(روزنامه جوان - 1396/10/18 - شماره 5280 - صفحه 2)
فتنه ۹۶ در مقياس با دو فتنه پيشين (۷۸ و ۸۸) داراي نكات عبرتآموزي است كه توجه به آنها ميتواند ما را در برخورد با حوادث مشابه در آينده مدد و ياري برساند. برخي از ويژگيهاي فتنه ۹۶ از اين قرار است:
۱ - اين فتنه نشان داد كه هيچگاه نبايد از دشمن غافل شويم. به فرمايش مولاي متقيان حضرت علي عليهالسلام هرگز نبايد در برابر مكر و حيله دشمن خواب برويم كه دشمن بيدار است و همواره در حال دسيسهچيني و فتنهگري است.
۲ - زيرساخت اصلي اين فتنه، ظرفيتهاي فراوان شبكههاي مجازي بود كه دشمن توانسته بود با ترميم ايرادات، اشكالات و معايب طرح نسيم ۱ (شبكه ارتباطي فتنه ۷۸) و طرح نسيم ۲ (شبكه ارتباطي فتنه ۸۸)، طرح نسيم ۳ را براي سازماندهي و انسجام ارتباطات اعضاي فتنهجو در بستر شبكههاي مجازي و اجتماعي به كار بگيرد.
۳ - بستر و بهانه فتنهجويان در اين فتنه فشارهاي شكننده مشكلات اجتماعي بر مردم (مالباختگان، بيكاري، ركود، فقر عمومي و... ) بود و ستاد فرماندهي فتنه بر اين باور بود كه خواهد توانست بر بستر معضلات اجتماعي و گرفتاريهاي مردم كشور را به هرج و مرج بكشاند.
٤ - دشمن در فتنه موصوف توانسته بود به راحتي از لايههاي سيستمهاي اطلاعاتي نظام عبور كند و با استفاده از اصل غافلگيري كشور را به آشوب بكشاند.
۵ - حمايت و هدايت مستقيم و علني دشمنان بيروني متشكل از رژيم صهيونيستي، غرب (امريكا، فرانسه، انگليس) و رژيم سعودي حاكم بر حجاز در اين فتنه كاملاً مشهود بود.
۶ - آشوبگران با سياستگذاري مثلث شوم عبري- غربي- وهابي واگرايي اقوام و قوميتها را هدف گرفته و قوياً بر اين باور بودند كه مشكلات اجتماعي ميتواند دستاويز خوبي براي راهاندازي جنگ قوميتها و انفصال موزائيك امنيتي كشور و ناتواني مركزيت كشور براي بازگرداندن آرامش و انسجام قوميتي باشد.
۷ - فتنهجويان و اوباش اجتماعي در اين فتنه فاقد سرمايه اجتماعي مردمي بوده و محاسبات آنان صرفاً بر اختلافافكني و خط تفرقه استوار شده بود.
۸ - با قطع و فيلترشدن شبكههاي اجتماعي ارتباط اوباش فتنهجو به كلي از هم گسسته و شيرازه فتنه از هم پاشيد و با توجه به تهديدهاي علني غرب و قرائن و شواهد موجود اين خطر وجود دارد كه در فتنههاي احتمالي مشابه امكان فيلتر كردن شبكههاي مجازي و قطع ارتباط اعضاي شبكه وجود نداشته باشد.
۹ - براي اولين بار هيچيك از احزاب و جناحهاي سياسي داخلي در يك فتنه بزرگ مستقيماً دست نداشتند و همين امر مهم سبب قطع حلقه اتصال فتنهگران با مردم شده بود و بدنه مردمي هيچكدام از احزاب سياسي (اصلاحطلب و اصولگرا و... ) در شهرها با فتنهگران همراهي نكردند.
۱۰ - اين فتنه يك فتنه سه ضلعي (اجتماعي، سياسي و امنيتي) بود كه ضلع اول آن اجتماعي و بر همراهي مردم به دليل مشكلات فراوان اقتصادي تكيه داشت و ضلع دوم آن سياسي و بر واگرايي اقوام ترك و لر و... متكي بود و بالاخره ضلع سوم آن امنيتي و بر ورود داعش و چتههاي ضد انقلاب و بروز ناامنيهاي گسترده در شهرها استوار بود و چنانچه سه ضلع فتنه به يكديگر ملحق ميشدند بيشك مثلث عبري- غربي- وهابي مستقيماً به ايران حمله ميكرد.
۱۱ - فتنهگران در اين فتنه با يك برآورد غلط و مخدوش از واگرايي فرهنگي و ديني مردم ايران، مستقيماً و بدون واهمه به مباني فرهنگي و اعتقادات مردم حملهور شده و با آتش زدن پرچم ايران، حسينيهها، توهين به مقدسات و هتك شعائر ديني خط براندازي را ترسيم كردند.
۱۲ - انتخاب تاريخ ۶ دي (بهعنوان تكرار ۶ دي ۸۸) و نزديكي آن به بهمن ماه پرده از لجاجت برنامهريزي شده و نمادين دشمنان قسم خورده جمهوري اسلامي ايران بر ميدارد، به گونهاي كه تصور ميكردند تا ۲۲ بهمن ماه سالجاري به اهداف پليد خود در خارج كردن اوضاع كشور از كنترل جامه عمل بپوشانند.
۱۳ - شيوه عمل فتنهگران و مواضع مثلث عبري- غربي- وهابي حاكي از اين بود كه از مدتها پيش در فضايي كاملاً پنهان و دور از چشم دستگاههاي مسئول در حوزههاي امنيتي، اطلاعاتي، انتظامي و... براي اين فتنه برنامهريزي كرده بودند.
۱٤ - اين اولين باري بود كه فتنهگران پشت هيچ شخصيت داخلي سنگر نگرفته و مستقيماً و بدون واهمه با تعقيب سناريوي كشتهسازي بحث براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران را دنبال نمودند.
۱۵ - در فتنه ۹۶ خيلي سريعتر از آنچه فكر ميشد تنها به فاصله يك روز، آشوبها از پيگيري مطالبات مردم (بهعنوان بهانه اغتشاشگري) به سمت تقابل با نظام و تصرف اماكن نظامي و انتظامي و... تغيير مسير داد.
۱۶ - پس از فروكش كردن شرارت و آشوبگري و شكست رسمي فتنه (در كوتاهترين زمان ممكن) دشمنان بهتزده و عصباني (محور شرارت عبري- عربي- وهابي) براي نخستين بار بهصورت علني در شوراي امنيت سازمان ملل متحد خواستار بررسي موضوع و احقاق حق!؟ اغتشاشگران شدند كه به لطف خداوند سبحان در تحقق خواستههاي نامشروع خود ناكام ماندند.
۱۷ - نحوه عمل اغتشاشگران از حضور برخي عوامل خارجي (دوتابعيتي از خارج وارد ايران شده) آموزش ديده و داراي برنامه حكايت ميكرد. اين فتنه نشان داد كه:
۱ - دشمنان قسم خورده نظام مقدس اسلامي، لحظهاي دست از فتنهگري و تلاش براي براندازي جمهوري اسلامي ايران بر نميدارند.
۲ - كساني كه در داخل با شنيدن كلمه «دشمن» بدنشان كهير ميزند بايد بدانند كه سهلانديشي و نگاه سادهلوحانه به دشمن و تلاش براي تعامل با دشمن به جاي تلاش براي افزايش قدرت به قيمت جري شدن دشمن و جان و مال و ناموس هموطنان تمام خواهد شد.
۳ - فضاي مجازي به عكس نامش يك فضاي واقعي و يك ظرفيت عظيم است كه از يكسو فرصتهاي طلايي در اختيار مردم و نظام قرار ميدهد و از ديگر سو يك تهديد جدي و بستري آماده و قوي براي براندازي است و غلبه فرصتها بر تهديدات فضاي مجازي مستلزم برنامهريزي دقيق و قوي است.
٤ - از سال ۸٤ موضوع شبكه ملي اطلاعات در دستور كار مديران ذيربط در نظام قرار گرفته اما به رغم گذشت ۱۲ سال هنوز مردم در آرزوي پيدايش شبكه ملي اطلاعات به سر برده و از آسيبهاي شبكههاي قرضي در امان نيستند و همانگونه كه مقام معظم رهبري فرمودهاند در فضاي مجازي هزاران توپخانه در حال شليك به باورها و اعتقادات و ايمان مردم هستند. بايد شوراي عالي فضاي مجازي به فوريت با بسيج امكانات به اين وعده بسيار مهم جامه عمل بپوشانند.
۵ - در شرايطي كه يكي از مهمترين دغدغههاي مردم بحث اشتغال بوده و بسياري از آحاد جامعه از طريق دنياي مجازي ارتزاق ميكنند، متأسفانه قطع موقتي و ايجاد اختلال در شبكههاي مجازي مستقيماً زندگي بسياري از شهروندان را تحتالشعاع خود قرار داده و همين امر بر اهميت سرعت بخشي به راهاندازي شبكه ملي اطلاعات ميافزايد.
۶ - سازماندهي پنهاني شبكه براندازي بر بستر شبكههاي مجازي زنگ خطري جدي را بيخ گوش دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي به صدا درآورده است و اين دستگاهها بايد خود را براي پيشبيني، شناسايي و برخورد با فتتههاي احتمالي بعدي آماده كنند.
ش.د9604801