امیدآفرینیهای مقام معظم رهبری در راستای گزارهی «آرمانگرایی واقعبینانه» تعریف میشود؛ یعنی در عین اینکه برخاسته و مبتنی بر واقعیتهای جاری کشور است، دارای وجههی آرمانی – ارزشی بوده و مانع از غلطیدن نظام و مسئولان مختلف در دام واقعگرایی و خطای محاسباتی میشود.
در یک نگاه کلی، واقعبینی و امیدآفرینی مهمترین محورِ فرمایشات مقام معظم رهبری در جوار بارگاه امام رضا(ع)(01/01/1397) بود. بر این اساس، ایشان با دیدی واقعبینانه، هم دستاوردها، فرصتها و نقاط مثبت عملکرد نظام و مسئولان را احصا کردند و هم به موانع و چالشهای پیشروی پیشرفت کشور به طور اعم و حمایت از کالای ایرانی به طور اخص پرداختند. بر همین اساس، ایشان با امیدبخشی متذکر شدند که مشکلات کشور با اتکای به درون و اعتماد به جوانان و نه بیگانگان، قابلحل خواهد بود. به طور خلاصه در اهمیت این دو گزاره باید گفت که هم واقعبینی و هم امیدآفرینی دو ضرورت غیرقابلانکار برای ادارهی کشور هستند؛ واقعبینی و تحلیل درست از شرایط موجود کشور ضروری است؛ زیرا مانع از افراط و تفریط در سیاستگذاریها و رفتارها خواهد شد و علاوه بر این، از یک آسیب بسیار خطرناک به نام «خطای محاسباتی» از سوی مسئولان جلوگیری میکند.
از سوی دیگر، امیدآفرینی و امیدبخشی نیز حیاتی است؛ زیرا از یکسو مانع حاکم شدن رکود، کسالت، سستی، کژی و تنبلی در جامعه میشود و از سوی دیگر، روح تعالی، پویایی، نشاط، حرکت و همت را در جامعه گسترش داده و تقویت میکند. برهمین اساس است که گفته میشود جامعه یا فردی که امید خود را از دست بدهد، به منزله مرده است و حتی در روایات از ناامیدی و یأس به عنوان گناهی بزرگ نام برده شده است. علاوه بر این، امیدآفرینی نیز از خطای محاسباتی مسئولان جلوگیری میکند؛ یعنی باعث میشود که مسئولان اسیر برساختهها و شرایط موجود نشوند و در ورای شرایط، چالشها و مشکلات موجود، به افقها و آرمانها هم توجه کنند.
ذکر این نکته نیز مهم است که واقعبینی متفاوت از واقعگرایی است؛ واقعگرایی مبتنی بر ملاحظهی شرایط و عمل بر اساس الزامات این شرایط است. از اینرو، به فرصتطلبی نزدیک بوده و عاری از وجه آرمانی – ارزشی است، اما واقعبینی با تبری جستن از واقعگرایی، معطوف به آرمانگرایی است و توجه به واقعیتها را از باب اینکه رسیدن به آرمانها تنها از طریق آنها ممکن است، موردتوجه قرار میدهد. مسلم است که در نگاه واقعبینانه، هر واقعیتی به صرف اینکه واقعیت دارد، پذیرفته نمیشود، اما در واقعگرایی، هرگونه واقعیتی، به صرف اینکه واقعیت دارد، پذیرفته میشود و برای عمل الزامآور میشود. بنابراین، به عنوان جمعبندی این بخش میتوان گفت که امیدبخشی در میانهی واقعگرایی و واقعبینی مطرح شده و مانعی برای نغلطیدن در دام واقعگرایی است. به عبارت دیگر، چنانچه صرفاً به واقعیتها و یا اینکه به آرمانها، بدون امیدبخشی و امیدآفرینی، توجه شود، خطر دلسردی و گرفتار شدن در دام واقعگرایی وجود دارد.
در همین زمینه قابلتوجه است که مقام معظم رهبری نیز برای حاکم ساختن روحیه نشاط و پویایی در جامعه و طرد کسالت و خمودی از جامعه، همواره و در حیطههای مختلف، بر مبنا و ملاحظهی واقعیتها، به امیدبخشی و امیدآفرینی تأکید میکنند. معظمله همواره تأکید دارند که علیرغم دشمنیهای جبهه استکبار علیه نظام اسلامی، حرکت نظام به سمت تحقق آرمانها ادامه دارد و پیشرفتهای قابلتوجهی نیز به دست آمده است. درواقع، در مقابل هجمهها و تخریبهای دشمنان، مقام معظم رهبری با امیددادن به جبهه نیروهای ارزشی و انقلابی میخواهند یادآور شوند که از دستاوردهای انقلاب و ادامهی مسیر آن غافل و دلسرد نشوند. با این وجود، سؤال این است که مبانی یا به تعبیر دقیقتر، مهمترین گزارههای موردتأکید معظمله در واقعبینی و امیدآفرینی یا همان باید و نبایدهای واقعبینی و امیدآفرینی از دیدگاه مقام معظم رهبری کدامند؟ در پاسخ میتوان به چند نکته اشاره کرد:
1- امیدآفرینی ایشان در همه حوزهها و برای همه کارگزاران است و مختص به بخش خاصی نیست.
2-واقعبینی و امیدآفرینیهای معظم له به معنای بیتوجهی به واقعیتها، ضعفها، نقصها و خللها نیست، بلکه در افق دیدگاه ایشان، در عین وجود معضلات و موانع برای رفع مشکلات و تحقق آرمانها، باید با امید، تحرک، پویایی، نشاط، همت مضاعف، روحیه و کار جهادی و انقلابی، به حرکت رو به جلو ادامه داد. میتوان گفت که از دیدگاه ایشان، امیدآفرینی ضامنی برای رهایی از چالشها و معضلات است؛ یعنی راهحل پارهای از چالشها امیدآفرینی است یا اینکه امیدآفرینی معطوف به حل چالشها است.
3- امیدبخشی ایشان مبتنی بر جهت کلی حرکت و راهبردهای نظام اسلامی در حیطههای مختلف است؛ یعنی ایشان از آنجا که جهت کلی حرکت کشور و دستگاههای مختلف را در مجموع در مسیر تحقق آرمانها و ارزشهای اسلامی و انقلابی میدانند، به امیدبخشی و امیدآفرینی تأکید دارند. درواقع، بر مبنای نگاه واقعبینانهای که در حیطههای مختلف و برآیند آنها دارند، امیدآفرینی میکنند. از اینرو، امیدآفرینیهای ایشان سری در واقعیتهای روز جامعه و سودایی در تجویز و افقآفرینی و در مرحله بعد، افقگشایی دارد. بر همین اساس میتوان گفت که امیدآفرینیهای ایشان به نوعی هدفگذاری و تعیین راهبرد در حوزههای مختلف است؛ یعنی ایشان با امیدبخشی، به نوعی در تعیین چشمانداز مطلوب دستگاهها، نهادها و کارگزاران نیز به آنها کمک میکنند.
4- امیدآفرینی مطلوب ایشان به هیچوجه ضامنی برای تنبلی، سستی و کمهمتی نیست، بلکه منظور اساسی ایشان از امیدآفرینی، چشماندازسازی و تحرک و انگیزهبخشی مضاعف به مردم و مسئولان در راستای تحقق آرمانها و افقهای پیشروی کشور و نظام است.
5- از دیدگاه ایشان، اگرچه امیدآفرینی عمدتاً معطوف به تحقق کارهای بزرگ و چشماندازها است، اما منافاتی با پرداختن به امور جاری و توجه و دقت به این امور ندارد. به واقع، ایشان امیدآفرینی را هم معطوف به تحقق چشماندازهای آینده و هم معطوف به مسائل جاری و روزمره کشور میدانند و بیتوجهی به یکی به بهانه توجه و برجستهسازی دیگری را رد میکنند.
6- امیدآفرینی ایشان مبتنی بر خنثیسازی نقشههای دشمن برای تلقین و ترویج ناامیدی در کشور، بویژه در میان نسل جوان و کسانی است که در سالهای پیروزی و تثبیت انقلاب حضور نداشتهاند. بنابراین، بخشی از امیدآفرینیهای ایشان، واکنشی است به حملات و عملیات روانی دشمن. علاوه بر این، همانگونه که گفته شد، اقدامی بسیار مهم در جهت خنثی کردن نقشهی دشمن برای ایجاد خطای محاسباتی در مسئولان است. از این نظر، امیدبخشیهای واقعبینانهی معظم له، در راستای تضمین ماندگاری و تداوم صراط مستقیم انقلاب اسلامی تعریف میشود.
7- از دیدگاه معظمله، هرکس به میزان نقش و ظرفیت خود در ترویج امید در جامعه نقشی دارد. آگاهان، نخبگان و مسئولان در این زمینه بیشترین نقش را داشته و طبیعتاً بیشترین تأثیر را نیز میتوانند داشته باشند. به طور مشخص باید از نقش روحانیون، اساتید دانشگاه، معلمان و... به عنوان حساسترین و مهمترین اقشار در ترویج امید در جامعه نام برد.
8- به عنوان نکته پایانی باید متذکر شد که امیدآفرینیهای ایشان در راستای گزارهی «آرمانگرایی واقعبینانه» تعریف میشود؛ یعنی در عین اینکه برخاسته و مبتنی بر واقعیتهای جاری کشور است، دارای وجههی آرمانی – ارزشی بوده و مانع از غلطیدن نظام و مسئولان مختلف در دام واقعگرایی و خطای محاسباتی میشود. به عبارت دیگر، میتوان گفت که ایشان در امیدآفرینیها درصدد گوشزد کردن کارآمدی نگاه به دورن و «ما میتوانیم» هستند.