(روزنامه آسمان آبي – 1396/11/25 – شماره 572 – صفحه 13)
زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده در حال توهین به رنگین پوستانی بود که از کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین به ایالات متحده میروند، دولت چین طبق سنت تقریبا سه دهه اخیر در حال انجام مقدمات اعزام یکی از مقامهای ارشد خود به قاره آفریقا بود. وانگ یی، وزیر خارجه چین در حالی در ابتدای سال 2018 راهی قاره آفریقا شد که نکتهای جالب درمورد این سفرها مورد توجه قرار گرفته است. رهبران چین طی 28 سال اخیر در اولین سفر سال جدید میلادی رهسپار آفریقا شدند تا از این طریق بر اهمیت رابطه پکن و قاره سیاه تاکید کنند. سفر وانگ یی به آفریقا در شرایطی انجام شد که تنش میان ایالات متحده و کشورهای آفریقایی بر سر اظهارات جنجالی ترامپ بالا گرفته بود.
بوتسوانا، سنگال، آفریقای جنوبی و غنا کشورهایی بودند که سفرای آمریکا را برای اعتراض نسبت به اظهارات توهینآمیز ترامپ درمورد رنگینپوستان فراخواندند. این رویداد بهترین اتفاق ممکن برای چین بود و پکن هم بهخوبی از فرصت ایجاد شده استفاده کرد. چین طی سالهای اخیر حضور خود در قاره آفریقا را پررنگتر کرده و قصد افزایش سرمایهگذاری در کشورهای محروم اما ثروتمند این قاره را دارد. پکن در همین راستا در طرحی برای توسعه پروژه احیای جاده ابریشم در نظر دارد تا کشورهای آفریقایی را نیز در این برنامه سهیم کند. شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین اساس رابطه پکن با قاره آفریقا را بر پروژه احیای جاده ابریشم قرار داده است.
پس از سفر وزیر خارجه چین به چهار کشور آفریقایی رئیس کمیسیون اتحادیه آفریقا هم برای مذاکرات بیشتر و جذب سرمایهگذاری چینیها راهی پکن شد. این سفر در حالی صورت گرفت که چند روز قبل از آن روزنامه «لوموند» دست به افشاگری علیه حکومت چین زد و اعلام کرد نهادهای امنیتی چینی مدتی طولانی است که از اتحادیه آفریقا جاسوسی میکند. این افشاگری اما نتوانست مانعی مهم بر سر راه بهبود رابطه پکن و قاره سیاه ایجاد کند و در پایان سفر هفته گذشته رئیس کمیسیون اتحادیه آفریقا توافق شد تا دو طرف در حوزههای توسعه زیرساختها در آفریقا، صلح و امنیت، بهداشت عمومی، پیشگیری از بیماری و گردشگری و هوانوردی به همکاری ادامه دهند.
در اولین گامها نیز قرار است اتحادیه آفریقا دفتری در چین تاسیس کند و نیز نشست همکاریهای چین – آفریقا در ماه سپتامبر 2018 به میزبانی پکن برگزار شود. توسعه رابطه پکن و کشورهای آفریقایی در حالی به سرعت پیش میرود که رابطه قاره سیاه نهتنها با ایالات متحده، بلکه با کشورهای اروپایی نیز بهخوبی پیش نمیرود. رویکرد رسانههای غربی نسبت به قاره آفریقا و چالشهای این قاره باعث بدبینی و بیاعتمادی کشورهای آفریقایی نسبت به غرب شده و چین از جمله کشورهایی است که با استفاده از سردی رابطه غرب و آفریقا قصد دارد پا جای پای اروپا و ایالات متحده بگذارد. تا قبل از توجه چین به آفریقا، کشورهای غربی چندان این قاره را جدی نمیگرفتند و برخلاف شعارها و وعدهها، حاضر به سرمایهگذاری گستردهای در کشورهای آفریقایی نبودند، اما چین با دست پر برای سرمایهگذاری قدم به قاره آفریقا گذاشته است.
جاده ابریشم جدید
یکی از مهمترین سرمایهگذاریهای چین در آفریقا، خط آهن میان اتیوپی و جیبوتی را شامل میشود. چین سرمایهگذاری گستردهای برای ایجاد خط آهن میان این دو کشور انجام داده که بخشی از پروژه جاده ابریشم جدید را هم شامل میشود. پروژههای چین تنها به احداث خط ریلی محدود نمیشود. پکن در حال به پایان رساندن پروژه خط لوله آب و گاز در آدیسآبابا پایتخت اتیوپی است.
اتیوپی و جیبوتی دو کشور واقع در شاخ آفریقا بهعنوان نقطه ورود چینیها به این قاره در نظر گرفته شدهاند. براساس گزارشهای رسانههای چینی، دولت این کشور تاکنون حدود 100 میلیارد دلار در پروژههای مختلف در قاره آفریقا سرمایهگذاری کرده است که در کنار برنامههای اقتصادی و تجاری، اهداف استراتژیک و ایجاد پایگاه نظامی نیز مورد توجه چین قرار گرفته و پایگاه نظامی در جیبوتی اولین گام پکن برای حضور نظامی در قاره آفریقا به شمار میآید. دیتمار پیپر، تحلیلگر موسسه مطالعات چین درمورد اهداف چین برای توسعه مناسبات خود با کشورهای آفریقایی در «اشپیگل» مینویسد: «در کنار توسعه روابط تجاری و سرمایهگذاریهای گسترده چین در قاره آفریقا نباید از گسترش حضور نظامی این کشور در قاره سیاه غافل شد. چین از این طریق قصد دارد دو پیام را به دیگر رقبای خود از جمله ایالات متحده منتقل کند.
اولین و مهمترین هدف نمایش قدرت و توان نظامی خود است. چین با ایجاد پایگاههای متعدد نظامی در آفریقا و اعزام نظامیان خود میخواهد به غرب بفهماند ارتش این کشور توان آنچه ایالات متحده و ارتشهای بزرگ اروپایی انجام میدهند را دارد حتی اگر در این مورد غلو کرده باشد. در همین راستا سیاستمداران و رهبران چینی اعتقاد دارند باید از هر فرصتی برای نشاندادن توان نظامی خود استفاده کنند. ایالات متحده از این اقدامات چین نگران است و نسبت به انگیزههای تجاری چینیها در آفریقا خوشبین نیست. آمریکا نگران این است که چین در سالهای آینده نه تنها از نظر اقتصادی بلکه در حوزه نظامی نیز به قدرت اول جهان تبدیل شود. ایجاد پایگاه نظامی چین در جیبوتی نیز از این منظر اهمیت دارد که دو ابرقدرت امروز و دیروز در نزدیکترین موقعیت نظامی نسبت به یکدیگر قرار میگیرند. ایالات متحده نیز در جیبوتی پایگاه نظامی دارد که تنها پایگاه نظامی دائم این کشور در قاره آفریقا به شمار میآید.
این پایگاه که لمونیه نام دارد در فاصله بسیار کمی از پایگاه جدید چینیها قرار گرفته است. آمریکا از این پایگاه برای آموزش کوماندوهای خود برای عملیات سری و نیز به پرواز در آوردن پهپادهای خود با هدف انجام عملیات در سومالی و یمن استفاده میکند. حدود چهار هزار نظامی آمریکایی در این کشور حضور دارند. چین با توجه به اهمیت جیبوتی اقدام به ایجاد پایگاه نظامی در آن کشور کرده است. دریای سرخ و خلیج عدن نهتنها برای آفریقا، بلکه برای انتقال انرژی از آسیا به اروپا نیز اهمیتی غیر قابل بحث دارد و چین نمیخواهد در این منطقه استراتژیک غایب باشد. دیگر هدف چینیها که درمورد آن بسیار تبلیغ کردهاند گسترش صلح در منطقه است. بااینحال با توجه به ماجراجوییهای چین در دریای چین جنوبی و ادعای این کشور نسبت به مالکیت جزایر واقع در منطقه مورد مناقشه نمیتوان درمورد این نیت چین چندان خوش بین بود.»
شانون تیزی، تحلیلگر نشریه «دیپلمات» با اشاره به افشاگری اخیر روزنامه «لوموند» درمورد جاسوسی چین از اتحادیه آفریقا مینویسد: «اگر آفریقا بهاندازه امروز به حضور چینیها در حوزههای مختلف اقتصادی و تجاری خود نیازمند نبود این افشاگری میتوانست باعث قطع همکاریهای سیاسی و اقتصادی دو طرف شود، اما شاهد بودیم که مقامهای ارشد چین و اتحادیه آفریقا تنها به یک تکذیب اکتفا کردند و از توسعه همکاریهای اقتصادی دو طرف خبر دادند. نکتهای که در این میان چینیها به آن توجه کردند و پیشتر غرب آن را نادیده میگرفت احترام به کشورهای آفریقایی بود.
در غرب نه تنها رهبران و سیاستمداران بلکه رسانهها هم با نگاهی تحقیرآمیز به آفریقا و ساکنانش مینگرند، اما چین حداقل در ظاهر تلاش میکند تا با احترام دو جانبه به تقویت رابطه با کشورهای قاره آفریقا بپردازد. یکی از مهمترین دلایلی هم که اعتماد رهبران آفریقا جلب شد همین نکته بود. چین در سال 2015 وعده داد که قصد دارد حدود 60 میلیارد دلار در کشورهای آفریقایی سرمایهگذاری کند و براساس اعلام مقامهای دوطرف انتظار میرود در نشست آینده چین و کشورهای آفریقایی در پکن، حجم سرمایهگذاریهای چین افزایش قابلتوجهی داشته باشد.»
این تحلیلگر درمورد اینکه چین در قاره آفریقا چه اهدافی را دنبال میکند نوشت: «چین چهار هدف استراتژیک را در آفریقا دنبال میکند. در سالهای اخیر منابع زیرزمینی گسترده نفت و گاز در قاره آفریقا کشف شده و چین با توجه به اقتصاد رو به رشد خود نیاز شدیدی به منابع انرژی زیرزمینی دارد. درصورتیکه روند رشد اقتصادی چین ادامه یابد تا دو سال دیگر میزان واردات انرژی از طرف چین بیش از ایالات متحده خواهد شد. در همین راستا چین سرمایهگذاریهایی در بخش نفت آنگولا، سودان و نیجریه انجام داده است. هدف دوم بازار قابلتوجه قاره آفریقا برای کالاها و سرمایهگذاریهای چین است. پکن برای صادرات کالاهای خود نیاز به بازارهای جدید دارد. از سوی دیگر با توجه به کم هزینهتر بودن نیروی کار در در آفریقا، چین تلاش میکند تا برای بازسازی اقتصادی و کاهش هزینه تولید کالاهای خود سرمایهگذاریها در کشورهای آفریقایی را توسعه دهد.
هدف سوم نیز کسب مشروعیت سیاسی بینالمللی است. پکن با استفاده از تقویت حضور خود در قاره آفریقا میخواهد نفوذ بینالمللیاش را افزایش دهد. کاهش تهدیدهای امنیتی علیه چین نیز دیگر هدف حکومت پکن برای حضور پررنگتر در قاره آفریقا به شمار میآید. در آن سو هم دولتهای آفریقایی برای توسعه اقتصادی و مشروعیت سیاسی نیاز به سرمایهگذاریهای گسترده چین در حوزههای مختلف دارند. آنها میخواهند از مسیرهایی تعامل و ارتباط داشته باشند که غرب این مسیرها را از آنها دریغ کرده است. غرب برای افزایش مشارکت اقتصادی با کشورهای آفریقایی پیش شرط مبارزه با فساد و توسعه دموکراسی را مطرح میکند، اما چین بهعنوان کشوری که درگیر فساد است و حکومتی دموکرات ندارد چنین پیششرطهایی را نیز برای رهبران آفریقایی تعیین نمیکند.»
https://asemandaily.ir/post/13806
ش.د9605002