(روزنامه آسمان آبي – 1396/12/03 – شماره 578 – صفحه 7)
* مقام معظم رهبری اخیرا درباره مفهوم عدالت بیاناتی داشتهاند مبنی بر اینکه در همه زمینهها در کشور پیشرفت اتفاق افتاده، اما در زمینه عدالت هنوز عقب هستیم و لازم است کارهایی صورت گیرد. تفاسیر مختلفی از این بحث صورت گرفت تا جایی که جناح اصولگرا این تحققنیافتن عدالت را به عدالت اقتصادی تعبیر کرد و مقصر اصلی را در این زمینه دولت دانست، اما آیا در جامعه ما بحث تحققنیافتن عدالت فقط منوط به عدالت اقتصادی است؟
** همانطور که خود شما اشاره کردید و در فرمایشات مقام معظم رهبری نیز آمده است، عدالت بحث بسیار گستردهای دارد و فقط یک بخش از آن بحث عدالت اقتصادی است و مباحث دیگری مثل عدالت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... نیز در آن مطرح میشود؛ به عبارت دیگر، عدالت باید در همه حوزههای عمومی مورد توجه قرار گیرد. با این مقدمه، میتوان گفت امروزه عدالت در جامعه ایران واقعا مخدوش شده، اما این بیعدالتی، صرفا معطوف به تبعیضات اقتصادی نیست، گرچه در آن ناحیه نیز بسیار برجسته است.
به نظر میرسد در همه حوزهها بیعدالتی وجود دارد، علاوه بر اینکه، بههیچوجه نمیتوان بیعدالتیها در حوزه اقتصادی را صرفا به قوه مجریه ارجاع داد، بلکه باید جامعتر دید و عملکرد مجموعه حاکمیت و همه کسانی را که در اقتصاد ما بهصورت دولتی یا خصولتی یعنی نیمهدولتی و نیمهخصوصی یا بهشکل خصوصی دخیل هستند، در بحث عدالت اقتصادی و مخدوششدن آن در نظر گرفت؛ بنابراین همانطور که شما هم اشاره کردید، بحث عدالت صرفا در حوزه اقتصاد مطرح نمیشود، بلکه همه حوزههای زندگی را در برمیگیرد.
* پیش از آنکه به دیگر بحثهای مربوط به عدالت در ایران بپردازیم و از آنجایی که ما تحت لوای اسلام زندگی میکنیم، شاید پرداختن به این موضوع ضرورت باشد که اساسا در حکومت اسلامی مفهوم عدالت چه تعریف و جایگاهی دارد؟
** عدالت البته از لحاظ مفهومی تعریفی دارد که از گذشته متألهان و فلاسفه درباره آن صحبت و بحث کردهاند. طبیعتا بسیاری از تعاریف بر این تاکید دارند که «هر صاحب حقی به حق خود برسد»، اما ما نمیتوانیم درباره اینکه عدالت در عرصه عملی و بهشکل مصداقی چیست، یکبار برای همیشه صحبت کنیم و بگوییم عدالت چیست. عدالت باید بهصورت عملیاتی تعریف و مصداق آن نیز بهصورت زمانی و مکانی مشخص شود. آنچه مسلم است اینکه برداشت عمومی از عدالت اهمیت زیادی دارد. اینکه در حال حاضر، چه نظریهای از عدالت وجود دارد یک بحث است و برداشت عمومی از اینکه آیا جامعه بهشکل عادلانه اداره میشود یا خیر، عدالت اقتصادی وجود دارد یا ندارد، عدالت اجتماعی داریم یا نداریم و... نیز بحث دیگری است.
آنچه امروزه مطرح است این نکته بوده که آن برداشت عمومی از عدالت مخدوش شده است یعنی آن درک عمومی و فکر سالمی که در همه انسانها وجود دارد به آنها این احساس را القا میکند که عدالت در جامعه بهدرستی اعمال نمیشود.
* به نظر شما، در این 40سال اخیر و در نظام جمهوری اسلامی، عدالت در چه حوزههایی تامین نشده است؟
** معتقدم نخستین بیعدالتی در ایران ما به بیعدالتی در حوزه سیاسی برمیگردد. ایران کشوری است که بهشکل تاریخی همیشه قدرت در آن برای نخستینبار در حوزه سیاست شکل گرفته و دولت، مهمترین و نیرومندترین نهاد در جامعه بوده است بنابراین اگر بیعدالتی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... وجود دارد، من تردیدی ندارم بیشترین سهم از آن دولت و حکومت است. منظور من از دولت در اینجا قوه مجریه نیست، بلکه دولت به معنای عام است.
در واقع، اگر توزیع قدرت عادلانهای صورت گیرد و همچنین یک نظام دموکراتیک که بیشترین عدالت سیاسی را تضمین میکند به وجود آید، طبیعتا دیگر حوزههای زندگی از جمله عرصه اقتصاد نیز از لحاظ عدالت، بهبود پیدا خواهد کرد. بیعدالتی سیاسی موجب شده نتوانیم شایستگان را جذب سیستم سیاسی کنیم و در نتیجه، وقتی غیرشایستگان در سیستم سیاسی قرار میگیرند، طبیعتا بیعدالتیها به همه حوزهها سرایت میکند؛ بنابراین به اعتقاد من، عدالت سیاسی مهمترین مسئله دیروز و امروز جمهوری اسلامی است.
* به عدالت فرهنگی اشارهای گذرا داشتید که این روزها نیز مصادیق آن از سوی بسیاری از دانشگاهیان، روشنفکران، کنشگران سیاسی، فعالان مدنی و جامعه بهطور کلی، مورد بحث قرار میگیرد. به نظر شما، بحث عدالت فرهنگی آنگونه که امروز به آن پرداخته میشود، شامل چه موضوعاتی است و تحققنیافتن آن چه تبعاتی دارد؟ آیا اتفاقات اخیر درباره دراویش را نیز میتوان محصول نادیدهگرفتن عدالت فرهنگی دانست؟
** عدالت فرهنگی حوزههای متعددی دارد و خواستهها و مطالبات مذهبی، قومی، قبیلهای، زبانی، علمی، دانش و بسیاری از حوزههای دیگر را میتوان ذیل فرهنگ قرار داد. آنچه مسلم است عدالت فرهنگی بیشتر به مقدار گفتوگوهایی که میان گروههای مختلف صورت میگیرد، وابسته است و به هر حال، یک رضایت عمومی را به وجود میآورد. من معتقدم ما بهاندازه کافی نتوانستهایم گرایشهای فکری و فرهنگی موجود در جامعه را شناسایی کنیم تا نوبت به گفتوگوی چندجانبه برسد؛ بنابراین معتقدم مشکلی که شما هم به آن اشاره کردید بهدلیل بهرسمیتشناختهنشدن گرایشهای فکری و فرهنگی، به نحوی با بیعدالتی فرهنگی ارتباط دارد که البته خود این مسئله جای بحث زیادی دارد.
* مقام معظم رهبری بر این تاکید دارند که «ما باید در زمینه عدالت کار کنیم.» به نظر شما، چه کارهایی نیاز است تا عدالت هر چه بیشتر در جامعه و در همه حوزهها محقق شود؟
** مهمترین مسئله تغییر رویکرد در صاحبان قدرت و بعد تغییر سیاستهای کلان است؛ اینکه ارتباط نزدیکی میان دولت و ملت شکل بگیرد و خواستههای نهفته در جامعه و مانده در پشت سیستم سیاسی، امکان ظهور و بروز پیدا کنند و افشا شوند. در این صورت بهتدریج زمینه حل مشکلات در این فرایندبه وجود میآیند.
https://asemandaily.ir/post/14270
ش.د9604993