(روزنامه جوان - 1396/10/20 - شماره 5282 - صفحه 5)
نشانههایي وجود دارد كه نشان ميدهد ايالات متحده امريكا تلاش دارد نفسهاي به شمارش افتاده برجام را براي هميشه از بين ببرد و هزينههاي ناشي از چنين تصميمي را به پاي جمهوري اسلامي ايران ضميمه كند، برخي از اظهارات ابراز شده توسط مقامات رسمي كشورمان در کنفرانس امنيتي تهران در روز دوشنبه نيز چنين پيشامدي را نشان ميدهد، كما اينكه در اين کنفرانس صراحتاً عنوان ميشود: «جامعه بينالمللي بايد خود را براي خروج احتمالي امريكا از برجام آماده كند. ايران خود را براي شرايط و سناريوهاي مختلف آماده كرده است.» ارادهاي در داخل كشور وجود داشت مبني بر اينكه با تصويب برجام فصل جديدي از مناسبات با غرب آغاز، خصومت ورزي نظام سلطه با جامعه ايراني شيب چشمگير نزولی به خود بگيرد و ايرانهراسي يا شيعه هراسي در صدر سياستهاي كنگره - دولت امريكا نباشد و در مقابل تعاملات دو كشور سازنده شود.
آنچه مهم ميباشد اين مسئله است كه فراگيري دشمنيهاي امريكا در دوران پسابرجام از خروج احتمالي از برجام گرفته تا حمايت رسمي از اغتشاشگران داخلي تا وضع تحريمهاي گسترده عليه ايران نيز جريان خوشبين به غرب را كه تا سطوح بالاي مديريتي كشور نيز رخنه كرده به اين باور نرسانده كه امريكا غيرقابل اعتماد است يا برجام توافق نامناسبي حداقل به لحاظ «حقوقي» و «دستاوردي» بوده است.
ابراز جملاتي مانند « برجام تنها تجربه حل و فصل مسالمت آميز يك بحران، درگيري و اختلاف در زمان معاصر است... اين به ما درس ميدهد كه هنوز ميتوان به راهحلهاي ديپلماتيك اميد داشت... البته بعضي از مسائل مثل مقابله با گروههاي تروريستي مثل داعش از راه ديپلماسي قابل حل نيست يا مردمي كه كشورشان تحت اشغال است نميتوانند به جاي مقابله، لزوماً به مذاكره بپردازند» نمايانگر همين مسئله است.
چرا برجام الگوی مناسبی برای کاهش مناقشات میان ایران و غرب نیست؟
ابراز شعف و خرسندي از نتيجه بخش بودن توافق هستهاي آن هم بعد از آنكه اثبات شده كه برجام آورده ملموس و محسوسي براي جامعه ايراني به همراه نداشته در نوع خود قابل تأمل است؛ برجامي كه با حفرههاي فراواني كه در آن توسط غربيها لحاظ شده، ايالات متحده امريكا را در موقعيتي قرار داده كه بدون مانع و هرگونه كه مصلحت ميداند! آن را اجرا و با آن برخورد كند، كمااينكه «خروج امريكا از برجام بدون هزينه» يكي از گزينههاي محتملي است كه تا روزهاي آينده احتمالاً رونمايي شود.
به راستي در شرايطي كه امريكا ميتواند به راحتي و با پرداخت كمترين هزينه از توافق هستهاي خارج شود، چگونه ميتوان اين توافق را يك توافق ايدهآل و الگوي مناسب براي كاهش تنش با كشورهاي ديگر در كنفرانس امنيتي تهران پيشنهاد داد؟
مگر نه اين است كه زماني ميتوان يك مدل توافق را به عنوان پيشنهاد به جامعه جهاني ارائه داد كه آن مدل حائز مؤلفههاي مهمي باشد كه حداقل امنيت ملي كشور پيشنهاد دهنده را تضمين كرده و حاوي دستاوردهاي مهمي در حوزههاي مهم اقتصادي سياسي و حقوقي باشد، حال در شرايطي كه برجام در 28 ماه اخير هزينههاي فراواني را براي جامعه ايراني به همراه داشته نميتوان مدعي الگومندي توافق هستهاي بود چراكه هزينههاي اين توافق هستهاي براي ايران بسيار فراتر از حدود و ثغوري بود كه توسط جريان غربباور داخلي پيش از امضاي برجام پيش بيني ميشد.
هزینههای مادامالعمر یک توافق هستهای
از جمله هزينههاي فراخ و گستردهاي كه طيف غربباور داخلي نيز آن را پيش بيني نميكرد «نگه داشتن ايران ذيل فصل هفتم طبق قطعنامه2231»، « پذيرش و اقرار طرف ايراني به غيرصلحآميز بودن فعاليتهاي هستهاي تا قبل از 23/04/94»، « ايجاد بهانههاي جديد و منطبق بر مفاد قطعنامه 2231 براي امريكاييها نظيرخلاف قوانين القا كردن آزمايش موشكي ايران» و «چارچوبمندسازي رفتار هستهاي - دفاعي ايران طبق نظام دلخواه امريكا» بود.
اين جريان داخلي حتي قائل به هزينههايی نظير «معطل نگه داشتن اقتصاد كشور به اميد گرهگشايي برجام»، «ايجاد ركود در كسب وكار»، «نبود سرمايهگذاري خارجي و به جاي آن تأمين مطالبات اقتصادي كشورهايي مانند فرانسه با عقد قرارداد با شركت ايرباس و پژو»، «فقدان گشايش در ارتباطات بين بانكي ميان ايران و اروپاييها» و «بسته ماندن سوئيفت» نبود و كار را به جايي رساند كه برجام ضربات مهمي را به پيكره گفتمان انقلاب اسلامي نيز وارد كرد؛ «انقلاب چارهاي جز تعديل مواضع و تغيير رويكرد در عرصه بينالمللي ندارد»، «تزريق روحيه نااميدي نسبت به آينده در جامعه»، «قدرتمند نشان دادن غرب فراتر از واقعيت صحنه بينالملل»، «ايجاد بيانگيزگي در قشر نخبه براي تحصيل در رشتههاي مهم دانشگاهي نظير فيزيك و شيمي هستهاي» و «احساس خودكوچكبيني در مقابل غرب با ابراز ادبياتي نظير امريكا با يك بمب تمام صنعت دفاعي ما را از كار مياندازد»كمترين آفتهاي رواني برجام در عرصه داخلي است.
2 حفرهاي كه ترامپ از آن استفاده ميكند
جريان غربباور داخلي كه به شكل متعصبانهاي از توافق هستهاي حمايت ميكرد و آن را اتفاق بديع و ميمون براي كشور در عرصه روابط بينالمللي معنا ميكرد از دو حفره اساسي برجام غافل بود و آن اينكه رؤساي جمهور امريكا بدون پرداخت كمترين هزينهاي ميتوانند امريكا را به صورت يك جانبه از توافق هستهاي خارج كنند آن هم در شرايطي كه امريكا بر اساس مؤلفههاي قدرت خود در عرصه جهاني ميتواند هزينههاي ناشي از خروج را به پاي جمهوري اسلامي ايران تحميل كند.
«نبود ضمانت اجراي طرف مقابل جهت اجراي تعهدات» و « فقدان تضمين لازم براي استمرار توافق هستهاي» دو حفره اساسي است كه امروز فرجام برجام را در موقعيت بغرنجي قرار داده كه هرلحظه امكان خروج امريكا از برجام وجود دارد، بدون آنكه جمهوري اسلامي ايران بتواند عليه امريكا وارد عمل شود يا اين كشور را ملزم به پرداخت هزينهاي كند. فراغ بال تصميمگيري امريكا جهت خروج از برجام نيز اين مسئله را به خوبي نشان ميدهد كه مقامات اين كشور هيچ گونه نگرانيای بابت هزينههاي بينالمللي و حتي منطقهاي ناشي از چنين تصميم را ندارند و آنچه آنها را در موقعيت ترديد قرار داده اين مسئله است كه بعد از برهم خوردن برجام، رفتار جمهوري اسلامي ايران در ساير عرصههاي دفاعي و نظامي قابل كنترل و مديريت نيست و نميتوانند طرف ايراني را ملزم به پذيرش روح برجام و قطعنامه 2231 كه (بر اساس ادعاي آنها فعاليت موشكي ايران نيز جزء مهمي از آن است) با آن توانستهاند ادعاي مهمي را در جلسات شوراي امنيت عليه كشورمان مطرح كردهاند، كنند.
جالب اين است كه موقعيت اضطراري امروز برجام در حالي با خروج احتمالي به وضعيت اسفناك ميرسد كه علاوه بر هزينههاي اشاره شده امريكاييها مكرراً از لزوم براندازي و تغيير نظام جمهوري اسلامي سخن ميگويند و ساير همپيمانان امريكا نظير فرانسه نيز با برپايي ميتينگ سرنگوني نظام در پاريس دشمنيها عليه كشورمان را توسعه فراختر از ديروز دادهاند.
برخورد شعاري و منطبق بر احساس آن هم در شرايطي كه پس از گذشت 28 ماه از روز امضاي برجام دستاوردي قابل دفاع براي جمهوري اسلامي ايران به همراه نداشته است، نه تنها قابل هضم براي جامعه ايراني نيست بلكه ميتواند طرف غربي را به اين باور برساند كه طرف مذاكره كننده ايراني در هر شرايطي حاضر به دفاع از اصل برجام بوده و آن را الگوي مناسب براي حفظ صلح و ثبات جهاني عنوان مي كند! چنين اظهاراتي كه نشاندهنده اعلام رضايت طرف ايراني از توافق هسته اي است تنها منتهي به تحديد امنيت ايران در عرصه جهاني مي شود.
ش.د9604796