانی علیه آمریکا را فعال کرد

اشاره: دو سال از اجرایی شدن برجام می‌گذرد. کارنامه برجام اما نزد جریان‌های سیاسی مختلف یکسان نیست. اگر چه همه جامعه ایران یکصدا به کارشکنی‌ها و بدعهدی‌های امریکا معترض اند، اما اینکه آیا برجام می‌توانست مانع این بدعهدی‌ها باشد یا نه و همچنین اینکه آیا دستاوردهایش تا چه حد ارزشمند‌ند مورد اختلاف است. امیرحسین طاهری، تحلیلگر مسائل بین‌الملل و عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره ارزیابی همین قضاوت‌های متفاوت سخن گفت.
پایگاه بصیرت / مهراوه خوارزمی

(روزنامه شرق - 1396/10/27 - شماره 6695 - صفحه 7)

* این روزها بسیاری بر طبل ناکارآمدی برجام می‌کوبند، آیا واقعاً برجام را در مقایسه با شرایط پیش از آن باید توافقی ناکارآمد و بی‌حاصل دانست؟

** در این مدت در ارزیابی نتایج برجام نظرات مختلفی را شاهد بودیم. برخی گفته و می‌گویند هیچ چیز از برجام عاید ما نشد. در مقابل برخی معتقدند خیلی چیزها به‌دست آوردیم اما نه آنقدر که متصور بودیم. بعضی هم می‌گویند شاید حتی بیشتر از آنچه فکر می‌کردیم از برجام حاصل شد. برای سنجش این دیدگاه‌ها باید ببینیم که هر یک از این افراد از چه پنجره‌ای به موضوع نگاه می‌کنند.همانطور که می‌دانیم یکی از موانع اصلی تحقق نتایج مورد انتظار از برجام مخالفت‌ها و مانع تراشی‌های پنهان و آشکار امریکاست. مسأله‌ای که در اختلافات چندین دهه‌ای میان ایران و ایالات متحده ریشه دارد. در مواجهه با سیاست قلدرمآبانه ایالات متحده در قبال ایران، این جایگاه و موقعیت بین‌المللی ایران و مقاومت مردمش بود که امریکایی‌ها را مجبور به قبول نشستن پای میز مذاکره کرد. این در حالی بود که امریکایی‌ها عراق را نیز تحریم کرده بودند و وقتی متوجه شدند شرایط فراهم است در حمله به این کشور درنگ نکردند.

اما آن شرایط ایده آل امریکا برای حمله به ایران هیچ وقت مهیا نشد. حال آنکه گزارش هایشان نشان می‌داد که تحریم‌ها تأثیری بر استقامت ایرانی‌ها نداشته است، زیرا با وجود اینکه ایران با شدیدترین و غیرمتمدنانه‌ترین تحریم‌ها مواجه بود اما در همان شرایط نه فقط سیستم دفاعی خود را تقویت و هر آنچه نیازش بود را تأمین کرد، بلکه امریکا و همپیمانانشان را در جای جای خاورمیانه زمین گیر کرد. با این شرایط بدیهی بود که امریکایی‌ها ترجیح دهند پای میز مذاکره با ایران بنشینند چون عملاً هم ادامه تحریم‌های جامع برایشان امکان پذیر نبود و هم ایران روزنه‌هایی برای دور زدن این تحریم‌ها پیدا کرده بود. دور زدن تحریم‌ها که از سوی دیگر کشورهای تحت تحریم هم الگوبرداری می‌شد و در نتیجه سیستم تبادلات مالی و تجاری بین‌المللی که طبق یک قانون نانوشته با دلار امریکا انجام می‌شود را به هم می‌­ریخت. مجموعه شرایطی که از توانمندی‌های ایران در قبال امریکا نشان داشت.

با توجه به چنین شرایطی تصور اینکه بلافاصله پس از برجام و اجرایی شدن آن همه مشکلات ایران با ایالات متحده و دیگر کشورها حل و همه تحریم‌ها برداشته خواهد شد یک تصور به دور از انتظار بوده است. اگرچه در یک نگاه کلی می‌توان به رسمیت شناخته شدن حق غنی‌سازی ایران در کنار شکسته شدن اتحاد بین‌المللی‌ای که در مقابل ایران به وجود آمده بود و همچنین پیشرفت فناوری‌های نوین و فناوری‌های عالی بدون آسیب را از جمله نتایج اولیه برجام برشمرد. در شرایط کنونی اگر بحث تبادلات مالی ایران با کشورهای دیگر حل شود و به نتیجه برسد می‌توانیم بگوییم به شرایط قبل از تحریم‌های هسته‌ای به علاوه شکسته شدن برخی تحریم‌ها مانند تحریم هواپیمایی و تحریم نفتی بازگشته‌ایم. بنابر این در کل می‌توان گفت اگرچه برجام نتایج خوب و قابل توجهی داشته اما مانع تراشی‌های امریکا مانع تحقق کامل آثار آن شده است.

هرچند با وجود این برجام آثار قابل توجهی در عرصه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی داشته است. در حوزه اقتصادی اگر دو وضعیت کشور در پیش و پس از برجام را مقایسه کنیم می‌بینیم که پیش از برجام به‌دلیل عواملی مانند کاهش شدید قیمت جهانی نفت، ترازنامه‌های منقبض شده بخش شرکتی و بانک‌ها، تعویق و تأخیر تصمیمات مصرف‌کنندگان و سرمایه‌گذاران قبل از رفع تحریم‌های اقتصادی و تحریم‌های پیاپی که قدرت‌طلبان به‌دلیل حفظ منابع و ضربه زدن به جمهوری اسلامی برای کشورمان وضع کرده بودند ایران دچار افت شدید اقتصادی شده بود. اما پس از برجام همان طور که انتظار رشد اقتصادی و افزایش همکاری با کشورهای اروپایی می‌رفت نمودهای گشایش اقتصادی در کشور به وضوح مشاهده شد.

افزایش صادرات نفت، جذب سرمایه‌گذاری خارجی قطعی، قراردادهای اقتصادی و تجاری سود‌آوری چون تولیدات مشترک خودروسازی جهت صادرات به‌منطقه هدف خاورمیانه، قراردادهای بزرگ تجهیز ناوگان هوایی و زیربناهای حمل و نقل هوانوردی از جمله این گشایش‌هاست. آزادسازی سرمایه‌های مالی ایران در بانک‌های بین‌المللی هم اصولاً خود نقطه امیدی برای بهبود وضعیت اقتصادی بوده است. در زمینه فرهنگی نیز آثار برجام قابل توجه است. ما نزدیک به یک دهه نه فقط تحریم اقتصادی و سیاسی که بایکوت فرهنگی بودیم. بایکوتی که بویژه با پیگیری صهیونیست‌ها گام به گام اجرا شد.

بر طبل جنگ طلبی جمهوری اسلامی ایران بیش از زوایای سیاسی، تثبیت فرهنگ ایرانی، تضادهای قومی، اختلاف‌های مذهبی و بخصوص سلطه طلبی، مدام کوبیده می­‌شد. اما پس از برجام و با پایان سیاست تحریم، ما در برابر خود فضای فرهنگی جدیدی را در اختیار داریم که مخاطب ما علاوه بر دولت‌ها، افکار عمومی مردم جهان بخصوص در کشورهای غربی اند. شعارجهان عاری از خشونت کلید واژه ورود ایران به جهانی است که بیش از شعارهای سیاسی یا تنظیم روابط اقتصادی، گوش به سخنان جدید فرهنگی دارد.

در حوزه سیاسی باید گفت ایران وارد مرحله جدید از تنظیم روابط سیاسی، منطقه‌ای و بین‌المللی خود شده است. می‌‌توان گفت تابو ایران‌هراسی در جهان شکسته شده و این موضوع امنیت سرمایه‌گذاری در ایران را افزایش داده است. کشورها و شرکت‌های بزرگ این موضوع را حس کرده‌اند و جای امیدواری وجود دارد که این گشایش‌ها گسترش یابد تا تجار، بازرگانان، صنعتگران و تولیدکنندگان کشور بتوانند در یک کلاس بین‌المللی با استفاده از فضای موجود، بهره‌مند شوند. ناگفته نماند که حضور سرمایه‌گذاران و شرکت‌های بنام اروپایی پس از برجام، در کنارحجم پایین تجارت امریکا با ایران باعث می‌شود امریکا و در رأس آن ترامپ، احساس کند که برجام عایدی برای کشورش ندارد و برجام را به اصطلاح توافقی بد بداند.

* از شکسته شدن تابوی ایران هراسی بر اثر برجام گفتید. چه عواملی متأثر از اجرای برجام سبب تغییر در وضعیت ایران‌هراسی شد؟

** سیاست ایران‌هراسی، فضاسازی‌ کاذب با هدف غبارآلود کردن فرصت‌ها و واقعیت‌های ناشی از توافق برجام را دنبال می‌‌کند. در حوزه نخبگان، برجام جایگاه مثبت خود را داشته و نقش برجام در شکست ایران هراسی بر کسی پوشیده نیست. تحولات عمیق در روابط خارجی ایران با کشورهای دیگر، امضای قراردادهای مهم با برخی کشورهای اتحادیه اروپا، عبور جمهوری اسلامی ایران از فضای تنگی که به ناحق و ظالمانه در گذشته برایش ایجاد شده بود، همگی از آثار برجام توصیف می‌شود. اینکه برنامه هسته‌ای ایران به طور مسالمت‌آمیز حل و فصل شد دستاوردی بزرگ و شگرف بود. امروز فضای ایران هراسی در حد وسیعی شکسته شده است. دنیا به این مسأله پی برده که برنامه هسته‌ای ایران انحرافی به سوی نظامی نداشته و آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای بر این امر تأکید کرده است.

* تأثیر اجرای برجام بر روابط ایران با کشورهای منطقه چه می‌‌توانست باشد و چه شد؟

** برجام علاوه بر تأثیرگذاری بر تحریم‌ها و صنعت و تجارت ایران، قدرت نرم و عمق نفوذ استراتژیک ایران را چند برابر کرده و در واقع مانند زلزله‌ای، ژئوپلتیک خاورمیانه را تحت‌الشعاع خود قرار داده و منطقه، پیش و پس از برجام فضای متفاوتی را تجربه کرد. لذا در شرایط افزایش قدرت نرم ایران سال‌ها تلاش برای کنار گذاشتن ایران از عرصه تصمیم‌سازی برای معضلات منطقه شکست خورد. به طوری که دنیا پذیرفت هیچ راه حل پایداری در منطقه بدون حضور و تصمیم سازی و نقش‌آفرینی ایران به دست نخواهد آمد. اگر روزی ایران‌هراسی توانسته بود بهانه‌های لازم را در اختیار دشمنان جمهوری اسلامی قرار دهد اما اکنون دنیا پذیرفته است که ایران رفتاری منطقی را دنبال می‌کند و همین است که در کنار گشایش‌های حاصله از اجرای برجام، شاهد به انزوا کشیده شدن رقبای منطقه‌ای از جمله عربستان هستیم.

در واقع با اجرای برجام نیز شاهد ارتقای جایگاه راهبردی ایران در منطقه و جهان و وارد شدن ایران به عنوان بازیگر منطقه‌ای در معادلات سیاسی بودیم. گرچه در این میان برخی کشورها که خود را بازیگران منطقه‌ای می‌‌دانند مانند عربستان، رژیم صهیونیستی و تا حدی ترکیه، از این موضوع ناخشنود هستند. تنش‌های دو سال اخیر در سطح خاورمیانه نیز حاکی از همین ناراحتی و رقابت منطقه‌ای بوده و سعی خواهند کرد به گونه‌ای صحنه منطقه‌ای را شکل دهند که ایران تبدیل به بازیگر رده اول منطقه‌ای نشود.

تأثیرات ژئوپلتیک برجام که جایگاه راهبردی ایران را چه نزد متحدان منطقه‌ای مثل سوریه، عراق و حزب‌الله و چه پیش متحدان بزرگ سنتی مثل چین و روسیه که توافق هسته‌ای را در جهت افزایش چندجانبه‌گرایی در مسائل منطقه‌ای و جلوگیری از نفوذ غرب و تقویت ثبات می‌‌بینند و چه نزد کشورهای غربی افزایش داد، سبب این نتیجه‌گیری نزد این سه گروه شد که با اجرای برجام ایران برای ایجاد ثبات در منطقه در جهت جلوگیری از رشد افراط‌گرایی و تروریسم و حل بحران‌های منطقه‌ای کارگزار بهتری است.

* با این حال چرا برجام نتوانست به حل مسائل منطقه‌ای کمک کند و برجام منطقه‌ای را زمینه سازی کند؟

** در رابطه با نقش برجام در حل بحران‌های منطقه نیز باید گفت تردیدی نیست که برجام در بلندمدت موجب کمک به حل بحران‌های منطقه‌ای می‌‌شود. چرا که ایران در مرکز تحولات منطقه‌ای قرار گرفته و همزمان، طرف غربی هم به طور آگاهانه برای تأمین منافع سیاسی، امنیتی و اقتصادی خود از سیاست‌هایی که ایران را منبع اصلی تهدید در منطقه در نظر می‌‌گیرند، دور می‌‌شود. جهان عرب ازیک نگاه «واحد، منسجم و پایدار» در روابط با جمهوری اسلامی ایران برخوردار نیست و ما شاهد طیف‌های متنوع و متعددی در درون جهان عرب هستیم. برخی متحدین عرب منطقه‌ای ایران مثل سوریه و عراق از حصول برجام استقبال کردند چرا که برجام را سبب‌ساز فضای مناسبی برای همکاری‌های دفاعی در مقابل گروه‌های تروریستی و تکفیری همچون داعش می‌‌دانند و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هر چند در ابتدا به صورت علنی از امضای برجام استقبال کردند؛ اما نگرانی‌هایی نیز از پیامدهای آن نظیر گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه بروز دادند.

عربستان سعودی از همان ابتدا مخالفت خویش را با حل و فصل کامل بحران هسته‌ای ایران اعلام کرده بود. در واقع، متحدین وابسته واشنگتن در خلیج فارس بیم آن را داشتند که توافق هسته‌ای ایران تسهیل کننده تغییر جهت راهبردی ایالات متحده از خاورمیانه به سمت آسیا - اقیانوسیه باشد. بر این مبنا، سعودی‌ها که به ناچار مجبور شدند به طور رسمی برجام را بپذیرند، اکنون با یک تغییر استراتژیک سعی دارند اثرات مثبت برجام بر تقویت جایگاه ژئوپلتیک ایران در منطقه را از طریق تشدید فشارها در کنگره و سنای امریکا برای اعمال تحریم‌های جدید و جلوگیری از اعطای امتیازات اقتصادی به ایران محدود کنند.

داعش و حرف‌های ضد و نقیض امریکایی‌ها درخصوص این جریان و ابهام آینده وجودی آن برای بعضی کشورهای عربی موجب شده برخی داعش را در صحنه سیاسی به عنوان نیرویی در جهت واگرایی بیشتر در معادلات منطقه‌ای ارزیابی کنند. برای ارتقای روابط ایران با جهان عرب در دوران پس از برجام، لازم است طرفین به پسا داعش نگاه دقیق و واقع بینانه‌ای داشته باشند. سیاست خارجی ایران نیز باید از ظرفیت ژئوپلتیک دوران پسابرجام و روابط متعادل با قدرت‌های بزرگ برای رفع تنش‌های منطقه‌ای و پیشبرد رویکرد توسعه‌ای و رونق اقتصادی استفاده کند.

* آیا می‌‌توان از منظر سیاسی برجام را یکی از دلایل انزوای نسبی امریکا و بیرون آمدن اروپا از زیر سایه این ابر قدرت دانست؟

** بله دقیقاً برجام را می‌‌توان یکی از دلایل انزوای نسبی امریکا و بیرون آمدن اروپا از زیر سایه این ابرقدرت دانست چرا که در جریان تلاش دیپلماتیک برجام ایران توانست متحدین اروپایی را از امریکا جدا کند و این کشور را درخصوص برجام در انزوای کامل قرار دهد. در واقع گسل برجام انزوای امریکا را در این مسأله به دنبال داشت. امریکای ترامپ برجام را به چالش می‌‌کشد و هر روز در مواضع ضدبرجامی خود تنهاتر و منزوی‌تر از قبل می‌‌شود. کشورهای اروپایی در این مدت همواره حمایت خود را از تداوم برجام به صراحت اعلام کرده و اظهارات و مواضع ضد برجامی ترامپ را به باد انتقاد گرفته و در این میان حتی متحدان نزدیک امریکا مثل انگلیس هم درخصوص توافق هسته‌ای مواضعی کاملاً متفاوت با ترامپ اتخاذ کرده‌اند و تأکید کرده‌اند که به تعهدات خود پایبند خواهند بود. سخنگوی اتحادیه اروپا همواره تأکید کرده که این اتحادیه به حمایت از برجام و اجرای آن ادامه خواهد داد.

علاوه بر این تأییدیه‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (به عنوان تنها مرجع مشروع بین‌المللی برای راستی آزمایی فعالیت‌های هسته‌ای) از پایبندی ایران به تعهدات برجامی نیز حمایت‌های جهانی از توافق هسته‌ای را تقویت کرده است. به طوری که امریکا امروز در سطح نظام بین‌الملل در مورد رویکرد برجامی خود منزوی‌تر از همیشه است. حتی برجام موجب ایجاد شکاف و گسست‌های آشکار درون هیأت حاکم امریکا هم شده است. در حالی ترامپ بی‌پروا به برجام می‌‌تازد و تهدید به خروج از آن می‌‌کند که مقام‌های ارشد دولتش از تلاش برای تداوم برجام سخن می‌‌گویند در واقع می‌توان گفت مسائل ایران بویژه برجام، شکاف‌های درونی دولت امریکا را بیش از پیش نمایان کرده و این در حالی است که بسیاری کارشناسان و سیاستمداران امریکایی به ترامپ در مورد خروج از برجام هشدار می‌‌دهند. در واقع برجام، گسل‌های بین‌المللی علیه امریکا و گسل‌های درون دولتی علیه ترامپ را فعال کرده است.

اولین و مهم‌ترین ریشه این اختلاف به دو مدل و دو الگویی که اروپا و امریکا برای مدیریت بحران‌ها و چالش‌های بین‌المللی به طور کلی و در رابطه با جمهوری اسلامی ایران به طور خاص دارند، برمی‌‌گردد. در حالی که برجام دقیقاً با معیارها و ملاک‌های اروپا در این زمینه همخوانی دارد، چندان با رفتار و رویکرد کلان امریکا بویژه جناح جمهوریخواه این کشور در مسائل بین‌المللی منطبق نیست. از آنجا که جایگاه قدرت بازیگران در عرصه بین‌المللی، به رفتار آنها شکل می‌‌دهد مشاهده می‌‌کنیم که برخلاف اروپایی‌ها که همواره داعیه قانونمداری و هنجارهای بین‌المللی را دارند امریکا اما در سودای قدرت و اتکای صرف به خویش است. همین مسأله ریشه بنیادی تفاوت و تضاد در نگرش آنها به موضوعی مانند برجام است. بویژه زمانی که رئیس جمهوری امریکا شخصی مانند ترامپ باشد. دولت امریکا این توافق را در تضاد با منافع و اهداف خود می‌‌داند زیرا تضمین‌های مدنظر این کشور و اهداف فراتر از برجام آن را تأمین نخواهد کرد.

در مقابل، اروپایی‌ها برجام را کاملاً مطلوب و مناسب می‌‌دانند و نه تنها از آن حمایت می‌‌کنند بلکه به‌کارگیری این الگو برای بحران کره شمالی را نیز پیشنهاد می‌‌دهند. اروپایی‌ها برجام را بیش از هر چیز دستاوردی اروپایی می‌‌دانند که در چارچوب الگوی تجویزی اروپایی‌ها برای مدیریت بحران‌ها یعنی دیپلماسی اجبار(Coercive Diplomacy) و راهبرد کلان این اتحادیه در رابطه جمهوری اسلامی ایران که عبارت است از ترجیح سیاست تعامل (Engagement) بر سیاست مهار (Containment)، تحقق یافته و باید از آن پاسداری شود. به میزانی که نظم بین‌المللی به این سمت سوق پیدا کند و الگوی اروپایی برای مدیریت بحران‌ها بیشتر مورد پذیرش قرار گیرد، امکان کنشگری و نقش آفرینی آنها نیز افزایش پیدا می‌‌کند. اما حاکم شدن یکجانبه گرایی امریکایی که ترامپ امروز به دنبال آن است، نه تنها نقش‌آفرینی اروپا را محدود و بی اثر خواهد کرد بلکه اعتماد و اعتبار این اتحادیه را نزد کشورهایی مانند ایران درصورت لغو توافق از بین خواهد بُرد.

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/item/454440

ش.د9604578

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات