افکار عمومی اکنون و در پایان سال منتظر است تا میزان پایبندی مسئولین به این شعار و همچنین میزان تلاش و گام برداشتن آنها برای تحقق این هدف مهم را ببیند. البته به نظر میرسد که این مسأله یک نقیصه بزرگ در سیاستگذاری کشور بوده و اتفاقی که در برخورد با شعار سال صورت میگیرد، در برخی حوزههای دیگر نیز مشابه آن تکرار میشود.
انتخاب عنوانهای شعار سال اقدامی هوشمندانه است که برای بسیج امکانات و تمرکز انرژی و ظرفیتها برای تحقق آن شعار صورت میگیرد. درواقع، شعار سال را میتوان جزو مهمی از راهبرد اداره کشور دانست و مسلم است که خود این عنوان شعار، مهمترین بخش این راهبرد؛ یعنی هدفگذاری است. به عبارت دیگر، معمولاً و براساس تجربه ثابت شده که انتخاب عنوان شعار سال متأثر از دو متغیر مهم است؛ اول موضوعی که علیرغم اهمیت و ضرورت، در سال قبل مورد غفلت واقع شده و یا در تلاش برای تحقق آن، چندان موفقیتی حاصل نشده است و دوم اینکه بر این اساس، باید در سال آینده(پیشرو) برای تحقق هر چه بهتر آن مسأله یا مسائل تلاش جدی صورت گیرد. حال اگرچه نامگذاری سالها اقدامی بسیار مهم است، اما در نوع مواجهه و عمل به الزامات آن، متأسفانه چالشها و نقصهای اساسی وجود دارد.
رویهی مواجه با این موضوع؛ یعنی شعار سال، بویژه در طی چند سال اخیر اینگونه بوده که در ابتدای سال(معمولاً تا پایان فرودین ماه هر سال) با استقبال دستگاهها و مسئولان مختلف قرار گرفته؛ با آب و تاب از آن سخن میگویند و حتی همایش و... هم برای تبیین شعار سال برگزار میشود، اما در ادامه، بتدریج این موضوع با کمتوجهی یا بیتوجهی مواجه شده و دیگر کمتر کسی از آن بحث میکند. در پایان سال نیز تاکنون هیچ گزارش و ارزیابیای از اقدامات و در نتیجه، میزان موفقیت و اجرایی شدن و میزان قرابت در رسیدن به هدف مشخص شده در ابتدای سال، ارائه نشده است. درواقع، به نظر میرسد که برخورد شعاری و هیجانزده از یک سو و عدمتوجه به الزامات، گام برداشتن و تلاش جدی برای تحقق و رسیدن به افق تعیینشده در شعارهای سالیانه از سوی دیگر، مهمترین چالش و آسیب در اجرایی شدن و محقق شدن افقهای تعیینشده براساس شعارهای سالیانه است.
این رویه امسال نیز همانند سالیان گذشته تکرار شده و اکنون که در پایان سال قرار داریم و واپسین روزهای سال 1396 هم در حال سپری شدن است، هیچ دستگاه و نهادی گزارشی از اقدامات و عملکرد خود برای تحقق شعار سال ارائه نداده است که این از دو حالت خارج نیست؛ یا اقداماتی انجام داده و گزارشدهی برای آنها چندان اهمیت ندارد و یا اینکه کاری نکرده و پروندهی عملکردی آنها در تلاش برای تحقق شعار سال خالی است و دست آنها برای گزارشدهی خالی است.
فارغ از اینکه کدامیک از این دو حالت به واقعیت نزدیکتر است، به نظر میرسد که اکنون که در پایان سال هستیم و قریب به 360 روز از طرح شعار سال گذشته است، مسئولان و دستگاههای مختلف باید از عملکرد خود در راستای تحقق شعار سال؛ تولید و اشتغال گزارش بدهند و اعلام کنند که برای رونق و تقویت تولید و اشتغال چه اقداماتی انجام دادهاند؛ در این راستا با چه چالشها و موانعی روبرو بودهاند و... . درواقع، تصور میشود که افکار عمومی که هر ساله در ابتدای سال با تبلیغ و پایبندی به شعار سال در سخن مسئولان مواجه است، اکنون و در پایان سال منتظر است تا میزان پایبندی آنها به این شعار و همچنین میزان تلاش و گام برداشتن آنها برای تحقق این هدف مهم را در گزارشهای مسئولان ببیند. البته به نظر میرسد که این مسأله یک نقیصه بزرگ در سیاستگذاری کشور بوده و اتفاقی که در برخورد با شعار سال صورت میگیرد، در برخی حوزههای دیگر نیز مشابه آن تکرار میشود.